الإسراء ٢٩
ترجمه
الإسراء ٢٨ | آیه ٢٩ | الإسراء ٣٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مَغْلُولَةً»: در غُل و زنجیر. بسته. «لا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلَی عُنُقِکَ»: کنایه از بخل و تنگچشمی است. «لا تَبْسُطْهَا»: آن را گسترده و باز مگردان. کنایه از اسراف و تبذیر است. «تَقْعُدَ»: بشوی. بگردی. «مَلُوماً»: سرزنش شده و لومه شده. «مَحْسُوراً»: لخت و بیچیز. درمانده و اندوهناک.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ الَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ... (۰)
وَ قَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ... (۷) إِنَّا جَعَلْنَا فِي أَعْنَاقِهِمْ... (۳)
تفسیر
- آيات ۲۳ - ۳۹، سوره اسرى
- قضاء تشريعى خداوند به نپرستيدن جز او
- نيكى كردن به والدين ، از مهمترين واجبات بعد از توحيد
- آيه در مقام انحصار حكم به دوران پيرى پدر ومادر نيست !
- امر به تواضع وخضوع در برابر والدين ودعا براى آنها
- اشاره به وجه اينكه فرمود: اسرافكاران برادران شياطين هستند
- نهى از افراط وتفريط در انفاق
- نهى از فرزند كشى (چه دختر وچه پسر) از بيم فقر وگرسنگى كه در عرب رسم بوده
- نهى شديد از زناكارى
- بحثى قرآنى واجتماعى پيرامون حرمت زنا
- معناى جمله : ((فلايسرف فى القتل انه كان منصورا((
- نهى از تصرف در مال يتيم وامر به وفاء به عهد
- امر به مراعات عدالت ووفا در كيل ووزن وبيان ((خير(( و((احسن تاءويلا(( بودن آن
- نهى از متابعت از غير علم (لاتقف ما ليس لك به علم )
- اشاره به حكم فطرت به لزوم پيروى از علم يا پيروى از ظنّ به استناد حجت علمىوعقلى
- رد اشكالاتى به آيه كه مى گويد عمل به اين آيه خود متابعت از ظن است !
- تعليل نهى از پيروى از غير علم به : ((ان السمع والبصر والفوادكل اولئك كان عنه مسؤ ولا((
- كلام مجمع البيان در معناى آيه (ولاتقف ما ليس لك به علم ) ونقد آن
- نهى از تكبر وگردن فرازى كردن
- بحث روايتى
- رواياتى در ذيل جمله : ((وبالوالدين احسانا(( درباره نيكى كردن به پدر ومادر
- چند روايت در معناى ((اوابين ((
- رواياتى درباره اجتناب از افراط وتفريط در انفاق درذيل آيه : ((ولاتجعل يدك مغلولة الى عنقك ...((
- اعمالى كه با ايمان به خدا سازگارى ندارد
- چند روايت در ذيل آيه : ((ومن قتل مظلوما فقد جعلنا لوليه سلطانا...((
- رواياتى درباره پيروى نكردن از غير علم وتقسيم شدن ايمان ، بر اعضاء وجوارح (انالسمع والبصر...)
نکات آیه
۱- مؤمنان، وظیفه دار رعایت اعتدال و میانه روى در انفاق به دیگران و مصرف اموال و امکانات در زندگى شخصى (و لاتجعل یدک مغلولة إلى عنقک و لاتبسطها کلّ البسط)
۲- مؤمنان، وظیفه دار پرهیز از بخل و خوددارى از اداى حق خویشان و مستمندان (و ءات ذاالقربى حقّه ... و لاتجعل یدک مغلولة إلى عنقک)
۳- انسان بخیل، همانند انسانى دست بسته به گردن است. (و لاتجعل یدک مغلولة إلى عنقک) «و لاتجعل یدک مغلولة إلى عنقک» کنایه از امساک و پرهیز از انفاق (بُخل) است. اینکه از بُخل و امساک به «دستت را به گردنت مبند» تعبیر شده، نشان مى دهد که انسان بخیل، همانند شخص دست بسته است.
۴- پیامبر(ص) موظف به رعایت اعتدال در انفاق و پرهیز از زیاده روى در آن و توجه به زندگى شخصى خود است. (و لاتجعل یدک مغلولة إلى عنقک و لاتبسطها کلّ البسط فتقعد ملومًا محسورًا) برداشت فوق مبتنى بر این است که مخاطب آیه پیامبر(ص) باشد، هر چند دیگران را نیز شامل مى شود.
۵- زیاده روى در انفاق، موجب بازماندن انسان از کارهاى بایسته خویش (فتقعد ملومًا محسورًا) کاربرد ماده «قعود» در آیه، مى تواند اشاره به بازماندن انسان از کارهاى خود داشته باشد که در این حال انسان مورد ملامت دیگران قرار مى گیرد و حسرت مى خورد.
۶- بخل، باعث سرزنش و زیاده روى در انفاق، عامل ناتوانى و حسرت انسان در زندگى است. (و لاتجعل یدک ... و لاتبسطها کلّ البسط فتقعد ملومًا محسورًا) برداشت فوق بنابراین نکته است که «ملوماً» به «لاتجعل یدک مغلولة» و «محسوراً» به «لاتبسطها» نظر داشته باشد و نیز بنابراین است که «محسوراً» به معناى جدا شدن شخص از امکانات خویش باشد و مایه حسرت او گردد.
۷- رعایت اعتدال در معیشت و تأمین زندگى و پرهیز از افراط و تفریط در آن، امرى شایسته و لازم (لاتجعل یدک مغلولة ... و لاتبسطها کلّ البسط)
۸- انسان نباید مرتکب عملى شود که مورد سرزنش قرار گیرد و از کرده خود پشیمان گشته و بر آن حسرت بخورد. (و لاتجعل یدک ... فتقعد ملومًا محسورًا)
۹- مورد سرزنش قرار گرفتن و حسرت خوردن بر از دست داده ها، امورى ناخوشایند بر انسانها و ناسازگار با طبع آنها (فتقعد ملومًا محسورًا) از اینکه خداوند پیامد افراط و تفریط در انفاق را مورد سرزنش قرار گرفتن و حسرت خوردن ذکر کرده است تا به این وسیله انسان براى دچار نشدن به آن از افراط و تفریط پرهیز کند، به دست مى آید که چنین حالاتى براى انسان ناخوشایند است.
۱۰- توجه دادن آدمى به فرجام ناگوار عمل ناپسند، از عوامل بازدارنده وى از ارتکاب آن است. (و لاتجعل یدک مغلولة إلى عنقک و لاتبسطها کلّ البسط فتقعد ملومًا محسورًا) از اینکه خداوند در پى نهى از افراط و تفریط در انفاق، پیامد ناگوار آن را یادآورى مى کند، نکته یاد شده قابل استفاده است.
۱۱- آینده نگرى و تدبیر، اصلى مهم در تنظیم صحیح خط مشى زندگى انسان (و لاتجعل یدک مغلولة ... و لاتبسطها ... فتقعد ملومًا محسورًا) خداوند بر اساس اصل آینده نگرى - که از جمله «فتقعد ملوماً محسوراً» استفاده مى شود - (چرا که «فاء» در «فتقعد» براى بیان نتیجه و پایان و آینده کار است) انسان را از افراط و تفریط در انفاق و ... منع کرده است.
روایات و احادیث
۱۲- «عن أبى عبدالله(ع):... علم الله عزّوجلّ نبیه کیف ینفق، و ذلک انه کانت عنده أوقیة من الذهب، فکره أن یبیت عنده فتصدق بها فأصبح و لیس عنده شىء و جاءه من یسأله فلم یکن عنده ما یعطیه، فلامه السائل و أغتم هو حیث لم یکن عنده ما یعطیه و کان رحیماً رقیقاً فأدّب الله تعالى نبیه(ص) بأمره فقال: «و لاتجعل یدک مغلولة إلى عنقک و لاتبسطها کلّ البسط فتقعد ملوماً محسوراً» یقول: إن الناس قد یسألونک و لایعذرونک فإذا أعطیت جمیع ما عندک من المال کنت قد حسرت من المال ... ;[۱] از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود:... خداوند عزّوجلّ; پیامبرش را آموخت تا چگونه انفاق کند و این چنین بود که مقدارى طلا نزد حضرت بود. پس خوش نداشت که تا صبح نزد خویش نگه دارد، پس انفاق کرد و صبحگاهان در نزد او چیزى باقى نماند. شخصى نزد ایشان آمد و چیزى را درخواست کرد و نزد او چیزى نبود تا به او دهد. پس آن شخص حضرت را ملامت کرد و پیامبر(ص) هم به جهت اینکه چیزى نداشت تا بدو بدهد غمگین شد و آن حضرت بسیار مهربان و رقیق القلب بود. پس خداوند تعالى - پیامبرش را با فرمانى آموخت و فرمود: «و لاتجعل یدک مغلولة إلى عنقک و لاتبسطها کلّ البسط فتقعد ملوماً محسوراً»[;یعنى، خداوند]مى فرماید: همانا مردم از تو درخواست مى کنند و عذرى را از تو نمى پذیرند، پس اگر همه دارایى ات را ببخشى، در تنگنا قرار مى گیرى».
۱۳- «عن أبى عبدالله(ع) فى قول الله عزّوجلّ: «...فتقعد ملوماً محسوراً» قال: الإحسار، الفاقة;[۲] از امام صادق(ع) درباره سخن خداى عزّوجلّ «...فتقعد ملوماً محسوراً» روایت شده است که فرمود: مقصود از «احسار» فقر و تنگدستى است».
۱۴- «فقال الصادق(ع): المحسور العریان;[۳] از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: محسور یعنى عریان».
موضوعات مرتبط
- اعتدال: اهمیت اعتدال ۱
- افراط و تفریط: اهمیت اجتناب از افراط و تفریط ۷
- انسان: طبع انسان ۹; مسؤولیت انسان ۸
- انفاق: آثار افراط در انفاق ۵، ۶; آداب انفاق ۱، ۴; اعتدال در انفاق ۱، ۴; روش انفاق ۱۲
- اهم و مهم ۵:
- بخل: آثار بخل ۶; اجتناب از بخل ۲
- تشبیهات قرآن: تشبیه بخیلان ۳; تشبیه به دست به گردن بسته ۳
- حسرت: زمینه حسرت ۸; عوامل حسرت ۶; ناپسندى حسرت ۹
- خویشاوندان: اداى حقوق خویشاوندان ۲
- دوراندیشى: اهمیت دوراندیشى ۱۱
- ذکر: آثار ذکر فرجام عمل ناپسند ۱۰
- زندگى: اهمیت تدبیر در زندگى ۱۱
- عمل: اجتناب از عمل ناپسند ۸; عمل پسندیده ۷; موانع عمل ناپسند ۱۰
- فقرا: اداى حقوق فقرا ۲
- قرآن: تشبیهات قرآن ۳
- مؤمنان: مسؤولیت مؤمنان ۱، ۲
- محسور: مفهوم محسور ۱۳، ۱۴
- محمد(ص): انفاق محمد(ص) ۱۲; مسؤولیت محمد(ص) ۴
- مصرف: آداب مصرف ۱; اعتدال در مصرف ۱
- معاش: اهمیت اعتدال در تأمین معاش ۷