النحل ١١٥
ترجمه
النحل ١١٤ | آیه ١١٥ | النحل ١١٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إِنَّمَا حَرَّمَ ...»: (نگا: بقره / أنعام / .
تفسیر
- آيات ۱۱۲ - ۱۲۸،سوره نحل
- مثلى متضمن هشدار نسبت به كفران نعمت و زنهار از عذاب مترتب بر آن
- نكاتى كه از آيه : ((فكلوا مما رزقكم الله حلالا طيبا)) استفاده مى شود
- نهى از بدعت در دين در اين آيه
- تحريم طيبات براى بنى اسرائيل ناشى از ظلم خودشان و عقوبت خدا در برابر عصيانآنان بوده است
- در مغفرت و رحمت الهى بسوى همگان باز است
- بيان مراد از اينكه ابرهيم (ع ) يك امت بود
- ذكر اوصاف ابراهيم (ع ) كه آثار تدين به دين خنيف او است
- معناى آيه ((انما جعل السبت على الذين اختلفوا فيه ...)) و مقصود از اختلاف يهود در سبت
- وجوهى كه مفسرين درباره اختلاف مذكور در آيه گفته اند
- معناى ((حكمت ))، ((موعظه )) و ((مجادله ))
- مراد از موعظه حسنه و جدال احسن در آيه : ((ادع الىسبيل ربك بالحكمة و الموعظة الحسنة وجادلهم بالتى هى احسن ))
- وجه ترتيب در ذكر حكمت و موعظه و جدال در آيه و بيان ضعف سخن بعضى مفسرين دربارهآن
- فضيلت صبر بر آزار مشركين و امر به پيامبر(ص ) به اينكه صبر كند و خدا به اوصبر داده است
- (روايت در ذيل آيات : ((ضرب الله مثلا...))، ((ان ابراهيم كان امة ...))، ((ادعو الىسبيل ربك )) و ((ان عاقبتم فعاقبوا بمثل ما عوقبتم ...))
نکات آیه
۱- خوردن مردار، خون و گوشت خوک، حرام است. (حرّم علیکم المیتة و الدم و لحم الخنزیر)
۲- خوردن گوشت حیوانى که به هنگام ذبح، نام غیر خدا بر آن برده شود، حرام است. (حرّم علیکم ... ما أهلّ لغیر الله به) برداشت فوق، بنابراین مبناست که مراد از «ما أهلّ ...» بر زبان آوردن نام غیر خدا - مانند بت -، به هنگام ذبح حیوانات باشد.
۳- حرمت خوردن گوشت حیوان قربانى شده براى غیر خدا (حرّم علیکم ... ما أهلّ لغیر الله به) برداشت فوق، بنابراین نکته است که مراد از «ما أهلّ ...» قربانیهایى باشد که مشرکان براى بتها انجام مى دادند.
۴- مبارزه گسترده اسلام با شرک و حرکتهاى شرک آلود (حرّم علیکم ... ما أهلّ لغیر الله به) برداشت فوق، به خاطر این است که خداوند حتى خوردن گوشتى را که نام غیر خدا بر آن برده شود، تحریم کرده است.
۵- اصل و قاعده اولیه در تمام خوراکیها، حلال بودن آنهاست. (فکلوا ... حللاً طیبًا ... إنما حرّم علیکم المیتة ... و ما أهلّ لغیر الله به) اطلاق «کلوا» و حصر مستفاد از «إنما حرم» مفید مطلب فوق است.
۶- خوراکیهاى حرام، محدود و نیازمند دلیل خاص است. (إنما حرّم علیکم المیتة و الدم و لحم الخنزیر و ما أهلّ لغیر الله به) برداشت فوق، به این دلیل است که خداوند در ذکر حلالها به بیانى کلى اکتفا کرده است; ولى محرمات را یک به یک برشمرده و مشخص ساخته است.
۷- اضطرار و ناگزیرى، موجب رفع ممنوعیت از خوردنیهاى حرام است. (إنما حرّم علیکم المیتة ... فمن اضطرّ ... فإن الله غفور رحیم)
۸- کسى که در راستاى سرکشى و ستم، مضطر و ناگزیر به خوردن حرام شده باشد، مشمول احکام مضطر نمى شود. (إنما حرّم علیکم المیتة ... فمن اضطرّ غیر باغ و لاعاد فإن الله غفور رحیم)
۹- رفع حرمت از مضطر، مشروط به عدم اقدام وى در به اضطرار کشاندن خویش است. (فمن اضطرّ غیر باغ و لاعاد) «بغى» در اصل به معناى طلب است و «غیر باغ» - به قرینه جملات پیشین -; یعنى، «غیر طالب لأضطرار» (در حالى که درصدد به اضطرار کشاندن خود نباشد).
۱۰- بازگشت حکم حرمت، به مجرد از میان رفتن حالت اضطرار (إنما حرّم علیکم المیتة ... فمن اضطرّ غیر باغ و لاعاد)
۱۱- لزوم اکتفا به مقدار ضرورت، در بهره ورى از حرام به هنگام اضطرار (إنما حرّم علیکم المیتة ... فمن اضطرّ غیر باغ و لاعاد) مقید شدن «مضطر» به «لا عاد» (زیاده خواه نباشد) گویاى این نکته است که: مضطر آن گاه به خوردن حرام مجاز است که در خوردن آن افراط و زیاده روى نکند و این; یعنى، اکتفا کردن به حداقل و ضرورت.
۱۲- در نظر گرفته شدن نیاز و توان بشر، در احکام و تکالیف الهى (إنما حرّم علیکم ... فمن اضطرّ غیر باغ و لاعاد فإن الله غفور رحیم)
۱۳- اسلام دین سهل، معتدل و انعطاف پذیر در برابر ضرورتها و نیازهاى آدمى (إنما حرّم علیکم المیتة ... فمن اضطرّ غیر باغ و لاعاد فإن الله غفور رحیم)
۱۴- رفع حرمت از مضطر، جلوه بخشش و رحمت گسترده الهى است. (إنما حرّم ... فمن اضطرّ ... فإن الله غفور رحیم)
۱۵- حفظ سلامتى و رفع نیازهاى ضرورى بدن، داراى اهمیت و مورد توجه ویژه در تعالیم دین (إنما حرّم علیکم المیتة ... فمن اضطرّ غیر باغ و لاعاد فإن الله غفور رحیم) از آن جایى که خداوند خوردنیهاى حرام را در صورت اضطرار (نیاز ضرورى بدن و سلامتى جسم به تناول خوردنیهاى حرام) حلال شمرده است، برداشت فوق استفاده مى شود.
۱۶- اضطرار، از میان برنده ممنوعیت شرعى محرمات و نه قبح و خباثت واقعى آنها * (إنما حرّم علیکم المیتة ... فمن اضطرّ ... فإن الله غفور رحیم) تذکر به غفران و رحمت الهى، مى تواند نشان دهنده بقاى نوعى از قبح و خباثت در فعل حرام اضطرارى باشد.
۱۷- جواز خوردن خوراکیهاى حرام در حال اضطرار، حکمى است امتنانى از جانب خداوند بر مکلفان. (إنما حرّم علیکم المیتة ... فمن اضطرّ ... فإن الله غفور رحیم) برداشت فوق، از تعلیل «فإن الله غفور رحیم» به دست مى آید; چون غفران و گذشت در جایى قابل تصور است که حقى باشد و حق خدا، ترک محرمات است. پس جواز ترک محرمات، نشان دهنده امتنان و لطف خاص خداوند به بندگان است.
۱۸- خداوند، داراى غفران و رحمت گسترده است. (فإن الله غفور رحیم)
موضوعات مرتبط
- احکام ۱، ۲، ۳، ۷، ۸: احکام ۱، ۲، ۳، ۷، ۸ ثانوى ۷، ۹، ۱۱، ۱۷; رفع احکام ۱، ۲، ۳، ۷، ۸ ثانوى ۱۰; شرایط احکام ۱، ۲، ۳، ۷، ۸ ثانوى ۱۰; ویژگیهاى احکام ۱، ۲، ۳، ۷، ۸ ۱۲
- اسلام: انعطاف پذیرى اسلام ۱۳; سهولت اسلام ۱۳; شرک ستیزى اسلام ۴; ویژگیهاى اسلام ۱۳
- اصل اباحه ۵، ۶:
- اضطرار: آثار اضطرار ۷، ۱۶، ۱۷; آثار رفع اضطرار ۱۰; احکام اضطرار ۱۱; باغى در اضطرار ۸، ۹; شرایط اضطرار ۸، ۹; عادى در اضطرار ۸
- انسان: نیازهاى انسان ۱۲
- تکلیف: شرایط رفع تکلیف ۹، ۱۰; عوامل رفع تکلیف ۱۶; قدرت در تکلیف ۱۲
- خدا: آمرزشهاى خدا ۱۸; امتنان خدا ۱۷; رحمت خدا ۱۸; نشانه هاى رحمت خدا ۱۴
- خوردنیها: احکام خوردنیها ۱، ۲، ۳; خوردنیهاى حرام ۱، ۲، ۳; خوردنیهاى حلال ۵
- خوک: حرمت خوک ۱
- خون: حرمت خون ۱
- دین: دین و عینیت ۱۲، ۱۵
- ذبیحه: حرمت ذبیحه بی بسمله ۲
- سلامتى: اهمیت سلامتى ۱۵
- قربانى: قربانى براى غیرخدا ۳
- قواعد فقهى ۵:
- محرمات ۶: خباثت محرمات ۶ ۱۶; عوامل تحلیل محرمات ۶ ۱۶; محدوده استفاده از محرمات ۶ ۱۱; محدودیت محرمات ۶ ۱، ۲، ۳
- مردار: حرمت مردار ۱
- مضطر: احکام مضطر ۷، ۸; رفع تکلیف از مضطر ۱۴، ۱۷; شرایط مضطر ۹
- نیازها: اهمیت تأمین نیازها ۱۵