يس ٣٦
کپی متن آیه |
---|
سُبْحَانَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْوَاجَ کُلَّهَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ مِمَّا لاَ يَعْلَمُونَ |
ترجمه
يس ٣٥ | آیه ٣٦ | يس ٣٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«سُبْحَانَ الَّذِی»: (نگا: اسراء / . «الأزْوَاجَ»: زوجها. یعنی جنس نر و ماده. این آیه بیانگر زوجیّت در گیاهان و انسانها و همه موجودات دیگر است (نگا: رعد / ذاریات / ، طه / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۳۳ - ۴۷ سوره «يس»
- توضيح آيات مربوط به تدبير امر رزق مردم
- توضيح آیه: «وَ مَا عَمِلَتهُ أيدِيهِم...»
- اشاره به موضوع تزویج بعضی از نباتات، با بعضی دیگر
- مراد از بيرون كشيدن «روز» از «شب»
- اشاره به تقدیر و تدبیر خداوند، در آفرینش خورشید و ماه
- شمس و قمر، تابع تدبير خدا، و ملازم مسير خود هستند
- واکنش كفار، در برابر دعوت به انفاق و خدمت به خلق
- بحث روايتى: (روایاتی پیرامون برخی از آیات گذشته)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
سُبْحانَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ مِمَّا لا يَعْلَمُونَ «36»
منزّه است خدايى كه تمام زوجها را آفريد، از آن چه زمين مىروياند و از خود مردم و از آن چه نمىدانند.
نکته ها
يكى از معجزات علمى قرآن، بيان قانون زوجيّت در همه چيز است، گياهان، انسانها و آن چه كه مردم در آن زمان نمىدانستند و امروز مىدانند. در عصر نزول قرآن، مردم با زوجيّت در نخل خرما آشنا بودند، امّا امروزه مشخّص شده كه مسألهى زوجيّت در عالم گياهان عموميّت دارد.
پیام ها
1- تشكّر ما نشانهى رشد ما است، او نيازى به شكر و سژاس ما ندارد. «أَ فَلا يَشْكُرُونَ سُبْحانَ الَّذِي»
2- قانون زوجيّت در مخلوقات را به ذات الهى سرايت ندهيد، او يكتا و بى نظير است. «سُبْحانَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْواجَ»
3- آفريدنها و آفريدهها، نشانهى قدرت، اراده و حكمت اوست، نه نشانهى نياز و وابستگى او. «سُبْحانَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْواجَ»
4- پيدايش دانه و ميوه، از طريق قانون زوجيّت است. مِنْ ثَمَرِهِ ... خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها
جلد 7 - صفحه 539
5- انسان در مسائل جسمى و جنسى در رديف ديگر موجودات است. «مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»
6- در هستى موجوداتى است كه نحوه زوجيّت آنها براى بشر ناشناخته است.
خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها ... مِمَّا لا يَعْلَمُونَ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
سُبْحانَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ مِمَّا لا يَعْلَمُونَ (36)
سُبْحانَ الَّذِي: منزه و مبرّاست از جميع نواقص و پاك از همه عيوب، آن ذاتى كه به قدرت كامله و حكمت شامله، خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها: بيافريد اجناس و انواع و اصناف اشياء را تماما، مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ: از آنچه مىروياند زمين به قدرت او سبحانه مانند نباتات و اشجار كه هر كدام شكلى و رنگى و بوئى و خاصيتى دارند، وَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ: و از نفسهاى مردمان از مرد و زن و سياه و سفيد و سرخ و غير آن، وَ مِمَّا لا يَعْلَمُونَ: و از آنچه نمىدانند، يعنى چيزهائى كه خداى تعالى ايشان را بر آن مطلع نساخته از مخلوقات و مصنوعات كه در قعر دريا هستند و علم ازلى به آن احاطه دارد.
جلد 11 - صفحه 77
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
سُبْحانَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ مِمَّا لا يَعْلَمُونَ (36) وَ آيَةٌ لَهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهارَ فَإِذا هُمْ مُظْلِمُونَ (37) وَ الشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَها ذلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ (38) وَ الْقَمَرَ قَدَّرْناهُ مَنازِلَ حَتَّى عادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ (39) لا الشَّمْسُ يَنْبَغِي لَها أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَ لا اللَّيْلُ سابِقُ النَّهارِ وَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ (40)
ترجمه
منزّه است آنكه آفريد انواع موجودات را همگى از آنچه ميروياند زمين و از خودهاشان و از آنچه نميدانند
و دليلى است براى آنها شب كه بركنيم از بر آن روز را پس آنگاه آنها در تاريكى فروماندگانند
و خورشيد سير ميكند براى رسيدن بقرارگاهى كه او را است اين مقرّر داشتن خداوند تواناى دانا است
و ماه را مقرّر داشتيم برايش منزلهائى تا بگردد مانند چوب خوشه خشك خرما از زمان سابق
نه خورشيد ممكن است برايش كه دريابد ماه را و نه شب پيشىگيرنده است بر روز و هر يك در فلكى بآسانى سير ميكنند
تفسير
خداوندى كه تمام اجناس و انواع و اصناف مختلفه موجودات را آفريد از نباتات زمين مانند گل و گياه و درخت كه هر يك از اين اجناس داراى انواع و اصنافى است گوناگون و رنگارنگ و از خود آنها كه مشرك شدند مانند مرد و
جلد 4 صفحه 407
زن و سفيد و سياه كه اصناف نوع انسانند و از آنچه ميداند خدا از اقسام موجودات آسمانى و زمينى و دريائى و صحرائى و نميدانند مردم كه گفتهاند بيشتر است از آنچه ميدانند چنين خدائى منزّه است از آنكه شريك داشته باشد چون تمام موجودات مخلوق اويند و مخلوق كسى نميشود شريك او باشد آنهم شريك خالق با آنكه مخلوقى ندارد و قمّى ره در تفسير و ممّا لا يعلمون از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه نطفه واقع ميشود از آسمان بزمين بر نبات و ميوه و درخت پس ميخورند مردم و بهائم از آن پس سارى ميشود در آنها و يكى از دلائل قدرت خداوند شب ظلمانى است كه بر آن پوشانده لباس نورانى روز را و چون بركند از آن اين لباس را تمام مردم در تاريكى قرار ميگيرند و اگر بخواهد آنها را باين حال نگهدارد ميتواند و همه تلف ميشوند ولى براى آسايش آنها چندى ميكند و باز ميپوشاند تا از مزاياى هر يك از روشنى و تاريكى برخوردار شوند و در كافى از امام باقر عليه السّلام برحلت حضرت رسول صلى اللّه عليه و اله و پديد شدن تاريكى و نديدن مردم فضل اهل بيت عصمت و طهارت را تفسير شده است و آفتاب سير ميكند براى تمام نمودن مقرّ و مدار شبانهروزى خود كه مشهود است در بيست و چهار ساعت يكدور زمين را بپايان ميرساند و اروپائيان فعلا منكرند و ميگويند زمين دور خود ميگردد با آنكه خلاف آن محسوس است و ميگويند آن محسوس نيست و نيز سير ميكند در مقرّ و مدار ساليانه خود كه از آن فصول چهارگانه توليد ميشود و آنرا هم متجدّدين مستند بحركت زمين نمودهاند و براى آفتاب حركات ديگرى قائل شدهاند كه مجال ذكر آنها نيست و نيز سير ميكند تا مقرّ اصلى خود كه روز قيامت است و آنوقت باز ميماند از حركت بفناء دنيا و ما فيها اين سير منظّم مرتّب بتقدير و تعيين خداى تواناى دانا برموز و اسرار آفرينش است و براى ماه خداوند منازلى مقدّر و معيّن فرموده كه گفتهاند آن بيست و هشت منزل است و بايد از اوّل هر ماهى از ماههاى قمرى در هر يكشبانه روز يك منزل را سير نمايد و رو بكمال رود تا منزل چهاردهم و از آنجا رو بضعف برود تا منزل بيست و هشتم اگر ماه سى روز باشد و الّا تا منزل بيست و هفتم كه مانند منزل اوّل گردد كه در زرد رنگى و كمان شكلى و باريكى مانند چوب خشك خوشه خرمائى است كه ششماه مانده باشد و اينكه عاد فرموده نه صار براى آنستكه مانند
جلد 4 صفحه 408
اوّل شده يعنى عود كرده بصورت اوّل خود و بنابراين محتمل است كه مراد از قديم شكل سابق خود باشد ولى از روايتى كه در مجمع از امام رضا عليه السّلام نقل نموده استفاده ميشود كه مراد از قديم ششماه است چنانچه از قرائتى كه در مجمع از حضرت سجّاد و صادقين عليهم السلام نقل نموده كه آن لا مستقرّ لها است بنصب راء بجاى لمستقرّ لها بجرّ كه قرائت مشهوره است استفاده ميشود كه حركت آفتاب دائمى است و سكونى ندارد نه آفتاب از مدار خود ميتواند تجاوز نمايد و برسد بماه و نه شب ميتواند از محلّ خود حركت كند و بگيرد جاى روز را و گفتهاند چون آفتاب دوازده برج را در يك سال سير ميكند و ماه منازل خود را در يك ماه سير ماه سريعتر است و آفتاب بپاى آن نميرسد و هيچ وقت شب سبقت بر روز نميگيرد در روشنى و قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه آفتاب پادشاه روز است و ماه پادشاه شب آفتاب نميتواند با نور ماه در شب باشد و شب نميتواند برود در روز تا آنكه جاى آنرا بگيرد و از چند روايت استفاده ميشود كه روز پيش از شب خلق شده و معلوم است كه نور بايد برود تا ظلمت پديدار شود پس هميشه روشنى قبل از تاريكى وجود دارد و هر يك از آفتاب و ماه و ساير سيّارات در چرخى منبسط و سيّارند يا مانند شناگرى كه در آب بسهولت شنا ميكند در مدار خود سير مينمايند و گفتهاند فلك جسمى است لطيفتر از هوا كه ديده نميشود و قطر آن بقدر قطر كوكبى است كه در آن جاى دارد و به تبع آن حركت ميكند و متجدّدين اينرا هم منكر شده ميگويند ما با دوربينهاى قوى فضاى بىمنتهائى را مىبينيم كه كواكب در آن وجود دارند و فلكى را نمىبينيم غافل از آنكه آنها كه قائل بأفلاك شدهاند خودشان گفتهاند كه لطيفتر از هوا است و ديده نميشود در هر حال انكار آنها براى ما ضررى ندارد چون ما ميگوئيم مراد از فلك مدار است كه آنها هم قائلند و بيان شد.
جلد 4 صفحه 409
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
سُبحانَ الَّذِي خَلَقَ الأَزواجَ كُلَّها مِمّا تُنبِتُ الأَرضُ وَ مِن أَنفُسِهِم وَ مِمّا لا يَعلَمُونَ (36)
منزّه است پروردگاري که خلق فرمود جفتهايي نر و ماده تمام آنها از آنچه روئيده ميشود از زمين و از نفوس خود آنها و از آنچه نميدانند و پي نميبرند.
سُبحانَ الَّذِي يكي از اذكار اربعه تسبيح است: تكبير، تسبيح، تحميد تهليل و بر همه آنها اطلاق تسبيح ميشود ميگويي تسبيحات اربعه، تسبيح فاطمه
جلد 15 - صفحه 74
ساير تسبيحات و معناي تسبيح تنزيه و تقديس حضرت ربوبيست از كليّه عيوب و نواقص و احتياجات ذاتا و صفة و فعلا.
خَلَقَ الأَزواجَ كُلَّها تمام جن و انس و نباتات و حيوانات و معادن و آنچه در تخوم ارض، و در قعر درياها است نر و ماده قرار داده به اشكال مختلفه و رنگهاي متعدّده و طعمهاي متفرّقه و خواص متفاوته.
مِمّا تُنبِتُ الأَرضُ که در اخبار دارد نطفه نر جزو گرد هوا ميشود بتوسّط باران بر ماده مينشيند و ميوه و ثمره از آن بيرون ميآيد.
وَ مِن أَنفُسِهِم که دارد در نطفه انسان و حيوانات سلولهايي هست که هر كدام اقتضاي يك اولاد دارد و اينها يكديگر را ميخورند تا باقي ماند يكي يا دو يا چند که بسا بعض حيوانات چندين اولاد زايش ميكنند مثل سگ و گربه و در تخوم و حبوب نطفه قرار ميگيرد و به ثمر ميرسد.
وَ مِمّا لا يَعلَمُونَ در اخبار دارد آنچه در تخوم ارض است و آنچه در قعر درياها است حتّي دارد صدف دهن باز ميكند و نطفه توسّط باران در دهان آن ريخته ميشود و مرواريد ميگردد حتّي در كوهها نر و ماده آنها تماس ميگيرد معادن از آنها استخراج ميشود حتّي آبها بسا به ملاقات يكديگر توليد بعض مياه ميكنند.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 36)- این آیه سخن از تسبیح و تنزیه پروردگار میگوید، خط بطلان بر شرک مشرکان که در آیات گذشته از آن سخن بود میکشد، و راه توحید و یکتا پرستی را به همگان نشان میدهد، میفرماید: «منزه است کسی که تمام زوجها را آفرید، از آنچه زمین میرویاند، و از خود آنان، و از آنچه نمیدانند»! (سُبْحانَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْواجَ کُلَّها مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ مِمَّا لا یَعْلَمُونَ).
بدیهی است خداوند نیاز به این ندارد که خویشتن را تسبیح و تنزیه کند، این
ج4، ص94
تعلیمی است برای بندگان و دستور العملی است برای پیمودن خط تکامل.
این آیه یکی دیگر از آیاتی است که محدود بودن علم انسان را بیان میکند و نشان میدهد که در این جهان حقایق بسیاری است- از جمله «زوجیّت» در موجودات جهان- که از علم و دانش ما پوشیده است.
نکات آیه
۱ - ساحت خداوند، از هرگونه نقص و کاستى منزه و مبرا است. (سبحن الذى)
۲ - خداوند تمامى روییدنى هاى زمین، انسان و پدیده هاى ناشناخته در نزد بشر را به صورت زوج (نر و ماده) آفریده است. (سبحن الذى خلق الأزوج کلّها ممّا تنبت الأرض و من أنفسهم و ممّا لایعلمون) «زوج» (مفرد «أزواج») براى دو معنا به کار مى رود: ۱- مقابل طاق و مرادف جفت; ۲- به معناى نوع و صنف گفتنى است برداشت یاد شده مبتنى بر معناى نخست است.
۳ - خداوند، پدیدآورنده انواع و اصناف گوناگون پدیده هاى شناخته شده و ناشناخته بشر است. (سبحن الذى خلق الأزوج کلّها ممّا تنبت ... و ممّا لایعلمون)
۴ - حاکمیت قانونِ زوجیت (نر و ماده بودن) بر تمامى موجوداتِ داراى حیات (گیاهان، حیوانات و...) (سبحن الذى خلق الأزوج کلّها ... و ممّا لایعلمون)
۵ - حاکمیت قانونِ زوجیت بر پدیده هاى شناخته شده و ناشناخته جان دارِ جهان، دلیل کمال خدا و مبرّا بودن او از هر نقص و کاستى (سبحن الذى خلق الأزوج کلّها ... و ممّا لایعلمون) از ارتباط میان تنزیه خدا از هر نقصى به توصیف او به آفریدن پدیده هاى جان دارِ جهان به صورت زوج (نر و ماده)، برداشت یاد شده به دست مى آید.
۶ - وجود پدیده هایى خارج از قلمرو دانش بشر در جهان (و ممّا لایعلمون)
۷ - جهان، داراى پدیده هاى جان دارى است که چگونگى حاکمیت قانون زوجیت بر آنها، براى بشر ناشناخته است. (سبحن الذى خلق الأزوج کلّها ... و ممّا لایعلمون) متعلق علم در «لایعلمون» ذکر نشده است; ولى به تناسب این که آیه شریفه درصدد بیان حاکمیتِ قانونِ زوجیت بر پدیده هاى جان دار جهان است، مى تواند حاکمیت همین قانون باشد.
۸ - نوع حیات و حاکمیت قانون زوجیت (نر و ماده بودن)، از آیات خداوند و از نشانه هاى قدرت او است. (و ءایة لهم الأرض ... سبحن الذى خلق الأزوج کلّها... و ممّا لایعلمون) برداشت یاد شده، از آن جا است که آیه شریفه، در ضمن سلسله آیاتى قرار دارد که درصدد بیان نشانه هاى قدرت خداوند است.
موضوعات مرتبط
- اسماء و صفات: صفات جلال ۱، ۵; صفات جمال ۵
- انسان: جهل انسان ۷; محدوده علم انسان ها ۶; منشأ زوجیت انسان ها ۲
- تسبیح: تسبیح خدا ۱
- جانداران: آثار زوجیت جانداران ۵; زوجیت جانداران ۴، ۷; منشأ زوجیت جانداران ۲
- حیات: حیات از آیات خدا ۸
- حیوانات: زوجیت حیوانات ۴
- خدا: خالقیت خدا ۲، ۳; خدا و نقص ۱; دلایل کمال خدا ۵; نشانه هاى قدرت خدا ۸
- زوجیت: زوجیت از آیات خدا ۸
- گیاهان: زوجیت گیاهان ۴; منشأ زوجیت گیاهان ۲
- موجودات: جهل به موجودات ۶; منشأ تنوع موجودات ۳
منابع