گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۰ بخش۳۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۰۷: خط ۱۰۷:
<span id='link259'><span>
<span id='link259'><span>


==ویژگی های اولين پيامبر اولوالعزم: حضرت نوح«ع» ==
==۳ - خصائص و ویژگی های حضرت نوح«ع» ==
حضرت نوح (عليه السلام ) اولين پيغمبر اولوا العزم و از بزرگان انبياء (عليهم السلام ) است ، كه خداى عزوجل او و ساير انبياء اولوا العزم را بر تمامى بشر مبعوث كرده و با كتاب و شريعت فرستاده است ، بنابراين ، كتاب او اولين كتاب آسمانى است كه مشتمل بر شرايع الهى است ، و شريعت او نيز اولين شريعت خدايى مى باشد.
حضرت نوح «عليه السلام»، اولين پيغمبر اولوا العزم و از بزرگان انبياء «عليهم السلام» است، كه خداى عزوجل، او و ساير انبياء اولوا العزم را، بر تمامى بشر مبعوث كرده و با كتاب و شريعت فرستاده است. بنابراين، كتاب او، اولين كتاب آسمانى است كه مشتمل بر شرايع الهى است، و شريعت او نيز، اولين شريعت خدايى مى باشد.


و آن جناب پدر دوم نسل حاضر بشر است ، چون تمامى افراد بشر امروز از طرف پدر و مادر به آن جناب منتهى مى شوند و همه ذريه آن حضرتند، كه قرآن كريم درباره اش فرمود: «'''و جعلنا ذريته هم الباقين '''» و آن جناب پدر بزرگ همه انبياء است ، غير آدم و ادريس ‍ (عليهم االسلام )، و خداى تعالى در اين باب فرموده : «'''و تركنا عليه فى الاخرين '''».
و آن جناب، پدر دوم نسل حاضر بشر است. چون تمامى افراد بشر امروز، از طرف پدر و مادر، به آن جناب منتهى مى شوند و همه، ذرّيه آن حضرت اند، كه قرآن كريم، درباره اش فرمود: «وَ جَعَلنَا ذُرّيَّتَهُ هُمُ البَاقِينَ». و آن جناب پدر بزرگ همه انبياء است، غير آدم و ادريس «عليهم االسلام»، و خداى تعالى در اين باب فرموده: «وَ تَرَكنَا عَلَيهِ فِى الآخِرِينَ».


و آن جناب اولين پيغمبرى بوده كه باب تشريع احكام و كتاب و شريعت را گشوده و فتح نمود، و علاوه بر طريق وحى ، با منطق عقل و طريق احتجاج با مردم صحبت كرد، بنابراين آن جناب ريشه و منشاء دين توحيد در عالم است ، و بر تمامى افراد موحد عالم كه تاكنون آمده و تا قيامت خواهند آمد منت داشته و همه مرهون اويند، و به همين جهت است كه خداى عزوجل او را به سلامى عام اختصاص داده و هيچ كس ديگر را در آن سلام شريك وى نساخت و فرمود: «'''سلام على نوح فى العالمين '''».
و آن جناب، اولين پيغمبرى بوده كه باب تشريع احكام و كتاب و شريعت را گشوده و فتح نمود، و علاوه بر طريق وحى، با منطق عقل و طريق احتجاج با مردم صحبت كرد.
 
بنابراين، آن جناب، ريشه و منشأ دين توحيد در عالَم است، و بر تمامى افراد موحد عالَم كه تاكنون آمده و تا قيامت خواهند آمد، منت داشته و همه مرهون اويند. و به همين جهت است كه خداى عزوجل، او را به سلامى عام اختصاص داده و هيچ كس ديگر را، در آن سلام شريك وى نساخت و فرمود: «سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِى العَالَمِينَ».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۳۷۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۳۷۷ </center>
و باز به همين جهت است كه خداى عزوجل او را از همه عالميان برگزيد و از نيكوكارانش شمرد، و او را عبدى شكور خواند، و او را از بندگان مؤ من خود دانست ، و او را عبدى صالح خواند.
و باز، به همين جهت است كه خداى عزوجل، او را از همۀ عالَميان برگزيد و از نيكوكارانش شمرد، و او را «عبدى شكور» خواند، و او را از بندگان مؤمن خود دانست، و او را «عبدى صالح» خواند.


و آخرين دعايى كه خداى تعالى از آن جناب نقل فرموده اين است كه به درگاه پروردگارش عرضه داشت: «رب اغفر لى و لوالدى و لمن دخل بيتى مؤ منا و للمؤ منين و المؤ منات و لا تزد الظالمين الا تبارا».
و آخرين دعايى كه خداى تعالى، از آن جناب نقل فرموده، اين است كه به درگاه پروردگارش عرضه داشت: «رَبِّ اغفِر لِى وَ لِوَالِدَىَّ وَ لِمَن دَخَلَ بَيتِى مُؤمِناً وَ لِلمُؤمِنينَ وَ المُؤمِنَاتِ وَ لَا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إلّا تَبَاراً».
<span id='link260'><span>
<span id='link260'><span>


۱۶٬۲۷۹

ویرایش