گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۰ بخش۳۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۲۱: خط ۱۲۱:
<span id='link260'><span>
<span id='link260'><span>


==داستان حضرت نوح «ع»، در تورات فعلى ==
==۴ - داستان حضرت نوح «ع»، در تورات فعلى ==
در تورات در «'''اصحاح ششم از سفر تكوين '''» درباره آن جناب چنين آمده كه وقتى مردم در روى زمين زاد و ولد را شروع كردند و دخترانى برايشان پيدا شد، پسران خدا - كه منظور پيغمبران هستند - ديدند دختران مردم زيبايند، لاجرم از آن دختران هر چه را اختيار مى كردند همسر خود مى ساختند.
در تورات، در «اصحاح ششم از سفر تكوين»، درباره آن جناب چنين آمده كه:


رب - يعنى خداى تعالى - گفت روح من در انسان دائما داورى نخواهد كرد زيرا كه او نيز بشر است - آزاد است و اراده دارد - و روزگار او به صد و بيست سال رسيده بود، و در زمين طاغوتها در آن ايام بودند - همچنانكه بعد از آن نيز بوده اند - چون فرزندان خدا (انبياء) داخل بر دختران مردم شدند و دختران براى آنان اولاد آوردند، و جبارانى پديد آمد كه از همان روزگاران نخستين اسم داشتند.
وقتى مردم در روى زمين زاد و ولد را شروع كردند و دخترانى برايشان پيدا شد، پسران خدا - كه منظور پيغمبران هستند - ديدند دختران مردم زيبايند، لاجرم از آن دختران هر چه را اختيار مى كردند، همسر خود مى ساختند.  


و چون رب ديد شر انسان در زمين زياد شد و تمامى خاطرات فكرى قلب بشر همه روزه شر شد،
ربّ - يعنى خداى تعالى - گفت: روح من در انسان دائما داورى نخواهد كرد. زيرا كه او نيز بشر است - آزاد است و اراده دارد - و روزگار او، به صد و بيست سال رسيده بود، و در زمين، طاغوت ها در آن ايام بودند - همچنان كه بعد از آن نيز بوده اند - چون فرزندان خدا (انبياء) داخل بر دختران مردم شدند و دختران، براى آنان اولاد آوردند، و جبارانى پديد آمد كه از همان روزگاران نخستين اسم داشتند.
 
و چون رب ديد شر انسان در زمين زياد شد و تمامى خاطرات فكرى قلب بشر همه روزه شر شد، رب غصه دار شد كه ديد عمل انسان در زمين اين طور شده، و در قلب خود تأسف خورد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۳۷۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۳۷۸ </center>
رب غصه دار شد كه ديد عمل انسان در زمين اينطور شده ، و در قلب خود تاسف خورد، به ناچار فرمان داد كه جنس اين بشر را كه من آفريده ام از روى زمين محو كنيد، هم انسان را و هم همه چهارپايان و جنبندگان و مرغان هوا را، براى اينكه من از اعمالى كه آنها كردند محزون شدم ، و اما نوح ، نعمت را در چشم رب بديد.


اينها همه فرزندان نوحند، و نوح مردى نيكوكار و در ميان اقران و نزديكان خود مردى كامل بود و با خدا سير مى كرد، و براى او سه فرزند متولد شد به نامهاى «'''سام '''»، «'''حام '''»، «'''ويافث'''»، و زمين در پيش روى خدا فاسد شده و پر از ظلم گرديد، و خدا زمين را ديد كه فاسد شده ، زيرا هر فردى از افراد بشر طريقه اش در زمين فاسد شد.
به ناچار فرمان داد كه جنس اين بشر را كه من آفريده ام، از روى زمين محو كنيد. هم انسان را و هم همه چهارپايان و جنبندگان و مرغان هوا را. براى اين كه من از اعمالى كه آن ها كردند، محزون شدم، و اما نوح، نعمت را در چشم رب بديد.
 
اين ها، همه فرزندان نوح اند، و نوح، مردى نيكوكار و در ميان اقران و نزديكان خود مردى كامل بود و با خدا سير مى كرد. و براى او، سه فرزند متولد شد به نام هاى: «سام»، «حام» و «يافث»، و زمين در پيش روى خدا فاسد شده و پر از ظلم گرديد، و خدا زمين را ديد كه فاسد شده، زيرا هر فردى از افراد بشر، طريقه اش در زمين فاسد شد.
 
آنگاه خدا به نوح فرمود كه: عمر كل بشريت به سر آمده و دارم مى بينم كه به زودى نابود مى شوند. براى اين كه زمين از رفتار آنان پر از ظلم شده، و من نابود كننده آنان و نابود كننده زمينم. تو براى خودت، از چوب «جفر»، سفينه اى بساز و در آن كشتى، خانه هايى جدا جدا بساز، و از داخل و خارج، آن را قيرمالى كن.
 
و آن را بدين منوال مى سازى كه: طولش سيصد ذراع، عرضش پنجاه ذراع و بلندی ايش سى ذراع باشد، و براى آن، پنجره اى به بلندى يك ذراع قرار می دهى، و درب ورودى آن را كه مى سازى، در دو سمت آن، مسكن هايى روى هم، يعنى به صورت سه طبقه بالا و پايين و متوسط درست مى كنى، كه اينك من دارم طوفان آب بر روى زمين را مى آورم، تا تمامى اهل زمين و هر جسد داراى روح و حيات را كه در زير آسمان است، هلاك كنم.  


آنگاه خدا به نوح فرمود كه عمر كل بشريت بسر آمده و دارم مى بينم كه به زودى نابود مى شوند، براى اينكه زمين از رفتار آنان پر از ظلم شده ، و من نابود كننده آنان و نابود كننده زمينم ، تو براى خودت از چوب «'''جفر'''» سفينه اى بساز و در آن كشتى خانه هايى جدا جدا بساز، و از داخل و خارج ، آن را قيرمالى كن.  
همه جانداران روى زمين مى ميرند، ولى من عهدم را با تو استوار مى دارم، تو و فرزندان و همسرت و همسر فرزندانت داخل كشتى مى شويد، و از هر جاندار صاحب جسد، يك جفت داخل كشتى مى كنى، تا نسل آن ها از بين نرود، و بايد اين يك جفت نر و ماده باشند، از مرغان ماده اش از جنس نرش باشد، از چهارپايان نيز همجنس باشد، از تمامى جنبندگان زمين، همه همجنس باشند.  


و آن را بدين منوال مى سازى كه طولش سيصد ذراع ، عرضش پنجاه ذراع و بلنديش سى ذراع باشد، و براى آن پنجره اى به بلندى يك ذراع قرار ميدهى ، و درب ورودى آن را كه مى سازى در دو سمت آن مسكن هايى روى هم ، يعنى به صورت سه طبقه بالا و پايين و متوسط درست مى كنى ، كه اينك من دارم طوفان آب بر روى زمين را مى آورم ، تا تمامى اهل زمين و هر جسد داراى روح و حيات را كه در زير آسمان است هلاك كنم ، همه جانداران روى زمين مى ميرند، ولى من عهدم را با تو استوار مى دارم ، تو و فرزندان و همسرت و همسر فرزندانت داخل كشتى مى شويد، و از هر جاندار صاحب جسد يك جفت داخل كشتى مى كنى تا نسل آنها از بين نرود، و بايد اين يك جفت نر و ماده باشند، از مرغان ماده اش از جنس نرش ‍ باشد، از چهارپايان نيز همجنس باشد، از تمامى جنبندگان زمين همه همجنس باشند.  
خود اين جنبندگان نزد تو مى آيند تا نسلشان باقى بماند، و تو نيز، براى خودت از هر طعام خوردنى فراهم بياور و در كشتى نزد خود جمع كنف تا هم طعام تو باشد و هم طعام آن جانداران. نوح، بر حسب دستورى كه خداى تعالى داده بود، عمل كرد.


خود اين جنبندگان نزد تو مى آيند تا نسلشان باقى بماند، و تو نيز براى خودت از هر طعام خوردنى فراهم بياور و در كشتى نزد خود جمع كن تا هم طعام تو باشد و هم طعام آن جانداران ، نوح بر حسب دستورى كه خداى تعالى داده بود عمل كرد.
و در اصحاح هفتم، از سفر تكوين مى گويد: رب به نوح گفت:


و در اصحاح هفتم از سفر تكوين مى گويد، رب به نوح گفت : تو و همه فرزندانت داخل كشتى شويد، زيرا من تو را از ميان نسل موجود بشر مردى نيكوكار ديدم ، و از همه چهارپايانى كه پاك هستند را هفت تا هفت تا به صورت نر و ماده نزد خود نگه دار، و از آنهايى كه ناپاكند تنها دو به دو نگه دار، كه آنها نيز بايد نر و ماده باشند، از مرغان نيز هفت تا هفت تا به صورت نر و ماده پيش خود ببر تا نسل آنها در روى زمين باقى بماند زيرا كه من نيز بعد از هفت روز ديگر،
تو و همه فرزندانت داخل كشتى شويد. زيرا من تو را از ميان نسل موجود بشر، مردى نيكوكار ديدم، و از همه چهارپايانى كه پاك هستند را، هفت تا هفت تا، به صورت نر و ماده نزد خود نگه دار، و از آن هايى كه ناپاك اند، تنها دو به دو نگه دار، كه آن ها نيز بايد نر و ماده باشند. از مرغان نيز هفت تا هفت، تا به صورت نر و ماده، پيش خود ببر تا نسل آن ها در روى زمين باقى بماند. زيرا كه من نيز بعد از هفت روز ديگر، چهل روز و چهل شب بر زمين مى بارانم، و در روى زمين، هر موجود استوارى كه ساخته ام، را محو مى كنم. نوح، بر حسب آنچه خدا امر كرده بود، عمل كرد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۳۷۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۳۷۹ </center>
چهل روز و چهل شب بر زمين مى بارانم ، و در روى زمين هر موجود استوارى كه ساخته ام را محو مى كنم ، نوح بر حسب آنچه خدا امر كرده بود عمل كرد.


بعد از آنكه نوح به سن ششصد سالگى رسيد طوفان زمين را فرا گرفت و نوه و فرزندان و همسر خودش و همسران پسرانش از روى آب طوفان داخل كشتى شدند، هر جنبنده اى هم كه در زمين بود - چه پاكش و چه ناپاكش - همانطور كه خدا به نوح فرمان داده بود به صورت نر و ماده و دوتا دوتا داخل كشتى شدند.
بعد از آنكه نوح به سن ششصد سالگى رسيد طوفان زمين را فرا گرفت و نوه و فرزندان و همسر خودش و همسران پسرانش از روى آب طوفان داخل كشتى شدند، هر جنبنده اى هم كه در زمين بود - چه پاكش و چه ناپاكش - همانطور كه خدا به نوح فرمان داده بود به صورت نر و ماده و دوتا دوتا داخل كشتى شدند.
۱۶٬۹۱۱

ویرایش