گمنام

تفسیر:المیزان جلد۸ بخش۴۰: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۷۷: خط ۱۷۷:
==معناى «عرف» و «معروف» و «نزغ شيطان»==  
==معناى «عرف» و «معروف» و «نزغ شيطان»==  


كلمه (( عرف (( به معناى آن سنن و سيره هاى جميل جارى در جامعه است كه عقلاى جامعه آنها را مى شناسند، به خلاف آن اعمال نادر و غير مرسومى كه عقل اجتماعى انكارش مى كند (كه اينگونه اعمال عرف (( معروف (( نبوده بلكه منكر است ) و معلوم است كه امر به متابعت عرف ، لازمه اش اين است كه خود امر كننده عامل به آن چيزى كه ديگران را امر به آن مى كند بوده باشد، و يكى از موارد عمل همين است كه تماسش با مردم و مردم را امر كردن طورى باشد كه منكر شمرده نشود، بلكه بنحو معروف و پسنديده مردم را امر كند، پس مقتضاى اينكه فرمود: (( و امر بالعرف (( اين است كه اولا به تمامى معروفها و نيكى ها امر بكند و در ثانى خود امر كردن هم بنحو معروف باشد نه بنحو منكر و ناپسند.
كلمه «عرف»، به معناى آن سنن و سيره هاى جميل جارى در جامعه است، كه عقلاى جامعه، آن ها را مى شناسند، به خلاف آن اعمال نادر و غير مرسومى كه عقل اجتماعى انكارش مى كند، (كه اين گونه اعمال عرف، «معروف» نبوده، بلكه منكر است)، و معلوم است كه امر به متابعت عرف، لازمه اش، اين است كه خود امر كننده، به آن چيزى كه ديگران را امر به آن مى كند، عامل بوده باشد، و يكى از موارد عمل، همين است كه تماسش با مردم و مردم را امر كردن، طورى باشد كه منكر شمرده نشود. بلكه به نحو معروف و پسنديده مردم را امر كند.  


جمله (( و اعرض عن الجاهلين (( دستور ديگرى است در مراعات مداراى با مردم ، و اين دستور بهترين و نزديكترين راه است براى خنثى كردن نتايج جهل مردم و تقليل فساد اعمالشان براى اينكه بكار نبستن اين دستور و تلافى كردن جهل مردم ، بيشتر مردم را به جهل و ادامه كجى و گمراهى وا مى دارد.
پس مقتضاى اين كه فرمود: «و أمر بالعرف»، اين است كه: اولا به تمامى معروف ها و نيكى ها امر بكند. و در ثانى، خود امر كردن هم، به نحو معروف باشد، نه به نحو منكر و ناپسند.
 
جمله: «و أعرض عن الجاهلين»، دستور ديگرى است در مراعات مداراى با مردم، و اين دستور، بهترين و نزديكترين راه است براى خنثى كردن نتايج جهل مردم و تقليل فساد اعمالشان. براى اين كه به كار نبستن اين دستور و تلافى كردن جهل مردم، بيشتر مردم را به جهل و ادامه كجى و گمراهى وا مى دارد.


«'''وَ إِمَّا يَنزَغَنَّك مِنَ الشيْطانِ نَزْغٌ فَاستَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سمِيعٌ عَلِيمٌ'''»:
«'''وَ إِمَّا يَنزَغَنَّك مِنَ الشيْطانِ نَزْغٌ فَاستَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سمِيعٌ عَلِيمٌ'''»:


راغب در مفردات مى گويد: (( نزغ (( وارد شدن و مداخله در امرى براى خرابكارى و فاسد كردن آن است ، و در آيه (( من بعد ان نزغ الشيطان بينى و بين اخوتى بعد از آنكه شيطان ميان من و برادرانم را بهم زد(( به اين معنا است .
راغب، در مفردات مى گويد: «نزغ»، وارد شدن و مداخله در امرى براى خرابكارى و فاسد كردن آن است، و در آيه: «مِن بعد أن نزغ الشيطان بينى و بين إخوتى: بعد از آن كه شيطان، ميان من و برادرانم را به هم زد»، به اين معنا است.
 
و بعضى ديگر گفته اند: به معناى تكان دادن و از جاى كندن و وادار كردن است، و غالبا در حال غضب به كار مى رود.  


و بعضى ديگر گفته اند: به معناى تكان دادن و از جاى كندن و وادار كردن است ، و غالبا در حال غضب بكار مى رود، بعضى ديگر گفته اند: (( نزغ شيطان (( به معناى كمترين وسوسه او است ، و ليكن همه اين معانى نزديك به همند، البته نسبت به آيه مورد بحث معناى دوم نزديكتر است ، چون با آيه قبلى هم كه دستور مى داد تا از جاهلان اعراض كند مناسبت دارد، زيرا تماس گرفتن جاهلان با آدمى و مشاهده جهالت ايشان خودش يك نوع مداخله اى است از شيطان براى عصبانى كردن و آتش ‍ بجان كردن آدمى.  
بعضى ديگر گفته اند: «نزغ شيطان»، به معناى كمترين وسوسه او است، وليكن همه اين معانى، نزديك به هم اند. البته نسبت به آيه مورد بحث، معناى دوم نزديكتر است. چون با آيه قبلى هم كه دستور مى داد تا از جاهلان اعراض كند، مناسبت دارد. زيرا تماس گرفتن جاهلان با آدمى و مشاهده جهالت ايشان، خودش يك نوع مداخله اى است از شيطان، براى عصبانى كردن و آتش به جان كردن آدمى.  


آرى ، برخورد زياد با جاهل ، آدمى را بسوى جهالت و مثل او شدن سوق مى دهد.
آرى، برخورد زياد با جاهل، آدمى را به سوى جهالت و مثل او شدن سوق مى دهد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۴۹۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۴۹۸ </center>
پس برگشت معناى آيه به اين مى شود كه : اگر شيطان خواست مداخله نمايد و با رفتار جاهلانه ايشان ، تو را به غضب و انتقام وادار كند تو به خدا پناه بر، كه او شنوا و دانا است ، با اينكه خطاب در آيه به رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) است و ليكن مقصود، امت آنجناب است چون خود آن حضرت معصوم است .
پس برگشت معناى آيه، به اين مى شود كه: اگر شيطان خواست مداخله نمايد و با رفتار جاهلانه ايشان، تو را به غضب و انتقام وادار كند، تو به خدا پناه بر، كه او شنوا و دانا است. با اين كه خطاب در آيه، به رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» است، وليكن مقصود، امت آن جناب است. چون خود آن حضرت معصوم است.
<span id='link313'><span>
<span id='link313'><span>


۱۶٬۹۰۷

ویرایش