گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۲۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۵: خط ۴۵:
<span id='link171'><span>
<span id='link171'><span>


==بيان مفاد آيه : فانكم و ما تعبدون ما انتم عليه بفاتنين ==
==بيان مفاد آيه: «فَإنّكُم وَ مَا تَعبُدُون * مَا أنتُم عَلَيهِ بِفَاتِنِين» ==
«'''فَإِنَّكُمْ وَ مَا تَعْبُدُونَ * مَا أَنتُمْ عَلَيْهِ بِفَاتِنِينَ * إِلّا مَنْ هُوَ صَالِ الجَْحِيمِ'''»:


«'''فَإِنَّكمْ وَ مَا تَعْبُدُونَ مَا أَنتُمْ عَلَيْهِ بِفَتِنِينَ إِلا مَنْ هُوَ صالِ الجَْحِيمِ'''»:
اين آيه كه در آغازش حرف «فاء» قرار دارد، تفريع و نتيجه گيرى از حكم مستثنا و مستثنا منه، و يا تنها از حكم مستثنا است، و معنايش، اين است كه:  


اين آيه كه در آغازش حرف ((فاء(( قرار دارد، تفريع و نتيجه گيرى از حكم مستثنى و مستثنى منه و يا تنها از حكم مستثنى است و معنايش ‍ اين است كه : بعد از آنكه مسلم شد كه آنچه شما از اوصاف براى خدا تراشيده ايد، همه ضلالت است ، - به خلاف بندگان مخلص خدا كه در وصف كردن خود دچار ضلالت نمى شوند - پس اين نتيجه عايد مى شود كه شما با اين گمراهى خود نمى توانيد گمراه كنيد مگر مردم دوزخى را، يعنى آنهايى را كه با پاى خود راه دوزخ را طى مى كنند.
بعد از آن كه مسلّم شد كه آنچه شما از اوصاف براى خدا تراشيده ايد، همه ضلالت است - به خلاف بندگان مخلَص خدا، كه در وصف كردن خود، دچار ضلالت نمى شوند - پس اين نتيجه عايد مى شود كه شما با اين گمراهى خود، نمى توانيد گمراه كنيد مگر مردم دوزخى را. يعنى آن هايى را كه با پاى خود راه دوزخ را طى مى كنند.


و آنچه از سياق به روشنى به چشم مى خورد، اين است كه : كلمه ((ما(( در جمله ((ما تعبدون (( موصوله باشد و مراد از آن بتها مى باشد و بس ، و يا بتها و همه آلهه ضلالت و پيشوايان گمراهى از قبيل شيطانهاى جنى مى باشد.
و آنچه از سياق به روشنى به چشم مى خورد، اين است كه: كلمۀ «مَا» در جمله «مَا تَعبُدُون»، موصوله باشد و مراد از آن، بت ها مى باشد و بس. و يا بت ها و همۀ آلهه ضلالت و پيشوايان گمراهى، از قبيل شيطان هاى جنّى مى باشد.


و نيز ظاهر سياق اين است كه : كلمه ((ما(( در جمله ((ما انتم (( نافيه است . و ضمير در ((عليه (( به خداى سبحان برمى گردد و ظرف (عليه ) متعلق است به ((فاتنين (( و كلمه ((فاتنين (( جمع ((فاتن (( است كه اسم فاعل از ((فتنه (( به معناى گمراه كردن مردم است . و كلمه ((صالى (( از ماده ((صلو(( اشتقاق يافته كه به معناى پيروى است ، ((وصالى جحيم (( به معناى دنباله رو جهنم است ، به طورى كه هر جا راه جهنم را سراغ داشته باشد به آنجا برود و عمل دوزخيان را مرتكب شود. و استثناء در آيه مفرغ است ، (مستثنى منه آن در كلام نيامده )، و تقدير كلام چنين است : ((ما انتم بفاتنين احدا الا من هو صال الجحيم ((.
و نيز ظاهر سياق اين است كه: كلمۀ «مَا» در جمله «مَا أنتُم»، نافيه است. و ضمير در «عَلَيه»، به خداى سبحان بر مى گردد، و ظرف (عليه)، متعلق است به «فَاتِنِين». و كلمۀ «فَاتِنِين»، جمع «فَاتِن» است، كه اسم فاعل از «فتنه»، به معناى گمراه كردن مردم است.  


و معناى آيه اين است كه : شما و خدايان ضلالت كه مى پرستيد، هر چند دست به دست هم بدهيد نمى توانيد احدى را مفتون و گمراه كنيد، مگر تنها آن كسانى را كه خود راه جهنم را دنبال مى كنند.
و كلمه «صَالِى»، از ماده «صِلو» اشتقاق يافته، كه به معناى پيروى است. و «صَالِى جَحِيم»، به معناى دنباله رو جهنم است، به طورى كه هر جا راه جهنم را سراغ داشته باشد، به آن جا برود و عمل دوزخيان را مرتكب شود. و استثناء در آيه، مفرّغ است، (مستثنا منه آن، در كلام نيامده)، و تقدير كلام چنين است: «مَا أنتُم بِفَاتِنِينَ أحَداً إلّا مَن هُوَ صَالِ الجَحِيم».
بعضى از مفسرين گفته اند: كلمه ما در اول مصدريه و يا موصوله است و جمله ((فانكم و ما تعبدون (( كلامى است تام و مستقل ، از قبيل اينكه مى گويند: ((انت و شاءنك : برو پى كارت (( و معناى آيه اين است كه : ((شما و آنچه مى پرستيد(( و يا شما و بت پرستيتان يعنى برويد پى اين كارها كه داريد، آنگاه با جملهاى استينافى يعنى ابتدايى فرموده : ((ما انتم عليه بفاتنين و فاتنين (( متضمن معناى حمل است ، و ضمير در ((عليه (( در صورت مصدرى بودن ((ما(( به كلمه ما در ((ما تعبدون (( برمى گردد، و در صورت موصوله بودن آن ، به مضافى تقديرى برمى گردد. و معناى آيه اين است كه شما نمى توانيد تحميل كنيد بر عبادت خود و يا بر بت پرستى خود مگر كسى را كه خودش پيرو جهنم است .
 
و معناى آيه اين است كه: شما و خدايان ضلالت كه مى پرستيد، هرچند دست به دست هم بدهيد، نمى توانيد احدى را مفتون و گمراه كنيد، مگر تنها آن كسانى را كه خود، راه جهنم را دنبال مى كنند.
 
بعضى از مفسران گفته اند: كلمۀ «ما» در اول مصدريه و يا موصوله است، و جمله «فَإنّكُم وَ مَا تَعبُدُون»، كلامى است تام و مستقل، از قبيل اين كه مى گويند: «أنتَ وَ شَأنُكَ: برو پى كارت».
 
و معناى آيه اين است كه: «شما و آنچه مى پرستيد»، و يا «شما و بت پرستی تان». يعنى: برويد پى اين كارها كه داريد. آنگاه با جمله اى استينافى، يعنى ابتدايى فرموده: «مَا أنتُم عَلَيهِ بِفَاتِنِينَ». و «فَاتِنِين»، متضمن معناى حمل است، و ضمير در «عَلَيه»، در صورت مصدرى بودن «مَا»، به كلمۀ «مَا»، در «مَا تَعبُدُون» بر مى گردد. و در صورت موصوله بودن آن، به مضافى تقديرى بر مى گردد.  
 
و معناى آيه اين است كه: شما نمى توانيد تحميل كنيد بر عبادت خود و يا بر بت پرستى خود، مگر كسى را كه خودش، پيروِ جهنم است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۲۶۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۲۶۷ </center>
و بعضى ديگر گفته اند: ممكن است كلمه ((على (( به معناى ((با(( باشد، و ضمير به كلمه ((ما تعبدون (( و يا تنها به كلمه ((ما(( در صورتى كه موصوله باشد برگردد و كلمه ((فاتنين (( همان معناى ظاهرى خود را مى دهد، و متضمن معناى تحميل و حمل نيست ، و معناى آيه اين است كه : شما نمى توانيد با عبادت خود و يا با عبادت بتهاى خود گمراه كنيد، مگر پيروان دوزخ را.
و بعضى ديگر گفته اند: ممكن است كلمه «عَلَى»، به معناى «با» باشد و ضمير، به كلمۀ «مَا تَعبُدُون»، و يا تنها به كلمۀ «مَا» - در صورتى كه موصوله باشد - برگردد. و كلمۀ «فَاتِنِين»، همان معناى ظاهرى خود را مى دهد، و متضمن معناى تحميل و حمل نيست. و معناى آيه اين است كه: شما نمى توانيد با عبادت خود و يا با عبادت بت هاى خود گمراه كنيد، مگر پيروان دوزخ را.
 
و همه اين سخنان، وجوهى است نادرست، و در حقيقت بدون جهت، خود را به زحمت انداختن است.  


و همه اين سخنان وجوهى است نادرست و در حقيقت بدون جهت خود را به زحمت انداختن است . و در آيه مورد بحث التفات به كار رفته ، و نكته اين التفات عينا همان است كه : در التفات در آيات سابق ذكر كرديم .
و در آيه مورد بحث، التفات به كار رفته، و نكته اين التفات، عينا همان است كه: در التفات در آيات سابق، ذكر كرديم.
<span id='link172'><span>
<span id='link172'><span>


۱۶٬۹۲۲

ویرایش