گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۰۴: خط ۱۰۴:
در اين آيه شروع مى كند به قطع عذر ايشان، عذرى كه براى اعراض خود از قرآن مى آوردند، قرآنى كه براى هدايت ايشان نازل شد، و ايشان دعوت حقه را كه آورنده آن رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله) بود، اجابت نكردند.
در اين آيه شروع مى كند به قطع عذر ايشان، عذرى كه براى اعراض خود از قرآن مى آوردند، قرآنى كه براى هدايت ايشان نازل شد، و ايشان دعوت حقه را كه آورنده آن رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله) بود، اجابت نكردند.


پس اينكه فرمود: «'''افلم يدبروا القول '''» استفهامى است كه انكار را مى رساند، و الف و لام در «'''القول '''» الف و لام عهد است ، و مراد از «'''قول '''» قرآن تلاوت شده بر آنان است .
پس اينكه فرمود: «'''افلم يدبروا القول'''» استفهامى است كه انكار را مى رساند، و الف و لام در «'''القول'''» الف و لام عهد است ، و مراد از «قول»، قرآن تلاوت شده بر آنان است.
و اين فقره از كلام متفرع بر ما قبل است كه مى فرمود: «'''ايشان در غفلتند و شاغلى دارند كه از آن بازشان مى دارد'''» و معناى كلام اين مى شود: آيا حق را نفهميدند و در حالى كه
 
و اين فقره از كلام متفرع بر ماقبل است كه مى فرمود: «'''ايشان در غفلتند و شاغلى دارند كه از آن بازشان مى دارد'''» و معناى كلام اين مى شود: آيا حق را نفهميدند و در حالى كه
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۶۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۶۲ </center>
بازدارنده داشتند در كتاب تدبر نكردند تا بفهمند كه حق است و در نتيجه ايمان بياورند؟.
بازدارنده داشتند، در كتاب تدبر نكردند تا بفهمند كه حق است و در نتيجه ايمان بياورند؟
و اينكه فرمود: «'''ام جاءهم ما لم يات آباءهم الاولين '''» كلمه «'''ام '''» در اين آيه و آيه بعدى منقطعه و در معناى اضراب است ، معنايش اين است كه : نه ، بلكه اينطور نيست . آيا اگر چيزى براى اى شان نازل شود كه در زمان پدران ايشان نازل نشده بود به صرف اين جهت بايد آن را انكار كنند و از آن احتراز جويند؟.
 
و نو ظهور بودن چيزى هر چند مستلزم باطل بودن آن چيز نيست ، و چنين قاعده كلى در بين نداريم ، كه هر چيز بى سابقه اى باطل و غير حق باشد، ليكن رسالت الهى از آنجايى كه غرضش هدايت است ، اگر حق و صحيح باشد بايد در حق همه صحيح باشد، پس اگر به سوى بشرهاى اوليه رسالتى نيامده باشد، خود دليل قاطعى است بر اينكه در بشر حاضر هم چنين رسالتى باطل است .
و اين كه فرمود: «ام جاءهم ما لم يات آباءهم الاولين» كلمه «أم» در اين آيه و آيه بعدى، منقطعه و در معناى اضراب است. معنايش اين است كه: نه، بلكه اين طور نيست. آيا اگر چيزى براى اىشان نازل شود كه در زمان پدران ايشان نازل نشده بود، به صرف اين جهت بايد آن را انكار كنند و از آن احتراز جويند؟
و نو ظهور بودن چيزى هرچند مستلزم باطل بودن آن چيز نيست، و چنين قاعده كلى در بين نداريم، كه هر چيز بى سابقه اى، باطل و غيرحق باشد، ليكن رسالت الهى از آن جايى كه غرضش هدايت است، اگر حق و صحيح باشد، بايد در حق همه صحيح باشد. پس اگر به سوى بشرهاى اوليه رسالتى نيامده باشد، خود دليل قاطعى است بر اين كه در بشر حاضر هم چنين رسالتى باطل است.
<span id='link44'><span>
<span id='link44'><span>
==رد عذرهايى كه مشرکان، براى قبول رسالت پيامبر «ص» آوردند ==
==رد عذرهايى كه مشرکان، براى قبول رسالت پيامبر «ص» آوردند ==
«'''أَمْ لَمْ يَعْرِفُوا رَسولهَُمْ فَهُمْ لَهُ مُنكِرُونَ'''»:
«'''أَمْ لَمْ يَعْرِفُوا رَسولهَُمْ فَهُمْ لَهُ مُنكِرُونَ'''»:
۱۶٬۱۹۷

ویرایش