سبإ ١
کپی متن آیه |
---|
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ وَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْآخِرَةِ وَ هُوَ الْحَکِيمُ الْخَبِيرُ |
ترجمه
سوره سبإ | آیه ١ | سبإ ٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لَهُ الْحَمْدُ فِی الآخِرَةِ»: اشاره به این است که بندگانش در برابر تفضّل و الطافی که در آخرت بدیشان خواهد فرمود، او را خواهند ستود (نگا: یونس / ، فاطر / ، زمر / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْآخِرَةِ وَ هُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ «1»
ستايش مخصوص خدايى است كه آن چه در آسمانها و آن چه در زمين است مِلك اوست و در آخرت (نيز) حمد و ستايش تنها براى اوست و اوست حكيمِ آگاه.
نکته ها
در قرآن پنج سوره با جملهى «الْحَمْدُ لِلَّهِ» شروع مىشود.
اين آيه مالكيّت مطلق و بى قيد و شرط خداوند را بيان مىكند، «لَهُ ما فِي السَّماواتِ» و آيهى بعد علم مطلق الهى را «يَعْلَمُ ما يَلِجُ فِي الْأَرْضِ»، تا در آيه سوم به منكران معاد بگويد:
ما مىتوانيم قيامت را براى كيفر و پاداش بر قرار كنيم.
فخر رازى مىگويد: علمى كه به عمل متّصل باشد حكمت است و به كسى كه عواقب و اسرار امور را بداند خبير گويند. «1»
پیام ها
1- چگونگى حمد خدا را از خدا بياموزيم. الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي ...
2- ستايشها بايد در برابر كمال و قدرت و مالكيّت و آگاهى و حكمت باشد.
«1». تفسير كبيرفخررازى.
جلد 7 - صفحه 417
الَّذِي لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ...
3- در دنيا غير خداوند نيز ستايش مىشود، ولى در آخرت ستايش مخصوص اوست. «وَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْآخِرَةِ»
4- ستايش او در حصار زمان و شرايط خاصى نيست. «وَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْآخِرَةِ» بهشتيان مىگويند: «وَ آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ» «1»
5- مالكيّت الهى، هم گسترده است، هم حكيمانه و هم آگاهانه. «لَهُ ما فِي السَّماواتِ- هُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ»
6- گردش نظام هستى در دنيا و آخرت، بر اساس حكمت الهى است. لَهُ ما فِي السَّماواتِ ... وَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْآخِرَةِ وَ هُوَ الْحَكِيمُ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْآخِرَةِ وَ هُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ «1»
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي: تمامى ستايش و سپاس مر خداى راست، آن ذاتى كه، لَهُ ما فِي السَّماواتِ: براى او است خاصه آنچه در آسمانها است از وسائط نعم جليله. وَ ما فِي الْأَرْضِ: و آنچه در زمينها است از روابط دقايق جود و كرم، زيرا ذات يگانه او موجد همه خلق و نعمت است. وَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْآخِرَةِ: و مر او راست ستايش در آخرت، زيرا آنچه در عقبى است از خلق و نعم نيز از او صادر شده نه از غير او.
نكته: تقديم صله در ثانى نه اول، به جهت اختصاص است، چه نعم دنيويه گاهى بوسائط غير باشد به خلاف نعم آخرت كه بدون واسطه غير است. و حمد بندگان در آخرت نه از روى تكليف است بلكه بر وجه فرح و سرور باشد، چنانچه گويند: (الحمد للّه الّذى هدينا لهذا، الحمد للّه الّذى صدقنا وعده، الحمد للّه الّذى احلّنا دار المقامة من فضله) و نزد بعضى: مجموع اهل آخرت، حمد او را گويند؛ دوستان، او را به فضل ستايند، و دشمنان به عدل ستايش نمايند، وَ هُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ: و او است محكم كار و متقن در امور دارين، چه همه افعال او بر وجه حكمت و مصلحت باشد، دانا به بواطن جميع اشياء.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْآخِرَةِ وَ هُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ «1» يَعْلَمُ ما يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَ ما يَخْرُجُ مِنْها وَ ما يَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ وَ ما يَعْرُجُ فِيها وَ هُوَ الرَّحِيمُ الْغَفُورُ «2» وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَأْتِينَا السَّاعَةُ قُلْ بَلى وَ رَبِّي لَتَأْتِيَنَّكُمْ عالِمِ الْغَيْبِ لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقالُ ذَرَّةٍ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ وَ لا أَصْغَرُ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرُ إِلاَّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ «3» لِيَجْزِيَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ «4»
وَ الَّذِينَ سَعَوْا فِي آياتِنا مُعاجِزِينَ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مِنْ رِجْزٍ أَلِيمٌ «5»
ترجمه
ستايش مر خدائى را است كه مر او را است آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است و مر او را است ستايش در آنجهان و او است درست كردار آگاه
ميداند آنچه را كه داخل ميشود در زمين و آنچه بيرون مىآيد از آن و آنچه فرود ميآيد از آسمان و آنچه بالا ميرود در آن و او است مهربان آمرزنده
و گفتند آنها كه كافر شدند نميآيد ما را قيامت بگو آرى قسم بپروردگار من كه هر آينه خواهد آمد شما را البتّه آن پروردگارى كه داناى پنهان است مستور نميباشد از او مقدار ذرّه در آسمانها و نه در زمين و نيست كوچكتر از اين و نه بزرگتر مگر آنكه هست در كتابى بيان كننده
تا پاداش دهد آنانرا كه ايمان آوردند و كردند كارهاى شايسته آنگروه براى ايشانست آمرزش و روزى خوبى
و آنانكه كوشش كنند در دلائل ما بگمان آنكه عاجز كنندگان باشند براى آنها است عذابى دردناك از بدترين اقسام آن.
جلد 4 صفحه 347
تفسير
ملكيّت حقيقيّه تمام موجودات آسمانى و زمينى براى خداوند مكرّر اثبات و بيان شده و متفرّع بر آنست اختصاص حمد و ثنا بذات احديّت و استحقاق او بآن در دنيا و آخرت كه نعم آنجا هم مخصوص باو است و او است كه اوضاع دو جهانرا بر وفق حكمت و مصلحت منظّم و مرتّب فرموده براى آنكه آگاه بوده از حقائق اشياء و مصالح موجودات و مقدار لياقت آنها ميداند آنچه داخل ميشود در زمين از قبيل آب و ريشه نباتات و اجساد حيوانات و آنچه بيرون ميآيد از آن مانند آب و گياه و درخت و حيوان و معادن و آنچه فرود ميآيد از آسمان مانند باران و برف و ملائكه و آنچه بالا ميرود در آن مانند اعمال بندگان و آه دل مظلومان و ملائكه موكّله بر آن و او مهربان است به بندگان كه از بالاى سر و زير پاى آنها كارشانرا راه مىاندازد و آمرزنده است آنها را در صورتى كه قصور يا تقصير در اداء شكر و حمد او نموده باشند و چون كفّار منكر معاد بطور استهزاء ميگفتند روز قيامت براى ما نمآيد پيغمبر اكرم مأمور شد كه در جواب آنها بفرمايد بلى قسم بپروردگار من هر آينه ميآيد براى شما و مىآورد آنرا همان پروردگارى كه علم بباطن شما و همه دارد و بنابر اين عالم الغيب صفت ربّ است كه مقرّب امكان آوردن او است روز قيامت را و برفع نيز قرائت شده و بنابر آن خبر مبتداء محذوف است كه هو باشد يا مبتدا است و خبر آن لا يعزب و ما بعد آن و بيرون نميباشد از علم او مقدار ذرّهئى در آسمانها و نه در زمين پس ميتواند ذرّات پراكنده شده ابدان اموات را جمع آورى نمايد و قيامت را بر پا كند و لا يعزب بكسر نيز قرائت شده و كوچكتر و بزرگتر از ذرّه هم در علم خدا و لوح محفوظ آسمانى موجود و ثبت است و اصغر و اكبر بفتح نيز قرائت شده و بنابر اين كلمه لا براى نفى جنس است و در صورت رفع براى نفى افراد و منتقض بالّا شده و از عمل باز مانده و رفع بابتدائيّت است و نميشود عطف بر مثقال باشد براى آنكه لازم ميآيد در كتاب مبين از علم خدا بيرون باشد و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه اوّل چيزى كه خدا خلق فرمود قلم بود و امر شد كه بنويس پس نوشت آنچه بوده و هست تا روز قيامت و آمدن قيامت براى آنستكه خداوند در آنروز جزاى
جلد 4 صفحه 348
كسانيكه ايمان آوردند و اعمال پسنديده نمودند عطا فرمايد بدخول در بهشت و روزى خوبى كه منّت و آزارى در آن نيست و مغفرت گناهانشان كه احيانا از آنها صادر شده بود ولى كسانيكه در دنيا سعى و كوشش نمودند براى ابطال دلائل توحيد خدا و آيات قرآن و علائم نبوّت پيغمبر و ولايت ائمّه اطهار براى آنكه عاجز كنند خدا را بگمان خودشان از اثبات حق و سبقت بگيرند بر او در غرض براى آنها در آنروز موعود عذابى است از بدترين انواع عذابهاى دردناك و اليم بجرّ نيز قرائت شده است و در سوره حج اين آيه گذشت و آنكه بعضى بجاى معاجزين معجّزين بتشديد قرائت نمودهاند يعنى باز دارندگان خلق از قبول دين حق.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحِيمِ
الحَمدُ لِلّهِ الَّذِي لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الأَرضِ وَ لَهُ الحَمدُ فِي الآخِرَةِ وَ هُوَ الحَكِيمُ الخَبِيرُ «1»
جنس حمد مختص است به خداوند متعال از براي او است آنچه در آسمانها و آن چه در زمين است و اختصاص به او دارد حمد در آخرت عالم قيامت و او است حكيم و خبير.
الحَمدُ لِلّهِ مكرر در معناي حمد و فرق بين او و مدح و شكر بيان شده احتياج به تكرار زياد نداريم فقط در تفسير ناچار ميگوئيم گفتند «الحمد هو الثناء علي الجميل الاختياري» و چون
جلد 14 - صفحه 540
افعال الهي تمام اختياري است و تمامش جميل است فعل قبيح و لغو و ظلم از او محال است صادر شود و لو بنده هر که باشد و هر چه باشد نميتواند پي به جميع افعال الهي و حكم و مصالح آنها ببرد لذا نميتواند آن چه سزاوار است حمد و ثنا گويد: «لا احصي ثناء عليك انت کما اثنيت علي نفسك».
لذا در حمد بايد بگويد: «الحمد للّه کما هو اهله و مستحقه».
الَّذِي لَهُ ما فِي السَّماواتِ در عالم بالا عالم جبروت و لاهوت عالم انوار و اشباه و ارواح و ملائكه و عالم اجسام از عرش اعظم و طبقات سماوات و آنچه در آنها خلق فرموده که لا يعلمها الا اللّه.
وَ ما فِي الأَرضِ از عناصر اربعه: نار، هوا، آب و خاك، و آن چه در آنها هست از جمادات و معادن و نباتات و حيوانات و جن و انس و آن چه در آنها است تمام اختصاص به ذات مقدس او دارد خالق و رازق و حافظ و نگهبان آنها او است و بس. «اگر نازي كند از هم فرو ريزند قالبها». هم علت موجده، هم مبقيه، هم منفيه او است و بس.
وَ لَهُ الحَمدُ فِي الآخِرَةِ تمام آن چه ذكر شد عالم دنيا است و نسبت به عالم آخرت اگر بگوئيم نسبت قطره است به دريا غلط گفتهايم زيرا دريا هم محدود است و عالم آخرت نامحدود.
وَ هُوَ الحَكِيمُ الخَبِيرُ اما حكيم: عالم به جمع حكم و مصالح و كارهاي او تمام موافق حكمت و مصلحت است و عين صلاح. و اما خبير: عالم به جميع جزئيات و ذرات عالم ظواهر و بواطن آنها است.
تنبيه: اينکه تعبيرات که در آيات و اخبار و السنه است که خداوند عالم بكل شيء است، قادر علي کل شيء و امثال اينها از ضيق عبارت است زيرا کل شيء محدود است و علم و قدرت حق نامحدود است.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 1)- او مالک همه چیز و عالم به همه چیز است: پنج سوره از سورههای قرآن مجید با حمد پروردگار شروع میشود که در سه سوره، حمد و ستایش خداوند به خاطر آفرینش آسمان و زمین و موجودات دیگر است (سوره سبأ، فاطر، و انعام).
و در یک سوره (سوره کهف) این حمد و ستایش به خاطر نزول قرآن بر قلب پاک پیامبر صلّی اللّه علیه و اله میباشد.
در حالی که در سوره حمد تعبیر جامعی شده که همه این امور را در بر میگیرد «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ».
به هر حال سخن در آغاز سوره «سبأ» از حمد و سپاس خداست به خاطر مالکیت و حاکمیت او در دنیا و آخرت.
میفرماید: «حمد مخصوص خداوندی است که تمام آنچه در آسمانها و زمین است از آن اوست» (الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ).
«و نیز حمد و سپاس برای او در سرای آخرت است» (وَ لَهُ الْحَمْدُ فِی الْآخِرَةِ).
چرا که هر نعمتی، و هر فایده و برکتی، و هر خلقت موزون و شگرف و عجیبی، همه تعلق به ذات پاک او دارد.
بنابر این هر کس در این عالم مدح و ستایشی از چیزی کند این حمد و ستایش سر انجام به ذات پاک او بر میگردد، و به گفته شاعر:
ج4، ص25
به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم از اوست عاشقم بر همه عالم، که همه عالم از اوست و در پایان آیه میافزاید: «و او حکیم و خبیر است» (وَ هُوَ الْحَکِیمُ الْخَبِیرُ).
بر اساس حکمت بالغه اوست که این نظام عجیب بر جهان حکومت میکند، و بر اساس علم و آگاهی اوست که هر چیز به جای خود قرار گرفته، و هر موجودی آنچه را که نیاز دارد در اختیار دارد.
این حمد نه تنها از زبان انسانها و فرشتگان است که از تمام ذرات جهان هستی نیز زمزمه حمد و تسبیح او به گوش هوش میرسد، هیچ موجودی نیست جز این که حمد و تسبیح او میگوید.
نکات آیه
۱ - تمامى حمدها و ستایش ها، از آنِ خداوند است. (الحمد للّه) «ال» در «الحمد» براى جنس بوده و مفید استغراق است.
۲ - خداوند، واجد همه کمال ها است. (الحمد للّه) حمد، در برابر کمال است و اختصاص دادن همه حمدها به خداوند، حکایت از آن دارد که او داراى همه کمال ها است.
۳ - تمامى آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است، از آنِ خدا است. (الحمد للّه الذى له ما فى السموت و ما فى الأرض)
۴ - عالم، آسمان هاى متعددى دارد. (له ما فى السموت)
۵ - تمامى حمدها و ستایش ها در آخرت، از آنِ خداوند است. (و له الحمد فى الأخرة)
۶ - تنها خداوند، شایسته حمد و ستایش است. (و له الحمد فى الأخرة) تقدیم خبر و معرفه بودن مبتدا و خبر، دلالت بر حصر دارد.
۷ - خداوند ، «حکیم» (استوار کار) و خبیر (آگاه) است. (و هو الحکیم الخبیر)
۸ - مالکیت مطلق خدا بر موجودات و حکمت و آگاهى او، جلوه اى از کمال هاى او است. (الحمد للّه الذى له ما فى السموت و ما فى الأرض... و هو الحکیم الخبیر) از آن جایى که حمد در برابر کمال است، آوردن صفت هاى مالکیت، حکمت و آگاهى پس از بیان اختصاص داشتن همه حمدها به خداوند، مى تواند به منظور القاى نکته یاد شده باشد.
۹ - مالکیت مطلق خداوند بر موجودات عالم، مقتضى اختصاص همه حمد و ستایش ها به او است. (الحمد للّه الذى له ما فى السموت و ما فى الأرض) صله موصول «الذى» که ما فى السماوات و ما فى الأرض است مى تواند علت انشاى ثنا و حمد براى موصول باشد.
موضوعات مرتبط
- آسمان: تعدد آسمان ها ۴; مالک آسمان ها ۳
- اسماء و صفات: حکیم ۷; خبیر ۷; صفات جمال ۲
- حمد: حمد اخروى خدا ۵; حمد خدا ۱، ۶; حمد در آخرت ۵; زمینه حمد خدا ۹
- خدا: آثار مالکیت خدا ۹; اختصاصات خدا ۱، ۳، ۵، ۶، ۹; حکمت خدا ۸; علم خدا ۸; کمال خدا ۲; مالکیت خدا ۳، ۸; نشانه هاى کمال خدا ۸
- زمین: مالک زمین ۳
- موجودات: مالک موجودات ۸، ۹
منابع