الواقعة ٦١
کپی متن آیه |
---|
عَلَى أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثَالَکُمْ وَ نُنْشِئَکُمْ فِي مَا لاَ تَعْلَمُونَ |
ترجمه
الواقعة ٦٠ | آیه ٦١ | الواقعة ٦٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«عَلی أَن نُّبَدِّلَ أَمْثَالَکُمْ»: تا این که شما انسانها را در این جهان مرتّباً جایگزین یکدیگر گردانیم. یعنی گروهی را بمیرانیم و دسته دیگری را جانشین ایشان گردانیم. در این صورت (أَمْثَالَ) به معنی اقوامی همچون خودتان است. یا این که: شما را در آخرت به حیات مجدد برمیگردانیم و با کیفیات تازهای از نظر روح و جسم زنده و جاودانتان میگردانیم. در این صورت (أَمْثَالَ) خود انسانها هستند، ولی با خصوصیات تازه و کیفیات خاص. «فِی مَا لا تَعْلَمُونَ»: در جهانی که شما چگونگی آن را نمیدانید و از اصول و نظامی که بر آن حاکم است بیخبرید. یا: در قالب و پیکر و روح و روانی که پیدا میکنید و شما فعلاً از اشکال و شرائط آن بیخبرید.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۵۷ - ۹۶ سوره واقعه
- لازمۀ اعتقاد به آفريدگار، تصديق قيامت و معاد است
- مرگ از سوی خداوند، برای بشر مقدر شده است
- علم به دنيا و ویژگی های آن، مسلتزم اذعان به معاد است
- اثبات ربوبيت پروردگار، با بر شمردن سه تا از مهمترين حوایج مردم: زراعت، آب و آتش
- معناى اين كه قرآن كريم، در «كتاب مكنون» است
- مراد از «مسّ» و «مُطَهّرُون»، در آيه: «لا يَمَسُّهُ إلّا المُطَهّرُون»
- اگر قيامتى در كار نيست، پس چرا جلوی مرگ را نمی گیرید؟!
- وضع سه گروه «مقربان»، «اصحاب يمين» و «اصحاب شمال»، به هنگام مرگ
- بحث روایتی: (رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
عَلى أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثالَكُمْ وَ نُنْشِئَكُمْ فِي ما لا تَعْلَمُونَ «61»
تا مانند شما را جانشين شما كنيم وشما را در جهانى كه نمىدانيد پديدار گردانيم.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
عَلى أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثالَكُمْ وَ نُنْشِئَكُمْ فِي ما لا تَعْلَمُونَ (61)
عَلى أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثالَكُمْ: بر آنكه تبديل كنيم شما را به كسانى كه مثل شما باشند يعنى بدل شما بياوريم، وَ نُنْشِئَكُمْ فِي ما لا تَعْلَمُونَ: و بر آنكه بيافرينيم شما را در صورتى و هيئتى كه نمىدانيد از مثل صورت ميمون و خوك و غير آن.
جلد 12 - صفحه 471
حاصل آنكه ما قدرت داريم كه شما را به صورت ديگر درآريم و مسخ نمائيم.
نزد بعضى مراد نشأه ثانى است، يعنى ما قدرت داريم بر آنكه اعاده شما نمائيم به هيئات مختلفه، يعنى كافران را در زشتترين صورتى و مؤمنان را در بهترين صورتى كه معلوم و معهود شما نيست. و چون كسى ما را عاجز نتواند ساخت در اين دو امر كه خلق مماثل و غير مماثل باشد، پس چگونه عاجز باشيم از اعاده شما، پس البته قادر خواهيم بود.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
نَحْنُ خَلَقْناكُمْ فَلَوْ لا تُصَدِّقُونَ (57) أَ فَرَأَيْتُمْ ما تُمْنُونَ (58) أَ أَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخالِقُونَ (59) نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ (60) عَلى أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثالَكُمْ وَ نُنْشِئَكُمْ فِي ما لا تَعْلَمُونَ (61)
وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولى فَلَوْ لا تَذَكَّرُونَ (62) أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَحْرُثُونَ (63) أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ (64) لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ (65) إِنَّا لَمُغْرَمُونَ (66)
بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ (67) أَ فَرَأَيْتُمُ الْماءَ الَّذِي تَشْرَبُونَ (68) أَ أَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ (69) لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً فَلَوْ لا تَشْكُرُونَ (70) أَ فَرَأَيْتُمُ النَّارَ الَّتِي تُورُونَ (71)
أَ أَنْتُمْ أَنْشَأْتُمْ شَجَرَتَها أَمْ نَحْنُ الْمُنْشِؤُنَ (72) نَحْنُ جَعَلْناها تَذْكِرَةً وَ مَتاعاً لِلْمُقْوِينَ (73) فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ (74)
ترجمه
ما آفريديم شما را پس چرا تصديق نميكنيد
بگوئيد بدانم آنچه را كه ميريزيد در رحمها
آيا شما مىآفرينيد آنرا يا ما آفريننده آنيم
ما مقدّر و مقرّر نموديم ميان شما مرگ را و نيستيم ما عاجزشدگان
از آنكه بدل نمائيم شما را بأمثال خودتان و ايجاد كنيم شما را در آفرينشى كه نميدانيد
و بتحقيق دانستيد آفرينش نخستين را پس چرا ياد نميكنيد
بگوئيد بدانم آنچه را كه كشت ميكنيد
آيا شما ميرويانيد آنرا يا ما رويانندهايم
اگر بخواهيم هر آينه ميگردانيم آنرا خشك و خورد پس در روز ذكر آنرا مكرّر نمائيد
همانا ما ضرر كشيده و خسارت
جلد 5 صفحه 133
زدگانيم
بلكه ما بىبهرگانيم
بگوئيد بدانم آبى را كه مينوشيد
آيا شما فرو ريختهايد آنرا از ابر يا مائيم فرو ريزندگان
اگر بخواهيم ميگردانيم آنرا تلخ و شور پس چرا شكر نميكنيد
آيا ديديد آتشى را كه بيرون ميآوريد
آيا شما آفريديد درختش را يا ما آفرينندگانيم
ما قرار داديم آنرا موجب تذكرى و مايه برخوردارى براى محتاجان
پس تسبيح گوى بنام پروردگارت كه بزرگ است.
تفسير
خداوند سبحان بعد از نقل انكار منكرين معاد در آيات سابقه اثبات فرموده است آنرا به بيانات مختلفه شگفتآورى كه حقّا الزامآور است از اين قبيل كه ما شما را از آب و خاك خلق نموديم و شما هم قبول داريد اين معنى را پس چرا تصديق نميكنيد كه ما شما را دو مرتبه از آب و خاك خلق ميكنيم با آنكه ميدانيد كسيكه يك مرتبه كارى را انجام داد دو مرتبه ميتواند انجام دهد خبر دهيد مرا از آبى كه ميريزيد شما در ارحام زنها كه آيا شما خلق ميكنيد آنرا و بصورت آدمى بيرون ميآوريد و جان ميدهيد او را يا ما اين كار را انجام ميدهيم ما خودمان مقدّر نموديم براى شما مرگ را در اوقات معيّنى و كسى عاجز ننموده است ما را از آنكه بعد از مردن شما و خاك شدن بدنهاتان امثال همان بدنهاتان را از همان خاك خلق نمائيم و روح شما را بآنها عودت دهيم در وقتى كه شما نميدانيد موعد آنرا كه قيامت است يا در ضمن هيئت و صورتى كه شما نميدانيد خوب است يا بد تا اشاره باشد به تبديل صورتها در قيامت از مؤمن و كافر بخوب و بد و اينكه امثال فرموده براى آنست كه وقتى بدن كه قالب روح است از روح خالى و خاك شد و دو مرتبه بصورت اوّل در آمد مثل آن بدن است تا آن روح بآن برگردد آن وقت همان شخص ميشود چون شخصيّت بروح است نه بجسم اين معنى در صورتى است كه قول خداوند على أن نبدّل متعلّق باشد بمسبوقين و محتمل است متعلق بقدّرنا باشد و ما نحن بمسبوقين جمله معترضه و بنابراين مراد آنستكه ما مقدّر نموديم ميان شما مرگ را براى آنكه شما را دو مرتبه زنده نمائيم و كسى در اين امر بر ما سبقت نگرفته است و اين معنى الطف از سابق است و آن اسهل از اين خلاصه آنكه قدرت ما باقى است و عجزى بر ما طارى نشده كه شما بگوئيد خدا دو مرتبه نميتواند ما را خلق نمايد شما كه دانستيد
جلد 5 صفحه 134
خلقت اوليّه ما را و ديديد كه چگونه از نطفه خلق شديد پس چگونه منكر ميشويد خلقت ثانويّه خودتان را و متذكّر نميشويد كه همان كس كه اوّلا شما را خلق نمود ميتواند دو مرتبه خلق كند در كافى از امام سجاد عليه السّلام نقل نموده كه خيلى تعجب است از كسيكه منكر خلقت ديگر شده با آنكه خلقت اولى را ديده در خلقت خودتان كه واضح است خودتان هيچ كارهايد بفرمائيد بدانم آن تخمى را كه شما در زمين كشت ميكنيد و خودتان را زارع ميپنداريد و ميخوانيد شما از آن تخم پوسيده در زمين صد تخم يا كمتر يا بيشتر برداشت ميكنيد يا ما آنرا عمل ميآوريم و تحويل شما ميدهيم و اگر بخواهيم آنرا گياه خشك خرد يا كاه بىدانه ميسازيم پس شما بعدا روز خودتان را از ندامت بسخنان گوناگون اسفآميز در آن زمينه بپايان ميرسانيد از قبيل آنكه ما ضرر كرديم و غرامت كشيديم ما اصلا روزى نداريم بهرهاى از دنيا خدا قسمت ما نكرده بگوئيد تا معلوم شود همين آبى كه ميآشاميد شما از ابر نازل نموديد يا ما اگر از اوامر ما تخلف نمائيد و ما بخواهيم ميتوانيم آنرا تلخ و شور كنيم كه قابل آشاميدن نباشد پس چرا شكر نميكنيد اين نعمت و امثال آنرا با آنكه با اينهمه معاصى باز ما اينكار را نكرده و نميكنيم آيا ديديد شما آتشى را كه از چوب تر بيرون ميآوريد شما آن درخت را خلق نموديد يا ما براى آنكه قدرت خودمان را بشما تذكر و ارائه دهيم و بهرهبردارى كنند از آن محتاجان و مسافران در وقت نزول در بيابان بىآب و گياه چنانچه در سوره يس ذكر شد كه دو چوب تر از دو درخت را بهم ميسايند و از آن آتش بيرون ميآيد و اين از عجائب صنع الهى است در باديه عربستان و بنابراين ضمير در جعلناها بنار زناد يا شجره آن راجع است و مقصود متذكر شدن بقدرت الهى است ولى قمى ره فرموده تا متذكر آتش قيامت شوند و مقوى كه مفرد مقوين است كسى را گويند كه نازل در وادى قفر شده و قمى ره نقل فرموده كه مراد محتاجانند و جمله أ فرأيتم در اين مقامات اگر چه بمعناى اخبرونى است ولى باز معناى اصلى خود را از دست نميدهد و مقصود از استفهام گرفتن اقرار از طرف مقابل است پس بايد تنزيه و تقديس نمود خداوند را از آنچه لايق مقام او نيست و مشغول بود بذكر نام نامى او و در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده
جلد 5 صفحه 135
كه چون اين آيه نازل شد فرمود قرار دهيد آنرا در ركوع خودتان و در فقيه نيز مانند آنرا نقل نموده پس بايد گفت سبحان ربّى العظيم و بحمده.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
عَلي أَن نُبَدِّلَ أَمثالَكُم وَ نُنشِئَكُم فِي ما لا تَعلَمُونَ (61)
جلد 16 - صفحه 403
عَلي أَن نُبَدِّلَ أَمثالَكُم به اينكه مرده را دو مرتبه زنده كنيم خاك را تبديل كنيم بمثل پيش از خاك شدن، و ممكن است مراد اينکه باشد که شما را هلاك كنيم، و ديگران را بجاي شما بگماريم، و ممكن است مراد اينکه باشد که شما را تغيير صورت دهيم، چنانچه بعضي را قرده و خنازير و ساير مسوخ نموديم و فرداي قيامت بصور مختلفه وارد صحراي محشر ميشويد.
وَ نُنشِئَكُم فِي ما لا تَعلَمُونَ و ما شما را قرار ميدهيم فرداي قيامت بصورتهاي مختلف که شما نميدانيد، روز قيامت يَومَ تُبلَي السَّرائِرُ است هر که داراي هر صفتي باشد فرداي قيامت بآن صورت ظاهر ميشود صفت درّندگي دارد بصورت درندگان صفت ايذاء و اضرار دارد بصورت موذيات صفت شيطاني دارد بصورت شياطين، بالجمله صفات نيك بصورت نيكو و صفات بد و زشت بصورت قبيح و زشت، مؤمن نور ايمانش در جبهه ظاهر ميشود كافر و مشرك و ضال ظلمت كفر و شرك و ضلالت در سيمايش جلوه ميكند، بلكه در همين عالم هم اگر پرده برداشته شود افراد را بصور مختلفه مشاهده ميكنند.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 61)- بلکه هدف این بوده است «تا گروهی را به جای گروه دیگری بیاوریم، و شما را در جهانی که نمیدانید آفرینش تازهای بخشیم» (عَلی أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثالَکُمْ وَ نُنْشِئَکُمْ فِی ما لا تَعْلَمُونَ)
.استدلال در دو آیه فوق چنین است: خداوند حکیم که انسانها را آفریده و مرتبا گروهی میمیرند و گروه دیگری جانشین آنها میشوند هدفی داشته، اگر این هدف تنها زندگی دنیا بوده سزاوار است که عمر انسان جاودان باشد، نه آنقدر کوتاه و آمیخته با هزاران ناملائمات که به آمد و رفتنش نمیارزد.
بنابر این قانون مرگ به خوبی گواهی میدهد که اینجا یک گذرگاه است نه یک منزلگاه یک پل است، نه یک مقصد، چرا که اگر مقصد و منزل بود باید دوام میداشت.
نکات آیه
۱ - جایگزین کردن نسلى به جاى نسل دیگر، فلسفه مقدر شدن مرگ از سوى خداوند براى انسان ها (نحن قدّرنا بینکم الموت ... على أن نبدّل أمثلکم) جمله «على أن نبدّل» مربوط به تقدیر مرگ در آیه پیش است; یعنى، ما بر این اساس که امثال شما (نسل هاى بعد) را جایگزین شما گردانیم، مرگ را تقدیر کرده ایم.
۲ - انسان ها، در نوع با هم متحداند و اختلاف و تفاوتشان در خصوصیات فردى است. (على أن نبدّل أمثلکم) «أمثال» جمع «مِثل» است. دو چیز در صورتى مثل هم هستند که در نوع مشترک و در خصوصیات شخصى متمایز باشند.
۳ - مرگ، در پى دارنده حیات مجدد است; نه فنا و نابودى. (نحن قدّرنا بینکم الموت ... و ننشکم فى ما لاتعلمون) «و ننشئکم» - مانند «أن نبدّل» - مربوط به «نحن قدّرنا...» در آیه پیش است; یعنى، مرگ را بر این اساس مقدر کردیم که شما را در آینده، در آفرینش مجدد ایجاد کنیم; آفرینشى که شما از آن آگاهى ندارید.
۴ - زمان برپایى رستاخیز، خارج از قلمرو دانش بشر (و ننشئکم فى ما لاتعلمون) «ما»ى موصوله در «فیما»، مى تواند کنایه از کیفیت خلقت اخروى و یا کنایه از زمان حیات مجدد یافتن انسان در آخرت باشد. برداشت بالا بر پایه احتمال دوم است; یعنى، ما مرگ را بر این اساس مقدر کردیم که در زمانى که نمى دانید، شما را بار دیگر ایجاد کنیم.
۵ - چگونگى خلقت انسان در جهان آخرت، تنها در قلمرو علم خداوند (و ننشئکم فى ما لاتعلمون) برداشت یاد شده بر این اساس است که «ما» در «فیما» کنایه از خلق و آفرینش باشد; یعنى، شما را در خلقتى ایجاد مى کنیم که نمى توانید به آن دانش پیداکنید.
۶ - کافران و منکران معاد، در رستاخیز تغییر شکل یافته و به صورت هایى غیر از صورت انسانى محشور خواهند شد. * (على أن نبدّل أمثلکم) برخى از مفسران، احتمال داده اند که «أمثال» در آیه شریفه جمع «مَثَل» و به معناى اوصاف است. بر این اساس معناى آیه چنین مى شود: «ما مرگ را در میان شما مقدر کردیم; براى این که در آینده، اوصاف شما را دگرگون کرده و در شکل و صورتى که نمى دانید ایجادتان کنیم». گفتنى است که روى سخن در این آیات، با کافران و منکران رستاخیز است.
موضوعات مرتبط
- انسان: تفاوت انسان ها ۲; حقیقت انسان ۲; عجز انسان ها ۴; محدوده علم انسان ۴
- خدا: اختصاصات خدا ۵; افعال خدا ۱
- قیامت: وقت قیامت ۴
- کافران: صورت اخروى کافران ۶
- مرگ: حقیقت مرگ ۳; فلسفه مرگ ۱
- معاد: صورت اخروى مکذبان معاد ۶; کیفیت معاد جسمانى ۵; معاد جسمانى ۳
- نسل: جایگزینى نسل ها ۱
منابع