النحل ٤٦
گسترشکپی متن آیه |
---|
ترجمه
النحل ٤٥ | آیه ٤٦ | النحل ٤٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«تَقَلُّبِهِمْ»: رفت و آمد برای تجارت و بازرگانی. سعی و تلاش در پی معاش. «فَمَاهُم بِمُعْجِزِینَ»: (نگا: أنعام / یونس / ، هود / و ، توبه / و .
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۴۱ - ۶۴ سوره نحل
- مقصود از «حسنه» در دنيا، كه خداوند به مهاجران وعده داده؟
- علت توصيف مهاجران، به دو صفت «صبر» و «توكل»
- معنای كلمۀ «ذكر»، و مراد از «اهل ذکر»، در آیه شریفه
- وجوهى كه مفسران در تفسير آيه: «فَاسئَلُوا أهلَ الذِّکر» گفته اند
- حجت بودن بيانات رسول خدا و عترت او «ع»
- تهديد مشركان، كه از درِ مكر به خدا و پيامبرانش، گناه مى كردند
- مراد از تهدید مشرکان به «اخذ در تقلّب» و «اخذ بر تخوّف»
- گردش سايه اشياء، نشانه خضوع و سجود موجودات در برابر خداست
- معنای سجده جنبندگان آسمان ها و زمين، براى خدا
- توضيحى درباره استكبار در مقابل مخلوق و در مقابل خالق
- وجه عدم استكبار عملى ملائكه، در برابر خداى سبحان
- مقصود از جمله: «لَا تَتَّخذُوا إلَهَينِ اثنَين»، در آیه شریفه
- لازمه مالكيت مطلقه خدا اين است كه: دین، تنها و تنها برای اوست
- انسان به طور فطری، در تنگناها و شدائد، دست به دامان خداوند می شود
- توضيح اين كه: كفران نعمت، غایت و غرض شرك ورزيدن مشركان است
- مقصود از اين كه: مشركان، بخشى از روزى خود را نصيب «مَا لَا يَعلَمُون» قرار مى دهند
- سبب اين كه مشركان، ملائكه را مؤنث و دختران خدا مى دانستند
- گفتگویی در معناى جمله: «وَ لَهُم مَا يَشتَهُون»، در آیه شریفه
- حكايت دختركُشى مشركان و نكوهش آن
- ايمان نداشتن به آخرت، ريشه همه گناهان است
- منزه بودن خداى تعالى، از هر قبيح عقلى و طبعى
- معناى جملۀ «وَ ِللّهِ المَثَلُ الأعلَى»
- اگر خدا مردم را به ظلمشان مجازات كند، جنبنده ای بر روى زمين نمی ماند
- بيان ضعف استدلال به اين آيه، براى قول به معصوم نبودن انبياء
- مراد از «امت ها» و «اليوم»، در آيه: «تَاللّهِ لَقَد أرسَلنَا إلَى أُمَمٍ مِن قَبلِكَ...»
- بحث روایتی
- بيان اين كه مراد از «اهل ذكر»، اهل كتاب است
نکات آیه
۱- توطئه کنندگان بر ضد پیامبر(ص)، به گرفتار شدن در عذاب هلاکت بار به هنگام تلاشهاى روزانه، تهدید شدند. (أفأمن الذین مکروا السیّئات ... أو یأخذهم فى تقلّبهم) «أخذ» (گرفتن) کنایه از هلاکت است و «تقلّب» (تصرف) مى تواند کنایه از هرگونه تلاش، رفت و آمد و فعالیت باشد.
۲- بدکاران، از سوى خداوند به هلاکت و عذاب استیصال تهدید شدند. (أفأمن الذین مکروا السیّئات ... أو یأخذهم فى تقلّبهم)
۳- هشدار خداوند به توطئه گران علیه پیامبر(ص)، به اینکه در هنگام توطئه، عذابى هلاکت بار آنان را خواهد گرفت. (أفأمن الذین مکروا السیّئات ... أو یأخذهم فى تقلّبهم) برداشت فوق بر این احتمال است که مراد از «تقلّبهم» تلاش مشرکان و توطئه گران براى اجراى مقاصد خویش علیه پیامبر(ص) باشد.
۴- هلاکت ناگهانى، از جمله عذابهاى دنیوى خداوند است. (أو یأخذهم فى تقلّبهم)
۵- بدکاران، هیچ گاه از عذاب استیصال و هلاکت بار خداوند، در امان نیستند. (أفأمن الذین مکروا السیّئات ... أو یأخذهم فى تقلّبهم)
۶- توطئه گران علیه پیامبر(ص)، هیچ گاه نباید خود را از عذاب استیصال الهى در امان بدانند. (أفأمن الذین مکروا السیّئات ... أو یأخذهم فى تقلّبهم)
۷- توطئه کنندگان علیه پیامبر(ص)، هیچ راهى براى گریز از عذاب استیصال الهى ندارند. (أفأمن الذین مکروا السیّئات ... أو یأخذهم فى تقلّبهم فما هم بمعجزین)
۸- تواناییهاى انسان در برابر عذاب الهى، فاقد کارآیى است. (أو یأخذهم فى تقلّبهم فما هم بمعجزین)
۹- ناتوانى در مقابل عذاب الهى، موجب تسلیم شدن در برابر عذاب استیصال (أو یأخذهم فى تقلّبهم فما هم بمعجزین) «فا» در «فما هم» براى تعلیل است.
موضوعات مرتبط
- انذار: انذار از عذاب ۱، ۳; انذار از عذاب استیصال ۲
- انسان: عجز انسان ۸
- بدکاران: انذار بدکاران ۲; حتمیت عذاب بدکاران ۵
- خدا: انذارهاى خدا ۲، ۳
- عجز: آثار عجز ۹
- عذاب: احساس مصونیت از عذاب ۶; تسلیم در برابر عذاب ۹; نجات از عذاب ۸; نجات از عذاب استیصال ۷
- محمد(ص): انذار دشمنان محمد(ص) ۱، ۳; حتمیت عذاب دشمنان محمد(ص) ۶، ۷; هلاکت دشمنان محمد(ص) ۱
- هلاکت: هلاکت ناگهانى ۴
منابع