المؤمنون ٢١
کپی متن آیه |
---|
وَ إِنَ لَکُمْ فِي الْأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُسْقِيکُمْ مِمَّا فِي بُطُونِهَا وَ لَکُمْ فِيهَا مَنَافِعُ کَثِيرَةٌ وَ مِنْهَا تَأْکُلُونَ |
ترجمه
المؤمنون ٢٠ | آیه ٢١ | المؤمنون ٢٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«وَ إِنَّ لَکُمْ فِی ...»: (نحل / ). «مِنْهَا تَأْکُلُونَ»: از گوشت آنها تغذیه میکنید. از آنها بهرهبرداری میکنید و سود میبرید.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعامِ لَعِبْرَةً نُسْقِيكُمْ مِمَّا فِي بُطُونِها وَ لَكُمْ فِيها مَنافِعُ كَثِيرَةٌ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ «21»
و همانا براى شما در چهارپايان عبرتى است، از آنچه در شكم آنهاست (شير) به شما مىنوشانيم و براى شما در آنها منافع زيادى است و از (گوشت) آنها مىخوريد.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ إِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعامِ لَعِبْرَةً نُسْقِيكُمْ مِمَّا فِي بُطُونِها وَ لَكُمْ فِيها مَنافِعُ كَثِيرَةٌ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ «21»
«1». تفسير برهان، ج 3، ص 112.
«2». تفسير مجمع البيان، ج 4، ص 103.
«3». صحيفة الرضا عليه السّلام، ص 10.
جلد 9 - صفحه 123
نوع چهارم از دلائل توحيد سبحانى، استدلال به احوال حيوانات است چنانچه فرمايد:
وَ إِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعامِ لَعِبْرَةً: و بدرستى كه براى شما در چهار پايان هر آينه عبرتى است.
تنبيه: آيه شريفه آگاهى است براى نعمتهائى كه افاضه شود به بندگان از جهت حيوان، در عقب نعمى كه بديشان رسد از جهت آب و نبات، و بيان فرمايد كه اين حيوانات با آنكه هر يك در قسمت خود نعمتى هستند كه منتفع مىشويد به آنها از جهات بسيارى، هر آينه عبرتى باشند براى شما؛ و البته بايد عبرت يابيد به آنها و استدلال نمائيد به احوال آنها بر عظمت قدرت و سوابغ رحمت الهى، و در مقام شكرگزارى و سپاسدارى برآئيد و ناسپاسى و حق ناشناسى منمائيد. و تخصيص به حيوان به سبب آن است كه عبرت در آنها ظاهر و آشكارتر است از آنچه در نباتات است.
بعد از آن تفصيل فرمايد به چهار وجه:
اول آنكه: نُسْقِيكُمْ مِمَّا فِي بُطُونِها: مىآشامانيم شما را از آنچه در شكم آنهاست از شير.
دوم: وَ لَكُمْ فِيها مَنافِعُ كَثِيرَةٌ: و براى شما است در چهار پايان فايدههاى زيادى از حمل بار و فايده از پشم و مو و غيره.
سوم: وَ مِنْها تَأْكُلُونَ: و بعضى از آنها را مىخوريد از گوشت آنها.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لَقَدْ خَلَقْنا فَوْقَكُمْ سَبْعَ طَرائِقَ وَ ما كُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غافِلِينَ «17» وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاهُ فِي الْأَرْضِ وَ إِنَّا عَلى ذَهابٍ بِهِ لَقادِرُونَ «18» فَأَنْشَأْنا لَكُمْ بِهِ جَنَّاتٍ مِنْ نَخِيلٍ وَ أَعْنابٍ لَكُمْ فِيها فَواكِهُ كَثِيرَةٌ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ «19» وَ شَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَيْناءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَ صِبْغٍ لِلْآكِلِينَ «20» وَ إِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعامِ لَعِبْرَةً نُسْقِيكُمْ مِمَّا فِي بُطُونِها وَ لَكُمْ فِيها مَنافِعُ كَثِيرَةٌ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ «21»
وَ عَلَيْها وَ عَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ «22»
ترجمه
- و هر آينه بتحقيق آفريديم بر زبر شما هفت طبقه و نباشيم از خلق بىخبر
و فرو فرستاديم از آسمان آب را باندازه پس ساكن گردانيديم آنرا در زمين و همانا ما بر بردن آن توانائيم
پس پديد آورديم براى شما بآن بستانها از درختان خرما و انگورها براى شما است در آنها ميوههاى بسيار و از آنها ميخوريد
و درختى را كه بيرون ميآيد از طور سينا ميرويد با روغن و نان خورش براى خورندگان
و همانا براى شما است در چهار پايان هر آينه عبرتى ميآشامانيم شما را از آنچه در شكمهاى آنها است و براى شما است در آنها منفعتهاى بسيار و از آنها ميخوريد
و بر آنها و بر كشتى بر داشته ميشويد.
تفسير
خداوند متعال بعد از بيان قدرت كامله خود در خلق انسان بيان قدرت شگفتآور خود را در خلق آسمانها فرموده باين تقريب كه بحقيقت و راستى خلق نموديم در جانب فوق شما هفت طبقه كه هر يك از آنها فوق ديگر است چون طرائق جمع طريقه است و عرب هر چيزيرا كه فوق ديگرى باشد طريقه گويد و بعضى گفتهاند طرائق خوانده شده چون راههاى آمد و شد ملائكه آسمانها است و خداوند در هيچ حال از احوال خلق غافل نيست و كارى باز نميدارد او را از كارى كه در آن صلاح و خير بندگانش باشد و مراد از آسمانها كه از آن اينجا بطرائق تعبير شده ظاهرا افلاك است نه اين كبودى منبسط در جوّ كه بالاى سر مشاهده ميشود از تراكم هوا يا ابخره و ادخنه و گفتهاند هر يك از آن هفت فلك جاى كوكبى است از كواكب سبع سيّار كه نام آنها در اين بيت جمع شده قمر است و عطارد و زهره شمس و مرّيخ و مشترى و زحل و افلاك بر يكديگر احاطه دارند مانند طبقات پياز و جسمشان از هوا لطيفتر است و ديده نميشود پس منافات ندارد با آنچه متجدّدين ميگويند كه كواكب در جوّ غير متناهى وجود دارند و افلاكى نيست چون مدرك آنها فقط حس است و بمعقولات كار ندارند و براى توجّه حقّ بخلق است كه باران رحمت خداوند نازل ميشود از آسمان بقدر ضرورت و اندازه لازم نه كم و نه زياد مگر بمشيّت او و بعد از مشروب شدن اراضى در زمين جاى گير ميگردد و بروايت قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نهرهاى زمين و چشمهها و چاهها از آنست و در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت نموده كه خداوند تعالى پنج نهر در زمين از بهشت جارى فرموده
جلد 3 صفحه 634
سيحون كه نهرهند است و جيحون كه نهر بلخ است و دجله و فرات كه آن دو نهر عراقند و نيل كه نهر مصر است همه را خداوند از يك چشمه نازل و جارى در زمين فرمود كه مردم از آنها بهرهمند شوند و اين معناى قول خداوند و أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ است تا آخر آيه و خداوند هر وقت بخواهد قدرت دارد تمام آن آبها را خشك كند يا بمراكز اصلى خود برگرداند كه تمام مردم و حيوانات هلاك شوند و خداوند از آب براى مردم خصوصا اهل حجاز باغهاى خرما و انگور ايجاد فرموده كه در آنها ميوجات بسيار ديگرى هم هست كه از آنها ميخورند و بهره بردارى ميكنند و اختصاص اهل حجاز براى مخاطب بودن آنها در صدر اسلام است و تذكّر بآنچه در اراضى آنها است از نعمت تا بشناسند و شكر گذارى نمايند و نيز ايجاد فرمود درخت زيتون را كه از كوهسار بدون آبيارى بيرون ميآيد مخصوصا از كوه طور سينا كه درخت آن منحصر بزيتون است و اين درخت از آنجا منتشر شده و ميرويد با آنكه در ميوه آن روغن چراغ و خورش نان است براى خورندگان خلاصه آنكه ميرويد با روغنى كه هم بدرد استعمال و استضائه ميخورد هم بدرد خورش نان كه در آن نانرا فرو برند و بخورند چون صبغ فرو برده شده در آن براى خورش نمودن است و تنبت بضمّ تاء از باب افعال نيز قرائت شده و طور سيناء كه سينين هم گاهى گفته ميشود گويند كوهى است در ميان مصر و ايله كه حضرت موسى براى مناجات با خدا آنجا ميرفت و خداوند با او سخن ميفرمود و سيناء اسم آنسرزمين است و غير منصرف ميباشد و معانى ديگرى هم براى آنشده ولى اين معنى را اصح دانستهاند و بكسر سين نيز قرائت شده و براى بالدّهن تراكيب متعددهئى ذكر شده و بهتر آنستكه حال باشد از فاعل تنبت يعنى ميرويد در حاليكه مشتمل بروغن و خورش است از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت شده كه زيتون درخت مباركى است از آن خورش نان و روغن غذاى خود كنيد و از بعضى روايات معتبره از صادقين عليهما السلام استفاده ميشود كه نجف اشرف قطعهئى از طور سينا است كه خدا با موسى عليه السّلام در آنجا تكلم فرمود و انبياء عظام در آنجا بمقامات لائقه خود رسيدند و مدفن حضرات آدم و نوح و امير المؤمنين عليهم السلام گرديد و براى خلق در وجود انعام كه شتر و گاو و گوسفند است عبرت و دليل بزرگى بر قدرت خداوند است
جلد 3 صفحه 635
كه از آن بايد اعتبار گيرند و بر آن شكر گذار شوند و آن آنستكه خداوند ايشان را مشروب ميكند از شيرى كه در شكم و پستانهاى آنها است و بعضى نسقيكم بفتح نون قرائت نمودهاند و از براى مردم در آنها منافع بسيارى است از قبيل پوست و پشم و كرك و مو و غيرها كه از آنها استفاده ميكنند علاوه گوشتشان را هم ميخورند و بر خصوص شتر از آنها و بر كشتيها سوار كرده و حمل ميشوند لذا گفتهاند شتر كشتى بيابان است و كلمه فلك در مفرد و جمع استعمال ميشود و چون مراد جنس است معنى تفاوتى ندارد ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ إِنَّ لَكُم فِي الأَنعامِ لَعِبرَةً نُسقِيكُم مِمّا فِي بُطُونِها وَ لَكُم فِيها مَنافِعُ كَثِيرَةٌ وَ مِنها تَأكُلُونَ «21»
و بدرستي که از براي شما در انعام باعث عبرة شما است سقايت ميكنيم شما را از آنچه در شكمهاي آنها است و از براي شما در اينکه انعام منافع بسياري است و از آنها تناول ميكنيد.
جلد 13 - صفحه 376
(وَ إِنَّ لَكُم فِي الأَنعامِ) گاو و گوسفند و شتر.
(لَعِبرَةً) هر آينه بايد عبرة به گيريد و قدرت نمايي الهيه را تماشا كنيد، (نُسقِيكُم) از شير آنها.
(مِمّا فِي بُطُونِها) که خداوند خلق فرموده در دل آنها و اينکه شير چه اندازه فائده دارد سر شير كره روغن ماست پنير كشك قارا و شير خالص و چه اندازه فراوان، بقيه حيوانات فقط براي كفايت بچههاي آنهاست و در اينکه انعام بهرههاي بسيار براي شماست.
(وَ لَكُم فِيها مَنافِعُ كَثِيرَةٌ) از پشم آنها استفاده چه اندازه ميكنيد البسه پشمي و فرشهاي قالي و قاليچه و پتوهاي پشمي و غير اينها از جلود آنها چه اندازه فايده دارد كفشهاي چرمي پوستين لباسهاي چرمي كمربند كيف و غير اينها از استخوان آنها چه اندازه بهرهبرداري ميكنيد از رودههاي آنها از شاخ آنها حتي از فضله آنها، و بالجمله تمام اجزاء آنها براي شما استفاده زيادي دارد.
(وَ مِنها تَأكُلُونَ) و از گوشت آنها تناول ميكنيد واقعا بسيار مورد تعجب است سگ موقعي که زايش ميكند هفت بچه ميآورد گوسفند يك بچه احيانا دو بچه بركات الهيه را تماشا كنيد عدد گوسفندها هزار برابر عدد سگها است با اينکه که سگ تمام شيرش مصرف بچهها ميشود و كسي هم آنها را نميكشد مگر احيانا براي دفع ضرر آنها و گوسفندان را روزي چه اندازه در جميع بلاد و ممالك و قري ذبح ميكنند بعلاوه در قرباني و كفارهها و نذور مع ذلک اينکه اندازه فراوان هستند حتي صادرات و واردات دارند بعلاوه مركب سواري هم مثل شتر هستند و باركش و سقايت مزارع و خيش و غير اينها که در جاي ديگر مي فرمايد: (وَ الأَنعامَ خَلَقَها لَكُم فِيها دِفءٌ وَ مَنافِعُ وَ مِنها تَأكُلُونَ وَ لَكُم فِيها جَمالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَ حِينَ تَسرَحُونَ وَ تَحمِلُ أَثقالَكُم إِلي بَلَدٍ لَم تَكُونُوا بالِغِيهِ إِلّا
جلد 13 - صفحه 377
بِشِقِّ الأَنفُسِ) نحل آيه 5 و 6 و 7 تفسيرش گذشت بعلاوه امروز در كارخانهجات و ماشين آلات چه اندازه از اجزاء اينها بهره برداري ميكنند و استفاده مينمايند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 21)- بعد از بیان گوشهای از نعمتهای پروردگار در جهان گیاهان که به وسیله آب باران پرورش مییابد به بخش مهمی از نعمتها و مواهب او در جهان حیوانات پرداخته، میگوید: «و در چهار پایان برای شما عبرت بزرگی است» (وَ إِنَّ لَکُمْ فِی الْأَنْعامِ لَعِبْرَةً).
سپس این عبرت را چنین شرح میدهد: «ما از آنچه در درون آنهاست شما را سیراب میکنیم» (نُسْقِیکُمْ مِمَّا فِی بُطُونِها).
آری! شیر گوارا این غذای نیرو بخش و کامل را از درون این حیوانات، از لابلای خون و مانند آن بیرون میفرستیم تا بدانید چگونه خداوند قدرت دارد از میان چنین اشیاء ظاهرا آلودهای یک نوشیدنی به این پاکی و گوارایی بیرون فرستد.
سپس اضافه میکند: مسائل عبرتانگیز و برکات حیوانات منحصر به شیر نیست بلکه «برای شما در آنها منافع بسیاری است و از گوشت آنها نیز میخورید» (وَ لَکُمْ فِیها مَنافِعُ کَثِیرَةٌ وَ مِنْها تَأْکُلُونَ).
نکات آیه
۱ - وجود و کارایى دام ها (شتر، گاو و گوسفند) براى انسان، آکنده از درس ها و عبرت هایى از تقدیر و تدبیر الهى است. (و إنّ لکم فى الأنعم لعبرة) «أنعام»; یعنى، گله هاى شتر، گاو و گوسفند. «عبرة» و «إعتبار» نیز به معناى پندگرفتن و اندرز یافتن است.
۲ - شیر دام ها(شتر، گاو و گوسفند)، از منابع مهم تغذیه انسان (نسقیکم ممّا فى بطونها)
۳ - تبدیل آب و علوفه در درون حیوانات به شیر گوارا و قابل شرب، پیام دار درس خداشناسى براى انسان (نسقیکم ممّا فى بطونها) «من» در «ممّا فى بطونها» مى تواند نشویه باشد. در این صورت «ما»، کنایه از آب و علوفه اى مى باشد که حیوان از آن تغذیه کرده است. بنابراین «ممّا فى بطونها» رساننده این مطلب است که شیر، مایعى نشأت یافته از همان علوفه و آبى است که حیوان از آن تغذیه کرده است.
۴ - دام ها، تأمین کننده بخش عظیمى از نیازمندى هاى انسان (و لکم فیها منفع کثیرة)
۵ - گوشت دام ها(شتر، گاو و گوسفند)، یکى دیگر از منابع تغذیه انسان (و منها تأکلون)
۶ - شتر، گاو و گوسفند، از منابع درآمد و امرار معاش انسان (و منها تأکلون) جمله «و منها تأکلون» (از آنها مى خورید) مى تواند تعبیر کنایى از ارتزاق و کسب درآمد باشد; چنان که گفته مى شود «فلانى از حرفه اش مى خورد» که مقصود این است که فلانى از حرفه اش زندگى کرده کسب درآمد مى نماید.
۷ - امکان بهره ورى گسترده بشر از دام ها(شتر، گاو و گوسفند)، نشانى دیگر از لطف و عنایت خدا و نظارت دقیق او بر احوال آفریده هایش (و ما کنّا عن الخلق غفلین ... و إنّ لکم فى الأنعم لعبرة ... و منها تأکلون)
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: آیات آفاقى ۳
- انسان: منابع تأمین نیازهاى انسان ۴
- تغذیه: منابع تغذیه ۲، ۵
- چهارپایان: استفاده از چهارپایان ۷; عبرت از چهارپایان ۱; فواید چهارپایان ۲، ۴، ۵; گوشت چهارپایان ۵
- حیوانات: نقش شیر حیوانات ۳
- خدا: تدبیر خدا ۱; دلایل خدا شناسى ۳; مقدرات خدا ۱; نشانه هاى لطف خدا ۷; نشانه هاى نظارت خدا ۷
- شتر: استفاده از شتر ۷; شیر شتر ۲; فواید شتر ۱، ۶; گوشت شتر ۵
- عبرت: عوامل عبرت ۱
- گاو: استفاده از گاو ۷; شیر گاو ۲; فواید گاو ۱، ۶; گوشت گاو ۵
- گوسفند: استفاده از گوسفند ۷; شیر گوسفند ۲; فواید گوسفند ۱، ۶; گوشت گوسفند ۵
- معاش: منابع تأمین معاش ۶
منابع