السجدة ١٤
کپی متن آیه |
---|
فَذُوقُوا بِمَا نَسِيتُمْ لِقَاءَ يَوْمِکُمْ هٰذَا إِنَّا نَسِينَاکُمْ وَ ذُوقُوا عَذَابَ الْخُلْدِ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ |
ترجمه
السجدة ١٣ | آیه ١٤ | السجدة ١٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«نَسِیتُمْ»: فراموش کردهاید. مراد از فراموشی، ترک اعمالی است که سبب نجات میگردند. «نَسِینَاکُمْ»: شما را فراموش کردهایم. مراد رها ساختن در عذاب است. «الْخُلْدِ»: جاودانگی. همیشگی.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ قِيلَ الْيَوْمَ نَنْسَاکُمْ کَمَا... (۴) فَذُوقُوا فَلَنْ نَزِيدَکُمْ إِلاَّ... (۳)
لاَ يَذُوقُونَ فِيهَا بَرْداً وَ لاَ... (۲) إِلاَّ حَمِيماً وَ غَسَّاقاً (۰) جَزَاءً وِفَاقاً (۰) إِنَّهُمْ کَانُوا لاَ يَرْجُونَ... (۱) وَ کَذَّبُوا بِآيَاتِنَا کِذَّاباً (۰) وَ کُلَ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ کِتَاباً (۰)
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۴، سوره سجده
- اجمال مطالبى كه سوره مباركه سجده متضمن است
- مقصود از قومى كه پيش ز پيامبر اسلام (صلى الله عليه و اله و سلم )، پيامبر بهسويشان فرستاده نشده بود (ما اتيهم ن نذير من قبلك )
- استواء خداوند بر عرش كنيه از مقام تدبير موجودات بعد از خلقت آنها است
- تحليل معناى شعاعت و اينكه جز خداوند ولى و شفيعى نيست
- معناى ديگرى كه مفسرين براى جمله : ((ما لكم من دونه من ولى و لا شفيع ))قائل شده ند و براى آن توجيهاتى كرده اند
- توضيح مفاد آيه : ((يدبر الامر من السماء الى االارض ثم يعرج اليه فى يوم كانمقداره الف سنة مما تعدون ))
- اشاره به حقيقت حسن و بيان اينكه خلقت و حسن متلازمند (احسنكل شى ء خلقه ) و زشتى و بدى ذاتى مخلوقات نيست
- مراد از انسان در جمله : ((و بدء خلق الانسان من طين ))
- سخن كفار در مقام استعباد معاد، و جواب به آن
- بيان اينكه مرگ انسان نابودى انسان نابودى او نيست با توضيحى راجه به تجرد نفس
- جلوه اى از حال مشركين در روز قيامت
- اشاره به قضاى الهى در امر هدايت و ضلالت انسانها
- بحث روايتى (رواياتى درباره توفى ملك السموات و...)
- گفتارى پيرامون پيدايش انسان نخستين
- نظريان و فرضيات مختلف در اين باره ، از آن جمله فرضيه تطور انواع
- بيان عدم دلالت آياتى كه احيانا براى تاءييد فرضيه تطور بدانها استشهاد شده استبر صحت اين فرضيه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَذُوقُوا بِما نَسِيتُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هذا إِنَّا نَسِيناكُمْ وَ ذُوقُوا عَذابَ الْخُلْدِ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «14»
پس به خاطر آن كه ملاقات چنين روزى را فراموش كرديد (عذاب را) بچشيد، ما (نيز) شمارا به دست فراموشى سپرديم، و عذاب دائمى را بچشيد، به خاطر آنچه انجام مىداديد.
نکته ها
در دو آيه قبل، مجرمان تقاضاى برگشت به دنيا را داشتند، شايد اين آيه پاسخ ردّى به درخواست آنان باشد.
نسبت فراموشى و نسيان به خداوند معنا ندارد، بنابراين، مراد از «نَسِينا» آن است كه برخورد ما با شما فراموش كنندگان قيامت، برخورد كسى است كه شما را به دست فراموشى سپرده است.
پیام ها
1- دليل كيفر را به مجرمان تفهيم كنيد. «فَذُوقُوا بِما نَسِيتُمْ»
2- كيفرهاى الهى، عادلانه و مماثل است. «نَسِيتُمْ- نَسِينا»
جلد 7 - صفحه 310
3- ياد معاد، كليد نجات است و غفلت از آن، مايهى گرفتارى است. «بِما نَسِيتُمْ»
4- سرچشمهى اعمال فاسد، غفلت از معاد است. «نَسِيتُمْ- كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»
5- استمرار عمل بد، موجب استمرار در عذاب دوزخ است. «عَذابَ الْخُلْدِ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»
6- هر يك از موضعگيرىها و عملكردها، كيفرى متناسب با خود دارد. (تكرار «فَذُوقُوا»، نشان آن است كه فراموش كردن قيامت، عذابى دارد و عملكرد انسان، عذابى ديگر.)
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَذُوقُوا بِما نَسِيتُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هذا إِنَّا نَسِيناكُمْ وَ ذُوقُوا عَذابَ الْخُلْدِ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «14»
و لذا در عقب آن فرمايد:
فَذُوقُوا بِما نَسِيتُمْ: پس بچشيد عذاب جهنم را به سبب آنكه فراموش كرديد و واگذاشتيد و متذكر نشديد، لِقاءَ يَوْمِكُمْ هذا: ملاقات شما اين روز را يعنى ترك تدبر، و ايمان نياورديد به آن. حق تعالى چشيدن عذاب را نتيجه فعل شما گردانيد، و چون مراد نسيان خلاف تذكر است، پس معنى آنكه انهماك شما در شهوات و آرزوها، شما را غافل ساخت از تذكر در عاقبت امر، و طارى گردانيد بر شما نسيان و فرو گذاشتن را.
بعد از آن بر طريق مقابله فرمايد: إِنَّا نَسِيناكُمْ: بدرستى كه ما هم ترك كرديم و واگذاشتيم شما را در عذاب. مراد آنست كه با شما معامله ناسيان نموديم. اين كنايه است از طول عذاب و دوام آن، چنانكه كسى كه در زندان مخلّد باشد در حق او گويند: فلان شخص از جمله فراموش شدگانست. بعد از آن به جهت تشديد عذاب فرمايد: وَ ذُوقُوا عَذابَ الْخُلْدِ: و بچشيد عذاب جاودانى را، بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ: به سبب آنچه بوديد كه بجا مىآوريد از معاصى و مخالفت و تكذيب.
تنبيه: آيه شريفه آگاهى است به آنكه لازمه ترك فرامين الهى و فراموشى عقاب سبحانى، منجر شود به عذاب دائمى. حضرت امير المؤمنين در نهج البلاغه فرمايد: بترسيد آتشى را كه قعرش بعيد، و حرارتش شديد، و آبش صديد، و عذابش جديد، و گرزهايش حديد، و عذابش سست نگردد، و ساكنش را مرگ نباشد؛ خانهاى است كه در آن رحمت نباشد و دعاى اهلش شنيده نشود «1».
«1» به اين مضمون در نهج البلاغه فيض الاسلام رساله 27 صفحه 887 و كلام 119 صفحه 371 عين اين عبارت در نامه امير المؤمنين عليه السّلام خطاب به مردم مصر آمده است (امالى الطوسى، جزء اوّل)
جلد 10 - صفحه 385
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ «11» وَ لَوْ تَرى إِذِ الْمُجْرِمُونَ ناكِسُوا رُؤُسِهِمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ رَبَّنا أَبْصَرْنا وَ سَمِعْنا فَارْجِعْنا نَعْمَلْ صالِحاً إِنَّا مُوقِنُونَ «12» وَ لَوْ شِئْنا لَآتَيْنا كُلَّ نَفْسٍ هُداها وَ لكِنْ حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّي لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ «13» فَذُوقُوا بِما نَسِيتُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هذا إِنَّا نَسِيناكُمْ وَ ذُوقُوا عَذابَ الْخُلْدِ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «14» إِنَّما يُؤْمِنُ بِآياتِنَا الَّذِينَ إِذا ذُكِّرُوا بِها خَرُّوا سُجَّداً وَ سَبَّحُوا بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ هُمْ لا يَسْتَكْبِرُونَ «15»
ترجمه
بگو ميگيرد جان شما را فرشته مرگ كه واگذار شده باو گرفتن جان شما پس بسوى پروردگارتان باز گردانده ميشويد
و اگر به بينى هنگامى كه گناهكاران بزير افكندگانند سرهاشان را نزد پروردگارشان پروردگارا ديديم و شنيديم پس بر گردان ما را تا كار خوب كنيم همانا ما يقين كنندگانيم
و اگر ميخواستيم هر آينه داده بوديم بهر كسى موجب هدايتش را و ليكن ثابت شد اين سخن از من كه هر آينه پر سازم دوزخ را از جنّيان و انسيان همگى
پس بچشيد بسبب آنكه فراموش كرديد ملاقات امروز خود را همانا ما فراموش كرديم شما را و بچشيد عذاب دائمى را بسبب آنچه بوديد كه ميكرديد
جز اين نيست كه ايمان مىآورند بآيتهاى ما آنانكه چون ياد آورى شوند بآنها بر وى در افتند سجدهكنان و تسبيح نمايند بستايش پروردگارشان و آنان تكبر و سركشى نميكنند.
تفسير
خداوند متعال در تعقيب جواب منكرين معاد در آيه سابقه ميفرمايد بگو اى پيغمبر استيفا و قبض ميكند روح شما را عزرائيل عليه السّلام كه فرشته موكّل قبض روح بنى آدم است و احدى را از اين حكم استثنا نمىنمايد پس تمامى بازگشت و رجوعتان بحكم پروردگارتان خواهد بود و همه را بپاداش عقائد و اعمالشان خواهد رسانيد اگر همه چيز را منكر شويد گرفتن جانتان و مرگ را نمىتوانيد انكار نمائيد و پس از آن شمهاى از احوال آنها را در قيامت بيان فرموده باين تقريب كه اگر به بينى اى پيغمبر گناهكاران را وقتى كه در محضر عدل الهى از خجلت و خوارى سرها بزير افكنده باشند و عرضه دارند پروردگارا ديديم آنچه بايد ببينيم از مواعيد انبيا و شنيديم آنچه بايد بشنويم از تو در تصديق ايشان حال ما را بدنيا بر گردان تا ما كار خوب
جلد 4 صفحه 291
بجا آوريم و بوظائف خود عمل كنيم چون ما بمرتبه يقين رسيديم و ديگر شكّى در حق بودن دين اسلام نداريم و قمّى ره فرموده مراد آنستكه ما در دنيا ديديم و شنيديم و عمل ننموديم در هر حال تقاضاى عود بدنيا و عمل بدستور الهى را مينمايند و خداوند جواب ميفرمايد اگر ما خواسته بوديم مردم بعد از مشاهده عالم غيب ايمان بياورند در دنيا هم ميتوانستيم براى آنها كشف حجاب نمائيم و آنها را بمرتبه عين اليقين برسانيم ولى ما ميخواستيم بندگان بمجاهده و كوشش و تفكّر و تأمل در آيات ما بما ايمان بياورند و وعده داده بوديم و مقدّر نموده بوديم كه جهنّم را از گنهكاران و كفّار جنّ و انس پر كنيم كه آنجا جاى سعى و عمل باشد و اينجا جاى پاداش و مجازات و گفتهاند مراد آنستكه اگر ميخواستيم ميتوانستيم آنها را در دنيا مجبور بايمان و عمل نمائيم يا موجبات هدايت آنها را فراهم كنيم ولى دنيا دار امتحان است و بايد خوبى و بدى ذات مردم آشكار گردد و قمّى ره فرموده مراد آنستكه اگر ميخواستيم همه را معصوم قرار دهيم قدرت داشتيم ولى آنچه بدوا ذكر شد كه بنظر حقير رسيده با سؤال كفّار مناسبتر است و بر هر تقدير خداوند ميفرمايد پس بچشيد طعم عذاب جهنّم را براى آنكه واگذار ديد فكر در ادلّه معاد را و سر گرم شديد بلذائذ دنيا بطوريكه ياد آخرت نيفتاديد و فراموش نموديد آنرا ما هم امروز شما را بحال خودتان واگذار مينمائيم و عنايتى بشما نمىكنيم مانند كسانيكه فراموش شده باشد عنايت و لطف بآنها و نيز بچشيد عذاب دائم را براى اعماليكه در دنيا نموديد از تكذيب انبيا و اولياء و مخالفت اوامر و نواهى ما و بعد از بيان احوال كفار شمّهاى از حالات اهل ايمانرا بيان فرموده كه فقط آنها كسانى هستند كه چون آيات قرآنيّه براى آنها تلاوت شود و متذكّر جلال الهى شوند و متوجّه بنعم نامتناهى او گردند بىاختيار بخاك افتند و روى نياز بدرگاه كار ساز بر زمين نهند و تنزيه و تقديس نمايند او را از جميع نقائص و عجز از اعاده اجسام باليه و غيرها و حمد و شكر كنند او را بر هدايتشان باسلام و نعمت معرفت و ساير نعم الهى و ايشان تكبّر از خضوع در برابر پروردگار و سركشى از اطاعت اوامر او ندارند و بعد از ختم اين آيه واجب است بر خواننده و شنونده آن كه فورا سجده نمايد و بهتر آنستكه در سجود بگويد لا اله الا اللّه
جلد 4 صفحه 292
حقّا حقّا لا اله الا اللّه ايمانا و تصديقا لا اله الا اللّه عبوديّة و رقّا سجدت لك يا ربّ تعبّدا و رقّا لا مستنكفا و لا مستكبرا بل انا عبد ذليل ضعيف خائف مستجير، ولى مطلق ذكر كافى است و بيان ساير احكام آن موكول بكتب فقه است و فقه است و فقهاء رحمهم اللّه تعالى مفصّلا متعرّض شدهاند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
فَذُوقُوا بِما نَسِيتُم لِقاءَ يَومِكُم هذا إِنّا نَسِيناكُم وَ ذُوقُوا عَذابَ الخُلدِ بِما كُنتُم تَعمَلُونَ «14»
پس بچشيد بواسطه آن که انكار كرديد ملاقات همچه روزي را براي خود محققا ما هم شما را ترك ميكنيم و اعتناء به شما نداريم و عذر شما را، نميپذيريم و بچشيد عذاب دائمي را بواسطه آن چه که بوديد عمل ميكرديد.
فَذُوقُوا بِما نَسِيتُم از براي نسيان دو معني كردند يكي بمعني فراموشي مقابل ذكر.
و اينکه، اما در حق بشر مورد مؤاخذه نيست زيرا امر قهريست و بدون اختيار و در حديث رفع هم فرمود:
«رفع عن امتي السهو و النسيان- الحديث»
و اما در حق باري تعالي محال است زيرا منزه از اينکه نوع عوارض است ديگر به معني ترك است مثل قوله تعالي نَسُوا اللّهَ فَنَسِيَهُم (توبه آيه 67) پس بناء بر اينکه معني اينکه ميشود که در جواب مجرمين ميفرمايد: پس بچشيد عذاب را به سبب آن چه ترك كرديد و اگر بگويي يك معني بيش ندارد ناچار بايد گفت در اينکه جا مراد معامله نسيان يعني خود را مثل ناسي قرار داديد که ابدا توجه به خدا و دين و
جلد 14 - صفحه 457
انبياء و احكام الهي نداشتيد.
لِقاءَ يَومِكُم هذا که همچه روزي داريد و البته از كردارهاي شما مؤاخذه خواهد شد.
إِنّا نَسِيناكُم ما هم شما را ترك كرديم يا معامله نسيان با شما نموديم شما را از رحمت خود دور كرديم که معني لعن است که بعد از رحمت است.
وَ ذُوقُوا عَذابَ الخُلدِ که خلود در عذاب باشد و آخر نداشته باشد.
بِما كُنتُم تَعمَلُونَ از شرك و كفر و ضلالت و فسق و فجور و صفات خبيثه و اعمال سيئه.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 14)- لذا در این آیه میگوید: ما به این دوزخیان خواهیم گفت: «بچشید (عذاب جهنم را) به خاطر این که دیدار امروزتان را فراموش کردید، ما نیز شما را فراموش کردیم»! (فَذُوقُوا بِما نَسِیتُمْ لِقاءَ یَوْمِکُمْ هذا إِنَّا نَسِیناکُمْ).
«و بچشید عذاب جاودان را به خاطر اعمالی که انجام میدادید» (وَ ذُوقُوا عَذابَ الْخُلْدِ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ).
بار دیگر از این آیه استفاده میشود که فراموش کردن دادگاه عدل قیامت سر چشمه اصلی بد بختیهای آدمی است، و در این صورت است که خود را در برابر قانون شکنیها و مظالم آزاد میبیند، و نیز از این آیه به خوبی روشن میشود که مجازات ابدی در برابر اعمالی است که انسان انجام میدهد و نه چیز دیگر.
نکات آیه
۱ - درخواست مجرمان در قیامت براى بازگشت به دنیا، از سوى خداوند شدیداً رد مى شود. (فارجعنا نعمل صلحًا ... فذوقوا بما نسیتم لقاء یومکم هذا) احتمال دارد امر «ذوقوا» جواب درخواست مشرکان باشد که در دو آیه پیش (۱۲) مطرح شد.
۲ - کیفر حتمى فراموش کاران روز قیامت، چشیدن عذاب است. (فذوقوا بما نسیتم لقاء یومکم هذا)
۳ - فراموش کردن قیامت، گرفتارى به عذاب را در پى دارد. (فذوقوا بما نسیتم) «باء» در «بما» سببیه و «ما» مصدریه است. بنابراین، معنا چنین مى شود: «به خاطر فراموشى تان روز قیامت را بچشید...!».
۴ - روز قیامت، روزى سخت و هولناک است. (فذوقوا بما نسیتم لقاء یومکم هذا) «هذا» مى تواند مفعول فعل «ذوقوا» باشد و مى تواند صفت باشد، برداشت بالا، بنابر احتمال دوم است و ذکر آن به خاطر بیان هولناکى قیامت است.
۵ - وانهاده شدن انسان به حال خود، در قیامت، کیفر فراموش کردن قیامت در عالم دنیا است. (فذوقوا بما نسیتم لقاء یومکم هذا إنّا نسینکم) «إنّا نسیناکم» براى مقابله با «بما نسیتم» است; یعنى، شما قیامت را فراموش کردید و ما هم، در مقابل، شما را به حال خود وانهادیم.
۶ - مجرمان و منکران قیامت، به عذاب ابدى و پایان ناپذیر گرفتار خواهند شد. (و لو ترى إذ المجرمون ... و ذوقوا عذاب الخلد)
۷ - انسان، در خوبى و یا بدى وضعیت اخروى خویش، نقش اساسى دارد. (فذوقوا بما نسیتم ... و ذوقوا ... بما کنتم تعملون)
۸ - عقیده و عمل، سازنده آخرت انسان است. (فذوقوا بما نسیتم لقاء یومکم هذا ... و ذوقوا ... بما کنتم تعملون)
۹ - مداومت بر اعمال ناشایست، عامل ابتلا به عذاب ابدى است. (و ذوقوا عذاب الخلد بما کنتم تعملون)
۱۰ - عذاب فراموش کاران قیامت، عذابى بس سخت و شدید است. (فذوقوا بما نسیتم لقاء یومکم هذا ... و ذوقوا عذاب الخلد) تکرار «ذوقوا» و مبهم گذاشتن آن و چیزى که شخص گناهکار، امر به چشیدن آن شده است - در «ذوقوا»ى نخست - حکایت از سختى و شدت آن مى کند.
۱۱ - سرافکندگى و شرمندگى، از جمله عذاب هاى روز قیامت است. (و لو ترى إذ المجرمون ناکسوا رءوسهم ... فذوقوا بما نسیتم لقاء یومکم هذا) «هذا» مى تواند مفعول فعل «ذوقوا» باشد و مشارالیه آن مضمون «ناکسوا رءوسهم...» باشد.
۱۲ - منسىِّ خدا شدن، یکى از عذاب هاى روز قیامت است. (فذوقوا بما نسیتم لقاء یومکم هذا إنّا نسینکم) «إنّا نسیناکم» به منزله مقابله با «نسیتم» است; یعنى، چون شما روز قیامت را فراموش کردید، ما هم شما را فراموش کردیم. از آن جایى که آیه، در صدد بیان مجازات فراموش کاران قیامت است عبارت «إنّا نسیناکم» هم مى تواند مجازات تلقى شود.
۱۳ - ابتلاى انسان به کیفرهاى اخروى، نتیجه موضع گیرى ها و عملکرد خود وى است. (فذوقوا بما نسیتم ... بما کنتم تعملون)
۱۴ - عمل ها و موضع گیرى ها هر کدام، متناسب با خود، عذاب و کیفر دارند. (فذوقوا بما نسیتم ... ذوقوا ... بما کنتم تعملون) تکرار «ذوقوا» با ذکر سبب هر کدام از آنها، مى تواند بیان کننده این نکته باشد که هر کدام از عمل ها و نیز برخوردهاى منفى با اعتقادات دینى، عذاب خاص خود را دارد.
موضوعات مرتبط
- انسان: نقش انسان ۷
- بازگشت به دنیا: درخواست بازگشت به دنیا ۱
- جهنم: جاودانان در جهنم ۶; موجبات جهنم ۶
- جهنمیان :۶
- سرنوشت: عوامل مؤثر در سرنوشت ۷
- سعادت: عوامل سعادت اخروى ۷، ۸
- شقاوت: عوامل شقاوت اخروى ۷
- عذاب: اهل عذاب ۲، ۱۰; عذاب سخت ۱۰; موجبات عذاب ۳، ۹، ۱۳
- عقیده: آثار عقیده ۸، ۱۳
- عمل: آثار تداوم عمل ناپسند ۹; آثار عمل ۸، ۱۳
- قیامت: ترسناکى قیامت ۴; خجلت در قیامت ۱۱; عذاب فراموشکاران قیامت ۱۰; عذاب مکذبان قیامت ۶; عذابهاى قیامت ۱۱، ۱۲; کیفر فراموشکاران قیامت ۲; کیفر فراموشى قیامت ۳، ۵; منسى خدا شدن در قیامت ۵، ۱۲; ویژگیهاى قیامت ۴
- کیفر: تناسب کیفر با گناه ۱۴
- گناهکاران: رد خواسته هاى گناهکاران ۱; عذاب گناهکاران ۶
- نظام کیفرى :۱۴
منابع