النبإ ٢٩

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ کُلَ‌ شَيْ‌ءٍ أَحْصَيْنَاهُ‌ کِتَاباً

ترجمه

و ما همه چیز را شمارش و ثبت کرده‌ایم!

|و حال آن كه ما همه چيز را به صورت مكتوب بر شمرده‌ايم
و حال آنكه هر چيزى را برشمرده [به صورت‌] كتابى در آورده‌ايم.
و حال آنکه حساب هر چیزی را ما در کتابی (به احصاء و شماره) رقم کرده‌ایم.
و [ما] همه چیز را [از خوبی و بدی آنان] برشمرده و در نامه اعمالشان ثبت کرده ایم.
و ما همه چيز را در كتابى شماره كرده‌ايم.
و هر چیزی را در نامه‌ای به شمار آورده‌ایم‌
و ما همه چيز را در نوشته‌اى به شمار آورده‌ايم- و مطابق همان پاداش و كيفر مى‌دهيم-.
ما همه‌ی چیزها را کاملاً شمارش نموده‌ایم و با دقّت ثبت و ضبط کرده‌ایم.
و هر چیزی را نوشته شده بر شمردیم.
و هر چیزی را فراآوردیم در نامه‌ای‌

But We have enumerated everything in writing.
ترتیل:
ترجمه:
النبإ ٢٨ آیه ٢٩ النبإ ٣٠
سوره : سوره النبإ
نزول : ٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَحْصَیْنَاهُ»: آن را شمارش کرده‌ایم. آن را سرشماری نموده‌ایم. «کِتَاباً»: نگاشتن. نوشتن. نوشته. در اینجا مفعول مطلق و در معنی (إِحصاء) یعنی سرشماری کردن است. یا این که واژه کتاب به معنی مکتوب است و حال بشمار است. در این صورت معنی آیه چنین می‌گردد: ما همه چیزها را در حالی که ثبت و ضبط شده‌اند، شمارش کرده‌ایم (نگا: کهف / ، یونس / ، یس / ، قمر / و ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِنَّ جَهَنَّمَ كانَتْ مِرْصاداً «21» لِلطَّاغِينَ مَآباً «22» لابِثِينَ فِيها أَحْقاباً «23» لا يَذُوقُونَ فِيها بَرْداً وَ لا شَراباً «24» إِلَّا حَمِيماً وَ غَسَّاقاً «25» جَزاءً وِفاقاً «26» إِنَّهُمْ كانُوا لا يَرْجُونَ حِساباً «27» وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا كِذَّاباً «28» وَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ أَحْصَيْناهُ كِتاباً «29» فَذُوقُوا فَلَنْ نَزِيدَكُمْ إِلَّا عَذاباً «30»

همانا دوزخ، كمين‌گاهى است. براى سركشان، جايگاه و بازگشتگاهى است. روزگارانى در آن به سر برند. در آن دوزخ، نه خنكى چشند و نه آشاميدنى. مگر آب جوش و خونابه و چركابه‌اى. كه اين، كيفرى مناسب گناه آنهاست. آنان بودند كه به روز حساب، اميد و باورى نداشتند. و آيات ما را به سختى تكذيب مى‌كردند. (ولى) ما حساب همه چيز را در كتاب خود داشتيم. پس بچشيد كه جز عذاب بر شما نمى‌افزاييم.

نکته ها

«مرصاد» يعنى كمين‌گاه و «طاغين» از «طغيان»، بى‌اندازه پيش رفتن در معصيت است.

«مئاب» از «اوب» به معناى قرارگاه و رجوع است و فرجام را از آن جهت مئاب گويند كه انسان با عمل خود آن را فراهم كرده و اكنون به آن باز مى‌گردد.

جلد 10 - صفحه 364

«احقاب» جمع «حقب» به معناى مدت طولانى است.

در روايات مى‌خوانيم: «احقاب» جمع «حُقب» و هر حقب شصت سال و به گفته بعضى هشتاد سال است كه هر روز آن مثل هزار سالى است كه شما در دنيا مى‌شماريد. «1»

«حميم»، آب داغ و «غساق»، آب زردى است كه از زخم و چرك و خون خارج مى‌شود.

ممكن است معناى آيه چنين باشد كه جهنم براى همه در كمين است ولى متقين از آن عبور مى‌كنند و براى مجرمان جايگاه مى‌شود. «لِلطَّاغِينَ مَآباً»

با توجّه به عدالت الهى كه كيفر و جزا مطابق عقائد و كردار است، «جَزاءً وِفاقاً» پس زيادى عذاب در آيه‌ «فَلَنْ نَزِيدَكُمْ إِلَّا عَذاباً» به خاطر زيادى كفر و فرار از حق است. «فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِي إِلَّا فِراراً» «2» چون در برابر هر دعوتى از انبيا، فرار كفار بيشتر مى‌شود، خداوند نيز عذاب آنان را بيشتر مى‌كند.

در دوزخ، به جاى سردى، گرمى و به جاى شراب، غسّاق است. «بَرْداً وَ لا شَراباً إِلَّا حَمِيماً وَ غَسَّاقاً»

پیام ها

1- دوزخ، از هم اكنون در كمين خلافكاران است. «إِنَّ جَهَنَّمَ كانَتْ مِرْصاداً»

2- گرفتار شدن و به دام افتادن مجرمان، امرى قطعى است. «مِرْصاداً لِلطَّاغِينَ»

3- طغيان‌گرى، نشانه دوزخيان است. «لِلطَّاغِينَ»

4- كيفرهاى الهى عادلانه است. «جَزاءً وِفاقاً»

5- حتى احتمال حساب و كتاب در قيامت، براى كنترل انسان كافى است.

«لا يَرْجُونَ حِساباً»

6- بى‌اعتقادى به قيامت، رمز طغيان است. لِلطَّاغِينَ‌ ... لا يَرْجُونَ حِساباً

7- انكار قيامت، زمينه انكار همه چيز است. «لا يَرْجُونَ حِساباً وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا كِذَّاباً»

8- ريز و درشت كارها حساب و كتاب دارد و خداوند احاطه علمى به همه چيز


«1». تفسير نورالثقلين.

«2». نوح، 6.

جلد 10 - صفحه 365

دارد و اين احاطه، ثابت و باقى است. ( «كِتاباً» رمز ثبوت و بقا است) «كُلَّ شَيْ‌ءٍ أَحْصَيْناهُ كِتاباً»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ أَحْصَيْناهُ كِتاباً «29»

وَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ: و هر چيزى از اعمال بندگان از طاعت و معصيت و غير آن، أَحْصَيْناهُ كِتاباً: شمرده‌ايم آن را و نگاشته‌ايم آن را و نوشته‌ايم نوشتنى. يعنى احصاى آن كرده‌ايم در حالتى كه نوشته شده است در لوح محفوظ يا در صحف حفظه.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ كانَ مِيقاتاً «17» يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاً «18» وَ فُتِحَتِ السَّماءُ فَكانَتْ أَبْواباً «19» وَ سُيِّرَتِ الْجِبالُ فَكانَتْ سَراباً «20» إِنَّ جَهَنَّمَ كانَتْ مِرْصاداً «21»

لِلطَّاغِينَ مَآباً «22» لابِثِينَ فِيها أَحْقاباً «23» لا يَذُوقُونَ فِيها بَرْداً وَ لا شَراباً «24» إِلاَّ حَمِيماً وَ غَسَّاقاً «25» جَزاءً وِفاقاً «26»

إِنَّهُمْ كانُوا لا يَرْجُونَ حِساباً «27» وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا كِذَّاباً «28» وَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ أَحْصَيْناهُ كِتاباً «29» فَذُوقُوا فَلَنْ نَزِيدَكُمْ إِلاَّ عَذاباً (30)

ترجمه‌

همانا روز جدائى ميباشد وعده گاه‌

روزى كه دميده ميشود در صور پس ميآئيد دسته دسته‌

و گشوده شود آسمان پس بوده باشد درها

و روان كرده شوند كوهها پس گردند مانند سراب‌

همانا جهنّم ميباشد كمينگاه‌

براى سركشان جاى بازگشت‌

درنگ كنندگانند در آن روزگارهائى‌

نميچشند در آن خنكى و نه مشروبى‌

مگر آب جوشان و چرك جراحتها

كيفرى موافق كردارشان‌

همانا آنها احتمال نميدهند حسابى را

و تكذيب كردند آيات ما را تكذيب كردنى‌

و همه چيز را ضبط نموديم آنرا بنوشتن‌

پس بچشيد پس نمى‌افزائيم هرگز بر شما مگر عذاب را.

تفسير

خداوند متعال بعد از ذكر آيات قدرت و نعمت بى‌منتهاى خود ميفرمايد همانا روز قيامت كه روز جدا شدن حق از باطل است حق است و نبايد در آن اختلاف شود چون قدرت خدا بيش از اينها است و كسيكه مردمى را خلق و وسائل آسايش آنانرا مهيّا نموده دو مرتبه هم ميتواند بنمايد و آنروز ميقات و وقت مقرّر الهى است براى حساب و جزاى بندگان كه دنيا در آنروز بآخر ميرسد و بزندگانى مردم در اينعالم خاتمه داده ميشود و آنروزى است كه اسرافيل در دفعه دوم ميدمد در صور پس شما مردم زنده و فوج فوج و دسته دسته در پيشگاه الهى حاضر ميگرديد در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه در جواب سؤال از اين آيه فرمود كه ده دسته از امّت من از مسلمانان جدا شوند بعضى بصورت بوزينگان باشند و آنها نمّا مانند و بعضى بصورت خوكان و آنها حرام خوارانند و پاره‌اى نگونسار بمحشر كشيده ميشوند و آنان ربا خوارانند و جمعى كور تردّد مينمايند و آنها جور كنندگانند و فرقه‌اى لال و كرند و آنها كسانى هستند كه‌


جلد 5 صفحه 333

عجب به اعمال خود مينمودند و جماعتى ميجوند زبان بيرون افتاده خودشان را و ريم و چرك از دهانشان سرازير است و موجب نفرت اهل محشر ميشوند و آنها دانشمندان و حكم كنندگانى هستند كه اقوالشان با اعمالشان مخالف است و بعضى دست و پا بريده باشند و آنان كسانى هستند كه همسايه آزارى مينمايند و پاره‌اى بدار آتشين آويخته شده‌اند و آنها كسانى هستند كه نزد پادشاهان از مردم سعايت مينمايند و بعضى از مردار بدبوترند و آنها شهوت‌رانان و كسانى هستند كه حقوق الهيّه را ادا نمينمايند و پاره‌اى با جبّه‌هاى چسبنده بر بدن از قطران وارد شوند و آنها اهل تكبّر و بزرگ منشى ميباشند و آسمان شكافته ميگردد و راههائى براى نزول ملائكه در آن باز ميشود و قمّى ره نقل فرموده كه درهاى بهشت باز ميگردد و كوهها از جاى خودشان كنده و پراكنده ميگردند و مانند سراب كه از دور در بيابان بنظر مى‌آيد كه آب است بنظر ميآيند كه كوهند ولى نيستند و جهنّم كمينگاهى است براى اهل معصيت كه مأمورين آن مترصد گرفتن آنانند واحدى از آنها را بحال خودشان واگذار نمينمايند و آن مرجع و مأوى و جايگاه اخير اهل طغيان و تجاوز از حدود الهى است و درنگ كنندگانند در آن روزگارهاى دراز و سالهاى متمادى كه هر روز آن بقدر هزار سال دنيا است چون احقاب جمع حقب است كه بمعناى روزگار و سال و سالها است و اخبار در تعيين آن در يك سال و هشتاد سال و شصت و اند سال و در آنكه مراد دوام يا انقطاع باشد مختلف شده است و ظاهرا اين آيه بهيچ يك دلالت ندارد ولى آيات آتيه مؤيّد دوام است و نمى‌چشند و نيابند در جهنّم چيز خنكى را اگر چه هواى لطيف باشد كه موجب تخفيف حرارت آنها گردد و قمّى ره فرموده مراد از برد خواب است و نمى‌چشند مشروبى از مشروبات را مگر آب جوشان و ريم و چرك جارى از بدن جهنّميان و تفسير آن در سوره ص گذشت اين جزا موافق و مطابق با عقائد و اعمال آنها است و زيادتر از ميزان استحقاق آنها نيست چون آنان در دنيا معتقد بحساب و جزا نبودند و احتمال چنين روزى را نميدادند و تكذيب نمودند آيات قرآنيّه و آيات الهيّه را كه انبيا و اوليا باشند تكذيب نمودنى آشكار و اين بزرگترين گناهان است كه‌


جلد 5 صفحه 334

مغفور نخواهد شد و موجب خلود در آتش است و ما هر چيز و هر گناه و مقدار جزاء آنرا در لوح محفوظ ثبت و ضبط نموده‌ايم و بكفّار ميگوئيم پس بچشيد عذاب جهنّم را و بدانيد كه هرگز نخواهيم افزود از براى شما چيزى مگر عذابى بر عذاب شما.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ كُل‌َّ شَي‌ءٍ أَحصَيناه‌ُ كِتاباً «29» فَذُوقُوا فَلَن‌ نَزِيدَكُم‌ إِلاّ عَذاباً (30)

و ‌هر‌ چيزي‌ ‌را‌ ‌ما احصاء و شماره‌ كرده‌ايم‌ كتاب‌ ‌پس‌ بچشيد طعم‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌پس‌ زياد نميكنيم‌ ‌بر‌ ‌شما‌ مگر عذاب‌ ‌را‌ وَ كُل‌َّ شَي‌ءٍ أَحصَيناه‌ُ كِتاباً ميفرمايد: ما يَلفِظُ مِن‌ قَول‌ٍ إِلّا لَدَيه‌ِ رَقِيب‌ٌ عَتِيدٌ ق‌ آيه 18. وَ كُل‌ُّ شَي‌ءٍ فَعَلُوه‌ُ فِي‌ الزُّبُرِ قمر آيه 52. وَ وُضِع‌َ الكِتاب‌ُ فَتَرَي‌ المُجرِمِين‌َ

جلد 17 - صفحه 362

مُشفِقِين‌َ مِمّا فِيه‌ِ وَ يَقُولُون‌َ يا وَيلَتَنا ما لِهذَا الكِتاب‌ِ لا يُغادِرُ صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً إِلّا أَحصاها وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا يَظلِم‌ُ رَبُّك‌َ أَحَداً كهف‌ آيه 49. وَ كُل‌َّ إِنسان‌ٍ أَلزَمناه‌ُ طائِرَه‌ُ فِي‌ عُنُقِه‌ِ وَ نُخرِج‌ُ لَه‌ُ يَوم‌َ القِيامَةِ كِتاباً يَلقاه‌ُ مَنشُوراً اقرَأ كِتابَك‌َ كَفي‌ بِنَفسِك‌َ اليَوم‌َ عَلَيك‌َ حَسِيباً بني‌ اسرائيل‌ آيه 13 و 14.

فَذُوقُوا ‌پس‌ بچشيد طعم‌ اعمال‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌از‌ عذابهاي‌ جهنم‌ زقوم‌ حميم‌ و غساق‌ سلاسل‌ اغلال‌ عمود سياط و شواظ ‌من‌ نار و نحاس‌ و ‌غير‌ اينها.

فَلَن‌ نَزِيدَكُم‌ إِلّا عَذاباً زيادتي‌ عذاب‌ ‌از‌ جهت‌ اينكه‌ فوق‌ استحقاق‌ عذاب‌ كند نيست‌ زيرا ظلم‌ ‌است‌ وَ لا يَظلِم‌ُ رَبُّك‌َ أَحَداً بلكه‌ ‌از‌ جهت‌ زيادتي‌ معاصي‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌هر‌ معصيتي‌ استحقاق‌ يك‌ نوع‌ عذاب‌ دارد ‌هر‌ چه‌ ‌در‌ دنيا زيست‌ كنند معاصي‌ ‌آنها‌ بيشتر ميشود و عذاب‌ ‌آنها‌ زيادتر ميگردد چنانچه‌ ميفرمايد: وَ لا يَحسَبَن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا أَنَّما نُملِي‌ لَهُم‌ خَيرٌ لِأَنفُسِهِم‌ إِنَّما نُملِي‌ لَهُم‌ لِيَزدادُوا إِثماً وَ لَهُم‌ عَذاب‌ٌ مُهِين‌ٌ آل‌ عمران‌ ‌آيه‌ 178. وَ ما يَزِيدُهُم‌ إِلّا نُفُوراً فَما يَزِيدُهُم‌ إِلّا طُغياناً كَبِيراً بني‌ اسرائيل‌ آيه 41 و آيه 60.

بعلاوه‌ اينكه‌ عذاب‌ ‌که‌ دائمي‌ ‌باشد‌ و خلود داشته‌ ‌باشد‌ ‌آن‌ بآن‌ زياد ميشود ‌که‌ ميفرمايد:

كُلَّما خَبَت‌ زِدناهُم‌ سَعِيراً بني‌ اسرائيل‌ آيه 97.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 29)- سپس به عنوان هشدار به این طغیانگران و هم برای تأکید بر مسأله وجود موازنه میان «جرم» و «جریمه» و حاکمیت «جزای وفاق» می‌افزاید:

«و ما همه چیز را شمارش و ثبت کرده‌ایم» (و کل شی‌ء احصیناه کتابا).

ج5، ص387

تا گمان نکنید چیزی از اعمال شما بی‌حساب و مجازات می‌ماند و نیز هرگز فکر نکنید این کیفرهای شدید غیر عادلانه است.

این حقیقت در بسیاری از آیات قرآن منعکس است.

در یک جا می‌فرماید: «هر کاری را که انجام دادند در نامه‌های اعمالشان ثبت است و هر عمل کوچک و بزرگی نوشته می‌شود». (قمر/ 52 و 53) و در جای دیگر می‌خوانیم: ما آنچه را از پیش فرستاده‌اند و همچنین تمام آثار آنها را می‌نویسیم». (یس/ 12) و لذا هنگامی که نامه اعمال مجرمان را به دست آنها می‌دهند فریادشان بلند می‌شود، می‌گویند: «ای وای بر ما! این چه کتابی است که هیچ کار کوچک و بزرگی نیست مگر این که آن را ثبت و شماره کرده است»؟! (کهف/ 49) این اعتقاد مانع بزرگی میان انسان و گناه ایجاد می‌کند و از عوامل مهم تربیت محسوب می‌شود.

نکات آیه

۱ - آمار تمامى موجودات هستى به طور دقیق در اختیار خداوند و احاطه علمى او است. (و کلّ شىء أحصینه) «احصاء» از «حصى» (ریگ) مشتق شده است; به این لحاظ که براى شمردن از ریگ استفاده مى شد (مفردات راغب). احصاى همه چیز، به معناى احاطه علمى خداوند به آنها است.

۲ - خداوند، همه چیز را به صورت نوشته و تحت حفاظت خویش، باقى نگه مى دارد. (و کلّ شىء أحصینه کتبًا) «کتاباً»، (مانند «کتابة»)، مصدر «کتب» و حال یا مفعول مطلق است. در صورت اول به معناى «مکتوب» است و در صورت دوم «احصاءَ کتاب» (شمارشى به گونه نوشتن) بوده است. «نوشتن هر چیز» - به هر معنایى باشد - حاکى از نوعى بقاى آن است.

۳ - هیچ یک از کردار و پندارهاى انسان ها نابود نمى شود و در نامه عمل آنان باقى مى ماند. (و کلّ شىء أحصینه کتبا) «کلّ شىء» ممکن است جمع عرفى باشد; یعنى، هر چیزى که در ثواب و عقاب مؤثر است. به قرینه دو آیه قبل، باور نداشتن معاد و نیز تکذیب آیات الهى، از جمله آنها است.

۴ - مجازات هر کس در جهان آخرت، براساس کردارها و عقاید او است. (و کلّ شىء أحصینه کتبًا) بیان ثبت همه چیز - که مصداق یقینى آن به قرینه آیات پیشین، کردار و عقیده جهنمیان است - در واقع تهدیدى براى خطاکاران و هشدار به همه انسان ها است که افکار و رفتارشان، روزى بر آنان عرضه خواهد شد و ایشان کیفر آن را خواهند دید.

۵ - وجود نظم و حساب در موجودات جهان (و کلّ شىء أحصینه)

۶ - احاطه علمى خداوند به همه موجودات، پشتوانه دقیق بودن حسابرسى اعمال در قیامت (لایرجون حسابًا ... و کلّ شىء أحصینه کتبًا)

۷ - موجودات جهان، محدود و متناهى اند. (و کلّ شىء أحصینه کتبًا) امکان احاطه بر هر چیز و احصاى آن، نشان محدود بودن آن است.

۸ - مجازات الهى، در انتظار منکران معاد و تکذیب کنندگان آیات او است. (إنّهم کانوا ... و کلّ شىء أحصینه کتبًا) جمله «وکلّ شىء ...»، - پس از بیان انکار معاد و تکذیب آیات از سوى طغیانگران - تهدید آنان به مجازات در آخرت است.

موضوعات مرتبط

  • آفرینش: نظم آفرینش ۵
  • آیات خدا: کیفر مکذبان آیات خدا ۸
  • خدا: وسعت علم خدا ۱، ۲، ۶
  • عذاب: اهل عذاب ۸
  • عقیده: آثار اخروى عقیده ۴
  • عمل: آثار اخروى عمل ۴; بقاى عمل ۳; ثبت عمل ۳; حسابرسى اخروى عمل ۶
  • معاد: کیفر مکذبان معاد ۸
  • موجودات: آمار موجودات ۱; بانک اطلاعات موجودات ۲; محدودیت موجودات ۷
  • نامه عمل :۳
  • نظام کیفرى :۴

منابع