الأعراف ١٠٤
کپی متن آیه |
---|
وَ قَالَ مُوسَى يَا فِرْعَوْنُ إِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِ الْعَالَمِينَ |
ترجمه
الأعراف ١٠٣ | آیه ١٠٤ | الأعراف ١٠٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الْعَالَمِینَ»: جهانیان. جهان پیدا و ناپیدا؛ یعنی همه کائنات.
تفسیر
- آيات ۱۰۳ - ۱۲۶، سوره اعراف
- بيان آيات مربوط به بعثت موسى عليه السلام به سوى فرعون
- گفتگوى موسى (عليه السلام ) با فرعون
- تبديل عصاى موسى (ع ) به اژدها و بيضاء گشتن دست آن حضرت
- احضار ساحران ، عكس العمل فرعون و فرعونيان در برابر موسى عليه السلام
- معارضه ساحران با موسى (ع ) و تسليم شدنشان در برابر آن حضرت
- فرعون بعد از ايمان آوردن ساحران آنان را به توطئه و تبانى قبلى با موسى (ع ) متهمو آنان را تهديد مى كند
- پاسخ سحره به تهديدات فرعون : انّا ربنا منقلبون ...
- بحث روايتى (روايات عجيبه در مورد داستان حضرت موسى و فرعون و بيان ضعف آنها)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ قالَ مُوسى يا فِرْعَوْنُ إِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ «104»
و موسى گفت: اى فرعون! بىترديد من فرستادهاى از سوى پروردگار جهانيانم.
پیام ها
1- ميان موسى و فرعون ابتدا سخنانى ردّ و بدل شد وپس از آن، موسى رسالت خود را اعلام كرد. «وَ قالَ مُوسى» (حرف واو نشانهى آن است كه سخنانى گفته شد، سپس اعلام رسالت شد.)
2- انبيا در راه دعوت خويش، بدون كوچكترين هراس و ضعفى طاغوتها را مورد خطاب قرار مىدادند. «وَ قالَ مُوسى يا فِرْعَوْنُ»
3- براى اصلاح جامعهاى كه نظام تشكيلاتى دارد، ابتدا بايد به سراغ رهبران رفت. «يا فِرْعَوْنُ»
جلد 3 - صفحه 132
4- پيامبران جز دعوت به حقّ، ادّعايى نداشتهاند. «فَقالَ إِنِّي رَسُولُ»
5- رسالت انبيا، باتدبير كلّ جهان پيوند دارد. «رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ»
6- فرعون، خود را پروردگار مردم مىدانست، «أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى» «1» لذا موسى با شجاعت و صراحت، خود را فرستادهى «رَبِّ الْعالَمِينَ» معرّفى كرد، تا بگويد: تو نيز تحت تربيت و سلطهى پروردگار عالميانى. «إِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ قالَ مُوسى يا فِرْعَوْنُ إِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ (104)
وَ قالَ مُوسى يا فِرْعَوْنُ: و فرمود موسى يا فرعون، إِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ: بدرستى كه من، پيغمبر از جانب پروردگار عالميان به سوى تو و قوم.
فرعون گفت: اين را بر وجه حقيقه گوئى يا به طريق هزل، حضرت موسى عليه السّلام فرمود كه:
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
سوره الأعراف «7»: آيات 104 تا 106
وَ قالَ مُوسى يا فِرْعَوْنُ إِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ (104) حَقِيقٌ عَلى أَنْ لا أَقُولَ عَلَى اللَّهِ إِلاَّ الْحَقَّ قَدْ جِئْتُكُمْ بِبَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَرْسِلْ مَعِيَ بَنِي إِسْرائِيلَ (105) قالَ إِنْ كُنْتَ جِئْتَ بِآيَةٍ فَأْتِ بِها إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ (106)
ترجمه
گفت موسى اى فرعون همانا من پيغمبرى هستم از پروردگار جهانيان
سزاوارم براى آنكه نگويم از جانب خدا مگر حق بتحقيق آمدم نزد شما با معجزه از پروردگارتان پس بفرست با من بنى اسرائيل را
گفت اگر هستى تو كه آورده معجزه را
جلد 2 صفحه 458
پس بياور آنرا اگر هستى از راستگويان.
تفسير
حضرت موسى (ع) پس از چندى اقامت در مصر ببارگاه فرعون راه يافت و دعوى خود را اظهار فرمود و مدّعى شد كه تمام اقوال من از جانب خدا حق و صدق است و سزاوار براى قول حق كه از جانب خدا باشد آنستكه من قائل آن باشم نه غير من و باين جهت حقيق على بتخفيف يا فرموده با آنكه اگر حقيق علىّ بتشديد ميفرمود معنى واضحتر بود ولى لطف كلام و مبالغه در سزاوارى آنحضرت بحق گوئى فوت ميشد و كسانيكه متوجه باين نكته نشدهاند گفتهاند اصل كلام علىّ بتشديد بوده ولى براى امن از اشتباه و ملازمه بين سزاوارى كلام حق بشخص و سزاوارى شخص بكلام حق معنى قلب شده است و بعضى گفتهاند حقيق متضمن معنى حريص است يا على بمعنى باء استعمال شده است يعنى سزاوارم بآنكه نگويم جز حق در هر حال مراد واضح است و علىّ بتشديد نيز قرائت شده است و آنحضرت مدّعى معجزه شد كه خداوند باو كرامت فرموده بود و تقاضا فرمود كه طائفه بنى اسرائيل را كه فرعونيان به بندگى گرفته و باعمال شاقّه وادار نموده بودند اجازه دهد كه با آنحضرت بوطن مالوف آباء خودشان يعنى بيت المقدس مراجعت نمايند و فرعون طلب معجزه نمود.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ قالَ مُوسي يا فِرعَونُ إِنِّي رَسُولٌ مِن رَبِّ العالَمِينَ (104)
و فرمود حضرت موسي (ع) خطاب بفرعون اي فرعون محققا من فرستاده و رسولم از طرف پروردگار جميع عالميان.
وَ قالَ مُوسي اولين دعوت موسي عليه السّلام دعوي رسالت بود چنانچه تمام انبياء چنين بودند.
اشكال- تمام انبياء اولين دعوت آنها دعوت بتوحيد بوده و مسلما رسالت دومين عقائد بلكه سومين عقائد است توحيد، عدل، نبوت.
جواب- دعوت بتوحيد تبليغ است که بايد رسول ابلاغ كند و اينکه فرع ثبوت مبلّغ است تا رسالت او ثابت نشود چگونه تصديق او را ميتوان كرد و تبليغات او را پذيرفت.
يا فرعون و فرعون اول كسيست که او را دعوت فرمود زيرا اگر او ايمان ميآورد قوم هم بمتابعت او ايمان ميآوردند إِنِّي رَسُولٌ من براي تو پيغام آوردهام از كجا مِن رَبِّ العالَمِينَ اينکه جمله مشتمل بر دو دعوي است يكي رسالت خود و يكي از جانب ربّ العالمين، و فرعون منكر وجود ربّ العالمين بوده چه رسد که رسول او را قبول كند چنانچه ميگويد وَ ما رَبُّ العالَمِينَ شعراء آيه 22، و نيز ميگويد فَمَن رَبُّكُما يا مُوسي طه آيه 51، و نيز ميگويد لَئِنِ اتَّخَذتَ إِلهَاً غَيرِي لَأَجعَلَنَّكَ مِنَ المَسجُونِينَ شعراء آيه 28، و نيز ميگويد ما عَلِمتُ لَكُم مِن إِلهٍ غَيرِي قصص آيه 28، لذا بر حضرت موسي است اثبات هر دو دعوي باقامه معجزه که هم دليل است بر وجود قادر متعالي که بر هر چيز که از قدرت بشر خارج است توانا است و هم بدست موسي جاري شود که دليل بر رسالت او است
جلد 7 - صفحه 408
اشكال- حضرت موسي مبعوث بر تمام قبطيان و بني اسرائيل و غير آنها بود و در اينجا فقط ميفرمايد إِلي فِرعَونَ وَ مَلَائِهِ.
جواب- اولا اثبات شيء نفي ما عدا را نميكند و ثانيا ابتداء مأموريت موسي دعوت فرعونيان بوده سپس ديگران لذا ميفرمايد:
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 104)- آیه قبل اشاره بسیار کوتاهی به مجموع برنامه رسالت موسی و درگیریهای او با فرعون و عاقبت کار آنها بود، اما در آیات بعد همین موضوع بطور مشروحتر مورد بررسی قرار گرفته، نخست میگوید: «و موسی گفت: ای فرعون! من فرستاده پروردگار جهانیانم» (وَ قالَ مُوسی یا فِرْعَوْنُ إِنِّی رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِینَ).
و این نخستین برخورد موسی با فرعون و چهرهای از درگیری «حق» و «باطل» است.
نکات آیه
۱- موسى پس از بعثت به نبوّت با حضور در برابر فرعون و گفتگو با وى، رسالت الهى خویش را به او اعلان کرد. (و قال موسى یفرعون إنى رسول من رب العلمین) کلمه «واو» در «و قال ... » بیانگر این است که در قبل از بیان رسالت سخنانى بین موسى و فرعون مبادله شده بود که به سبب دخالت نداشتن آنها در موضوع بحث، بیان نشده است.
۲- رسالت انبیا در راستاى تدبر جهان و ربوبیت خداوند بر هستى است. (إنى رسول من رب العلمین) موسى با توصیف خداوند به پروردگار هستى به عنوان منشأ رسالت خویش، به این نکته اشاره دارد که رسالتش در راستاى ربوبیت خداوند بر جهان هستى است. یعنى رسالت انبیا با تدبیر کل جهان پیوند دارد.
۳- هستى، تشکیل یافته از عالمهاى متعدد (رب العلمین)
۴- خداوند، مالک و مدبر همه عالمهاى هستى (رب العلمین)
موضوعات مرتبط
- آفرینش: تدبیر آفرینش ۲ ; عوالم آفرینش ۳، ۴ ; مالک آفرینش ۴
- انبیا: رسالت انبیا ۲
- خدا: ربوبیت خدا ۲، ۴
- موسى(ع): قصه موسى(ع) ۱ ; موسى(ع) و فرعون ۱ ; نبوت موسى(ع) ۱
منابع