آل عمران ١١
کپی متن آیه |
---|
کَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ کَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَ اللَّهُ شَدِيدُ الْعِقَابِ |
ترجمه
آل عمران ١٠ | آیه ١١ | آل عمران ١٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«دَأب»: عادت. کار. جار و مجرور «کَدَأْبِ»: متعلّق است به (دَأْب) محذوف و تقدیر آن چنین است: دَأْبُهُمْ کَدَأْبِ. «آلِ»: اهل. پیروان. دار و دسته. «فِرْعَوْن»: لقب شاهان مصر. در اینجا مراد فرعون معاصر موسی است به نام رامسس دوم.
تفسیر
- آيات ۱۸ - ۱۰، سوره آل عمران
- آهنگ و غرض كلى اين آيات و ارتباط آنها با آياتقبل
- ديدگاه انسان مادى به مال و اولاد
- وجه مقدم ساختن ((اموال )) بر ((اولاد)) در آيه شريفه
- تكذيب كنندگان (از كفار) منشاء اصلى آتش هستند و ديگران به آتش آنها مى سوزند
- معناى ((شديد العقاب )) بودن خداى سبحان
- آيه شريفه ((قد كان لكم )) ناظر بر واقعه بدر است كه در آن با نصرت الهى مؤ منينظفريافتند
- معناى آيه شريفه در نتيجه
- بيان وجوه و احتمالاتى كه درباره مرجع ضميرها در آيه شريفه گفته شده است
- معناى بصير و بصيرت در معارف الهى
- اموال و لذائذ اين دنيا وسائل در مقدّمه نيل به چيزى است كه نزد خدا است و خود مستقلاهدفنيستند
- چه كسى دنيا و متاع دنيوى را در نظر انسان زينت مى دهد؟
- دو گونه بودن جلوه گرى دنيا در نظر مردم
- فساد نظريه بعضى از مفسرين كه گفته اند حقايق و طبايع مستند به خدا است ، پس حبمال ولذايذدنيوى مستند به خداى تعالى است
- بخث در اين سوره از طبيعت امتها است
- فساد گفته مفسرى ديگر
- منشاء اشتباه اين مفسران ، غفلت از وجود ارتباط بين تمام اجزاى اين عالم مى باشد.
- در اين عالم نه فقط اعيان خارجى ، بلكه اوصاف وافعال نيز با هم مرتبط و وابسته هستند
- كون و فساد در غير اعمال و در اعمال سعادت آور، بلاواسطه مستند به خدا است ولى دراعمال شقاوت بار باواسطه مستند به او است
- چيزى كه دانشمندان را از بحث پيرامون جبر و اختيار بازداشته است
- چهار نكته راجع به آيه كريمه ((زين للناس حب الشهوات ))
- معناى تزئين حب براى مردم
- اصناف مردم از لحاظ دلبستگى به اقسام شهوات
- لذائذ و نعمتهاى دنيا در آخرت هم است با اين تفاوت كه نعمتهاى آخرت خالى از قبح وفساداست
- توضيحى درباره ((رضوان من اللّه ))
- علت تقابل رضوان با شهوات انسانى در آيه شريفه
- چرا لذائذ اخروى مختص به مؤ من است
- تقرير يك اشكال : لذائذ دنيوى براى بقاى انسان و حفظنسل او است ، در آخرت كه دار بقاءاست ،چه حاجتى اين گونه لذائذ هست
- جواب به اشكال فوق
- خلود و جاودانگى انسان در آخرت به معناى ابطال وجود او نيست ، بلكه ادامه وجود دنيوىاواست
- انسان علاوه بر نقص و كمال طبيعى ، نقص و كمالى نيز دارد كه به اختيار واعمال او بسته است
- تخلص از عذاب نعمتى افزون بر مغفرت است
- پنج خصلت براى متقين
- پس به اين عنايت ، تحمل شهادت و اداى آن هر دو شهادت است ، يعنى هر دو حق را حفظ واقامه مى كنند، و قسط و عدالت را به پا مى دارند. چرا خداوند در اين آيه اقامه شهادتمى كند
- توضيحى درباره رابطه بين عادل بودن خداى سبحان و شهادت او به وحدانيت خودش
- وجه اينكه ملائكه و صاحبان علم هم در كنار خدا شهادت مى دهند
- نقش و معناى ((قائما بالقسط)) در آيه شريفه
- پاسخ به سخن بعضى از مفسرين كه گفته اند مراد از شهادت دادن خدا، شهادت قولىنيست
- شهادت خداوند دعواى مشركين را باطل مى كند
- نتيجه معناى آيه : نفى شريك براى خداوند است
- علت تكرار ((لا اله الا هو)) و ختم آيه به دو نامه ((عزيز)) و ((حكيم ))
- بحث روايتى
- بالاترين لذتها در دنيا و آخرت كدام است ؟
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«11» كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَ اللَّهُ شَدِيدُ الْعِقابِ
(شيوهى كفّار) مانند روش فرعونيان و كسانى است كه پيش از آنها بودند، آيات مارا تكذيب كردند، پس خداوند آنها را به (كيفر) گناهانشان بگرفت. و خدا سخت كيفر است.
پیام ها
1- بعد از بيان كلّيات، بيان نمونهها لازم است. «كَفَرُوا ... كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ»
2- تاريخ و تجربهى گذشتگان، بهترين درس است. «كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ ...»
فرعون و آل فرعون كه نماد قدرت و زور بودند، در برابر قهر خداوند لحظهاى نتوانستند مقاومت كنند، شما به اين مال و قدرت اندك خود ننازيد.
3- گاهى نقش اطرافيان طاغوت از خود طاغوت كمتر نيست. «كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ»
4- گناه بد است، ولى بدتر از آن عادت به گناه و روحيّهى گناه است. «كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَ ...»
5- خصلتها، شيوهها واعمال وگناهان مشابه، جزا و پاداش مشابه دارد. «كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ»
6- عامل هلاكت امّتها، گناهان آنان بوده است. «فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ»
7- آنجا كه گناه جزو روحيّه و عادت شد، عقوبت پروردگار سخت است.
جلد 1 - صفحه 475
«كَدَأْبِ ... شَدِيدُ الْعِقابِ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَ اللَّهُ شَدِيدُ الْعِقابِ «11»
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 25
بعد از آن شمهاى از احوال مكذّبين و كافرين را براى عبرت تذكر فرمايد:
كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ: شأن و عادت اين كفّار در تكذيب حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم، مثل حال و عادت پيروان فرعون است در تكذيب حضرت موسى عليه السّلام. يا نفع ندهد اموال و اولاد، كفار را از عذاب؛ چنانچه نفع نداد اموال و اولاد، فرعونيان را از هلاكت، يا حال كفارى كه آتش جهنم به آنها افروخته شود، مانند حال فرعونيان است كه آتش جهنم به آنها افروخته گردد، وَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ: و آنان كه پيش از فرعونيان بودند، مانند قوم عاد و ثمود از اصناف كفار كه تكيه بر مال و اولاد خود داشتند، كَذَّبُوا بِآياتِنا: به دروغ پنداشتند آيات ما را از انبياء و كتب و معجزات كه ديده و دانسته و شناخته، تكذيب نمودند، و اين قبيحترين و شديدترين منكرات است. فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ: پس گرفت ايشان را به سخط و عقوبت به سبب گناهان ايشان كه تكذيب و انكار آيات و بينات بود به طورى كه رستگارى در دنيا و آخرت نيافتند. وَ اللَّهُ شَدِيدُ الْعِقابِ: و خداى تعالى سخت عقوبت كننده است بر كافران از عذاب قهر سبحانى، هيچ وقت و هيچيك رهائى نيابند، بلكه أبد الآباد معذّب باشند.
تبصره: آيه شريفه تهويل است براى مؤاخذه، و زيادتى تخويف براى كافران و مكذّبان و جاحدان، و اشعار به آنكه تا روز قيامت هر كس تكذيب حضرت خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم يا قرآن نمايد، مورد غضب الهى است، يا در دنيا و يا در آخرت، يا در هر دو عقاب سبحانى او را فرا خواهد گرفت. سير در گزارشات اشخاص و ازمان، اين مطلب را مبرهن سازد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَ اللَّهُ شَدِيدُ الْعِقابِ «11»
ترجمه
مانند عادت آل فرعون و آنانكه بودند پيش از آنها كه تكذيب نمودند آيات ما را پس گرفت آنها را خداوند به گناهانشان و خدا سخت عقوبت است.
تفسير
شأن و عادت و دأب و ديدن كفار مانند داب و ديدن اتباع فرعون و پيشينيان آنها است مانند قوم عاد و ثمود كه همه تكذيب آيات الهى را نمودند و عذاب خداوند دامنگير آنها شد و بعضى گفتهاند الذين مبتداء و كذبوا باياتنا خبر است و بنابراين كلام مستقلى است و بنظر حقير معنى اول احسن است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
كَدَأبِ آلِ فِرعَونَ وَ الَّذِينَ مِن قَبلِهِم كَذَّبُوا بِآياتِنا فَأَخَذَهُمُ اللّهُ بِذُنُوبِهِم وَ اللّهُ شَدِيدُ العِقابِ «11»
مثل عادت قوم فرعون و كفّاري که قبل از آنها بودند مثل عاد و ثمود و اصحاب مدين و المؤتفكات و غير اينها که تكذيب نمودند آيات ما را و مخالفت كردند انبياء را پس از آنها را بگناهانشان گرفتيم و خداوند سخت عقوبت ميفرمايد.
خداوند تشبيه ميفرمايد حال كفّار زمان نبي صلّي اللّه عليه و آله و سلّم را که توهّم كرده بودند که بكثرت مال و اولاد دفع عذاب از خود ميكنند و مغرور بعدّه و عدّه خود شده بودند چنانچه نوع ظلمه و كفّار و صاحبان ثروت و مكنت اينکه مغروريّت را دارند بحال قوم فرعون و عاد و ثمود و ساير كفّار زمان انبياء سلف که با آن قدرت و شوكتهايي که داشتند حتّي دعوي أَنَا رَبُّكُمُ الأَعلي ميكردند خداوند چه نحو آنها را گرفتار صاعقه و صيحه و غرق و خسف و نزول حجارة از آسمان و غير اينها از عذابهاي گوناگون نمود و آنها را هلاك فرمود و بعذاب آخرت دچار نمود بترسند كفّار و مكذّبين انبياء و آيات الهيّه که انتقام الهي سخت است اگر آنها را بگيرد هيچ راه چاره ندارند و بهلاكت و عذاب الهي گرفتار خواهند شد.
(تنبيه)
دأب بمعني عادت است و در علم اخلاق بيان شده که صفات نفسانيّه چه اخلاق
جلد 3 - صفحه 120
حميده باشد و چه رذيله تحصيلش بكثرت عمل ميشود تا بحد عادت برسد و ملكه نفساني شود، مثلا تحصيل سخاوت بكثرت بذل ميشود و هكذا.
و كفّار بواسطه كثرت معاصي و مخالفت دستورات الهي و تكذيب انبياء كفر ملكه آنها شده و تغييرش بر آنها صعب و دشوار شده و البتّه در اينکه صورت انتظار عذابهاي سخت را داشته باشند إِنَّ اللّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَومٍ حَتّي يُغَيِّرُوا ما بِأَنفُسِهِم رعد آيه
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 11)- سپس به یک نمونه روشن از اقوامی که دارای ثروت و نفرات فراوان بودند ولی به هنگام نزول عذاب، این امور نتوانست مانع نابودی آنان گردد اشاره کرده میفرماید: «وضع اینها همچون وضع آل فرعون و کسانی است که قبل از آنها بودند، آیات ما را تکذیب کردند (و به فزونی اموال و نفرات و فرزندان مغرور شدند) خداوند آنها را به کیفر گناهانشان گرفت و خداوند کیفرش شدید است» (کَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ کَذَّبُوا بِآیاتِنا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَ اللَّهُ شَدِیدُ الْعِقابِ).
نکات آیه
۱ - تکیه بر مال، اولاد و احساس بى نیازى از خدا، شیوه فرعونیان و پیشنیان آنان (لن تغنى عنهم ... کدأب ال فرعون و الذین من قبلهم)
۲ - فرعونیان، نمونه بارز کافرانى که امکانات مادى و انسانیشان، آنها را از عذاب نرهانید و از خدا بى نیازشان نکرد. (انّ الذین کفروا ... کدأب ال فرعون)
۳ - فرعونیان و پیشینیانشان که تکذیب کننده آیات خدا بودند، آتشگیره هاى دوزخند. (اولئک هم وقود النار. کدأب ال فرعون و الذین من قبلهم کذبوا بایاتنا) «کدأب ال»، یا تشبیه کافران عصر بعثت است به فرعونیان و پیشینیانشان و یا نمونه و مثالى است براى کافرانى که خود را بى نیاز از خدا پنداشتند و آتشگیره دوزخ شدند.
۴ - فرعونیان و پیشینیانشان، تکذیب کنندگان آیات الهى (کدأب ال فرعون و الذین من قبلهم کذّبوا بایاتنا)
۵ - مجازات کافران و تکذیب کنندگان آیات الهى، از سنّتهاى خداوند است. (کدأب ال فرعون و الذین من قبلهم کذّبوا بایاتنا فاخذهم اللّه بذنوبهم) خداوند همه کافران را در همه عصرها، تهدید به عذاب کرده و از این، عمومیّت سنّت الهى در مورد کافران، استنباط مى شود.
۶ - تکذیب آیات الهى، گناه بزرگى است. (کذّبوا بایاتنا فاخذهم اللّه بذنوبهم و اللّه شدید العقاب) شدّت عقاب، بیانگر بزرگى گناه است.
۷ - گرفتارى به عذاب الهى، نتیجه گناهان (فاخذهم اللّه بذنوبهم) بنابراینکه «باء» در «بذنوبهم» سببیه باشد.
۸ - فرعونیان و پیشینیانشان که تکذیب کنندگان آیات الهى بودند، گرفتار عقوبت شدید خدا شدند. (کذّبوا بایاتنا فاخذهم اللّه بذنوبهم و اللّه شدید العقاب)
۹ - سرگذشت فرعونیان، عبرتى براى کافران در سراسر تاریخ (انّ الذین کفروا ... کدأب ال فرعون ... فاخذهم اللّه) ذکر فرعونیان به عنوان مثال مى رساند که آنان، عبرت آیندگانند.
۱۰ - سابقه تکذیب و مقابله با آیات الهى در سراسر تاریخ (کدأب ال فرعون و الذین من قبلهم کذّبوا بایاتنا)
۱۱ - گناهان، خود، مایه و وسیله عذاب و کافران است. (فاخذهم اللّه بذنوبهم) بنابراینکه «باء» در «بذنوبهم» براى استعانت باشد.
۱۲ - فرعونیان، جز تکذیب آیات الهى، مرتکب گناهان دیگرى نیز شدند.* (کذّبوا بایاتنا فاخذهم اللّه بذنوبهم) اینکه کلمه «ذنوب» را به صورت اسم ظاهر و با صیغه جمع آورده است، مى تواند اشاره به مطلب فوق باشد; در غیر این صورت مى فرمود: «فاخذهم اللّه به» و یا «فاخذهم اللّه بذنبهم».
۱۳ - حاکمیّت اراده الهى بر روند تاریخ (انّ الذین کفروا ... فاخذهم اللّه بذنوبهم) حاکمیّت خداوند از «فاخذهم اللّه»، و تاریخ از «ال فرعون و الذین من قبلهم» که سیر تاریخ را نشان مى دهد استفاده شده است.
۱۴ - تکرار و تشابه حوادث تاریخ (کدأب ال فرعون و الذین من قبلهم)
۱۵ - کیفر الهى، سخت و طاقت فرساست. (و الله شدید العقاب)
موضوعات مرتبط
- آل فرعون: ۲، ۳، ۴، ۸، ۱۲ دنیاپرستى آل فرعون ۱ ; فرجام آل فرعون ۹
- آیات خدا: تکذیب آیات خدا ۳، ۴، ۵، ۶، ۸، ۱۰، ۱۲
- انسان: نیازهاى معنوى انسان ۱، ۲
- اولاد: اتکاى به اولاد ۱
- تاریخ: عبرت از تاریخ ۹ ; حرکت تاریخ ۱۴ ; سنّتهاى حاکم بر تاریخ ۱۳ ; فلسفه تاریخ ۱۴ ; فواید تاریخ ۹
- جهنم: آتشگیره جهنم ۳
- خدا: اراده خدا ۱۳ ; حاکمیت خدا ۱۳ ; سنّتهاى خدا ۵، ۱۳ ; عذاب خدا ۲، ۷، ۸، ۱۵
- عذاب،: اهل عذاب، ۳، ۸، ۱۱ ; مراتب عذاب، ۱۵ ; موجبات عذاب، ۳، ۵، ۷، ۸، ۱۱
- کافران: دنیاپرستى کافران ۲ ; فرجام کافران ۹ ; کیفر کافران ۵
- گناه: آثار گناه ۱۱ ; کیفر گناه ۷، ۱۱ ; گناه کبیره ۶
- گناهکاران: ۱۲
- مال: اتکاى به مال ۱
- مکذّبان: کیفر مکذّبان ۵، ۸
منابع