الأنعام ١٣٨
ترجمه
الأنعام ١٣٧ | آیه ١٣٨ | الأنعام ١٣٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«حِجْرٌ»: ممنوع. قدغن. حرام. مصدری است به معنی اسم مفعول، یعنی محجور، مانند (ذِبْح) که به معنی مَذبوح است (نگا: صافّات / . مفرد و مثنّی و جمع و مذکّر و مؤنّث در آن یکسان است. «بِزَعْمِهِمْ»: به گمان ایشان. یعنی چنین میانگارند که خدا بدیشان اجازه داده است چنین کنند (نگا: اعراف / و یونس / ). «إفْتِرَآءً عَلَیْهِ»: مراد این است که این نوع تقسیمبندی بیاساس و ناروا است و دروغگفتن بر زبان خدا است. (إِفْتِرآءً) حال و به معنی (مُفْتِرینَ) و یا مفعولٌله است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۵۰ - ۱۳۶، سوره انعام
- بيان آيات شريفه ، كه متضمن احتجاج عليه مشركين در مورد قربانى كردن فرزندانشان در برابر بت ها، و بعض احكام در مورد خوردنى ها، مى باشد.
- مراد از نهى از اسراف در: (( و لا تسرفوا انه لا يحب المسرفين )) .
- خداوند متعال به مشيت تكوينى خود از هيچكس ايمان نخواسته است .
- رواياتى در مورد حق فقراء و مساكين در محصول زراعت .
- معناى : (( ثمانيه ازواج من الظاءن اثنين ... )) .
- در قيامت از جاهل سؤ ال مى شود: چرا علم نياموختى تا بدان عمل كنى ؟.
نکات آیه
۱- ممنوعیت خوردن برخى از چهارپایان و محصولات زراعى به اعتقاد واهى مشرکان عصر جاهلیت (و قالوا هذه أنعم و حرث حجر لایطعمها إلا من نشاء بزعمهم) «حجر» به معناى منع و ممنوعیت است و مراد از ممنوعیت «أنعام» و «حرث»، به قرینه «لایطعمها»، ممنوعیت خوردن از آنهاست.
۲- اعتقاد بى اساس مشرکان به ممنوعیت خوردن از چهارپایان و کشتى (محصول زراعى) که براى خدا و بتها قرار مى دادند. (و جعلو الله ... و قالوا هذه أنعم و حرث حجر لایطعمها إلا من نشاء بزعمهم) «هذه» اشاره به سهامى است که مشرکان براى خدا و بتها قرار مى دادند و در آیه ۱۳۶- بیان گردیده است.
۳- مشرکان عصر جاهلى خوردن از حیوان و یا کشت وقف شده براى خدا و شریکان موهوم او را براى هر کس که مى خواستند مجاز مى شمردند. (و قالوا هذه أنعم و حرث حجر لایطعمها إلا من نشاء)
۴- مشرکان عصر جاهلیت سوار شدن بر برخى از چهارپایان را حرام مى دانستند. (و أنعم حرمت ظهورها)
۵- تعمد مشرکان عصر جاهلى به نبردن نام خدا بر بعضى از چهارپایان به هنگام ذبح (و أنعم لایذکرون اسم الله علیها)
۶- مشرکان عصر جاهلى قوانین و سنتهاى ساختگى و پندارى خود را به خداوند نسبت مى دادند. (و قالوا هذه أنعم ... افتراء علیه)
۷- وعده الهى به کیفر مشرکان به سبب افتراهاى آنان به خدا (ممنوعیت خوردن برخى از چهارپایان و محصولات، سوار نشدن بر برخى از چهارپایان، نبردن نام خدا به هنگام ذبح) (سیجزیهم بما کانوا یفترون)
۸- افترا بر خداوند از گناهان بزرگ و موجب کیفر اوست. (سیجزیهم بما کانوا یفترون)
۹- جعل قانون و منتسب کردن آن به خداوند از گناهان بزرگ است. (و قالوا ... سیجزیهم بما کانوا یفترون)
موضوعات مرتبط
- افترا: کیفر افترا به خدا ۷، ۸; گناه افترا به خدا ۸، ۹
- بدعت: گناه بدعت ۹
- جاهلیت: افترا به خدا در جاهلیت ۶، ۷; رسوم جاهلیت ۱، ۴، ۵
- حیوانات: حرام در جاهلیت ۱، ۲، ۷; حیوانات موقوفه در جاهلیت ۳; ذبح حیوانات در جاهلیت ۵
- خدا: نام خدا ۵، ۷; وعید خدا ۷
- ذبح: ترک بسمله در ذبح ۵، ۷
- زراعت: موقوفه در جاهلیت ۳
- سوارکارى: حرام در جاهلیت ۴، ۷
- عقیده: باطل ۲
- غلات: حرام در جاهلیت ۱، ۲، ۷
- کیفر: موجبات کیفر ۸
- گناه: ان کبیره ۸، ۹
- محرمات: در جاهلیت ۱، ۲، ۳، ۴، ۷
- مشرکان: افتراهاى مشرکان ۷; بدعت گذارى مشرکان ۶; عقیده مشرکان ۲; کیفر مشرکان مفترى ۷; مشرکان دوران جاهلیت ۳، ۴، ۵; مشرکان و سهم المال بتها ۲، ۳; مشرکان و سهم المال خدا ۲، ۳
- وقف: در جاهلیت ۳