الإسراء ١٠
کپی متن آیه |
---|
وَ أَنَ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَاباً أَلِيماً |
ترجمه
الإسراء ٩ | آیه ١٠ | الإسراء ١١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَعْتَدْنَا»: آماده کردهایم. تهیّه دیدهایم. از ریشه (عتد) است (نگا: نساء / و ، یوسف / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۹ - ۲۲ سوره إسراء
- معنای هدایت قرآن بر دین «أقوَم»، و اين كه اسلام، دين «قيّم» است
- خداوند، براى مؤمنان نیکوکار، بر خود حق قرار داده است
- بيان عجول بودن انسان و نکته های آیه: «وَ يَدَعُ الإنسَانُ بِالشَّرِّ دُعَائَهُ بِالخَيرِ...»
- مراد از آيت بودن شب و روز
- وجود قدرت و آزادى، دليل و مجوز ارتكاب هر عملى نيست
- معناى این که فرمود: «ما طائر هر کسی را به گردنش آویخته ایم»؟
- مقصود از كتابى كه در قيامت، براى افراد انسان بيرون آورده مى شود
- هدايت هر كس، به سود خودش و ضلالتش، عليه خود اوست
- توضيح اين كه فرمود: «وَ مَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتّى نَبعَثَ رَسُولاً»
- وجوهی که مفسران در توجیه امر خدا در آیه: «أمَرنَا مُترَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا» گفته اند
- مراد از «خواستن عاجله»، در آيه: «مَن كَانَ يُرِيدُ العَاجِلَةَ عَجَّلنَا لَهُ فِيهَا...»
- اعمال آدمى، اسباب سعادت و یا شقاوت اخروى هستند
- بيان اين كه اهل دنيا و اهل آخرت، هر دو، از عطاى خداوند بهره می برند
- اشاره به تفاسير ديگرى كه براى اين آيه، بيان شده است
- توضيح اين كه: درجات اخروى، بزرگتر از درجات دنيوى است
- بحث روايتى: (رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته)
- گفتارى در چند فصل پيرامون قضاء
- فصل ۱ - در معنا و حدود آن
- فصل ۲ - نظرى فلسفى در معناى «قضاء»
- فصل ۳ - روايات هم اين نظريه را تأييد مى كنند
- بحث فلسفى: (فيض خداوند، مطلق و نامحدود است)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ أَنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَلِيماً «10»
و آنان كه به آخرت ايمان نمىآورند، برايشان عذابى دردناك، آماده كردهايم.
نکته ها
جملهى «يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ» را دو گونه مىتوان معنا كرد:
الف: قرآن به پايدارترين شيوه هدايت مىكند.
ب: قرآن استوارترين ملّتها و امّتها را هدايت مىكند.
پیام ها
1- خرافات و اوهام در منطق استوار قرآن راه ندارد. «يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ»
2- قرآن تنها كتابى است كه قوانين ابدى و ثابت دارد. «يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ»
3- دريافت اجر به ايمان و عمل نياز دارد، «الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ» ولى براى دوزخى شدن، كفر به تنهايى كافى است. الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ ... لَهُمْ عَذاباً
4- عذاب الهى از هم اكنون آماده است. «أَعْتَدْنا»
5- بيم واميد در كنار هم بايد باشد. أَجْراً كَبِيراً ... عَذاباً أَلِيماً
تفسير نور(10جلدى)، ج5، ص: 26
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ أَنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَلِيماً «10»
وَ أَنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ: و بدرستى كه آنانكه ايمان نياوردند به نشأه آخرت و بعث و حساب و جزا. أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَلِيماً: آماده كرديم براى ايشان به سبب كفر و عناد و انكارشان عذابى دردناك كه جهنم باشد.
آيه شريفه در مقام بشارت ديگر است نسبت به مؤمنين به عذاب و عقاب دشمنان ايشان.
نكته: تسميه ثواب به اجر، به سبب استحقاق است در مقابل عمل، مانند أجرتى كه واجب است در مقابل عملى كه نفع آن عايد مستأجر شود، و لكن ذات احديت به فضل و كرم، بر خود واجب فرموده، و نفع تماما راجع به بنده باشد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَ يُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً كَبِيراً «9» وَ أَنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَلِيماً «10» وَ يَدْعُ الْإِنْسانُ بِالشَّرِّ دُعاءَهُ بِالْخَيْرِ وَ كانَ الْإِنْسانُ عَجُولاً «11» وَ جَعَلْنَا اللَّيْلَ وَ النَّهارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنا آيَةَ اللَّيْلِ وَ جَعَلْنا آيَةَ النَّهارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ وَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَ الْحِسابَ وَ كُلَّ شَيْءٍ فَصَّلْناهُ تَفْصِيلاً «12»
ترجمه
- همانا اين قرآن هدايت ميكند بآنچه راست و درستتر است و بشارت ميدهد اهل ايمان را كه بجا مىآورند كارهاى شايسته را بآنكه از براى ايشان است مزدى بزرگ
و بآنكه كسانيكه ايمان نمىآورند بروز جزاء مهيا كرديم براى آنها عذابى دردناك
و درخواست ميكند آدمى شرّ را مانند درخواست نمودنش خير را و بوده است آدمى شتاب كننده
و قرار داديم شب و روز را دو نشانه قدرت پس محو نموديم نشانه شب را و گردانديم نشانه روز را نور دهنده تا بجوئيد روزى را از پروردگارتان و تا بدانيد شماره سالها و حساب مدّتها را و هر چيزى را تفصيل داديمش تفصيل دادنى.
تفسير
- قرآن هدايت ميكند مردم را بطريقه حقّه اثنى عشريّه و دين قويم اسلام كه راستتر و درستترين مذاهب و اديان است و بشارت ميدهد اهل ايمان را كه اعمالشان شايسته و بر طبق دستور پيغمبر و امام است بآنكه براى ايشان است در آخرت ثوابى كه برتر است از دنيا و ما فيها و نيز بشارت ميدهد ايشانرا بآنكه براى كسانيكه ايمان نميآورند بروز جزا خداوند مهيّا فرموده است در آنروز عذاب اليم را تا موجب خوشنودى ايشان شود از آنكه دشمنانشان معذّب خواهند بود و بسا باشد كه آدمى در حال سختى و غضب از خداوند چيزى طلب ميكند كه براى او شرّ و ضرر است مانند آنكه از خداوند طلب ميكند چيزيرا
جلد 3 صفحه 346
كه براى او خير و نفع است پس بايد شخص متوجّه بحال و نفع و ضرر خود باشد و از خدا بخواهد چيزيرا كه خير و نجات او در آنست نه چيزيرا كه شرّ و هلاك او در آنست و منشأ اين امر عجله است كه از صفات ذميمه آدمى است و بايد بكمك عقل و فكر در عواقب و خيمه آن مرتفع شود عيّاشى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه چون خداوند آدم را خلق فرمود و دميد در او از روح خود از جا جستن كرد كه برخيزد پيش از آنكه خلقتش تمام شود پس افتاد و باين سبب خدا فرموده و كان الانسان عجولا و از ابن عباس نقل شده كه اين وقتى بود كه روح بنافش رسيده بود و خداوند شب و روز را دو نشانه و علامت بر قدرت و وحدانيّت خود قرار داد چون هر دو متغيّرند دائما بكمى و زيادى و تغيّر نشانه حدوث و حدوث دلالت بر وجود محدث قديم دارد پس محو و ناپديد فرمود آيت شب را بنور روز بطوريكه تصوّر ميشود شب وجود ندارد با آنكه موجود و مخلوق است ولو بتبع روز و قرار داد آيت روز را پديدار و پديدار كننده هر پديدارى تا به بينند مردم در آن نعم الهى را و كسب نمايند روزى حلال را كه از فضل خداوند براى ايشان مقدّر شده است و تا بدانند عدد سالها و ماهها و حساب عمرها و مدت دينها و ساير امور مربوطه بانقضاء ايّام و ليالى را و هر چه محتاج باشند بآن در اصلاح معاش و معادشان خداوند در قرآن براى ايشان بيان مفصّل كافى فرموده و بعضى آيت ليل و نهار را بآفتاب و ماه تفسير نمودهاند و بنابراين اضافه مفيد اختصاص است نه بيان و مراد از محو كمى نور ماه است براى امتياز شب از روز و از اخبار شواهدى بر اين معنى نقل شده و آنكه اثر محو خطوط سياهى و تيرگى است كه در آن مشهود است و در چند روايت الّتى هى اقوم بولايت و امام عليه السّلام تفسير شده و از امام سجاد عليه السّلام نقل شده كه امام بايد معصوم باشد و آن شناخته نميشود مگر بآنكه منصوص باشد و او است معتصم بحبل اللّه كه قرآن است و آن هدايت ميكند امام را چنانچه خداوند فرموده إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ و بنابراين هادى قرآن و مهدى امام و مهدىّ اليه حقّ و حقيقت است كه همه با يكديگر در عالم انوار اتّحاد دارند و اللّه اعلم.
جلد 3 صفحه 347
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ أَنَّ الَّذِينَ لا يُؤمِنُونَ بِالآخِرَةِ أَعتَدنا لَهُم عَذاباً أَلِيماً «10»
و محققا كساني که ايمان بروز جزا ندارند براي آنها مهيا كردهايم عذاب دردناكي وَ أَنَّ الَّذِينَ عطف بالذين آيه قبل است و اينکه يكي از شواهد معناي دوم است زيرا اينکه جمله بشارت نيست بلكه انذار است لا يُؤمِنُونَ بِالآخِرَةِ عدم ايمان بآخرت مستلزم تكذيب جميع انبياء است زيرا تمام انبياء خبر دادهاند و انكار جميع اديان است زيرا هر متدين بديني اعم از حق و باطل معتقد بآخرت هست بلكه مخالف عقل سليم است و ما در مجلد سيم كلم الطيب در باب اثبات معاد ادله عقليه آن را بيان كردهايم أَعتَدنا لَهُم اينکه جمله رد كسانيست که ميگويند بهشت و جهنم بعد از اينکه خلق ميشود خداوند بفعل ماضي خبر ميدهد که ما مهيا كردهايم عذابا اليما جميع عذابهاي جهنم مولم است در درجه اعلا
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 10)- «و (به) آنها که ایمان به آخرت و دادگاه بزرگش ندارند (و طبعا عمل صالحی نیز انجام نمیدهند نیز بشارت میدهد که) عذاب دردناکی برای آنها آماده کردهایم» (وَ أَنَّ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَلِیماً).
تعبیر به «بشارت» در مورد مؤمنان دلیلش روشن است، ولی در مورد افراد بیایمان و طغیانگر در حقیقت یک نوع استهزاء است.
نکات آیه
۱- کفر به آخرت، مایه ابتلا به عذاب دردناک الهى است. (و أن الذین لایؤمنون بالأخرة أعتدنا لهم عذابًا ألیمًا)
۲- ایمان به آخرت، داراى اهمیتى ویژه در مجموعه مسائل اعتقادى است. (و أن الذین لایؤمنون بالأخرة) خداوند، بهره مندى مؤمنان از پاداش بزرگ را منوط به عمل صالح دانسته، ولى در مورد علت عذاب کافران، تنها انکار معاد را مطرح ساخته است. این نکته حکایت از آن دارد که ایمان به قیامت در میان مجموعه مسائل دینى، از اهمیت ویژه اى برخوردار است.
۳- انکار آخرت، منشأ ترک بسیارى از نیکوکاریها و ارزشهاى عملى است. (و یبشّر المؤمنین الذین یعملون الصلحت ... و أن الذین لایؤمنون بالأخرة) خداوند در مقابل مؤمنان نیک کردار، تنها به منکران قیامت پرداخته است و این مى رساند که میان انکار قیامت و ایمان و عمل صالح، تنافى کلى وجود دارد.
۴- تهدید کافران به عذاب دوزخ، بشارتى به مؤمنان است. (و یبشّر المؤمنین ... و أن الذین لایؤمنون بالأخرة أعتدنا لهم عذابًا ألیمًا) جمله «و أن الذین لایؤمنون بالأخرة» عطف بر جمله «أن لهم أجراً کبیراً» است; یعنى، خدا دو بشارت به مؤمنان مى دهد: ۱- اجر بزرگ براى آنان، ۲- آماده کردن عذاب براى کافران.
۵- بشارت و انذار، دو عنصر اصلى در هدایت قرآن است. (إن هذا القرءان یهدى ... و یبشّر ... أن الذین لایؤمنون بالأخرة أعتدنا لهم عذابًا ألیمًا) نکته فوق از بشارت دادن خداوند به مؤمنان و از انذار کافران در کنار هم استفاده شده است.
۶- عذاب از هم اکنون براى منکران آخرت آماده است. (أعتدنا لهم عذابًا ألیمًا) «أعتدنا» (با صیغه ماضى) اشاره به آماده بودن فعلى عذاب دارد.
موضوعات مرتبط
- آخرت: آثار تکذیب آخرت ۱، ۳; فعلیت عذاب مکذبان آخرت ۶
- احسان: موانع احسان ۳
- ارزشها: موانع ارزشها ۳
- انذار: آثار انذار ۵; انذار از جهنّم ۴
- ایمان: اهمیت ایمان به آخرت ۲
- بشارت: نقش بشارت ۵
- خدا: عذابهاى خدا ۱
- دین: اصول دین ۲
- عذاب: عذاب دردناک ۱; مراتب عذاب ۱; موجبات عذاب ۱
- قرآن: هدایتگرى قرآن ۵
- کافران: انذار کافران ۴
- مؤمنان: بشارت به مؤمنان ۴
- هدایت: روش هدایت ۵
منابع