سبإ ٤٠
کپی متن آیه |
---|
وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً ثُمَ يَقُولُ لِلْمَلاَئِکَةِ أَ هٰؤُلاَءِ إِيَّاکُمْ کَانُوا يَعْبُدُونَ |
ترجمه
سبإ ٣٩ | آیه ٤٠ | سبإ ٤١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إِیَّاکُمْ کَانُوا یَعْبُدُونَ»: مراد این است که ای فرشتگان شما به این جماعت گفتهاید که آنان شما را پرستش کنند؟ این سؤال برای تنبیه و شرمندگی هر چه بیشتر کافران و مشرکان است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۳۱ - ۵۴ سوره سباء
- بیزاری پیروان کافر، از پیشوایان گمراه خود، در قیامت و پاسخ آنان
- قيامت، روز كشف اسرار و ظهور ملكات رذيله و عادات بد نفسانى
- پاسخ به ثروتمندان مرفّه که گفتند: «ما در آخرت، عذاب نمى شويم»
- سؤال خداوند از ملائكه و بيزارى جستن ملائكه از عبادت مشركان
- مقصود از اين كه مشركان به «جنّ» ايمان داشته، آن ها را عبادت مى كردند
- پافشارى مشركان در پيروى هواى نفس و مقاومت بی دليل در برابر موعظه پيامبر «ص»
- ايمان دير هنگام مشرکان، در ساعت مرگ، سودی به حالشان ندارد
- بحث روايتى
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً ثُمَّ يَقُولُ لِلْمَلائِكَةِ أَ هؤُلاءِ إِيَّاكُمْ كانُوا يَعْبُدُونَ «40»
و (به ياد آور) روزى كه خداوند همه را محشور مىكند، سپس به فرشتگان مىگويد: آيا اينها شما را مىپرستيدند؟
پیام ها
1- روز قيامت، عابدها و معبودهاى خيالى يكجا حاضر مىشوند. «يَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً»
2- در دورهاى از تاريخ، فرشتگان مورد پرستش بودند و چه بسا برخى بتها تمثال فرشتگان بودند. لِلْمَلائِكَةِ ... إِيَّاكُمْ ... يَعْبُدُونَ
3- خداوند در قيامت علاوه بر توبيخ مشركان، از معبودها مىپرسد: آيا شما مردم را به شرك فرا خوانديد؟ تا ثابت شود خود معبودها نيز اين كار را محكوم مىكنند. «يَقُولُ لِلْمَلائِكَةِ أَ هؤُلاءِ إِيَّاكُمْ كانُوا يَعْبُدُونَ» چنانكه به عيسى عليه السلام مىفرمايد: «أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَ أُمِّي إِلهَيْنِ» «1» آيا تو به مردم گفتى كه من و مادرم را به عنوان خدا بگيريد؟
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً ثُمَّ يَقُولُ لِلْمَلائِكَةِ أَ هؤُلاءِ إِيَّاكُمْ كانُوا يَعْبُدُونَ (40)
وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً: و ياد كن اى شنونده روزى را كه حشر فرمائيم و زنده نمائيم كفار را در حالتى كه به هيئت اجتماعيه باشند، يعنى همه را در محشر جمع نمائيم. ثُمَّ يَقُولُ لِلْمَلائِكَةِ: پس گوئيم مر ملائكه را. به قرائت حفص هر دو فعل را به «يا» خوانده، يعنى حق تعالى همه را حشر، پس فرمايد ملائكه را: أَ هؤُلاءِ إِيَّاكُمْ: آيا اين گروه شما را، كانُوا يَعْبُدُونَ: بودند كه مىپرستيدند؟ اين سؤال جهت سرزنش مشركان و مزيت ملائكه است از ايشان،
«1» وسائل الشيعة، ج اسلاميه، ج 15، كتاب النكاح، ابواب النفقات، ص 256، ح 9 و نيز در بحار الانوار، ج 96 كتاب الصدقة، ص 120 حديث 21 بنقل از خصال 2: 161. (در ترجمه حديث، مؤلّف محترم صيغه امر را به صورت فعل مضارع بيان نموده است، بدين ترتيب: انفاق كن و ترسى از فقر نداشته باش و ...)
«2» مضمون روايت در تفسير نور الثقلين ج 4 ص 340 و بحار الانوار ج 96 ص 120 روايت 22 و ص 146 بنقل از مكارم الاخلاق.
«3» كتاب الخصال، چ حيدرى، ج 1، باب الواحد، ص 8، روايت 27.
جلد 10 - صفحه 543
و تخصيص ملائكه به سؤال با آنكه غير ملائكه را هم عبادت نموده از اصنام، به جهت آنست كه ملائكه اشرف شركاء آنها و صالح براى خطابند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ (36) وَ ما أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ عِنْدَنا زُلْفى إِلاَّ مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَأُولئِكَ لَهُمْ جَزاءُ الضِّعْفِ بِما عَمِلُوا وَ هُمْ فِي الْغُرُفاتِ آمِنُونَ (37) وَ الَّذِينَ يَسْعَوْنَ فِي آياتِنا مُعاجِزِينَ أُولئِكَ فِي الْعَذابِ مُحْضَرُونَ (38) قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ يَقْدِرُ لَهُ وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ (39) وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً ثُمَّ يَقُولُ لِلْمَلائِكَةِ أَ هؤُلاءِ إِيَّاكُمْ كانُوا يَعْبُدُونَ (40)
قالُوا سُبْحانَكَ أَنْتَ وَلِيُّنا مِنْ دُونِهِمْ بَلْ كانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَكْثَرُهُمْ بِهِمْ مُؤْمِنُونَ (41) فَالْيَوْمَ لا يَمْلِكُ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ نَفْعاً وَ لا ضَرًّا وَ نَقُولُ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذابَ النَّارِ الَّتِي كُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ (42)
ترجمه
بگو همانا پروردگار من گشاده ميگرداند روزى را براى هر كه ميخواهد و تنگ ميگرداند ولى بيشتر مردمان نميدانند
و نيست مالهاى شما و نه فرزندانتان چيزى كه نزديك گرداند شما را نزد ما نزديك شدنى مگر آنكس كه
جلد 4 صفحه 366
گرويد و كردكار شايستهئى پس آنگروه مر آنها را است پاداش دو چندان براى آنچه كردند و ايشان در منازل فوقانى ايمنانند
و آنها كه كوشش ميكنند در آيات ما كه عاجزكنندگان ما باشند آنها در عذاب حاضر كرده شدگانند
بگو همانا پروردگار من گشاده ميگرداند روزى را براى آنكه ميخواهد از بندگانش و تنگ ميگرداند براى او و آنچه انفاق كرديد از چيزى پس او عوض ميدهد آنرا و او است بهترين روزىدهندگان
و روز كه برمىانگيزاند آنها را همگى پس ميگويد بملائكه آيا اينها شما را بودند كه ميپرستيدند
گويند منزّهى تو تو صاحب اختيار مائى غير از آنها بلكه بودند كه ميپرستيدند جنّ را بيشترشان بآنها گروندگانند
پس امروز مالك نميباشد بعضى از شما براى بعضى سودى را و نه زيانى و مىگوئيم بآنها كه ستم كردند بچشيد عذاب آتشى كه آنرا دروغ ميپنداشتيد.
تفسير
خداوند سبحان در جواب ثروتمندان كه بمال و اولاد خود افتخار مينمودند و آنرا علامت عزّت و قرب و منزلت نزد خدا و ايمنى از عذاب او ميپنداشتند كه سابقا ذكر شد ميفرمايد بگو اى پيغمبر چنين نيست كه شما تصوّر نموديد خداوند بر حسب مصالح و حكمى روزى هر كس را بخواهد توسعه ميدهد و تضييق مينمايد ولى بيشتر مردم چون حكمت آنرا نميدانند و نميدانند كه اين از روى حكمت و مصلحت است تصوّر ميكنند براى محبّت است كه ما بآنها داريم با آنكه اموال و اولاد شما بهيچ وجه موجب تقرّب شما نزد ما نيست مگر كسيكه صرف نمايد آنمال و اولاد را در راه رضاى خدا و افعال پسنديده مانند اعانت فقرا و ترويج دين حقّ و تعليم احكام بآنها كه چنين مال و اولادى موجب قرب بحقّ خواهد بود و خداوند تعالى دو برابر ساير مردم بچنين اشخاصى عوض خواهد داد چون با اينكه ثروتمند بودهاند و آن موجب غفلت از ياد خدا است بفكر تحصيل رضاى خدا افتادهاند چنانچه قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه شخصى در خدمت آنحضرت در باره ثروتمندان سخنان ناروا گفت فرمود ساكت شو مرد ثروتمند اگر واصل برحمت خدا باشد و نيكى كننده ببرادران خود خداوند دو برابر باو اجر ميدهد چنانچه در اين آيه فرموده است و قريب به اين معنى در علل هم نقل شده است ولى بعضى از
جلد 4 صفحه 367
مفسّرين استثناء را منقطع گرفتهاند و گفتهاند مراد آنستكه مال و اولاد مقرّب نيست ايمان و عمل صالح مقرّب است و جزاء ضعف را فرمودهاند همان است كه خداوند وعده داده كه هر حسنهئى را ده برابر يا زيادتر پاداش دهد چون ضعف اسم جنس است و بر قليل و كثير اطلاق ميشود ولى انصاف آنستكه اعمال عبادى اين قبيل اشخاص قيمتش بيشتر است و چون ظاهر استثناء اتّصال است و مستثناى منقطع خلاف ظاهر و در روايت تصريح بدو برابر شده معناى اوّل متعيّن است و در هر حال ايشان در عمارات فوقانى و قصور عاليه بهشتى با كمال امنيّت خاطر از بلا و محنت و زوال نعمت گذران خواهند نمود و غرفه كه مفرد غرفات است بجاى آن نيز قرائت شده است و آنكسانيكه سعى و كوشش ميكنند در ابطال و تكذيب آيات الهى براى آنكه انبياء عليهم السلام را خسته و عاجز نمايند از ترويج دين حق خداوند آنها را در عذاب جهنم حاضر و مخلّد خواهد فرمود بگو اى پيغمبر چنانچه خداوند بر حسب حكمت و مصلحت بعضى را غنى و بعضى را فقير ميفرمايد كه ذكر شد بعضى از اشخاص را هم گاهى غنى ميكند گاهى فقير بتوسعه رزق و تضييق آن و مربوط بمحبّت و عداوت با او نيست بلكه براى حكم و مصالح ديگرى است از قبيل امتحان و تكميل استحقاق عقاب يا درجات ثواب پس شما اهل ايمان بايد قدر نعمت خدا را بدانيد و تا دستتان ميرسد از فقراء و ضعفاء دستگيرى كنيد و مال خودتان را در راه خير صرف نمائيد كه هر قدر بدهيد خداوند چندين برابر در دنيا و آخرت بشما عوض ميدهد و جانشين اموال صرف شده مينمايد و او بهترين روزىدهندگان است چون آنها واسطه در روزى دادنند و خداوند اصيل است و آنها بأغراض شخصى روزى ميدهند و خداوند بدون غرض و عوض و آنها گاهى بيجا ميدهند و خداوند هميشه بجا عطا ميفرمايد قمى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه خداوند متعال نازل فرمايد در هر شب جمعه امر خود را بآسمان دنيا در اوّل شب و در ساير شبها در يك قسمت از سه قسمت اخير شب و مقدّم بر آن ملكى است كه ندا ميكند آيا توبه كنندهئى هست كه توبه او پذيرفته شود آيا طلب آمرزش كنندهئى هست كه آمرزيده شود آيا سؤال كنندهئى هست كه عطا كرده شود خدايا بهر انفاق كننده عوض عطا كن
جلد 4 صفحه 368
و بهر امساك كننده تلف روا دار تا طلوع فجر و چون فجر طالع شود امر پروردگار بعرش برميگردد و ارزاق را قسمت مينمايد ميان مردم و اين معناى قول خداوند است و ما انفقتم من شىء فهو يخلفه و اخبار در فضيلت انفاق در راه خير و عوض دادن خدا بمنفق در دنيا و آخرت بأضعاف آن بقدرى است كه نميشود احصاء نمود و چون بعضى از مشركين قائل بشركت ملائكه و شفاعت آنها از خودشان شده بودند و در بين آنها مالدار و فقير موجود بود و در آيات سابقه اقوال و عقايدشان گوشزد شده بود خداوند ميفرمايد اى پيغمبر متذكّر كن آنها را از روز كه جمع ميكند خدا رؤساء و زير دستان آنانرا تمامى پس ميگويد بملائكه براى اخذ اقرار از آنها بر خلاف يكدسته از اهل شرك كه آيا اين جماعت شما را در دنيا عبادت ميكردند و اين بفرمان شما بوده آنها جواب گويند پروردگارا تو منزّهى از شريك و تو صاحب اختيار و دوست مائى ما با اينها دوستى نداشته و نداريم و بهيچ وجه راضى بعمل آنها نبوديم چه رسد بآنكه فرمان بچنين امر قبيحى بآنها دهيم اينها اطاعت و بندگى شياطين را مينمودند آنها دستور اين عمل را باينها داده بودند و بيشتر اينها معتقد بودند كه دستورات آنها بر نفع خودشان است و گرويده بودند بآنها و تسويلاتشان و خدا بملائكه ميفرمايد امروز روزى است كه نه شما ميتوانيد بآنها نفعى برسانيد و شفاعتى از آنها كنيد و نه آنها ميتوانند بشما ضررى برسانند و شما را معذّب نمايند چون جز خدا متصرّفى در اين روز نيست و بمشركين ستمكار بر خويش و خلق ميفرمايد بچشيد عذاب آتشى را كه تكذيب مينموديد آنرا.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ يَومَ يَحشُرُهُم جَمِيعاً ثُمَّ يَقُولُ لِلمَلائِكَةِ أَ هؤُلاءِ إِيّاكُم كانُوا يَعبُدُونَ (40)
و روزي که محشور ميكند آنها را بالتمام جميعا پس ميگويد براي ملائكه آيا اينکه مشركين شما را بودند عبادت ميكردند.
جلد 14 - صفحه 573
بسياري از مشركين عبده ملائكه بودند حتي بتهايي که داشتند به عنوان اينکه که صور ملائكه هستند ميپرستيدند حتي نصاري که قائل به سه خدا بودند: اب و إبن و روح القدس که جبرئيل باشد او را هم ميپرستيدند و خداوند روز قيامت که تمام جن و انس و ملك را جمع ميفرمايد براي تقرير ملائكه که اعتراف كنند که ما از اينها بيزاريم و مقام ربوبيت نداشتيم و ما به آنها، نگفتهايم که ما را عبادت كنيد و اطاعت ما را بكنيد ميفرمايد به ملائكه:
وَ يَومَ يَحشُرُهُم جَمِيعاً تمام ملائكه و جن و انس را ثُمَّ يَقُولُ لِلمَلائِكَةِ أَ هؤُلاءِ مشركين.
إِيّاكُم شما ملائكه را كانُوا يَعبُدُونَ عبادت ميكردند.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 40)- و از آنجا که این گروه از ثروتمندان ظالم و طاغی در زمره مشرکان بودند و ادعا میکردند که ما فرشتگان را میپرستیم و آنها شفیعان ما در قیامت هستند، قرآن به پاسخ این ادعای بیاساس نیز پرداخته چنین میگوید: «و به خاطر بیاور روزی را که خداوند همه آنها (چه عبادت کنندگان و چه عبادت شوندگان) را محشور میکند، سپس فرشتگان را مخاطب ساخته میگوید: آیا اینها شما را عبادت میکردند»؟! (وَ یَوْمَ یَحْشُرُهُمْ جَمِیعاً ثُمَّ یَقُولُ لِلْمَلائِکَةِ أَ هؤُلاءِ إِیَّاکُمْ کانُوا یَعْبُدُونَ).
هدف از سؤال فوق این است که از بیان فرشتگان حقایق گفته شود، تا این گروه عبادت کننده سر افکنده و شرمنده شوند، و بدانند آنها از عمل اینها کاملا بیزارند.
نکات آیه
۱ - در روز قیامت، همه مشرکان به منظور مؤاخذه و روشن شدن حقایق گردآورى خواهند شد. (و یوم یحشرهم جمیعًا ثمّ یقول للملئکة أهؤلاء إیّاکم کانوا یعبدون)
۲ - خداوند، همه مشرکان را در روز قیامت گرد هم خواهد آورد. (و یوم یحشرهم جمیعًا)
۳ - خداوند در روز قیامت، از ملائکه خواهد پرسید که آیا از عبادت مشرکان براى آنان، رضایت داشته اند؟ (و یوم یحشرهم جمیعًا ثمّ یقول للملئکة أهؤلاء إیّاکم کانوا یعبدون) جوابى که در آیه بعد از قول ملائکه نقل شده، حکایت از این دارد که سؤال از اصل عبادت نبوده است; زیرا عبادت مشرکان در اختیار ملائکه نبوده تا آنان دستور به انجام آن داده باشند; بلکه سؤال از رضایت ملائکه از این کار است.
۴ - پرستیده شدن ملائکه از سوى مشرکان در دنیا (و نجعل له أندادًا ... و یوم یحشرهم جمیعًا ثمّ یقول للملئکة أهؤلاء إیّاکم کانوا یعبدون)
۵ - پرسش خداوند از ملائکه درباره پرستیده شدنشان از سوى مشرکان، با فاصله اى از بازآفرینى و گردآورى خواهد بود. (و یوم یحشرهم ... ثمّ یقول للملئکة) «ثم» براى تراخى است و کاربرد آن در آیه، مفید نکته یاد شده است.
۶ - اعتقاد مشرکان به موجوداتى به نام ملائکه در عالم (و یوم یحشرهم ... ثمّ یقول للملئکة أهؤلاء إیّاکم کانوا یعبدون)
۷ - مؤاخذه در روز قیامت، صرفاً بر اساس آگاهى هاى پیشین خداوند نخواهد بود; بلکه ممکن است با حضور طرف هاى ماجرا باشد. (و یوم یحشرهم ... ثمّ یقول للملئکة أهؤلاء إیّاکم کانوا یعبدون)
موضوعات مرتبط
- انسان: حشر اخروى انسان ها ۵
- خدا: آثار علم خدا ۷; افعال خدا ۲; پرسشهاى خدا ۵
- عقیده: عقیده به ملائکه ۶
- قیامت: پرسش در قیامت ۳; ظهور حقایق در قیامت ۱; مؤاخذه در قیامت ۷
- مشرکان: تجمع اخروى مشرکان ۱، ۲; حشر اخروى مشرکان ۲; عقیده مشرکان ۶; مؤاخذه اخروى مشرکان ۱; ملائکه پرستى مشرکان ۳، ۴، ۵
- ملائکه: پرسش از ملائکه ۳، ۵
منابع