الحديد ٢٨
کپی متن آیه |
---|
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِکُمْ کِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ يَجْعَلْ لَکُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ وَ يَغْفِرْ لَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ |
ترجمه
الحديد ٢٧ | آیه ٢٨ | الحديد ٢٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَآ أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ...»: مخاطب مسیحیانی هستند که به عیسی و همه انبیاء -صلواتالله علیهم - ایمان آورده و به خاتمالانبیاء نیز ایمان میآورند (نگا: المراغی). «کِفْلَیْنِ»: مثنی کِفْل است، به معنی نصیب و بهره و سهم (نگا: نساء / )، برخی آن را به مثنی محدود نکرده و بلکه برای کثرت میدانند (نگا: معجمالفاظ القرآن الکریم). در این صورت معنی: (یُؤْتِکُمْ کِفْلَیْنِ) چنین میشود: پاداش زیادی به شما میدهد. «نُوراً»: مراد نور قرآن در دنیا (نگا: مائده / ) و یا نور ایمان در قیامت است (نگا: حدید / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
ابن عباس و سعید بن جبیر گویند: پیامبر جعفر را با هفتاد نفر به حبشه فرستاده بود تا نجاشى و قوم او را به اسلام دعوت نمایند. نجاشى از اثر این دعوت خود را با چهل نفر از کسان او اسلام آوردند وقتى که جعفر خواست به مکه برگردد. چهل نفر از تازه مسلمانان مزبور گفتند: چون جعفر با یاران خود راه دریا در پیش دارند ما آنان را راهنمائى مى کنیم و در ضمن به دیدار رسول خدا صلی الله علیه و آله هم نائل خواهیم گشت.
اینان وقتى به مکه آمدند، اصحاب پیامبر را در عسرت و سختى دیدند. از پیامبر اجازه خواستند تا از اموال خویش به اصحاب فقیر کمک نمایند. پیامبر اجازه داد و آیه ۵۲ سوره قصص «الَّذِینَ آتَیناهُمُ الْکتابَ مِنْ قَبْلِهِ هُمْ بِهِ یؤْمِنُونَ» درباره آنان نازل گردید (چنان که در جاى خود مذکور شده است).
بعد از نزول این آیه آنان به مسلمین گفتند: اى معشر مسلمانان کسانى که از ما به کتاب شما قرآن ایمان آورده باشند از براى آنها دو اجر خواهد بود و کسانى که ایمان به قرآن نیاورده باشند داراى یک اجر مانند شما خواهند بود سپس این آیه نازل گردید و فهمانید که دو اجر و بهره نصیب کسانى خواهد بود که ایمان به محمد آورده باشند و دو اجر مزبور عبارت از بخشایش نور و مغفرت الهى است ولى کسى که ایمان به محمد نیاورده باشد. او را هیچ اجر و مزدى نخواهد بود.[۱]
مقاتل گوید: وقتى که این آیه نازل گردید. اهل کتابى که به رسول خدا صلی الله علیه و آله ایمان آورده بودند و بر مسلمین فخر مى فروختند و مى گفتند: ما داراى دو اجر و پاداش هستیم و شما داراى یک اجر و پاداش، این موضوع بر اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله گران آمد سپس به خاطر آنان این آیه نازل شد و به آنها فهمانید که آنها نیز داراى دو اجر و پاداش خواهند بود.[۲]
تفسیر
- آيات ۲۵ - ۲۹ حديد
- مقصود از ((كتاب )) و ((ميزان )) در آيه : ((لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنامعهم الكتاب و الميزان ...))
- وجه تعبير به انزال حديد در: ((و انزلنا الحديد))
- منظور از اقرار دادن راءفت و رحمت در دل هاى پيروان عيسى (ع )
- معناى امر به ايمان به رسول (ص ) در آيه : ((يا ايها الذين آمنو اتقوا الله و آمنوابرسوله ...))
- مراد از نورى كه خدا براى مؤ منين قرار مى دهد كه بدان راه روند و معناى آيه : ((لئلايعلم اهل الكتاب ...))
- معناى آيه ..
- (رواياتى درباره ميزان ، انزال حديد، بدعت ، رهبانيت در نصرانيت ، انفاق و...
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ «28»
جلد 9 - صفحه 493
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از خداوند پروا كنيد و به پيامبرش ايمان آوريد تا از رحمت خود، دو بهره به شما عطا كند و براى شما نورى قرار دهد كه به وسيله آن (در دنيا و آخرت) راه را طى كنيد، و گناهان شما را ببخشد و خداوند بسيار آمرزنده و مهربان است.
نکته ها
مخاطب اين آيه مىتواند مسيحيان آيه قبل باشد تا حق ترك دنيا و رهبانيّت را ادا كنند و بعد از حضرت عيسى عليه السلام به پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله ايمان آورند تا هم اجر ايمان به مسيح عليه السلام را داشته باشند و هم پاداش ايمان به محمّد صلى الله عليه و آله را. در حديثى از پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله مىخوانيم:
آن مسيحيانى كه به من ايمان آوردند، حق رهبانيّت را ادا كردند. «1»
البتّه مىتوان آيه را مستقل از آيه قبل معنا كرد كه مقصود آن باشد كه مسلمانان، ايمان خود به خدا و رسول را تعميق بخشند.
ممكن است مقصود از «كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ»، يكى نور باطنى و يكى ديگر مغفرت الهى باشد كه در ادامه آيه آمده است.
پیام ها
1- لازمه ايمان به خدا، تقوا و پرهيزكارى است. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ»
2- همواره بايد ايمان خود را عميقتر كنيم. آمَنُوا ... آمَنُوا
3- هر يك از ايمان وتقوا سهمى از رحمت است. آمَنُوا اتَّقُوا ... كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ
4- مؤمن متّقى، هرگز در بنبست قرار نمىگيرد. آمَنُوا اتَّقُوا ... يَجْعَلْ لَكُمْ نُوراً ...
5- مؤمن، معصوم از گناه نيست، ولى متّقى است و با سپر تقوا به ميدان مىآيد.
لذا خداوند خطاهاى او را مىبخشد. اتَّقُوا اللَّهَ ... يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ
6- در دريافت الطاف الهى، سنّ و نژاد و قبيله و ادعا ملاك نيست، ايمان و تقوا ملاك است. اتَّقُوا اللَّهَ وَ آمِنُوا ... يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ
«1». تفسير مجمع البيان.
تفسير نور(10جلدى)، ج9، ص: 494
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ «28»
«1» صفحه 196، از مدرك ياد شده.
جلد 13 - صفحه 51
بعد از ذكر حواريين، خطاب به اهل كتاب كه به شرف ايمان مشرف شدند فرمايد:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا: اى كسانى كه ايمان آوردهايد به خدا و پيغمبران گذشته، اتَّقُوا اللَّهَ: بپرهيزيد و بترسيد خدا را از مخالفت، وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ: و ايمان آوريد به فرستاده او كه حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است، يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ: تا عطا فرمايد شما را دو نصيب از بخشايش خود:
يكى براى ايمان انبياى گذشته، و ديگر براى ايمان به حضرت خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم. نزد بعضى خطاب به اهل نفاق است، يعنى اى كسانى كه ظاهرا ايمان آوردهايد، باطنا هم ايمان آوريد تا خدا دو بهره رحمت به شما عطا فرمايد: يكى براى ايمان ظاهرى، و ديگر براى ايمان باطنى. وَ يَجْعَلْ لَكُمْ: و تا قرار دهد براى شما، نُوراً تَمْشُونَ بِهِ: روشنى، كه برويد به آن و بر صراط بگذريد و به بهشت رسيد، وَ يَغْفِرْ لَكُمْ: و تا بيامرزد براى شما گناهان سابقه شما را از كفر و ساير معاصى، وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ: و خداى تعالى بسيار آمرزنده است مؤمنان را، مهربان بر ايشان. نزد بعضى مراد به اين نور، قرآن است كه سبب نجات است از ظلمت جهالت، و موجب اهتداى به ضياء معرفت، چه آن متضمن ادله داله است بر امر حق، و مشتمل بر بيان حلال و حرام و شرايع و احكام باشد.
در تفسير اهل بيت عليهم السّلام مذكور است كه مراد به كفلين، حضرت حسن و حسين عليهما السّلام است؛ و به نور، حضرت على بن ابى طالب عليه السّلام؛ «1» يعنى ايمان آوريد به رسول خدا تا او سبحانه شما را شفاعت حضرت حسن و حسين عليهما السّلام كرامت فرمايد، و به نور على بن ابى طالب عليه السّلام از صراط بگذريد. و چند روايت در تفسير برهان در آن وارد شده، از
«1» نور الثقلين، جلد 5، صفحه 253، حديث 112، از امام صادق عليه السّلام.
جلد 13 - صفحه 52
جمله جابر جعفى از حضرت باقر عليه السّلام سؤال نمايد: قوله تعالى «يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ» قال: الحسن و الحسين. قلت: «و يجعل لكم نورا تمشون به؟» قال: علىّ عليه السّلام. «1» تتمه: بخارى و مسلم در صحيح خود از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت نموده: هر كه كنيزى داشته باشد و علم دين را به او تعليم دهد چنانچه حق تعليم او است، و ادب فرمايد بر وجهى كه حق تأديب است، پس او را آزاد كند و به شوهر دهد او را، دو بهره ثواب او را باشد؛ و هر بندهاى كه اطاعت خدا و اطاعت مولاى خود كند و حق هر دو را ادا نمايد، او را دو اجر ثواب بدهند. و هر كه به حضرت عيسى عليه السّلام ايمان آورده باشد، پس به من و كتاب من ايمان آورد، او را دو اجر باشد. «2» از سعيد بن جبير و غير او مروى است كه: حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم جعفر بن ابى طالب را با هفتاد سوار به جانب نجاشى فرستاد تا او را به دين اسلام دعوت نمايد. پس از دعوت، اسلام آورد و چهل نفر از اهل مملكت او ايمان آوردند، و اذن خواستند تا خدمت حضرت برسند. با جعفر به مدينه آمدند در وقتى كه حضرت به تهيه جنگ احد مشغول بودند. چون احتياج اصحاب و فقدان سلاح را ديدند، از حضرت اذن طلبيدند كه مراجعت نموده اموال خود را آورده به مسلمانان صرف كنند. پس از اجازه، اموال خود را با اهل اسلام تقسيم كردند؛ آيه نازل شد: «الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ الى قوله وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ» و چون كفار اهل كتاب آيه را استماع كردند، بر مسلمانان افتخار نمودند كه هر كه ايمان به كتاب ما و شما دارد دو اجر دارد، و آنكه ايمان به كتاب ما ندارد يك اجر باشد، پس چگونه شما بر ما فضيلت داده شويد. آيه نازل شد كه: از خدا بترسيد و در ايمان به پيغمبر ثابت باشيد. «3»
«1» البرهان، جلد 4، صفحه 300، حديث 4.
«2» منهج الصادقين، جلد 9، صفحات 196 و 200.
«3» مدرك ياد شده.
جلد 13 - صفحه 53
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً وَ إِبْراهِيمَ وَ جَعَلْنا فِي ذُرِّيَّتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَ الْكِتابَ فَمِنْهُمْ مُهْتَدٍ وَ كَثِيرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ «26» ثُمَّ قَفَّيْنا عَلى آثارِهِمْ بِرُسُلِنا وَ قَفَّيْنا بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَ آتَيْناهُ الْإِنْجِيلَ وَ جَعَلْنا فِي قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَ رَحْمَةً وَ رَهْبانِيَّةً ابْتَدَعُوها ما كَتَبْناها عَلَيْهِمْ إِلاَّ ابْتِغاءَ رِضْوانِ اللَّهِ فَما رَعَوْها حَقَّ رِعايَتِها فَآتَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَ كَثِيرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ «27» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ «28» لِئَلاَّ يَعْلَمَ أَهْلُ الْكِتابِ أَلاَّ يَقْدِرُونَ عَلى شَيْءٍ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ أَنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ «29»
ترجمه
و بتحقيق فرستاديم نوح و ابراهيم را و قرار داديم در فرزندان آن دو پيمبرى و كتاب را پس بعضيشان هدايت شده و بسيارى از آنان متمردانند
پس از پى درآورديم در تعقيب ايشان فرستادگان خود را و از پى در آورديم آنان را بعيسى پسر مريم و داديم باو انجيل را و قرار داديم در دلهاى آنانكه پيروى كردند از او رأفت و مهربانى و ترك دنيا نمودن براى عبادت كه از پيش خود در آوردند آنرا واجب نكرديم بر آنها ولى در آوردند آنرا براى طلب خوشنودى خدا پس رعايت نكردند آنرا چنانكه سزاوار آن بود پس داديم بآنانكه ايمان آوردند از ايشان مزدشانرا و بسيارى از آنان متمردانند
اى كسانيكه ايمان آورديد بترسيد از خدا و ايمان بياوريد به پيغمبر او ميدهد بشما دو بهره و نصيب از رحمتش و قرار ميدهد برايتان نورى كه راه رويد بآن و ميآمرزد شما را و خدا آمرزنده مهربانست
تا بدانند اهل كتاب كه قدرت ندارند بر چيزى از فضل خدا و اينكه فضل بدست خدا است ميدهد آنرا بهر كه بخواهد و خدا صاحب فضل بزرگ است.
تفسير
خداوند متعال در تعقيب آيات سابقه راجع بارسال انبياء عظام ميفرمايد كه ما نوح و ابراهيم عليهما السلام را بنبوّت ارسال نموديم براى هدايت خلق و قرار داديم در نسل آن دو نبوت و كتاب را پس بعضى از فرزندان آن دو هدايت يافتند و بيشتر خارج از طريقه حقه و فرمان الهى بودند و پس از آن انبياء عظام را از قبيل حضرت اسمعيل و اسحق و يعقوب و پيغمبرانى را كه از نسل او بودند و بنى اسرائيل خوانده شدهاند پى در پى در اثر انبياء سابقين يا معاصرين آن دو مانند
جلد 5 صفحه 153
حضرت لوط فرستاديم و در پى همه عيسى بن مريم عليه السّلام بود كه باو كتاب انجيل را داديم و قرار داديم در دلهاى پيروان او رأفت بر گزند رسيدگان و رحمت بر عموم خلق را و رهبانيّت كه مأخوذ از رهب بمعناى ترس است و بر طريقه عبّاد و زهاد و مرتاضين و تاركين دنيا از خلق و صومعهنشينان از نصارى اطلاق ميشود آنها احداث در دين نموده بودند آنرا با آنكه ما بر آنان واجب ننموده بوديم اما آنها اين طريقه را اتّخاذ و جزء دين قرار داده بودند براى تحصيل رضا و خشنودى خدا و بنابراين الا بمعناى لكن و تقدير كلام آنست كه رهبانيّت را ما بر آنان واجب ننموديم ولى نصارى آن را داخل در دين نموده بودند بطمع خوشنودى خدا و بعضى گفتهاند مراد آنست كه رهبانيّت را بدعت گذاردند آنرا ما بر آنها واجب ننموده بوديم مگر طلب خوشنودى خداوند را و آن اطاعت اوامر او است و اين معنى اگر چه اسهل است ولى معناى اول اوفق بروايات وارده در اين باب است چون حاصل آن روايات آنست كه پيروان حضرت عيسى مبتلا بسلاطين جور شدند بعد از آن حضرت و نتوانستند بر آنان غلبه نمايند و امر بمعروف و نهى از منكر كنند بلكه مغلوب شدند و براى آنكه زمين خالى از بندگان حقشناس نباشد از ترس جبّاران در كوه و دشت متفرق شدند و مشغول بعبادت گشتند و منتظر ظهور پيغمبر آخر الزمان بودند كه حضرت عيسى بآنها وعده داده بود ولى بعد از ظهور آن حضرت رعايت ننمودند حقّ تعبّد و رهبانيّت را كه براى خشنودى خدا اختيار نموده بودند چون بعضى ايمان به پيغمبر خاتم آوردند ولى بيشتر نياوردند و لذا خدا فرموده ما اجر اهل ايمان از آنها را داديم و بيشتر آنها متمرّد از فرمان خدا و دستور عيسى عليه السّلام هستند كه ايمان به پيغمبر خاتم نياوردند پس رعايت ننمودند تمامى حق رعايت را چون حق رعايت آن بود كه تمامى ايمان بياورند و بعضى گفتهاند مراد از رعايت ننمودن حق آن آنست كه قائل به تثليث شدند و بدعت در دين عيسى گذاردند و محتمل است اين معنى از بعضى از روايات استفاده شود ولى معناى اوّل اظهر است و بعدا خداوند خطاب باهل كتاب و مؤمنين بانبياء سابق فرموده ميفرمايد اى كسانى كه ايمان آورديد بخدا و پيغمبران گذشته بترسيد از خدا و ايمان بياوريد به پيغمبر
جلد 5 صفحه 154
آخر الزمان تا خداوند دو نصيب و بهره از رحمت خود بشما عنايت فرمايد يك نصيب براى ايمان بانبياء سلف و يك نصيب براى ايمان به پيغمبر حاضر و قرار دهد براى شما نورى كه با شما باشد در قبر و قيامت و با آن عبور نمائيد از پل صراط يا دو بهره از رحمت خود بشما عنايت فرمايد يكى غفران معاصى گذشته و داخل نشدن در جهنم است و ديگر دخول در بهشت و قرار دهد براى شما امامى كه بآن هدايت شويد براه راست كه امير المؤمنين عليه السّلام باشد و نور واقعى او است چنانچه از بعضى روايات استفاده مىشود و بنابراين وعده مغفرت براى تأكيد و بنابر معناى اوّل براى تأسيس است و در هر حال خداوند آمرزنده گناهان و مهربان بر اهل ايمان است و اين كرامت بمؤمنين از اهل كتاب و اعطاء دو نصيب براى آنست كه بدانند ساير اهل كتاب يعنى غير اهل ايمان آنها كه قدرت دارند بر تحصيل مقدارى از فضل خدا چون نفى در نفى موجب اثبات است و به بيان ديگر براى آنست كه ندانند و معتقد نشوند كه قدرت ندارند بر تحصيل چيزى از فضل خدا و بدانند كه فضل و عطا در يد قدرت او است بهر كس هر چه بخواهد عنايت ميفرمايد آنها هم اگر ايمان بياورند به پيغمبر آخر الزمان بچنين كرامتى فائز خواهند شد و بنابراين كلمه لا بمعناى خود باقى و ربط كلام بسابق محفوظ است ولى ظاهرا بيشتر مفسرين لا را زائده گرفته و گفتهاند مراد آنست كه تا بدانند غير اهل ايمان از اهل كتاب كه قدرت پيدا نميكنند بر چيزى از فضل خدا بابقاء بر كفر و افتخار نكنند بر غير اهل كتاب از اهل ايمان كه اگر ما ايمان بياوريم دو اجر داريم و شما يك اجر داريد و الآن مانند شمائيم يا تا بدانند اهل ايمان از اهل كتاب كه قدرت پيدا نميكنند بر جلوگيرى از چيزى از فضل خداوند و اختيار فضل با او است بهر كس هر چه بخواهد ميدهد و افتخار نكنند بر ساير اهل ايمان كه ما دو اجر داريم و شما يك اجر خلاصه آن كه فضل و رحمت خدا قدر معيّنى ندارد بلكه بىمنتها است و ممكن است بمؤمن غير اهل كتاب در صورت قابليّت و اقتضاء بيش از مؤمن كتابى برسد و باختلاف دو شأن نزول بر طبق اين دو معنى نقل نمودهاند و انصاف آنست كه هيچ يك خالى از خلل نيست و تفاسير ديگرى هم شده كه چون
جلد 5 صفحه 155
منطبق با ظاهر آيات و روايات نبود ذكر نشد و بنظر حقير اوجه و اظهر همان معناى اوّل است كه ذكر شد و اللّه اعلم بحقائق الامور و در هر حال خداوند داراى فضل بزرگ و بىپايان است و در چند روايت كفلين از رحمت بامام حسن و امام حسين عليهما السلام و نور بامام و مقتدا تفسير شده و ظاهرا مراد بيان فرد اجلى و مصداق اظهر از كفلين رحمت است نه انحصار بآن چنانچه مكرّر ذكر شده است و در كافى و فقيه و عيون نقل نموده كه مراد از رهبانيّت نماز شب است و در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه رهبانيّت امّت من هجرت و جهاد و نماز و روزه و حج و عمره است و بايد حمل بر بيان مصداق شود چون اصل رهبانيّت ترس زياد از خدا است نه انعزال از خلق و تمحّض خود براى نماز و دعا و درود و ثنا كه نصارى از پيش خود در آورده بودند و لذا از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل شده كه رهبانيّت در اسلام نيست و در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه هر كس سوره حديد و مجادله را بخواند در نماز واجب و مداومت نمايد بر آن خداوند او را عذاب نميفرمايد و در نفس و اهل خود بدى نخواهد ديد و الحمد للّه رب العالمين.
جلد 5 صفحه 156
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤتِكُم كِفلَينِ مِن رَحمَتِهِ وَ يَجعَل لَكُم نُوراً تَمشُونَ بِهِ وَ يَغفِر لَكُم وَ اللّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ «28»
اي كساني که ايمان آورديد پرهيزگار شويد از معاصي الهيّه و ايمان بياوريد به رسول خداي متعال داده ميشود به شما دو نصيب از رحمت خود و ميآمرزد براي شما و خداوند آمرزنده مهربان است. مفسرين كفلين از رحمت را گفتند:
يكي ايمان بانبياء سلف و يكي ايمان به رسول محترم و در اخبار كفلين از رحمت را تأويل فرمودند به حسن و حسين و نور را بامير المؤمنين (ع).
اقول امّا كلام مفسّرين که هيچ مدركي ندارد بعلاوه در مفهوم ايمان صدق نميكند مگر بر كسي که معتقد به جميع عقائد حقّه و به جميع انبياء باشد دو ايمان نداريم چنانچه ميفرمايد:
وَ المُؤمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَينَ أَحَدٍ مِن رُسُلِهِ الايه بقره آيه 285 و بعضي گفتند ايمان ظاهري و ايمان باطني اينهم غلط صرف است زيرا ايمان ظاهري نفاق است و نصيب از رحمت ندارد.
و امّا اخبار مسلّم است که وجود مبارك ائمّه و پيغمبر رحمت است بسيار عظيم و اينکه تأويل آيات است و بيان باطن قرآن و آنچه بنظر ميرسد اينكه كفلين من رحمة يكي براي ايمان است و يكي براي تقوي که ميفرمايد:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ يعني اجتناب از مخالفت و معاصي الهيّه.
وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ که آنچه ميفرمايد اطاعت كنيد و مخالفت نكنيد و بالجمله اطاعت خدا و رسول و ترك مخالفت خدا و رسول.
يُؤتِكُم كِفلَينِ مِن رَحمَتِهِ يك نصيب براي ايمان و يك نصيب براي تقوي.
وَ يَجعَل لَكُم نُوراً تَمشُونَ بِهِ که گفتيم: نور ايمان از مقابل بين يديه و از ايمان آنها صحراي محشر را روشن ميكند.
وَ يَغفِر لَكُم گناهان گذاشته را.
وَ اللّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ هم ميآمرزد و هم مهربان است و مهرباني ميكند.
445
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 29)- این آیه که آخرین آیه این سوره است بیان دلیلی است برای آنچه در آیه قبل آمده، میفرماید: این پاداشهای مضاعف الهی علاوه بر نورانیت و مغفرت به خاطر آن است «تا اهل کتاب بدانند که آنها قادر بر چیزی از فضل خدا نیستند و تمام فضل (و رحمت) به دست اوست، به هر کس بخواهد آن را میبخشد و خداوند دارای فضل عظیم است» (لِئَلَّا یَعْلَمَ أَهْلُ الْکِتابِ أَلَّا یَقْدِرُونَ عَلی شَیْءٍ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ أَنَّ الْفَضْلَ بِیَدِ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ).
این پاسخی است به آنها که میگفتند: خداوند به گروهی از اهل کتاب که ایمان به محمّد آوردهاند- طبق عقیده مسلمانان- دو پاداش میدهد، بنابر این ما که ایمان به او نیاوردهایم دارای یک پاداشیم همانند دیگر مسلمانان! قرآن به آنها پاسخ میگوید که مسلمانان عموما دارای دو پاداشند، چرا که همه آنها ایمان به رسول خدا و تمام انبیاء پیشین دارند و اما گروهی از اهل کتاب که ایمان نیاوردهاند هیچ سهمی ندارند تا بدانند که رحمت الهی در اختیار آنان نیست که به هر کس بخواهند بدهند و از هر کس بخواهند دریغ دارند! «پایان سوره حدید»
ج5، ص115
آغاز جزء 28 قرآن مجید
سوره مجادله [58]
اشاره
این سوره در «مدینه» نازل شده و دارای 22 آیه است
محتوای سوره:]
این سوره طبق طبیعت سورههای «مدنی» بیشتر از احکام فقهی، و نظام زندگی اجتماعی، و روابط با مسلمین و غیر مسلمین سخن میگوید، و مجموع بحثهای آن را میتوان در سه بخش خلاصه کرد:
1- در بخش اول سخن از حکم «ظهار» میگوید که در جاهلیت نوعی طلاق و جدائی دائمی محسوب میشد، و اسلام آن را تعدیل کرد و در مسیر صحیح قرار داد.
2- در بخش دیگری یک سلسله دستورها در باره آداب مجالست از جمله منع از «نجوی» (سخنان در گوشی) و همچنین جادادن به کسانی که تازه وارد مجلس میشوند.
3- در آخرین بخش، بحث گویا و مشروح و کوبندهای در باره منافقان، و آنها که ظاهرا دم از اسلام میزدند اما با دشمنان اسلام سر و سرّ داشتند، مطرح کرده، مسلمین راستین را از ورود در حزب شیاطین و منافقین بر حذر میدارد، و آنها را به رعایت «حب فی اللّه» و «بغض فی اللّه» و ملحق شدن به «حزب اللّه» دعوت میکند.
ج5، ص116
نامگذاری سوره به «مجادله» به خاطر تعبیری است که در آیه نخستین آن آمده است.
فضیلت تلاوت سوره:]
در حدیثی از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله میخوانیم: «هر کس سوره مجادله را تلاوت کند (و در آن بیندیشد و به کار بندد) در قیامت در زمره حزب اللّه خواهد بود.»
همچنین در حدیث دیگری از امام صادق علیه السّلام میخوانیم: «هر کس سوره حدید و مجادله را در نمازهای فریضه بخواند و آن را ادامه دهد، خداوند هرگز او را در تمام طول زندگی عذاب نمیکند، و در خود و خانوادهاش هرگز بدی نمیبیند، و نیز گرفتار فقر و بد حالی نمیشود».
تناسب محتوای این سورهها با پاداشهای فوق روشن است، و این خود نشان میدهد که هدف از تلاوت پیاده کردن محتوای آن در زندگی است نه تلاوتی خالی از اندیشه و عمل.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
نکات آیه
۱ - توصیه مؤمنان، از سوى خداوند به رعایت تقواى الهى و پایدار ماندن بر ایمان به پیامبراکرم(ص) (یأیّها الذین ءامنوا اتّقوا اللّه و ءامنوا برسوله) امر «آمنوا برسوله» - با توجه به این که خطاب در آن متوجه کسانى است که به پیامبراکرم(ص) ایمان دارند - امر به تحصیل ایمان نیست; بلکه توصیه است به این که بر آن ایمان باقى بمانند و آن را از دست ندهند.
۲ - حضرت محمد(ص)، رسول خدا و پیام آور او است. (اتّقوا اللّه و ءامنوا برسوله)
۳ - تقواپیشگى، در صورتى ارزشمند است که با پیروى کامل از دستورات، سیره و سلوک پیامبراکرم(ص) همراه باشد. (یأیّها الذین ءامنوا اتّقوا اللّه و ءامنوا برسوله) برخى از مفسران، مقصود از «آمنوا برسوله» را، تبعیت تام و اطاعت کامل از پیامبراکرم(ص) دانسته اند; به دلیل آن که خطاب در آن متوجه کسانى است که به خدا و رسول او ایمان دارند. بر این اساس، عطف «آمنوا برسوله» بر «اتّقوا اللّه» بیانگر برداشت یاد شده است.
۴ - ایمان، داراى درجات و مراتب متفاوت است. (یأیّها الذین ءامنوا اتّقوا اللّه و ءامنوا برسوله) با توجه به توضیح برداشت قبل، باید گفت که امر «اتّقوااللّه...» توصیه به این است که مؤمنان باید خود را از مرتبه اى که در آن قرار دارند، بالا بکشند و با پیشه کردن تقواى الهى و اطاعت کامل از پیامبراکرم(ص)، خود را به مرتبه کمال ایمان ارتقا دهند. برداشت یاد شده مستفاد از این معنا است.
۵ - پیشه کردن تقواى الهى و پیروى تام از دستورات، سیره و سلوک پیامبراکرم(ص)، نشانه ایمان راستین و کامل (یأیّها الذین ءامنوا اتّقوا اللّه و ءامنوا برسوله)
۶ - دستیابى به دو بهره کافى از رحمت الهى، وعده خدا به مؤمنانى است که تقواپیشه کنند و از پیامبراکرم(ص) پیروى کامل نمایند. (یأیّها الذین ءامنوا اتّقوا ... یؤتکم کفلین من رحمته) «کفل» (مفرد «کفلین») به معناى حظ و بهره اى است که کفایت مى کند (مفردات راغب). گفتنى است که «یؤتکم...» جواب براى شرط مقدر مى باشد و تقدیر آن چنین است: «إن تتّقوا و تؤمنوا برسوله یؤتکم کفلین من رحمته» (اگر تقوا پیشه کنید و از رسول او تبعیت کامل نمایید، از رحمت خود به شما دو بهره کافى خواهد داد).
۷ - رعایت تقواى الهى و ایمان راستین به پیامبراکرم(ص) (تبعیت کامل از آن حضرت)، موجب دسیابى انسان به رحمت گسترده الهى; هم در دنیا و هم در آخرت (اتّقوا اللّه و ءامنوا برسوله یؤتکم کفلین من رحمته) برداشت یاد شده بدان احتمال است که مقصود از دو بهره (کفلین) یکى بهره دنیوى و دیگرى بهره اخروى باشد. ذکر این نکته ضرورى است که اضافه در «رحمته» تشریفیّه و بیانگر آن است که رحمتى که مؤمنان راستین در دنیا و آخرت از آن بهره مند مى شوند، رحمتى ویژه و گسترده است.
۸ - انسان، جهت گذار سالم از مسیر زندگى دنیوى و به بیراهه نیفتادن، به نورى هدایت کننده در وجود خود نیازمند است. (و یجعل لکم نورًا تمشون به) برداشت یاد شده در صورتى استفاده مى شود که مراد از «تمشون» طى کردن مسیر زندگى دنیوى باشد.
۹ - ایمان و تقوا، سبب مى شود که خداوند، در درون انسان نورى قرار دهد که با آن بتواند راه درست را تشخیص داده و مسیر زندگى را سالم طى کند. (و یجعل لکم نورًا تمشون به) جمله «یجعل لکم...» (نظیر جمله پیشین) جواب براى شرط مقدر است. تقدیر آن چنین مى شود: «إن تتّقوا و تؤمنوا برسوله یجعل لکم نوراً تمشون به».
۱۰ - انسان، براى گذار از ظلمات قیامت، باید از خود نورى داشته باشد که راه را براى او روشن کند. (و یجعل لکم نورًا تمشون به) برداشت یاد شده بدان احتمال است که مراد از «تمشون»، پیمودن راه در عرصه قیامت باشد.
۱۱ - خداوند، در قیامت به مؤمنان تقواپیشه نورى عطا خواهد کرد که در پرتو آن از ظلمات قیامت گذر کنند. (و یجعل لکم نورًا تمشون به)
۱۲ - مؤمنان تقواپیشه، مشمول مغفرت و آمرزش خداوند در قیامت (یأیّها الذین ءامنوا اتّقوا ... و یغفر لکم)
۱۳ - خداوند، «غفور» (خطاپوش) و «رحیم» (مهربان) است. (و اللّه غفور رحیم)
موضوعات مرتبط
- آمرزش: مشمولان آمرزش ۱۲
- ارزشها: ملاک ارزشها ۳
- اسماء و صفات: رحیم ۱۳; غفور ۱۳
- اطاعت: آثار اطاعت از محمد(ص) ۶; اهمیت اطاعت از محمد(ص) ۳، ۵
- انسان: نیازهاى معنوى انسان ۸
- ایمان: آثار ایمان ۹; آثار ایمان به محمد(ص) ۷; استقامت در ایمان ۱; اهمیت ایمان به محمد(ص) ۱; مراتب ایمان ۴; نشانه هاى ایمان ۵
- تقوا: آثار تقوا ۶، ۷، ۹; اهمیت تقوا ۱، ۵; ملاک ارزش تقوا ۳
- حق: زمینه تشخیص حق ۹
- خدا: آمرزشهاى خدا ۱۲; توصیه هاى خدا ۱; وعده هاى خدا ۶
- رحمت: زمینه رحمت ۶; زمینه رحمت اخروى ۷; زمینه رحمت دنیوى ۷
- رسولان خدا :۲
- قلب: عوامل نورانیت قلب ۹
- قیامت: تاریکى قیامت ۱۰، ۱۱
- لطف خدا: مشمولان لطف خدا ۱۱
- مؤمنان: آثار نورانیت اخروى مؤمنان ۱۱; آمرزش اخروى مؤمنان ۱۲; توصیه به مؤمنان ۱; فضایل اخروى مؤمنان ۱۱، ۱۲; وعده به مؤمنان ۶
- متقین: آثار نورانیت اخروى متقین ۱۱; آمرزش اخروى متقین ۱۲; فضایل اخروى متقین ۱۱، ۱۲
- محمد(ص): مقامات محمد(ص) ۲; نبوت محمد(ص) ۲
- نورانیت: آثار نورانیت اخروى ۱۰
- نیازها: نیاز به هدایت ۸
منابع