الحديد ١٠
کپی متن آیه |
---|
وَ مَا لَکُمْ أَلاَّ تُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لِلَّهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ لاَ يَسْتَوِي مِنْکُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قَاتَلَ أُولٰئِکَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذِينَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَ قَاتَلُوا وَ کُلاًّ وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ |
ترجمه
الحديد ٩ | آیه ١٠ | الحديد ١١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مِیرَاثُ»: ترکه. مرده ریگ. «لِلّهِ مِیراثُ السَّمَاوَاتِ ...»: (نگا: آلعمران / حجر / ، انبیاء / ، قصص / ). «الْفَتْحِ»: فتح مکه. «الْحُسْنی»: جزا و پاداش نیکو که بهشت است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
کلبى گوید: این آیه درباره ابوبکر بن ابىقحافه نازل گردیده است.[۱]
تفسیر
- آيات ۷ - ۱۵، سوره حديد
- بيان اينكه آيه : ((آمنوا بالله و رسوله و انفقوا...)) خطاب به مؤ منين و امر به آثارايمان است
- وجه و نكته اينكه فرمود از آنچه كه خدا شما را در آن جانشين كرده انفاق كنيد
- مراد از ميثاقى كه از مؤ منين گرفته شده است
- توبيخ شديد كسانى كه از انفاق مالى كه خدا تنها وارث آنستبخل مى ورزند
- عدم تساوى انفاق در زمان جنگ با انفاق بعد از فتح
- توضيحى درباره اجر دادن خدا به بنده و اينكه اجرى كه خدا درمقابل عمل عبد مى دهد تفضلى است از او عزوجل
- توضيحى درباره اجر دادن خدا به بنده و اينكه اجرى كه خدا درمقابل عمل عبد مى دهد تفضلى است از او عزوجل بيان حد اعلاى تشويق به انفاق در راه خدا،
- تقاضاى منافقان از مؤ منان ، در قيامت ، و جوابى كه به آنان داده مى شود: به دنيابرگرديد و نور به دست آوريد
- مقصود از ديوارى كه بين منافقان و مؤ منان زده مى شود و مفاد اين تمثيل در بيان حال منافقان
- استمداد منافقان از مؤ منان و جواب ايشان به آنها
- دنباله گفتار مؤ منان بر منافقان : شما امروز هيچ ياورى نداريد!
- (رواياتى در ذيل آيه مربوط به انفاق قبل از فتح و بعد از فتح ، گفتگوى منافقان و مؤمنان در قيامت و روايتى درباره آرزوى دراز)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ ما لَكُمْ أَلَّا تُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لِلَّهِ مِيراثُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا يَسْتَوِي مِنْكُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قاتَلَ أُولئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذِينَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَ قاتَلُوا وَ كُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنى وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ «10»
و شما را چه شده كه در راه خدا انفاق نمىكنيد؟ در حالى كه (هر چه داريد مىگذاريد و مىرويد و) ميراث آسمانها و زمين براى اوست. كسانى از شما كه قبل از فتح (مكه) انفاق و جهاد كردند، (با ديگران) يكسان نيستند. آنان از جهت درجه از كسانى كه پس از آن (فتح مكه) انفاق و جهاد كردند، برترند و خداوند به هر يك وعده نيكو داده و خداوند به آنچه انجام مىدهيد، آگاه است.
نکته ها
در قرآن كريم، صدها آيه درباره كمك به محرومان، در قالب زكات، خمس، صدقه، انفاق،
جلد 9 - صفحه 461
قرض الحسنه، اطعام، ايثار و ... مطرح شده است. هم چنين براى نوع و مقدار انفاق، شرايط انفاق كننده و انفاق شونده دستوراتى دارد. در آيات گذشته اين سوره، اين آيه و آيات بعد نيز به مسئله كمك به محرومان توجّه خاص شده است.
در آيه هفتم، فرمان انفاق داد و فرمود: «أَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُمْ مُسْتَخْلَفِينَ فِيهِ» شما ميراثبر گذشتگان هستيد، از آنچه به ارث بردهايد انفاق كنيد. در اين آيه تاركان انفاق را توبيخ مىكند، «وَ ما لَكُمْ أَلَّا تُنْفِقُوا» و هشدار مىدهد كه آنچه را به دست آوردهايد، به ارث خواهيد گذاشت و خواهيد رفت، چرا به دست خود انفاق نمىكنيد؟ «وَ لِلَّهِ مِيراثُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»
سبقت و سابقه در كارهاى نيك، يكى از ملاكهاى ارزشيابى است. انفاق در شرايط سخت قبل از فتح مكّه، با انفاق در شرايط عادّى بعد از آن يكسان نيست.
پیام ها
1- همان گونه كه بىايمانى توبيخ دارد، «وَ ما لَكُمْ لا تُؤْمِنُونَ» ترك انفاق نيز توبيخ دارد. «ما لَكُمْ أَلَّا تُنْفِقُوا»
2- اخلاص، شرط قبولى اعمال است. «فِي سَبِيلِ اللَّهِ»
3- مقايسه، يكى از روشهاى مفيد آموزشى و پرورشى است. «لا يَسْتَوِي مِنْكُمْ»
4- گذشت از مال و جان در راه خدا، هر دو لازم است. أَنْفَقَ ... وَ قاتَلَ
5- انفاق، پشتوانه رزمندگان در جبهه جهاد است. أَنْفَقَ ... وَ قاتَلَ
6- مجاهدانِ از جان و مال گذشته، بايد برترين جايگاه را در جامعه اسلامى دارا باشند. «أُولئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً»
7- آنان كه بعداً ملحق مىشوند، نبايد به خاطر سابقهى قبلىها، مورد غفلت و بىاعتنايى قرار گيرند. «كُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنى»
8- گاهى ممكن است شكل عمل يكسان باشد، ولى خداوند به انگيزهها و حالات افراد آگاه است. «وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ»
تفسير نور(10جلدى)، ج9، ص: 462
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ ما لَكُمْ أَلاَّ تُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لِلَّهِ مِيراثُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا يَسْتَوِي مِنْكُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قاتَلَ أُولئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذِينَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَ قاتَلُوا وَ كُلاًّ وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنى وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ «10»
جلد 13 - صفحه 19
وَ ما لَكُمْ: و چيست شما را و چه عذرى داريد، أَلَّا تُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ: در آنكه نفقه نكنيد مالهاى خود را در راه خدا، يعنى در آنچه سبب تقرب نزد او مىشود از حقوق واجبه و مستحبه و خيرات و مبرات. وَ لِلَّهِ مِيراثُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ: و حال آنكه مر خداى راست خاصه ميراث آسمانها و زمينها، يعنى هر چه آسمان و زمين است بعد از فناى اهالى همه آن، به او باز خواهد گشت و در حقيقت ملك امروز مر او راست، و لكن خلقان را در آن رخصت تصرف فرموده و بالاخره تصرف آنها منقطع، و تمام برگشت به او نمايد.
بيان: آيه شريفه ترغيب و تحريص به انفاق است، يعنى چون دانستيد كه اين اموال در دست شما باقى نخواهد ماند، پس انفاق آن از حيثيّت آنكه موجب عوض و ثوابى است كه باقى خواهد ماند، اولى و احق خواهد بود.
بعد از آن تفاوت ميان منفقين از حيث سبق و قوت يقين و شدت حاجت بيان فرمايد: لا يَسْتَوِي مِنْكُمْ: مساوى نيست از شما اى اهل ايمان، مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ: هر كه انفاق كند پيش از فتح مكه قبل از عزت اسلام و قوت مسلمانان در عدد و دخول مردمان و ديدن خانه خدا دسته دسته و پيش از قلت حاجت به قتال، وَ قاتَلَ: و كارزار كند با دشمنان خدا، أُولئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً:
آن گروه متقيان و مقاتلان قبل از فتح مكه كه سابقان از مهاجر و انصار حضرت رسالتند، بزرگترند از حيث درجه و مرتبه، مِنَ الَّذِينَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ: از آنان كه انفاق كنند بعد از فتح مكه، وَ قاتَلُوا: و مقاتله كنند. حاصل آنكه بيان فرمايد كه انفاق قبل از فتح مكه با جهاد، ثوابش عظيمتر است نزد خدا از انفاق و جهاد بعد از فتح. وَ كُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنى: و همه را كه نفقه كنند و جهاد نمايند پيش از فتح و بعد از فتح، وعده داده است خداى تعالى مثوبت نيكو را كه بهشت است اما با تفاوت درجات، وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ: و خداى تعالى به
جلد 13 - صفحه 20
آنچه مىكنيد از انفاق و جهاد بر وجه اخلاص يا ريا، دانا و آگاه است به ظاهر و باطن آن، و همه را بر وفق نيّات جزا و سزا خواهد داد.
تتمه: شبههاى نيست كه انفاق و جهاد، فرع اسلام است؛ و از مسلميات است كه امير المؤمنين عليه السّلام، اسبق در اسلام از همه كس بوده، پس تخصيص آيه به آن حضرت محقق باشد به جهت دارا بودن آن سرور اين دو وصف را به نحو اكمل و اتمّ:
اما در انفاق، نزول آيه «وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً» در حق او. و نيز در خبر صحيح روزى اعرابى از او چيزى طلب نمود، به و كيل خود فرمود: عطا كن اعرابى را هزار؛ و نفرمود از نقره يا طلا. و كيل پرسيد: كدام آن را؟ حضرت فرمود: «كلاهما عندى حجر»: هر دو نزد من سنگ است، آنچه اعرابى را نفع بخشد به او بده. «1» امّا جهاد آن سرور، مشهور است در وصف او: «كرّار غير فرار».
و نيز به جهت مبالغه در انفاق فرمايد:
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ أَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُمْ مُسْتَخْلَفِينَ فِيهِ فَالَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ أَنْفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ كَبِيرٌ «7» وَ ما لَكُمْ لا تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ لِتُؤْمِنُوا بِرَبِّكُمْ وَ قَدْ أَخَذَ مِيثاقَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ «8» هُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ عَلى عَبْدِهِ آياتٍ بَيِّناتٍ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ إِنَّ اللَّهَ بِكُمْ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ «9» وَ ما لَكُمْ أَلاَّ تُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لِلَّهِ مِيراثُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا يَسْتَوِي مِنْكُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قاتَلَ أُولئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذِينَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَ قاتَلُوا وَ كُلاًّ وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنى وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ «10»
ترجمه
ايمان بياوريد بخدا و پيغمبرش و انفاق كنيد از آنچه قرار داد شما را جانشينان در آن از پيشينيان پس آنانكه ايمان آوردند از شما و انفاق كردند براى ايشان پاداشى است بزرگ
و چيست شما را كه ايمان نميآوريد بخدا با آنكه پيغمبر ميخواند شما را كه ايمان بياوريد به پروردگارتان و بتحقيق گرفت پيمان از شما اگر هستيد ايمان آورندگان
او است آنكه ميفرستد بر بنده خود آيات واضح الدّلالات را تا بيرون آورد شما را از تاريكيها بروشنى و همانا خدا بشما هر آينه با رأفت و مهربان است
و چيست شما را كه انفاق نميكنيد در راه خدا و مر خدا را است ميراث آسمانها و زمين برابر نيست از شما كسى كه انفاق كرد پيش از فتح و كارزار كرد آن گروه بلند مرتبهترند از آنان كه انفاق كردند بعد از آن و كارزار كردند و به تمامى خدا وعده داده است پاداش نيك را و خدا بآنچه ميكنيد آگاه است.
تفسير
خداوند متعال دعوت فرموده بندگان خود را بايمان يعنى اعتقاد قلبى و اقرار زبانى بخداى يگانه و پيغمبر خاتم و انفاق در راه خير و رواج دين حق از اموالى كه خداوند بعاريت بآنها سپرده و جانشين ديگران در آن فرموده چون تمام اموال از آن حق است و هر وقت بعنوانى از عناوين از قبيل بيع و شرى و ميراث و غنيمت و غيرها كسى را جانشين ديگرى در مالى ميفرمايد پس بايد بندگان
جلد 5 صفحه 142
بدانند اموال همانطور كه از ديگران بآنها رسيده از آنها هم بغير خواهد رسيد و بآن دلبستگى پيدا نكنند و از صرف در راه خير مضايقه ننمايند و بايد بدانند كه خداوند بكسانيكه ايمان آوردند از بندگان بآنچه بايد ايمان بياورند از توحيد و نبوت و امامت و معاد و انفاق نمودند با نيت خالص اموال خودشان را در راه رضاى او مسلّما اجر جزيل و ثواب جليل در دنيا و آخرت عنايت خواهد فرمود و ميفرمايد كه چه موجب شده كه شما مردم ايمان نميآوريد بخداى يگانه با آنكه پيغمبر او شما را دعوت ميكند بپروردگار و ولى نعمت خودتان و خدا بشما عقل داد و بآن اعطاء از شما عهد گرفت كه هر وقت پيغمبرى با ادلّه و براهين و معجزات شما را براه حق دعوت كند اجابت نمائيد اگر اهل ايمان بحق و حقيقت باشيد و بتوانيد دست از هواى نفس و تعصّب و عناد برداريد چنانچه خودتان مدّعى هستيد كه ما اگر حق را بيابيم مؤمن بآن خواهيم شد و ديگر چگونه ميشود حق را از اين آشكارتر نمود كه خداوند نازل فرمود بر بنده خود كه همه بصدق و صفا او را ميشناسيد معجزات باهرات و آيات ظاهرات قرآن را كه اعجاز آنهم نزد شما واضح است تا بيرون آورد شما را از ظلمات جهل و نادانى و حيرت و سرگردانى و وارد كند در وادى علم و معرفت كه روشن و نورانى است چون خدا بحال شما رأفت ميكند و با شما مهربان است و رأفت و رحمت اگر چه ظاهرا مرادفند و براى تأكيد ذكر شده ولى غالبا رأفت بحال مبتلا ميشود و رحمت اعمّ است و چه موجب شده كه انفاق نميكنيد مال خودتان را در راه رضاى خدا با آنكه تمام اموالى كه در آسمانها و زمين است بخدا ميرسد و همه ميميرند يا از دستشان ميرود و معطّل ميماند و كسانيكه انفاق كنند در راه خدا از قبيل بذل بفقراء اهل ايمان كه تمكّن مالى ندارند براى جهاد يا غير آن و جهاد نمايند پيش از فتح مكّه و قوّت اسلام مساوى نيستند در درجه و مقام و اجر و ثواب با كسانيكه بعد از آن انفاق نمايند بلكه درجه و مقام و مرتبه سابقين نزد خدا برتر و بالاتر و اجرشان زيادتر است چون آنها در وقت عسرت و حاجت و ضعف اسلام كمك نمودهاند و چون مال و جان در معرض زوال و فنا است هر چه زودتر انسان آنرا در مصرف خير و باقى صرف نمايد بهتر است و مع ذالك خداوند بتمام منفقين
جلد 5 صفحه 143
و مجاهدين وعده جزاى خير و ثواب داده و همه را بپاداش و اجر كامل خودشان ميرساند و خداوند از ظاهر و باطن اعمال شما آگاه است و بحسب مراتب اخلاص نيّت و موقعيّت عمل بشما اجر عنايت خواهد فرمود.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ ما لَكُم أَلاّ تُنفِقُوا فِي سَبِيلِ اللّهِ وَ لِلّهِ مِيراثُ السَّماواتِ وَ الأَرضِ لا يَستَوِي مِنكُم مَن أَنفَقَ مِن قَبلِ الفَتحِ وَ قاتَلَ أُولئِكَ أَعظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذِينَ أَنفَقُوا مِن بَعدُ وَ قاتَلُوا وَ كُلاًّ وَعَدَ اللّهُ الحُسني وَ اللّهُ بِما تَعمَلُونَ خَبِيرٌ «10»
و چه باعث شده براي شما که انفاق نميكنيد در راه الهي و حال آنكه مختص به خدا است ميراث آسمانها و زمين مساوي نيستند از شما كسي که انفاق كرده قبل از فتح مكّه و قتال كرده با مشركين اينها عظيمتر است درجه آنها از كساني که
جلد 16 - صفحه 424
انفاق نمودند از بعد فتح مكّه و مقاتله كردند و تمام دو دسته را وعده داده خداوند خوبي را خداوند به آنچه ميكنيد خبير است.
وَ ما لَكُم أَلّا تُنفِقُوا فِي سَبِيلِ اللّهِ انفاق در امر جهاد و نصرت دين و اعلاء كلمه اسلام به بذل مال به مجاهدين جهت تدارك خيل و اسلحه براي دفع كفّار و مشركين وَ لِلّهِ مِيراثُ السَّماواتِ وَ الأَرضِ امساك مال چه نتيجه دارد ميگذاريد و ميرويد و تمامي رجوع به خداي متعال ميكند دست خالي ميرويد چنانچه دست خالي آمديد وَ لَقَد جِئتُمُونا فُرادي كَما خَلَقناكُم أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ تَرَكتُم ما خَوَّلناكُم وَراءَ ظُهُورِكُم انعام آيه 94 البتّه اگر انفاق كرديد براي شما باقي ميماند در نزد خداي متعال و تعبير به ميراث براي رجوع تمام بسوي او چنانچه از مورّث رجوع به وارث ميكند که به مجرّد موت ديگر مالك فلسي نيست و از اختيار او بيرون ميرود.
لا يَستَوِي مِنكُم مَن أَنفَقَ مِن قَبلِ الفَتحِ در باب جهاد در جنگ بدر و موته و احزاب و خندق و أحد که مهاجرين و انصار جان و مال خود را انفاق كردند.
وَ قاتَلَ و جهاد نمودند و فتح و فيروزي نصيب آنها شد و اسلام عظمت پيدا كرد و شرك و كفر مخذول و منكوب گشت که اگر اينکه جهاد و انفاق نبود اسمي از اسلام باقي نميماند.
أُولئِكَ أَعظَمُ دَرَجَةً البته درجات آنها بسيار بلندتر و عاليتر است.
مِنَ الَّذِينَ أَنفَقُوا مِن بَعدُ وَ قاتَلُوا مثل جنگ خيبر و سريّههاي پيغمبر نه اينكه اينها اجر نداشته باشد.
وَ كُلًّا وَعَدَ اللّهُ الحُسني البته هيچ عمل خيري در پيشگاه احديّت بدون اجر نيست حتّي ميتوان گفت که اگر كافر و مشرك هم عمل خيري كرد و لو باطل است زيرا ايمان شرط صحت کل اعمال است لكن باعث تخفيف عذاب ميشود مثل انوشيروان و حاتم و امثال آنها.
وَ اللّهُ بِما تَعمَلُونَ خَبِيرٌ جزئي و كلّي نيك و بد بدون جزاء نميماند فَمَن يَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ خَيراً يَرَهُ وَ مَن يَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ زلزال آيه 7 و 8 النّاس مجزيون باعمالهم ان خيرا فخير و ان شرا فشر.
425
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 10)- سپس به استدلالی برای مسأله انفاق پرداخته، میفرماید: «چرا در راه خدا انفاق نکنید در حالی که میراث آسمانها و زمین از آن خداست»؟
(وَ ما لَکُمْ أَلَّا تُنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لِلَّهِ مِیراثُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ).
یعنی، سر انجام همه شما چشم از جهان و مواهبش میپوشید، و همه را میگذارید و میروید، پس اکنون که در اختیار شماست چرا بهره خود را نمیگیرید! و از آنجا که انفاق در شرائط و احوال مختلف ارزشهای متفاوتی دارد در جمله بعد میافزاید: «کسانی که قبل از پیروزی انفاق کردند و جنگیدند و پیکار نمودند (با کسانی که بعد از پیروزی انفاق کردند) یکسان نیستند» (لا یَسْتَوِی مِنْکُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قاتَلَ).
یعنی، آنها که در مواقع بحرانی از بذل مال و جان ابا نداشتند از آنها که بعد از فرو نشستن طوفانها به یاری اسلام شتافتند برترند.
لذا برای تأکید بیشتر میافزاید: «آنها بلند مقامتر از کسانی هستند که بعد از
ج5، ص98
فتح انفاق نمودند و جهاد کردند» (أُولئِکَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذِینَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَ قاتَلُوا).
و از آنجا که هر دو گروه با تفاوت درجه مشمول عنایات حقند در پایان آیه میافزاید: «و خداوند به هر دو وعده نیک داده است» (وَ کُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنی).
این یک قدردانی برای عموم کسانی است که در این مسیر گام برداشتند.
تعبیر «حسنی» هرگونه ثواب و پاداش نیک دنیا و آخرت را در بر میگیرد.
و از آنجا که ارزش عمل به خلوص آن است، در پایان آیه میافزاید:
«و خداوند به آنچه انجام میدهید آگاه است» (وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ).
هم از کمیت و کیفیت اعمال شما با خبر است و هم از نیات و میزان خلوص شما.
نکات آیه
۱ - انفاق در راه خداوند، وظیفه اى واجب بر مؤمنان (و ما لکم ألاّتنفقوا فى سبیل اللّه) خطاب در آیه شریفه، متوجه مؤمنان و استفهام در «ما لکم» توبیخى است. توبیخ مؤمنان از سوى خداوند، به خاطر کوتاهى آنان در امر انفاق، بیانگر واجب بودن آن است.
۲ - در راه خدا بودن، شرط بارورى و ارزشمندى انفاق است. (و ما لکم ألاّتنفقوا فى سبیل اللّه) مطلب یاد شده، از قید «فى سبیل اللّه» استفاده مى شود.
۳ - خوددارى از انفاق در راه خداوند، امرى بس نکوهیده و ملامت بار در بینش الهى (و ما لکم ألاّتنفقوا فى سبیل اللّه) استفهام در «ما لکم...» علاوه بر توبیخى بودن، متضمن تعجب نیز هست. سرزنش مؤمنان از سوى خداوند، به خاطر خوددارى آنان از انفاق و اظهار شگفتى از این عمل آنها، بیانگر شدت ناروایى آن مى باشد.
۴ - بروز روحیه ثروت اندوزى و کوتاهى در امر انفاق، در میان مسلمانان صدراسلام پس از فتح مکه (و ما لکم ألاّتنفقوا فى سبیل اللّه) آیه شریفه - چنان که از عبارت هاى آن استفاده مى شود - پس از فتح مکه نازل شده است. توبیخ مسلمانان از سوى خداوند، به خاطر کوتاهى آنان در امر انفاق، نشان مى دهد که آنان، پس از استقرار اسلام در جزیرة العرب و آسوده خاطر شدن، گرفتار نوعى مال دوستى و ثروت اندوزى شدند.
۵ - تشویق مسلمانان از سوى خداوند، به بسیج شدن در امر انفاق و هزینه کردن امکانات و داریى هاى خود در راه جنگ، جهاد و جبهه (و ما لکم ألاّتنفقوا فى سبیل اللّه)
۶ - خداوند، آن دسته از مسلمانان را که در رفع نیازمندى هاى جبهه و جنگ و انفاق در راه آن، کوتاهى کردند، مورد نکوهش سخت قرار داد. (و ما لکم ألاّتنفقوا فى سبیل اللّه)
۷ - مالک حقیقى همه امکانات و دارایى ها، خداوند است و او آنها را در اختیار نسل ها قرار مى دهد. (و للّه میرث السموت و الأرض) تقدیم «للّه» بر «میراث السماوات» مفید حصر است. واژه «میراث» جنس مى باشد و شامل هر آنچه از نسلى به نسلى دیگر انتقال مى شود. اضافه «میراث» به «السماوات» ظرفیه است. بنابراین «للّه میراث السماوات و الأرض»; یعنى، «کلّ ما یورث فى السماوات و الأرض للّه لا لغیره» (هر آنچه که نسل ها در آسمان ها و زمین از یکدیگر به ارث مى برند، تنها از آنِ خداوند است و او آنها را در اختیار نسل ها قرار مى دهد.
۸ - جهان آفرینش، متشکل از آسمان هاى متعدد (و للّه میرث السموت)
۹ - توجه به خدا دادى بودن امکانات و دارایى ها، زمینه ساز پیدایش روحیه انفاق گرى در انسان (و ما لکم ألاّتنفقوا ... و للّه میرث السموت و الأرض) از اهداف یادآورى خدادادى بودن امکانات و دارایى ها - در مقام بیان لزوم انفاق - ، تسهیل امر انفاق و ایجاد روحیه انفاق گرى در میان انسان ها است.
۱۰ - خوددارى از انفاق در راه خدا، به رغم آگاهى به خدادادى بودن امکانات و دارایى ها، کارى بس نکوهیده و ناپسند است. (و ما لکم ألاّتنفقوا ... و للّه میرث السموت) چنان که گفته شد استفهام در «ما لکم» توبیخى است و توبیخ در جایى درست است که شخص عمل ناروایى را دانسته انجام دهد. قید «و للّه میراث السماوات» براى بیان همین آگاهى است; یعنى، شما با این که مى دانید دارایى ها - که نسل ها از یکدیگر به ارث مى برند - مال خدا است و او آنها را در اختیار نسل ها قرار داده است; پس چه شده که از انفاق کردن در راه او کوتاهى مى کنید؟
۱۱ - تفاوت وضع مسلمانان صدراسلام از نظر عِدّه و عُدّه (نفرات و امکانات)، در مقطع پیش از فتح مکه و مقطع بعد از آن (لایستوى منکم من أنفق من قبل الفتح و قتل ... من الذین أنفقوا من بعد و قتلوا)
۱۲ - شرایط مسلمانان صدراسلام تا پیش از فتح مکه، بسى سخت تر از شرایط آنان پس از آن بوده است. (لایستوى منکم من أنفق من قبل الفتح و قتل ... من الذین أنفقوا من بعد و قتلوا)
۱۳ - امکان تفاوت یافتن ارج و ارزش یک عمل، در دو زمان مختلف (لایستوى منکم من أنفق من قبل الفتح و قتل ... من الذین أنفقوا من بعد و قتلوا)
۱۴ - جهاد و انفاق مسلمانان در مقطع پیش از فتح مکه، بسى ارزشمندتر از جهاد و انفاق آنان در مقطع پس از آن بود. (لایستوى منکم من أنفق من قبل الفتح و قتل ... من الذین أنفقوا من بعد و قتلوا)
۱۵ - جهاد در راه خدا و شرکت در جنگ، در شرایط سخت و پیش از نمایان شدن آثار پیروزى، بسى ارزشمندتر از جهاد و جنگ، پس از پیروزى و شرایط آسان دوران قدرتمندى است. (لایستوى منکم من أنفق ... و قتل أُولئک أعظم درجة من الذین أنفقوا من بعد و قتلوا)
۱۶ - مسلمانانى که در دوران سخت پیش از فتح مکه، از جهاد و انفاق در راه خدا کوتاهى نکردند، داراى درجه و منزلتى بزرگ تر از مسلمانانى اند که پس از آن اقدام به جهاد و انفاق مى کردند. (لایستوى منکم من أنفق ... أُولئک أعظم درجة من الذین أنفقوا من بعد و قتلوا)
۱۷ - نقش خلوص و نداشتن چشمداشت مادى، در ازرشمندى و بارورى جهاد و انفاق (لایستوى منکم من أنفق من قبل الفتح و قتل) تفاوت جهاد و انفاق پیش از فتح مکه و پس از آن، مى تواند به این خاطر باشد که مسلمانان پیش از فتح، بدون چشمداشت مادى (به دست آوردن غنایم جنگى و...) و با خلوص به جهاد و انفاق روى آوردند; ولى کسانى که پس از فتح مکه چنین اقدامى کردند، شاید به غنایم و دیگر منافع مادى آن امید داشتند.
۱۸ - ارزش جهاد و انفاق در پیشگاه خداوند، در گرو همراه بودن آن با ایمان است. (لایستوى منکم من أنفق من قبل الفتح و قتل) قید «منکم» بیانگر مطلب فوق است.
۱۹ - اعمال نیک کافران و منافقان، از کمترین ارزش در پیشگاه الهى برخوردار نیست. (لایستوى منکم من أنفق من قبل الفتح و قتل)
۲۰ - جهاد و انفاق در راه خداوند، از مهم ترین و ارزشمندترین تکالیف الهى (لایستوى منکم من أنفق من قبل الفتح و قتل) تکیه بر دو تکلیف جهاد و انفاق، از میان سایر تکالیف الهى، حاکى از مطلب یاد شده است.
۲۱ - برابر دانستن مؤمنان مجاهد و انفاق گر قبل از فتح مکه، با مجاهدان و انفاق گران بعد از آن، از نظر مقام و منزلت در پیشگاه خداوند، پندارى باطل است. (لایستوى منکم من أنفق من قبل الفتح و قتل)
۲۲ - وعده پاداش از سوى خداوند، به همه مجاهدان و انفاق گران صدراسلام (و کلاًّ وعد اللّه الحسنى)
۲۳ - پاداش الهى به مجاهدان و انفاق گران در راه خدا، بهترین و نیکوترین پاداش است. (و کلاًّ وعد اللّه الحسنى) «حسنى» (مؤنث «أحسن»)، به معناى نیکوتر است. گفتنى است که «الحسنى»، صفت براى موصوف محذوف است; یعنى، «و کلاًّ وعد اللّه المثوبة الحسنى».
۲۴ - خداوند، به تمامى اعمال مؤمنان آگاه است. (و اللّه بما تعملون خبیر) خطاب در آیه شریفه، متوجه مؤمنان است و مفهوم «ما» در «بما تعملون» عام و دربرگیرنده همه اعمال مى باشد.
۲۵ - آگاهى و ایمان به احاطه علمى خداوند به تمامى رفتارها، مشوّق و برانگیزاننده انسان ها به تصحیح رفتار و انجام اعمال خیر (و کلاًّ وعد اللّه الحسنى و اللّه بما تعملون خبیر)
۲۶ - احاطه علمى خداوند، به تمامى اعمال مؤمنان، تضمین کننده پاداش هاى اخروى آنها (و کلاًّ وعد اللّه الحسنى و اللّه بما تعملون خبیر) یادآورى احاطه علمى خداوند به همه اعمال - پس از وعده پاداش برتر به همه مؤمنان - مى تواند براى ایجاد و اطمینان در مؤمنان باشد و نیز آنان به این یقین داشته باشند که خداوند به هر عمل نیک آنان، آگاه است. همچنین اعمال نیک آنان - هر چند کوچک باشد - ضایع نخواهد شد.
۲۷ - دستیابى مؤمنان به پاداش هاى موعود الهى در آخرت، در گرو پایدار ماندن آنان بر ایمان و انجام اعمال نیک است. (و کلاًّ وعد اللّه الحسنى و اللّه بما تعملون خبیر) جمله «و اللّه بماتعملون خبیر» مى تواند دربردارنده هشدار باشد. بر این اساس، هشدار الهى به مؤمنان مجاهد و انفاق گر - پس از این که به آنان وعده پاداش برتر اخروى داده است - مى تواند بیانگر این حقیقت باشد که مؤمنان مواظب باشند و بدانند که دستیابى آنان به آن وعده هاى الهى، در صورتى قطعى است که آنها همچنان بر ایمان و صراط مستقیمى که در آن قرار دارند، باقى بمانند.
۲۸ - بشارت و انذار و ایجاد امید از سویى و خوف از سوى دیگر، از روش هاى قرآن براى تربیت مؤمنان (و کلاًّ وعد اللّه الحسنى و اللّه بما تعملون خبیر) وعده پاداش هاى برتر اخروى به مؤمنان از یک سو و هشدار به این که مواظب اعمال خود باشند از سوى دیگر، مى تواند بیانگر مطلب یاد شده باشد.
موضوعات مرتبط
- آسمان: تعدد آسمان ها ۸
- احکام :۱
- اخلاص: آثار اخلاص ۱۷
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۴، ۱۱، ۱۲
- امکانات مادى: مالک امکانات مادى ۷; منشأ امکانات مادى ۱۰
- انفاق: احکام انفاق ۱; ارزش انفاق ۲۰; ارزش انفاق پس از فتح مکه ۱۴; ارزش انفاق قبل از فتح مکه ۱۴; انفاق پس از فتح مکه ۲۱; انفاق قبل از فتح مکه ۲۱; اهمیت انفاق ۲۰; تشویق به انفاق ۵; زمینه ترک انفاق ۴; زمینه انفاق ۹; سرزنش ترک انفاق ۳; سرزنش معرضان از انفاق ۶; ملاک ارزش انفاق ۲، ۱۷، ۱۸; ناپسندى ترک انفاق ۱۰
- انفاقگران: پاداش انفاقگران ۲۳; فضایل انفاقگران ۲۱; وعده به انفاقگران صدراسلام ۲۲
- انگیزش: عوامل انگیزش ۲۵
- ایمان: آثار استقامت در ایمان ۲۷; آثار ایمان ۱۸، ۲۵; ایمان به احاطه علمى خدا ۲۵
- بینش: بینش باطل ۲۱
- پاداش: پاداش نیکو ۲۳; زمینه پاداش اخروى ۲۷; مراتب پاداش ۲۳; وعده پاداش ۲۲
- تربیت: امیدوارى در تربیت ۲۸; انذار در تربیت ۲۸; بشارت در تربیت۲۸; ترس در تربیت ۲۸; روش تربیت ۲۸
- تکلیف: مهمترین تکلیف ۲۰
- جهاد: ارزش جهاد ۲۰; ارزش جهاد پس از فتح مکه ۱۴; ارزش جهادقبل از فتح مکه ۱۴; انفاق براى جهاد ۵، ۶; اهمیت جهاد۲۰; جهاد پس از فتح مکه ۲۱; جهاد قبل از فتح مکه ۲۱; ملاک ارزش جهاد ۱۵، ۱۷، ۱۸
- خدا: آثار احاطه علمى خدا ۲۶; پاداشهاى خدا ۲۳; تشویقهاى خدا ۵; سرزنشهاى خدا ۳، ۶; علم خدا به اعمال ۲۴; علم غیب خدا ۲۴; مالکیت خدا ۷; وعده هاى خدا ۲۲
- ذکر: آثار ذکر ۹; ذکر منشأ امکانات مادى ۹
- زمان: نقش زمان ۱۳
- سبیل الله: ارزش سبیل الله ۲
- عمل: ملاک ارزش عمل ۱۳
- عمل صالح: زمینه عمل صالح ۲۵
- کافران: بى ارزشى عمل صالح کافران ۱۹
- مالکیت: منشأ مالکیت ۷
- مؤمنان: پاداش اخروى مؤمنان ۲۶، ۲۷; تضمین پاداش مؤمنان ۲۶; تکلیف مؤمنان ۱; مؤمنان پس از فتح مکه ۲۱; مؤمنان قبل از فتح مکه ۲۱; عمل مؤمنان ۲۴، ۲۶
- مجاهدان: پاداش مجاهدان ۲۳; تفاوت مجاهدان صدراسلام ۲۱; فضایل مجاهدان۲۱; وعده به مجاهدان صدراسلام ۲۲
- مسلمانان: تشویق مسلمانان ۵; تفاوت اقتصادى مسلمانان صدراسلام ۱۱; ثروت اندوزى مسلمانان صدراسلام ۴; فضایل مسلمانان صدراسلام ۱۶; مسلمانان پس از فتح مکه ۱۱، ۱۲، ۱۶; مسلمانان قبل از فتح مکه ۱۱، ۱۲، ۱۶; مشکلات اقتصادى مسلمانان صدراسلام ۱۲
- مکه: آثار فتح مکه ۴، ۱۲
- منافقان: بى ارزشى عمل صالح منافقان ۱۹
- واجبات :۱
منابع
- ↑ تفسیر کشف الاسرار از عامه.