الزمر ٦٥
کپی متن آیه |
---|
وَ لَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْکَ وَ إِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِکَ لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَيَحْبَطَنَ عَمَلُکَ وَ لَتَکُونَنَ مِنَ الْخَاسِرِينَ |
ترجمه
الزمر ٦٤ | آیه ٦٥ | الزمر ٦٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لإِنْ أَشْرَکْتَ ...»: پیغمبران معصومند و شرک نمیورزند. چنین خطابی گوشه زدن به دیگران است. «لَیَحْبَطَنَّ»: قطعاً هیچ و نابود و بیپاداش و بیسود میشود (نگا: بقره / آلعمران / ، مائده / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
شأن نزول آیات ۶۴ تا ۶۶:
از امام زین العابدین علیهالسلام و سدى روایت شده که جماعت قریش نزد ابوطالب آمدند در حالتى که پیامبر هم نزد وى بود. گفتند: اى ابوطالب ما از برادرزاده ات انصاف میخواهیم.
ابوطالب گفت: منظور شما از انصاف چیست که میخواهید او مراعات کند؟ گفتند: او از ما دست بردارد ما نیز از او دست برداریم. او با ما سخن نگوید ما نیز با او سخن نگوئیم. او با ما مبارزه و مقاتله نکند ما نیز با او مقاتله و مبارزه نکنیم. اگر چه این درخواست ما موجب دورى قلب ها از یکدیگر و موجد کینه و بغض خواهد گردید. ابو طالب به پیامبر گفت: اى برادرزاده من سخنان آنها را شنیدى؟
پیامبر فرمود: اى عمّ بزرگوار اگر این خویشاوندان من بخواهند انصاف را رعایت نمایند نشانه رعایت آن اجابت دعوت من و پذیرفتن پند و اندرز من است زیرا خداوند به من امر فرموده که آنان را به دین حنیف ملت ابراهیم دعوت نمایم هر کس چنین دعوتى را اجابت نمود خدا از او خشنود خواهد شد و او را در بهشت جاویدان خود جاى خواهد داد و هر کس دعوت حق را نپذیرفت و عصیان ورزید با او مبارزه و مقاتله خواهم کرد تا این که خداوند میان ما و آنها حکم و داورى کند زیرا او بهترین داوران و قضاوتکنندگان است.
سخن رسول خدا صلی الله علیه و آله به اینجا که رسید، قریش همگى گفتند: اى ابوطالب به برادرزاده ات بگو که از شتم و بدگوئى خدایان ما دست بردارد و آنها را به بدى یاد نکند سپس آیه ۶۴ نازل گردید.[۱]
حسن بصرى گوید: مشرکین به رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم گفتند: آیا آباء و اجداد تو در گمراهى بوده اند؟ سپس این آیات در جواب آنها نازل گردید.[۲] سبب نزول این آیات در سوره کافرون نیز آمده است.
تفسیر
- آيات ۶۲ - ۷۵ سوره زمر
- اشاره به وحدانيت خدا در ربوبيت با بيان اينكه او خالق همه چيز ووكيل بر همه چيز است
- اشاره به عدم منافات عصمت با اختيار و بيان اينكه نهى پيامبر صلى الله عليه و آله ازشرك ورزيدن ،نهى حقيقى است
- معناى اينكه درباره مشركين فرمود: و ما قدروداالله حق قدره
- مراد از اينكه زمين در قيامت در قبضه خداوند است
- توضيحى درباره نفخه صور وصعقه آسمانيان و زمينيان
- مقصود از استثناء الا من شاءالله در آيه و نفس فى الصور...
- نفخه دوم و زنده شدن مردگان در قيامت
- مراد از اشراق زمين به نور پروردگارش در قيامت ، و وجوهى كه در اين باره گفته شدهاست
- كلام صاحب كشاف در معنى روشن شدن زمين به نور پروردگارش در قيامت و دواشكال به آن
- حق به طلب در تفسير و اشرقت الاءرض بنور ربها
- كافران دسته دسته به جهنم و متقين گروه گروه به بهشت هدايت مى شوند
- سخن بهشتيان بعد از ورود به بهشت
- طواف ملائكه گرداگرد عرش الهى در قيامت و تسبيح آنان خداونند را
- رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته
- دو روايت درباره اينكه بهشت و جهنم را درب هايى است
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَ إِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ «65»
و قطعاً به تو و به كسانى كه (از پيامبران) پيش از تو بودهاند وحى شده است كه: «اگر شركورزى بدون شك عمل تو تباه مىشود و قطعاً از زيانكاران خواهى شد.»
جلد 8 - صفحه 197
نکته ها
شركِ بعد از توحيد، عبادات را محو مىكند. در اين آيه، شرك و در آيهى 217 سورهى بقره ارتداد سبب حبط عمل معرّفى شده است. «وَ مَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَ هُوَ كافِرٌ فَأُولئِكَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ»
گرچه مخاطب اوليه در اين آيات، شخص پيامبر است، امّا همه مردم در اين امور با پيامبر شريكند و خطاب خداوند به پيامبر از جهت اهميّت موضوع است كه حتّى اگر پيامبر هم لحظهاى شرك ورزد اعمالش تباه خواهد شد و زيان خواهد كرد و يا از باب به در مىگويد تا ديوار بشنود.
پیام ها
1- جهل، سرچشمهى انحرافات است. أَ فَغَيْرَ اللَّهِ ... أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجاهِلُونَ
2- هرگز در برابر خواستههاى نابخردان تسليم نشويم. تَأْمُرُونِّي ... أَيُّهَا الْجاهِلُونَ
3- عبادت بايد بر اساس معرفت معبود باشد. أَ فَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ ... أَيُّهَا الْجاهِلُونَ
4- نابخردان، در صدد به انحراف كشاندن ديگران، حتّى انبيا هستند. تَأْمُرُونِّي ...
أَيُّهَا الْجاهِلُونَ
5- پيامبر اسلام آخرين پيامبر آسمانى است. «الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ» (در قرآن هرگز «من بعدك» نيامده است).
6- شرك، از هيچ كس قابل اغماض نيست. «لَئِنْ أَشْرَكْتَ»
7- عصمت انبيا مانع امر و نهى و تشويق و تهديد الهى نيست. «لَئِنْ أَشْرَكْتَ»
8- خطر شرك بسيار جدى است. (سه بار حرف لام مفتوحه كه نشانهى تأكيد است تكرار شده). «لَئِنْ- لَيَحْبَطَنَ- لَتَكُونَنَّ»
تفسير نور(10جلدى)، ج8، ص: 198
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ لَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَ إِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ (65)
وَ لَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ: و هر آينه بتحقيق وحى كرده شده است بسوى تو، وَ إِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ: و بسوى آنانكه پيش از تو بودهاند از پيغمبران ديگر، يعنى وحى من متوجه شده به هر فردى از افراد شما كه پيغمبرانيد و به اينكه قسم به عزت و جلال خود، لَئِنْ أَشْرَكْتَ: اگر هر آينه شركآورى، لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ: هر آينه حبط و باطل شود عمل تو. اين بر سبيل فرض است «و فرض محال محال نيست» براى بيان عظمت امر، يا خطاب به پيغمبر و مراد امت باشند كه اگر مشرك شوند، اعمال آنها نيست گردد، وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ: و هر آينه باشى از زيانكاران.
تبصره:
مراد از حبط عمل، نفى وقوع آنست به موقع قبول؛ پس معنى آيه به اين راجع است كه هر كه غير خدا را در عبادت شريك سازد، البته عبادت او بر وجهى نيست كه مستحق ثواب شود، زيرا ثواب مترتب است بر خلوص عمل نه عملى كه مشوب به غير باشد. پس تابع اهل شرك و به اغواى آنها از راه حق خارج مشو.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ يُنَجِّي اللَّهُ الَّذِينَ اتَّقَوْا بِمَفازَتِهِمْ لا يَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ (61) اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ (62) لَهُ مَقالِيدُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِ اللَّهِ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ (63) قُلْ أَ فَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجاهِلُونَ (64) وَ لَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَ إِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ (65)
بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَ كُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ (66)
ترجمه
و نجات ميدهد خدا آنانرا كه پرهيزكار شدند بسبب رستگاريشان نميرسد بايشان بدى و نه ايشان اندوهناك مىشوند
خدا آفريننده همه چيز است
جلد 4 صفحه 508
و او بر همه چيز نگهبان و كارگزار است
براى او است كليدهاى آسمانها و زمين و آنها كه كافر شدند بآيتهاى خدا آن گروه آنها زيانكارانند
بگو آيا پس غير خدا را امر ميكنيد بمن كه بپرستم اى نادانان
و هر آينه بتحقيق وحى شد بتو و بآنانكه بودند پيش از تو كه اگر مشرك شوى هر آينه باطل خواهد شد عملت و هر آينه خواهى بود البته از زيانكاران
بلكه خدا را پس بپرست و بوده باش از شكرگزاران.
تفسير
خداوند سبحان بعد از تهديد كفار نويد داده است اهل ايمان و تقوى را بنجات از آتش جهنم براى فلاح و رستگارى ايشان در دنيا بأعمال صالحه و اجتناب از معاصى كبيره و اصرار بر صغيره و آنكه نميرسد به آنان بهيچ وجه شدّت و مكروهى و نه آنها محزون مىشوند در روزى كه غير آنها محزون خواهند شد و خداوند خالق تمام موجودات و نگهبان و نگهدار و متصرّف و مدبّر امور آنها است و هر كس را بمقام لايق خود خواهد رسانيد در دست او است كليدهاى خزانههاى آسمانها و زمين و هر كس را بقدر قابليّت او عطا مى- فرمايد از نعمت و روزى و رحمت و كفار زيانكارانند كه نعيم بهشت را از دست داده و عذاب جهنّم را خريدارى نمودهاند و در جوامع نقل نموده كه اهل شرك به پيغمبر صلى اللّه عليه و اله گفتند تو بعضى از خدايان ما را قبول كن ما بخداى تو ايمان مى- آوريم لذا خداوند فرموده بآنها بگو مرا امر بعبادت غير خداى يگانه ميكنيد اى نادانان و بتحقيق وحى شد بتو و ساير انبياء قبل هر يك در زمان خودش كه اگر در عبادت خداى يگانه غير او را شريك كنى عملت باطل ميگردد و قبول نخواهد شد و البته چنين كسى از زيانكاران ميباشد پس عبادت كن خدا را بدون دخالت غير و بوده باش از شكرگزاران نعم حق بر خود و خانوادهات و معلوم است كه خطاب به پيغمبر اكرم شده براى تأديب و تعليم امّت والا ساحت مقدّس نبوى اجلّ از احتياج باين تكاليف است چنانچه در روايت قمى ره از امام صادق عليه السّلام بيان شده و از امام باقر عليه السّلام نقل شده كه مراد آنستكه اگر با ولايت على عليه السّلام امر بولايت احدى نمائى بعد از خودت عملت باطل ميشود و از زيانكاران خواهى بود و در كافى از امام صادق عليه السّلام اينمعنى تأييد شده و آنكه مراد از بل اللّه فاعبد و كن من الشّاكرين اطاعت
جلد 4 صفحه 509
خدا و شكر بر آنستكه خداوند برادر و پسر عمّش را معاضد و كمك براى او قرار داد و الحمد للّه على ما انعمنا به من ولايته.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ لَقَد أُوحِيَ إِلَيكَ وَ إِلَي الَّذِينَ مِن قَبلِكَ لَئِن أَشرَكتَ لَيَحبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الخاسِرِينَ (65)
و هر آينه بتحقيق وحي شده بسوي شما و بسوي كساني که از پيش از شما بودند از انبياء که هر آينه اگر مشرك شدي تمام عبادات و اعمال صالحه تو البته حبط ميشود و از بين ميرود و هر آينه ميباشي البته از زيان كاران.
نظر به اينكه مشركين اصرار بليغ داشتند بپيغمبر اكرم چنانچه آيه قبل دلالت داشت خداوند براي دفع توقع آنها و معذوريت پيغمبرش اينکه آيه شريفه را نازل فرمود و الا همچه توهمي در حق احدي از انبياء نميشود لمكان عصمتهم و اولين دعوت انبياء دعوت بتوحيد است لذا ميفرمايد:
وَ لَقَد أُوحِيَ إِلَيكَ وَ إِلَي الَّذِينَ مِن قَبلِكَ تمام انبياء سلف که مورد وحي
جلد 15 - صفحه 340
بودند بفرد فرد آنها لَئِن أَشرَكتَ لَيَحبَطَنَّ عَمَلُكَ همين نحوي که اسلام يجبّ ما قبله شرك و كفرهم حبط ما قبل ميكند لذا گفتند شرط صحت كليه عبادات موافات است که بقاء ايمان باشد تا آخرين نفس.
وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الخاسِرِينَ چه خسراني بالاتر از اينکه است که يك عمر عبادت را از بين ميبرد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 65)- اگر مشرک شوی اعمالت بر باد میرود! قرآن همچنان مسائل مربوط به شرک و توحید را که در آیات قبل از آن سخن بود تعقیب میکند.
نخست با لحن قاطع خطر شرک را بازگو کرده، میفرماید: «به تو و همه پیامبران پیشین وحی شده که اگر مشرک شوی تمام اعمالت تباه میشود و از زیانکاران خواهی بود» (وَ لَقَدْ أُوحِیَ إِلَیْکَ وَ إِلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکَ لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِینَ).
به این ترتیب شرک دو پیامد خطرناک دارد حتی در مورد پیامبران الهی اگر به فرض محال مشرک شوند.
نخست مسأله حبط اعمال است، و دوم گرفتار خسران و زیان زندگی شدن.
اما «حبط اعمال» به معنی محو آثار و پاداش عمل به خاطر شرک است چرا که شرط قبولی اعمال اعتقاد به اصل توحید است و بدون آن هیچ عملی پذیرفته نیست.
و اما زیانکار شدن آنها به خاطر این است که بزرگترین سرمایههای خود را که عقل و خرد و عمر گرانبهاست در این بازار بزرگ تجارت دنیا از دست داده و «جز حسرت و اندوه متاعی نخریدند»!
نکات آیه
۱ - هشدار خداوند به یکایک پیامبران در باره گرایش پیدا کردن به شرک و پرستش غیر او (و لقد أُوحى إلیک و إلى الذین من قبلک لئن أشرکت لیحبطنّ عملک) مفرد آمدن خطاب در «أشرکت» و «عملک» - با آن که همه پیامبران مخاطب وحى الهى بودند - مى رساند که این وحى به یکایک پیامبران به طور جداگانه و مستقل، ابلاغ شده است.
۲ - هشدار خداوند به پیامبر(ص)، درباره تن دادن به درخواست مشرکان مبنى بر عبادت غیر او (قل أفغیر اللّه تأمرونّى أعبد ... لئن أشرکت لیحبطنّ عملک) از ارتباط این آیه با آیه قبل - که در آن مشرکان از پیامبر(ص) خواسته بودند که غیرخدا را عبادت کند - برداشت بالا به دست مى آید.
۳ - شرک و عبادت غیرخدا، از سوى هرکس که باشد - حتى پیامبران - در پیشگاه خداوند، گناهى نابخشودنى است. (و لقد أُوحى إلیک و إلى الذین من قبلک لئن أشرکت لیحبطنّ عملک)
۴ - توحید، اساس همه ادیان آسمانى و مبارزه با شرک، سرلوحه مبارزات پیامبران الهى (و لقد أُوحى إلیک و إلى الذین من قبلک لئن أشرکت لیحبطنّ عملک)
۵ - شرک، باعث حبط عمل خوب (بى اثر شدن و به هدر رفتن تلاش هاى پسندیده) مى شود. (لئن أشرکت لیحبطنّ عملک)
۶ - مشرکان، از زیانکاران و خسارت دیدگان اند. (لئن أشرکت ... و لتکوننّ من الخسرین)
۷ - شرک، بى تردید به زیان انسان ها است. (لئن أشرکت ... و لتکوننّ من الخسرین) «نون» در «لتکوننّ» براى تأکید و رفع تردید است.
موضوعات مرتبط
- ادیان آسمانى: تعالیم ادیان آسمانى ۴; مشترکات ادیان آسمانى ۴; هماهنگى ادیان آسمانى ۴
- انبیا: رسالت انبیا ۴; شرک ستیزى انبیا ۴; هشدار به انبیا ۱; هماهنگى انبیا ۴
- انسان: زیان انسان ها ۷
- توحید: اهمیت توحید ۴
- خدا: هشدارهاى خدا ۱، ۲
- زیان: موارد زیان ۷
- زیانکاران: ۶
- شرک: آثار شرک ۵; خط شرک ۱;زیان شرک ۷; گناه شرک ۳
- عبادت: خطر عبادت غیرخدا ۱; دعوت به عبادت غیرخدا ۲; عبادت غیرخدا ۳
- عمل: عوامل حبط عمل ۵
- گناه: گناه نابخشودنى ۳; موارد گناه ۳
- محمد(ص): دعوت از محمد(ص) ۲; هشدار به محمد(ص) ۲
- مشرکان: دعوتهاى مشرکان ۲; زیانکارى مشرکان ۶
منابع