السجدة ٢٣
کپی متن آیه |
---|
وَ لَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْکِتَابَ فَلاَ تَکُنْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقَائِهِ وَ جَعَلْنَاهُ هُدًى لِبَنِي إِسْرَائِيلَ |
ترجمه
السجدة ٢٢ | آیه ٢٣ | السجدة ٢٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الْکِتَابَ»: مراد تورات است. «مِرْیَةٍ»: شکّ و تردید. «لِقَآئِهِ»: دریافت کردن موسی تورات را. ضمیر (ه) به (الکتاب) باز میگردد. «لا تَکُن فِی مِرْیَةٍ مِّن لِّقَآئِهِ»: مخاطب پیغمبر اسلام است و مراد دیگران (نگا: المصحف المیسّر). «هُدیً»: هدایت. هادی. راهنمای به حق و حقیقت.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۵ - ۳۰، سوره سجده
- از نظر اوصافشان
- معرفى مؤ منين از نظر اعمالشان
- بشارت به مؤ منين به پاداشى مافوق علم و تصور همگان (فلا تعلم نفس ما اخفى لهم منقرة اعين )
- مقايسه مومن و كافر از نظر عاقبت آنها، پاداش و جزاى الهى
- وجوه مختلف درباره مراد از ((بلقائه )) در آيه ((و لقد آتينا موسى الكتاب فلا تمنفى مربة من لقائه ...))
- مقصود از ((فتح )) در آيه : ((و يقولون متى هذا الفتح ...))
- بحث روايتى
- رواياتى در عظمت نماز شب و فضيلت شب و روز جمعه
- چند روايت در ذيل آيه ((افمن كان مؤ منا كمن فاسقا...)) و ((لنذيقنهم من العذاب الادنى...))
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ فَلا تَكُنْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقائِهِ وَ جَعَلْناهُ هُدىً لِبَنِي إِسْرائِيلَ «23»
و همانا ما به موسى كتاب (آسمانى تورات) داديم، پس در لقاى او (با خدا و دريافت آيات الهى) شك نداشته باش، ما آن (كتاب) را براى بنىاسرائيل
جلد 7 - صفحه 317
مايهى هدايت قرار داديم.
نکته ها
در اينكه مراد از جملهى «فَلا تَكُنْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقائِهِ» چيست، چند احتمال داده شده است، از جمله:
الف: در ملاقات حضرت موسى با خداوند و دريافت وحى شك نكن.
ب: در لقاى قرآن و وحى شك نكن. (كه مؤيّد آيه 3 اين سوره است)
ج: در لقاى قيامت شك نكن. (كه مؤيد آيه 10 و 14 اين سوره است)
پیام ها
1- رسالت پيامبر اسلام و نزول كتاب آسمانى، امر بىسابقهاى نبوده است. «وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ»
2- آگاهى از تاريخ انبيا، مايه تسلّى واطمينان خاطر است. وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى ...
فَلا تَكُنْ
3- درباره رهبر آسمانى، نبايد هيچ گونه شك و ترديدى وجود داشته باشد.
«فَلا تَكُنْ فِي مِرْيَةٍ»
4- تورات، براى هدايت بنىاسرائيل بوده است، نه جهانيان. «هُدىً لِبَنِي إِسْرائِيلَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ فَلا تَكُنْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقائِهِ وَ جَعَلْناهُ هُدىً لِبَنِي إِسْرائِيلَ «23»
جلد 10 - صفحه 393
شأن نزول: چون مشركان قريش با وجود آيات واضحه، تكذيب حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله مىكردند و آن حضرت بسيار مغموم مىشدند، حق تعالى براى تسلى آن حضرت واقعه حضرت موسى عليه السّلام و مكذبان او را بيان فرمايد:
وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ: و هر آينه به تحقيق عطا فرموديم موسى عليه السّلام را كتاب تورات، چنانكه تو را قرآن عطا نموديم. فَلا تَكُنْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقائِهِ: پس مباش در شك از ديدن تو كتاب قرآن را، يعنى القا نموديم موسى را مثل آنچه القا نموديم تو را از وحى، پس مباش در شك از اينكه ملاقات كنى مثل آن را. نزد ابن عباس ضمير راجع به موسى عليه السّلام است، يعنى بلا شك و شبهه تو ملاقات خواهى كرد موسى را در دنيا؛ چنانچه در وسيط نقل نموده كه حق تعالى وعده داده بود حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله را كه پيش از رحلت از دنيا، حضرت موسى را خواهى ديد «1». اينجا به جهت تأكيد همان وعده را فرمايد كه شك مكن لقاى او را؛ و در وقتى كه حضرت رسالت را به معراج بردند فرمود: حضرت موسى را در وقت عروج در آسمان ششم ديدم، و در وقت نزول هم ملاقات نمودم. نزد بعضى مراد ملاقات در آخرت باشد. وَ جَعَلْناهُ هُدىً لِبَنِي إِسْرائِيلَ: و قرار داديم كتاب تورات را نماينده بنى اسرائيل، يا حضرت موسى را هادى ايشان گردانيديم.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لَنُذِيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى دُونَ الْعَذابِ الْأَكْبَرِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ «21» وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآياتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْها إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ «22» وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ فَلا تَكُنْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقائِهِ وَ جَعَلْناهُ هُدىً لِبَنِي إِسْرائِيلَ «23» وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ كانُوا بِآياتِنا يُوقِنُونَ «24» إِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فِيما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ «25»
ترجمه
و هر آينه ميچشانيم بآنها از عذاب نزديكتر سواى عذاب بزرگتر باشد كه آنها بازگشت كنند
و كيست ستمكارتر از آنكه پند داده شد بآيتهاى پروردگارش پس روى گردانيد از آنها همانا ما از گناهكاران انتقام كشندگانيم
و هر آينه بتحقيق داديم بموسى كتابيرا پس مباش در شك از ملاقاتش و قرار داديم آنرا هدايت از براى بنى اسرائيل
و قرار داديم از ايشان پيشوايانى كه هدايت ميكردند بفرمان ما چون صبر كردند و بودند كه بآيتهاى ما يقين ميداشتند
همانا پروردگار تو او حكم ميكند ميانشان روز قيامت در آنچه بودند كه در آن اختلاف ميكردند.
تفسير
خداوند متعال قسم ياد فرموده كه بچشاند بكفار مذكور در آيات سابقه عذاب دنيا را از بلايا و محن و مصائب و قحطى و قتل و اسر و نهب و غيرها كه بعد از هجرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم از مكه خداوند آنها را در جنگ بدر و غيره مبتلا فرمود يا در رجعت بشمشير امام زمان و يارانش مبتلا شوند چنانچه قمى ره نقل فرموده يا بچشند عذاب قبر را چنانچه در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده يا هر يك از آنها را چنانچه مقتضاى اطلاق لفظ است چون مراد از عذاب اكبر مسلّما عذاب آخرت است و اينها همه نزديكترند از آن در هر حال عذاب أدنى براى آنستكه عذاب شدگان يا كسانيكه عذاب آنها را ديده يا شنيدهاند متنبّه و نادم شوند و توبه و رجوع بحكم خدا نمايند چنانچه ظاهر است يا براى آنكه آنها در رجعت بدنيا بر ميگردند و معذّب ميشوند چنانچه قمى ره نقل نموده و پس از آن براى اثبات ستمكارى آنها فرموده كه كيست ستمكارتر از كسيكه آيات الهى براى او تلاوت شده و معارف حقّه را با ادلّه و براهين براى او بيان نمودهاند با وجود اين بدون فكر و تأمل از آنها اعراض نموده و رو گردان شده و باقى بكفر مانده چون چنين كسى بخود ستم نموده كه خويش را مستحق عذاب دائم كرده و ظلم بنفس آنهم چنين ظلمى از بزرگترين
جلد 4 صفحه 296
انواع ظلم است ما از گناهكاران انتقام ميكشيم چه رسد بكفار و لفظ ثمّ براى استبعاد از اين عمل است با وضوح ادله حق و براى تسليت خاطر پيغمبر اكرم از اعراض كفار قريش و توجّه او به آزار و ايذاء بنى اسرائيل حضرت موسى را و اعراض آنها از دستورات الهى و صبر آنحضرت و ساير انبياء بنى اسرائيل و اوصياء ايشان در برابر آن ناملايمات فرموده و بتحقيق داديم ما بموسى عليه السّلام كتاب تورية را پس مباش در شك از ملاقات موسى پروردگارش را در آخرت چنانچه از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم روايت شده و بنابر اين مراد ملاقات رحمت نامتناهى او است يا ملاقات موسى تو را در آن عالم يا ملاقات او كتاب را يا ملاقات تو آنرا چون مراد جنس كتاب آسمانى است اعمّ از تورية و قرآن يا ملاقات تو موسى را در شب معراج چنانچه حضرات مفسرين هر يك بنوبه خود فرمودهاند يا مباش در شك از ملاقات موسى رحمت واسعه و نور وجود حق را در وادى قدس و شنيدن كلام الهى را در عالم انس كه بنظر حقير رسيده و بامر وى از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم ممكن است تطبيق شود در هر حال خداوند آنحضرت و كتابش را موجب هدايت بنى اسرائيل قرار داد و قرار داد از ميان آنها پيغمبران و اوصياء ايشانرا پيشوايان و راهنمايان خلق بفرمان خدا چون صبر نمودند بر طاعت و از معصيت و بر مصائب و ناملايمات وارده از قوم بر ايشان و لما بكسر لام و تخفيف نيز قرائت شده است و معلوم است كه چنين اشخاصيكه خداوند ايشانرا براى ارشاد خلق اختيار ميفرمايد داراى نظر صائب و فكر ثاقب ميباشند و از آيات الهى يقين بذات و كمال نامتناهى او پيدا ميكنند و قمى ره نقل فرموده كه خدا ميدانست ايشان صبر بر مصائب وارده بر خودشان مينمايند پس قرار دادشان امامان و خداوند حكم ميفرمايد بين مؤمن و كافر و ائمه و خلق ستمكار در روز قيامت در آنچه اختلاف داشتند با يكديگر در امر دين و جدا ميكند حق را از باطل و هر كس را بپاداش خود از خوب و بد ميرساند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ لَقَد آتَينا مُوسَي الكِتابَ فَلا تَكُن فِي مِريَةٍ مِن لِقائِهِ وَ جَعَلناهُ هُديً لِبَنِي إِسرائِيلَ «23»
و هر آينه بتحقيق داديم موسي را كتاب که تورية باشد پس نبوده باش در شك از ملاقات او و قرار داديم او را هدايت كننده از براي بني اسرائيل.
وَ لَقَد آتَينا مُوسَي الكِتابَ اول كتابي که نازل شد تورية بود زيرا بر انبياء قبل از موسي تعبير به صحف شده: صحف آدم، شيث، نوح، ابراهيم و كتب به که نازل شده!
تورية که الواح تورية بود بر موسي نازل شد و ميفرمايد: وَ لَقَد آتَينا مُوسي وَ هارُونَ الفُرقانَ وَ ضِياءً وَ ذِكراً لِلمُتَّقِينَ (انبياء آيه 48) و ميفرمايد وَ كَتَبنا لَهُ فِي الأَلواحِ مِن كُلِّ شَيءٍ مَوعِظَةً وَ تَفصِيلًا لِكُلِّ شَيءٍ (اعراف آيه 145)
جلد 14 - صفحه 465
و آن تورية غير از اينکه اسفاريست که در دست يهود است که مشتمل بر كفريات بسيار و مزخرفات بي شمار است چون بعد از موسي سه مرتبه بكلي تواتر يهود از بين رفت که ديگر اسمي از موسي و تورية ميان يهود باقي نبود و اينکه تورية رائج را يك نفر جاهل قسي القلبي نوشت و به نام تورية منتشر كرده و ما شرح اينکه قضيه را در مجلد اول كلم الطيب صفحه 261 الي صفحه 283 مفصلا بيان كردهايم رجوع فرمائيد و بعد از تورية زبور داود و انجيل عيسي و قرآن محمّد (ص) نازل شد.
فَلا تَكُن فِي مِريَةٍ مِن لِقائِهِ ضمير لقائه ممكن است بلكه ظاهر است که موسي باشد و لقاء اضافه به مفعول است يعني نباش در شك در اينكه شما موسي را ملاقات ميكني و ملاقات پيغمبر موسي را در سه مورد گفتند: يكي در شب معراج که تمام انبياء در بيت المعمور با حضرتش نماز كردند و جبرئيل مكبر بود، ديگر در دوره رجعت تمام انبياء برميگردند به دنيا و نصرت، پيغمبر ميكنند چنانچه در آيه شريفه: وَ إِذ أَخَذَ اللّهُ مِيثاقَ النَّبِيِّينَ- الي قوله- وَ أَنَا مَعَكُم مِنَ الشّاهِدِينَ (آل عمران آيه 81) شرحش مكرر بيان شده، مرة ثالثة در قيامت پاي منبر وسيله زير لواء حمد تمام انبياء خدمتش ميرسند.
بعضي گفتند اضافه به فاعل است يعني آنچه موسي ملاقات كرده از اذيت قوم شما هم ملاقات ميكني، چنانچه ميفرمايد: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ آذَوا مُوسي فَبَرَّأَهُ اللّهُ مِمّا قالُوا وَ كانَ عِندَ اللّهِ وَجِيهاً (احزاب آيه 69). و از پيغمبر اكرم است که فرمود آن چه در امم سابقه واقع شده در امت من هم واقع ميشود و اينکه حديث شرح مبسوطي لازم دارد موكول به موقع خودش ولي معناي اول اظهر است.
وَ جَعَلناهُ هُديً لِبَنِي إِسرائِيلَ ضمير و جعلناه ممكن است مرجعش كتاب باشد که تورية است و ممكن است موسي باشد و ظاهر اول است.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 23)- در اینجا اشاره کوتاه و زود گذری به داستان «موسی» و «بنی اسرائیل» میکند تا پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله و مؤمنان نخستین را تسلّی و دلداری دهد.
نخست میگوید: «ما به موسی، کتاب آسمانی دادیم» (وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسَی الْکِتابَ).
«و شک نداشته باش که او، آیات الهی را دریافت داشت» (فَلا تَکُنْ فِی مِرْیَةٍ مِنْ لِقائِهِ).
«و ما آن (کتاب آسمانی موسی، تورات) را وسیله هدایت بنی اسرائیل قرار دادیم» (وَ جَعَلْناهُ هُدیً لِبَنِی إِسْرائِیلَ).
نکات آیه
۱ - تورات از سوى پروردگار به موسى(ع) اِعطا شد. (و لقد ءاتینا موسى الکتب) «ال» در «الکتاب» مى تواند براى عهد و اشاره به تورات داشته باشد.
۲ - برخوردار بودن موسى(ع) از کتاب آسمانى، امرى قطعى بوده و هیچ تردیدى در آن روا نیست. (و لقد ءاتینا موسى الکتب فلاتکن فى مریة من لقائه) برداشت بالا، بر این اساس است که «لقاء» مصدر مضاف به مفعول بوده و فاعل اش - که موسى است - محذوف باشد. بنابراین، مرجع ضمیر در «لقائه» واژه «الکتاب» است. امکان دارد که «لقاء» به ضمیر فاعلى اضافه شده و مفعول اش محذوف باشد که در این صورت، مرجع ضمیر در «لقائه» خود حضرت موسى(ع) خواهد بود.
۳ - رسالت پیامبراکرم(ص)، امر بى سابقه اى نبوده و در ادامه رسالت پیامبران گذشته است. (بل هو الحقّ من ربّک لتنذر قومًا ... و لقد ءاتینا موسى الکتب) احتمال دارد ذکر «و لقد آتینا موسى...» در این سوره به منظور اثبات نبوت پیامبر(ص) باشد که در آیه سه از آن، سخن گفته شده است. لازم به ذکر است که ذکر حضرت موسى(ع) از میان انبیاى پیشین، مى تواند به خاطر مورد اتفاق نظر بودن آن حضرت در میان پیروان ادیان آسمانى باشد.
۴ - قطعى بودن نزول کتاب آسمانى بر موسى(ع) جایى براى تردید در نزول وحى بر پیامبراسلام(ص) باقى نمى گذارد. (و لقد ءاتینا موسى الکتب فلاتکن فى مریة من لقائه) برداشت بالا، با توجه به دو نکته زیر است: ۱- انتخاب موسى(ع) از میان پیامبران پیشین، براى استدلال به آن، جهت حقانیت پیامبر بعدى، احتمال دارد به خاطر مقبول بودن ایشان نزد همه پیروان ادیان آسمانى باشد. ۲- مرجع ضمیر در «لقائه» احتمال دارد به قرآن برگردد که از محتواى کلام و آیه سه استفاده مى شود و «فاء» در «فلاتکن» تفریعى است.
۵ - نزول کتابى آسمانى بر موسى(ع)، دلیلى بر حقانیت و تحقق لقاءاللّه است. (فذوقوا بما نسیتم لقاء یومکم هذا... و لقد ءاتینا موسى الکتب فلاتکن فى مریة من لقائه) احتمال دارد - به قرینه سیاق - مراد از «لقاء»، روز قیامت و معاد باشد و مرجع ضمیر در «لقائه» واژه «بعث» باشد که مستفاد از آیه هاى ده و چهارده است. بنابراین، معنا چنین مى شود: «تو در لقاى ربّ - که قرآن درباره آن سخن گفته - تردیدى به خود راه نده! چرا که قرآن - حاوى مسأله لقاى ربّ - نازل شده از ناحیه کسى است که تورات را به موسى(ع) داده است.»
۶ - یادآورى رسالت دشوار موسى(ع) تسلى بخش پیامبر(ص) در برابر آزار مشرکان بود. (و لقد ءاتینا موسى الکتب فلاتکن فى مریة من لقائه) احتمال دارد مرجع ضمیر در «لقائه» آزار و اذیتى باشد که از فحواى کلام، به دلیل طرح رسالت موسى(ع)، برمى آید. در این صورت، آیه درصدد دلدارى و تسلى دادن به پیامبر(ص) است.
۷ - ملاقات پیامبراکرم(ص) با حضرت موسى(ع)، در شب معراج و یا در قیامت، قطعى است. (و لقد ءاتینا موسى الکتب فلاتکن فى مریة من لقائه) برداشت بالا، بنابراین احتمال است که مرجع ضمیر در «لقائه» موسى(ع) باشد. لازم به ذکر است که این نکته، مورد تأیید روایت نیز هست.
۸ - کتاب آسمانى موسى، هدایت کننده قوم بنى اسرائیل بود. (و جعلنه هدًى لبنى إسرءیل)
۹ - هدایت بنى اسراییل، هدف رسالت موسى(ع) بوده است. (و لقد ءاتینا موسى الکتب ... و جعلنه هدًى لبنى إسرءیل)
۱۰ - موسى(ع)، از سوى خداوند مأمور هدایت بنى اسراییل بود. (و جعلنه هدًى لبنى إسرءیل) بنابراین احتمال که مرجع ضمیر مفعولى «جعلناه» حضرت موسى(ع) باشد، نکته یاد شده به دست مى آید.
۱۱ - مقام پیامبر(ص) از سوى خداوند، بزرگ داشته شده است. (فلاتکن فى مریة من لقائه) در صورتى که مراد از «لقائه» رسیدن کتاب و وحى به پیامبر(ص) باشد، آوردن «لقاء» به جاى کلمه اى مثل «إیتاء» و امثال آن، حکایت از بزرگداشت و تعظیم پیامبراکرم(ص) مى کند.
موضوعات مرتبط
- انبیا: رسالت انبیا ۳
- بنى اسرائیل: هدایت بنى اسرائیل ۸، ۹، ۱۰
- تورات: هدایتگرى تورات ۸
- خدا: عطایاى خدا ۱
- لقاءالله: دلایل حقانیت لقاءالله ۵
- محمد(ص): اذیت محمد(ص) ۶; تکریم محمد(ص) ۱۱; دلایل رسالت محمد(ص) ۴; دلدارى به محمد(ص) ۶; رسالت محمد(ص) ۳; محمد(ص) در قیامت ۷; محمد(ص) در معراج ۷; مقامات محمد(ص) ۱۱; ملاقات محمد(ص) با موسى(ع) ۷; نزول وحى بر محمد(ص) ۴
- مشرکان: اذیتهاى مشرکان ۶
- موسى(ع): اعطاى تورات به موسى(ع) ۱; اهمیت رسالت موسى(ع) ۹; رسالت موسى(ع) ۳; سختى رسالت موسى(ع) ۶; کتاب آسمانى موسى(ع) ۲، ۸; مسؤولیت موسى(ع) ۱۰; موسى(ع) در قیامت ۷; موسى(ع) در معراج ۷; نزول کتاب آسمانى بر موسى(ع) ۴، ۵; هدایتگرى موسى(ع) ۱۰
منابع