آل عمران ٥٥
کپی متن آیه |
---|
إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى إِنِّي مُتَوَفِّيکَ وَ رَافِعُکَ إِلَيَ وَ مُطَهِّرُکَ مِنَ الَّذِينَ کَفَرُوا وَ جَاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوکَ فَوْقَ الَّذِينَ کَفَرُوا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ ثُمَ إِلَيَ مَرْجِعُکُمْ فَأَحْکُمُ بَيْنَکُمْ فِيمَا کُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ |
ترجمه
آل عمران ٥٤ | آیه ٥٥ | آل عمران ٥٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مُتَوَفِّیکَ»: تو را در وقت خود میمیرانم (نگا: مائده / . «رَافِعُکَ إِلَیَّ»: تو را منزلت و رفعت میبخشم و با کسانی چون ادریس همدم میگردانم (نگا: مریم / ). «مُطَهِّر»: رهاننده. «فَوْقَ الَّذِینَ»: مراد فوقیّت و برتری معنوی، یعنی فضائل و قوّت حجّت است. «مَرْجِع»: برگشت.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا... (۳) اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ... (۲) وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا... (۳)
وَ بِکُفْرِهِمْ وَ قَوْلِهِمْ عَلَى... (۳) بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَ... (۳) وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ... (۳) وَ هُوَ الَّذِي يَتَوَفَّاکُمْ... (۳) وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا... (۳) وَ هُوَ الَّذِي يَتَوَفَّاکُمْ... (۳)
تفسیر
- آيات ۶۰ - ۴۲، سوره آل عمران
- منظور از اصطفا (برگزيدن ) و تطهير مريم سلام اللّه عليها
- وجه اينكه قضاياى مربوط به مريم عليها السلام از اخبار غيبى شمرده شده است
- وجه تعبير به ((ملائكه )) در جمله ((اذ قالت الملائكة ...))
- گفتار معصومين در تفسير ((كلمه ))
- معناى ((كلمه خدا)) و مراد از ((كلمه )) در جمله : ((يبشرك بكلمة منه ...))
- وجه تسميه عيسى به مريم (عليهما السلام ) به ((مسيح ))
- يهود و كلمه ((مسيح ))
- معناى كلمه ((عيسى ))
- اقوالى كه درباره سخن گفتن عيسى (ع )با مردم در سن كهولت ، گفته شده است
- مراد از ((تورات )) ((انجيل )) در قرآن كريم
- بعثت حضرت عيسى (ع ) عموميت داشته ، هر چند رسالت او به سوى بنىاسرائيل بوده است
- معجزات عيسى (ع ) مستند به اذن خدا بوده است و عيسى (ع ) در صدور آن آيات استقلالىنداشته است
- معجزات حضرت عيسى (ع ) در خارج ، از آن جناب صادر مى شده است
- جمله ((مصدقا لما بين يدى من التورية ...)) براى اينكه عيسى (ع ) تورات موجود درزندگى خودرا قبول داشته است دلالت نمى كند
- عملى كه عيسى (ع ) براى باز شناختن مؤ منين به خود وتشكل دادن به آنها انجام داد
- قيد ((الى اللّه )) در آيه به چه جهتى آمده است ؟
- مراد از ايمان در جمله ((قال الحواريون نحن انصار اللّه آمنا باللّه ...)) ايمان بعد ازايمان است
- راه عبادت كوتاهترين راه به سوى خداى سبحان است
- معناى ((توفى )) و تفاوت مورد استعمال اين كلمه با كلمه ((موت ))
- توّفى حضرت عيسى به معناى گرفتن آن حضرت از دست يهود است
- منظور از ((رفع عيسى به سوى خدا)) و ((تطهير او از كافران ))
- مراد از تفوق پيروان عيسى (ع ) بر كافران تا روز قيامت
- مقصود از تفّوق حجت تفوق از نظر مقبوليت نيست
- تبعيت از نياكان سبب مى شود كه مراد عموم يهود و مطلق نصارا باشد
- وعده نيكو به پيروان حقيقى (قولى و عملى ) عيسى (ع )
- دو حجت و دليل بر نفى الوهيت عيسى (ع ) در تمثيل او به آدم (ع )
- جمله ((الحق من ربك )) از بديع ترين بيانات قرآنى است
- بحث روايتى (در ذيل آيات كريمه گذشته )
- رواياتى درباره برترين زنان عالم : (فاطمه (س ) مريم ، خديجه و آسيه )
- اثبات سيادت اثبات عالى ترين مراتب اصطفاء است
- اخبار غيب حضرت عيسى (ع ) معجزه قابلقبول براى مردم بود
- روايتى درباره آنچه در شريعت عيسى (ع ) آمده بود
- روايت درباره به دار آويختن حضرت عيسى (ع )
- روايتى در مورد كيفيت بالا بردن عيسى (ع ) به آسمان
- روايتى از امام رضا (ع ) درباره قضيه حضرت عيسى (ع )
- بحث روايتى ديگر در معناى محدث
- فرق ميان نبى ، رسول و محدث
- على (ع ) محدث بود
- مطالبى پيرامون ((وحى )) و واژه ((محدث ))
- تشخيص القائات رحمانى از شيطانى مستند به تاءييد الهى است و خارج از معيارهاىمعمولى تشخيص است
- توضيح اينكه : ((محدث صوت فرشته را مى شنود ولى فرشته را نمى بيند))
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«55» إِذْ قالَ اللَّهُ يا عِيسى إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَ رافِعُكَ إِلَيَّ وَ مُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ جاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأَحْكُمُ بَيْنَكُمْ فِيما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ
(بياد آور) هنگامى كه خداوند فرمود: اى عيسى! من تو را (از زمين) برگرفته و به سوى خود بالا مىبرم و تو را از كسانى كه كافر شدهاند، پاك مىكنم و تا روز قيامت پيروان تو را بركافران برترى خواهم داد. سپس بازگشت شما به سوى من است، پس در آنچه اختلاف مىكرديد، ميان شما داورى خواهم كرد.
نکته ها
نمونه عينى و عملى تدبير الهى در برابر مكر دشمنان، در اين آيه بيان شده است.
امام باقر عليه السلام فرمود: معراج حضرت عيسى عليه السلام، در شب 21 ماه مبارك رمضان بوده است. «1»
پیام ها
1- براى ساير انبيا نيز معراج بوده است. «رافِعُكَ إِلَيَّ»
2- زندگى در ميان كفّار، مايهى آلودگى، و دورى از آنها، مايهى پاكى و طهارت است. «مُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا»
3- پيشگويى غيبى غلبهى مسيحيّت بر يهود، از معجزات قرآن است. «جاعِلُ
«1». تفسير نورالثقلين.
جلد 1 - صفحه 524
الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِينَ كَفَرُوا»
4- پيروى از انبيا، رمز پيروزى است. «جاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِينَ كَفَرُوا»
5- جهانى بودن اسلام، منافاتى با وجود اقليّتهاى مذهبى در پناه اسلام ندارد. از عبارت «إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ» استفاده مىشود كه دين يهود و مسيحيت تا قيامت پيروانى خواهد داشت.
6- بازگشت همه به سوى خداست و او داور بىچون و چراى قيامتاست. «إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِذْ قالَ اللَّهُ يا عِيسى إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَ رافِعُكَ إِلَيَّ وَ مُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ جاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأَحْكُمُ بَيْنَكُمْ فِيما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ (55)
بعد از آن، حسن تدبير و لطف تقدير خود را نسبت به حضرت عيسى عليه السّلام بيان فرمايد:
إِذْ قالَ اللَّهُ يا عِيسى: ياد بياور و منتهى شو، زمانى را كه فرمود خداى تعالى به عيسى عليه السّلام، إِنِّي مُتَوَفِّيكَ: بدرستى كه من فراگيرندهام تو را به تمامه از روى زمين بدون موت، وَ رافِعُكَ إِلَيَ: و بردارنده و بلند كنندهام تو را به سوى محل كرامت خود و مقرّ ملائكه كه آسمان باشد.
1- قول اول: پس غرض از اين آيه شريفه، صعود عيسى عليه السّلام باشد به روح و جسد به آسمان، تا بطلان قول كسانى كه گمان كردند كه صعود او به روح تنها بوده معلوم و محقق گردد، و اغلب مفسرين و محدثين بر اين قول مىباشند. بنابراين حضرت عيسى عليه السّلام زنده و در آسمان است، و در زمان ظهور حضرت حجت عصر عجّل اللّه فرجه، از آسمان نازل گردد؛ و احاديث خاصه و عامه بر اين قسمت دلالت دارد:
1- در مجمع و مبانى- از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مروى است كه فرمود: اين عيسى بن مريم لم يمت و انه راجع اليكم قبل يوم القيمة «1»:
بدرستى كه عيسى بن مريم عليه السّلام نمرده است، و بدرستى كه او برگشت كننده است به سوى شما پيش از قيامت.
«1» تفسير مجمع البيان، جلد اوّل، صفحه 449
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 117
2- بحار الانوار- به اسناد خود از ابو سعيد خدرى روايت نموده كه فرمود حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: منا الذى يصلى عيسى بن مريم خلفه: «1» از ما باشد آن كسى كه نماز گزارد عيسى بن مريم عليه السّلام پشت سر او.
3- اكمال الدين- ابن بابويه رضوان الله عليه در ذيل حديثى كه خداى تعالى وصف پيغمبر خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را به عيسى عليه السّلام فرمايد: ارفعك الى ثم اهبطك فى آخر الزمان لترى من امة ذلك النبى العجائب: بلند گردانم تو را به سوى خود، پس فرود آورم تو را در آخر الزمان تا ببينى از امت اين پيغمبر، عجائبى را.
4- صحيح مسلم و بخارى و عقد الدرر- قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: كيف انتم اذا نزل ابن مريم فيكم و امامكم منكم. «2» فرمود حضرت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: چگونه هستيد شما وقتى كه نازل شود پسر مريم در شما، و حال آنكه امام شما از شما باشد.
5- صحيح مسلم از جابر روايت نموده از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: قال: لا تزال طائفة من امّتى يقاتلون على الحقّ ظاهرين الى يوم القيمة فينزل عيسى بن مريم عليهما السّلام فيقول اميرهم صلّ بنا فيقول لا انّ بعضكم على بعض امراء تكرمة اللّه لهذه الامّة. «3» فرمود: هميشه جماعتى از امت من مقاتله كنند بر امر حق آشكارا تا روز قيامت، پس نازل مىشود عيسى بن مريم عليه السّلام، پس مىگويد امير ايشان، مهدى آل محمد عليه السّلام: امامت نما در نماز. حضرت عيسى عليه السّلام عرض كند: نيست
«1» به كتاب «احقاق الحقّ» جلد 13 صفحه 198 مراجعه شود- و بحار الانوار جلد 51 صفحه 76 حديث 32 و صفحه 48 حديث 37
«2» «صحيح مسلم» جلد 1 صفحه 94 (كتاب الايمان)- و نيز رجوع شود به «احقاق الحق» جلد 13 صفحه 195 تا 197
«3» «صحيح مسلم» جلد اوّل، صفحه 95- احقاق الحق جلد 13 صفحات 205 تا 207 (با اندكى اختلاف)
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 118
جاى امامت من، بدرستى كه بعضى از شما امام هستيد بر بعضى ديگر، اين كرامتى است از جانب خدا براى اين امت.
اقوال ديگر در آيه شريفه: 2- من متمم عمر تو و موفى اجل تو هستم، پس نمىگذارم يهود تو را بكشند، و تو را به مقر و مسكن مىبرم با ملائكه مدت عمر گذرانى. 3- من متوفى وعده خود در دنيا مىباشم، چه در علم ازلى گذشته كه تو را تا آخر زمان زنده بگذارم. 4- در آيه تقديم و تأخير است. (انّى رافعك الىّ و متوفيك): يعنى: من قبض روح كنندهام تو را بعد از نزول تو از آسمان. 5- من ميراننده تو هستم از علائقى كه مانعند از عروج به عالم ملكوت. لكن قول اول اقوى و اصح است. وَ مُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا: و پاك كنندهام تو را از رجس آنانكه كافر شدند از بدى همسايگى و اختلاط آنان كه به مثابه ملاقات نجاست است به بدن. يا پاك سازندهام از قصد بد آنان و رهاننده از مكر ايشان. وَ جاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ: و قرار دهندهام آنانكه پيروى نمودند تو را از مؤمنان است تو، فَوْقَ الَّذِينَ كَفَرُوا: برتر و بالاتر از آنانكه نصارى بود بر يهود به حجت و برهان در اثبات رسالت حضرت عيسى عليه السّلام. يا غالب شدن به شمشير به معاونت قياصره. و تا كنون شنيده نشده غلبه يهود بر مسلمانان و نصارى كه ايمان به حضرت عيسى عليه السّلام دارند، و اتفاق نيفتاده كه يهود نائل به ملك و دولت شوند، و هميشه نصارى غالب و يهود مغلوبند. «1» تبصره: مراد آيه شريفه، ظهور غلبه نصارى است از زمان حضرت عيسى عليه السّلام تا زمان حضرت خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم. اما بعد از آن، غلبه و عزت و شوكت با مسلمانان باشد، زيرا به آمدن دين محمّدى صلّى اللّه
«1» بنظر مىرسد كه سخن اخير مؤلف- رضوان اللّه عليه- با واقعيّت خارج سازگارى ندارد. از اينرو سزاوار است آيه بصورتى ديگر شرح و بسط داده شود همانگونه كه مفسّرين در توضيح آن بيانات ديگرى ارائه كردهاند و بر خوانندگان است كه به آن تفاسير مراجعه كنند (مصحّح)
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 119
عليه و آله و سلّم تمام اديان سلف، منسوخ و شريعت آن حضرت، باقى است تا انقراض عالم؛ پس در حقيقت مسلمانان، پيروان حقّند نه ديگران و لذا بعضى آيه شريفه را خطاب به پيغمبر، و مراد «الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ» مسلمانان و پيروان حضرت خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مىباشند.
ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ: پس به سوى من است بازگشت شما از تابعين و مخالفين، فَأَحْكُمُ بَيْنَكُمْ: پس حكم فرمايم ميان شما به قسط و عدل، فِيما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ: در آنچه هستيد در آن اختلاف كنيد. و اختلاف ايشان بر اين وجه است كه يهود، حضرت موسى عليه السّلام را معتقد و لكن حضرت عيسى و حضرت خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را منكرند؛ و نصارى، حضرت موسى و عيسى عليهما السّلام را تصديق كنند و به حضرت خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ايمان نياوردند و «اقنوم ثلاث» قائلند؛ و مؤمنان قائلند كه خداى تعالى يگانه، و تمام انبياى از جانب خدا بر حق هستند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِذْ قالَ اللَّهُ يا عِيسى إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَ رافِعُكَ إِلَيَّ وَ مُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ جاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأَحْكُمُ بَيْنَكُمْ فِيما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ (55)
ترجمه
چون گفت خدا اى عيسى همانا من گيرنده تو و بلند كننده توام به
جلد 1 صفحه 423
سوى خود و پاك كنندهام تو را از آنانكه كافر شدند و قرار دهندهام كسانى را كه پيروى كردند تو را برتر از آنانكه كافر شدند تا روز قيامت پس بسوى من است بازگشت شما پس حكم ميكنم ميان شما در آنچه بوديد كه در آن اختلاف مينموديد..
تفسير
خداوند كيفيت تدبير خود را در مقابل مكر يهود بحضرت عيسى خبر داد چنانچه قبلا اشاره شد باين بيان كه فرمود بحضرت عيسى من تو را باجل مقدر الهى ميميرانم و از شر كفار ايمن مينمايم يا آنكه استيفاء مينمايم و ميگيرم تو را از دست كفار زمين مانند آنكه طلب كار طلب خود را بگيرد و استيفاء حق خود را نمايد يا ميميرانم شهوات مانعه از عروج تو را بآسمان و ميبرم تو را بعالم ملكوت و محل كرامت و مقر ملائكه مقربان خود و پاك كنندهام تو را از سوء جوار كفار و مخالطه با اين قوم جفاكار چنانكه گفتهاند يا پاك كنندهام تو را از تهمت يهود به تبرئه ساحت مقدس مادرت بتصديق پيغمبر آخر الزمان بنظر حقير چنانچه در انجيل يوحنا تصريح شده بآنكه تسلى دهنده از جانب خدا ميآيد و همه چيز را بشما ميآموزد و بر من شهادت خواهد داد و چنين كسى نيامده جز پيغمبر ما (ص) و قرار ميدهم كسانى كه متابعت تو را نمودند كه آنها نصارى و مسلمانان ميباشند برتر و بالاتر از يهود كه كافر شدند بواسطه انكار رسالت تو و تهمت بمادرت و اين تفوق براى مصدقين تو است بحجت و شمشير و سلطنت تا روز قيامت پس بازگشت همه شماها بمن است و حكم مىكنم بين شما در آنچه اختلاف مينموديد در آن از امر دين و دنيا حال اى برادر عزيز ديده بصيرت بگشا و اعجاز قرآن را بچشم ظاهر و باطن مشاهده كن كه يكهزار و سيصد و كسرى است كه از تاريخ اين آيه ميگذرد و در اين مدت بلكه قبل از آن از زمان صدور اين خطاب الهى بحضرت عيسى على نبينا و آله و عليه السلام هميشه يهود مقهور در دست نصارى و مسلمين بودند و تاكنون دولت مستقل در كره زمين نداشتند با آنكه عدد آنها و ثروت آنها و مكر و خدعه آنها بمراتب زيادتر از آنست كه بتوانند يكى از ممالك مستقله دنيا را حيازت نمايند و تشكيل سلطنتى از براى خودشان بدهند بلكه هميشه در ممالك دنيا پراكنده و متفرق بودند و اذل اهل آن مملكت بشمار ميآمدند با آنكه مناط عزت دنيوى ثروت و مكر و حيلت است كه آنها در درجه اول واجدند ولى تفوق نصارى و مسلمانان بر آنها مسلم بوده و هست
جلد 1 صفحه 424
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِذ قالَ اللّهُ يا عِيسي إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَ رافِعُكَ إِلَيَّ وَ مُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ جاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلي يَومِ القِيامَةِ ثُمَّ إِلَيَّ مَرجِعُكُم فَأَحكُمُ بَينَكُم فِيما كُنتُم فِيهِ تَختَلِفُونَ (55)
زماني که فرمود خداوند خطاب بعيسي که بتحقيق ميگيرم تو را و بالا ميبرم بسوي خود و پاك ميگردانم تو را از كساني که كافر شدند و كساني که تو را متابعت كنند قرار ميدهم برتر از كساني که كافر شدند تا روز قيامت پس از آن در قيامت بازگشت ميكنيد و من حكم ميفرمايم در آنچه بوديد در آن اختلاف مينموديد.
إِذ قالَ اللّهُ يا عِيسي إِنِّي مُتَوَفِّيكَ اذ يا متعلّق بجمله قبل است که وَ مَكَرَ اللّهُ وَ اللّهُ خَيرُ الماكِرِينَ چنانچه مفسّرين گفتند يا متعلّق بفعل محذوف است مثل اذكر و يا بتقدير (ذاك واقع) که عامل اسم فاعل باشد. توفي بمعني اخذ بقوّة است از ماده وفي که بمعني اداء است مثل وفاء دين و وفاء بعهد و نذر و امثال آنها مديون موقعي که دين خود را اداء نمود ميگوييد (و في بدينه) و دائن موقعي که دين را اخذ نمود ميگويند (توفّي دينه) و از همين باب است آيه شريفه يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوفُوا بِالعُقُودِ مائده آيه 1، و آيه شريفه وَ المُوفُونَ بِعَهدِهِم إِذا عاهَدُوا بقره آيه 172، و غير اينها از آيات بسيار.
و اطلاق بر موت هم بمناسبت قبض روح است اللّهُ يَتَوَفَّي الأَنفُسَ حِينَ مَوتِها زمر آيه 32. قُل يَتَوَفّاكُم مَلَكُ المَوتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُم سجده آيه 11، فَكَيفَ إِذا تَوَفَّتهُمُ المَلائِكَةُ سوره محمّد صلّي اللّه عليه و آله و سلّم آيه 29، و همين منشأ توهّم بعض مفسّرين شده که گفتند عيسي قبض روح شد و پس از چند ساعت زنده شد لكن مراد اخذ عيسي است بقوّة از چنگال يهود.
جلد 4 - صفحه 220
وَ رافِعُكَ إِلَيَّ رفع بمعني بردن حضرت عيسي است بعالم بالا و تعبير (باليّ) يعني در كنف الهي و در پناه پروردگار که از دسترس بشر خارج است نه آنچه نصاري توهّم كردند که رفت پهلوي خدا نشست العياذ باللّه من الكفر.
وَ مُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مراد از الَّذِينَ كَفَرُوا كسانيست که بمسيح كافر شدند از يهود بني اسرائيل، و مراد از تطهير نجات و خلاصي از اذيّت و آزار آنها است و اينکه خصيصه حضرت مسيح است زيرا انبياء بني اسرائيل كلا گرفتار اذيّت آنها بودند از موسي تا عيسي حتّي قبل از موسي بلكه پيغمبر ما صلّي اللّه عليه و آله و سلّم چنانچه مفاد بسيار از آيات است: امّا خود موسي فرمايش او است لِمَ تُؤذُونَنِي وَ قَد تَعلَمُونَ أَنِّي رَسُولُ اللّهِ إِلَيكُم صف آيه 5.
و امّا قبل از موسي نسبت بحضرت يوسف و اذيّتهاي برادرانش بلكه غير آنها چنانچه خداوند از قول مؤمن آل فرعون نقل ميكند وَ لَقَد جاءَكُم يُوسُفُ مِن قَبلُ بِالبَيِّناتِ فَما زِلتُم فِي شَكٍّ مِمّا جاءَكُم بِهِ مؤمن آيه 36.
و امّا هارون آيه شريفه وَ كادُوا يَقتُلُونَنِي اعراف آيه 149.
و امّا بعد از موسي آيه شريفه وَ قَفَّينا مِن بَعدِهِ بِالرُّسُلِ الي قوله تعالي فَفَرِيقاً كَذَّبتُم وَ فَرِيقاً تَقتُلُونَ بقره آيه 81.
و امّا حضرت رسالت اذيّتهايي که بآن حضرت در خيبر و غير آن نمودند بلكه تا كنون مسلمين گرفتار اذيّت آنها هستند فقط حضرت عيسي نجات پيدا كرد و از چنگال آنها رهايي جست.
وَ جاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلي يَومِ القِيامَةِ مراد از جعل جعل تكويني است که خداوند متابعين عيسي را تفوّق داده بر مخالفين آن و مراد تفوّق دنيا است بقرينه إِلي يَومِ القِيامَةِ و كلمه إِلي يَومِ القِيامَةِ بمعني غايت نيست که در قيامت تفوّق نداشته باشند بلكه اشاره و كنايه از دوام است.
جلد 4 - صفحه 221
و مراد از كافرين يهود هستند که مخالفت با مسيح كردند و نسبتهاي ناروا دادند و در مقام قتل او برآمدند.
و امّا مراد از متابعين بعضي گفتند نصاري هستند که از هر جهت بر يهود تفوق دارند هم از جهة عدّه و جمعيّت و هم از جهة سلطنت و رياست و هم از جهة مكنت و سروت و هم از جهة قوّت و قدرت لكن اشكالي که هست اينست که نصاري و لو بحسب صورت نسبت بمسيح فوق العاده ارادت ميورزند لكن در حقيقت كمال مخالفت را دارند زيرا مسيح را پسر خدا ميدانند و يكي از اقانيم ثلاث ميشمارند و مشرك بخداي مسيح هستند و اينکه بزرگترين مخالف با مسيح است بعلاوه احكام و دستورات او را بكلّي كنار گذارده و از بين بردند و انجيل واقعي او را دور انداخته و اناجيل اربعه که مشتمل بر كفريّات و مزخرفات و تناقضات است باو نسبت دادند، و از اينکه جهت بعضي گفتند که مراد از متابعين مسلمين هستند که ببركت قرآن و فرمايشات نبيّ اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم حضرت مسيح عليه السّلام را پيغمبر اولي العزم ميدانند و معترف ببقاء او در عالم بالا و نزول او در موقع ظهور حضرت بقيّة اللّه عجّل اللّه تعالي فرجه و بقاء دين او و احكام او تا زمان بعثت پيغمبر اسلام صلّي اللّه عليه و آله و سلّم و اوصياء آن تا زمان حضرت رسالت هستند و تمام جهات تفوّق که نصاري بر يهود دارند مسلمين هم دارند.
و لكن ممكن است بلكه بعيد نيست و شايد بتوان از ظاهر خود آيه هم استفاده كرد مراد اعمّ از نصاري و مسلمين باشد چه متابعت صوري مثل نصاري يا معنوي مثل مسلمين، زيرا آيه از زمان خود عيسي را تا قيامت شامل است و اينکه معني براي اثبات تفوّق بر يهود اقوي و اظهر است زيرا مجموع نصاري و مسلمين را در مقابل يهود اگر ملاحظه كنيم ميفهميم که چه اندازه تفوّق دارند.
(تنبيه) اينکه آيه يكي از معجزات بزرگ قرآن و پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم است از جهت
جلد 4 - صفحه 222
خبر غيبي که تا دامنه قيامت را خبر ميدهد با آن عظمتي که يهود داشتند.
ثُمَّ إِلَيَّ مَرجِعُكُم اشاره بروز قيامت است که عود ارواح است باجساد که مفاد إِنّا إِلَيهِ راجِعُونَ است، و تعبير (باليّ) يعني بازگشت در تحت حكم الهي و محكمه حساب و رسيدگي بكارها و جزاء هر يك باو داده ميشود.
فَأَحكُمُ بَينَكُم حاكم در قيامت خدا است و بس تمام حيثيّات از تمام گرفته ميشود.
فِيما كُنتُم فِيهِ تَختَلِفُونَ در امر عيسي عليه السّلام از متابعت و ايمان باو و مخالفت و كفر باو و ثواب و عقاب هر يك.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 55)- این آیه همچنان ادامه آیات مربوط به زندگی حضرت مسیح (ع) است. معروف در میان مفسران اسلام، به استناد آیه 157 سوره نساء، این است که مسیح (ع) هرگز کشته نشد و خداوند او را به آسمان برد آیه مورد بحث ناظر به همین معنی است، میفرماید: به یاد آورید! «هنگامی را که خدا به عیسی گفت من تو را بر میگیرم و به سوی خود بالا میبرم» (إِذْ قالَ اللَّهُ یا عِیسی إِنِّی مُتَوَفِّیکَ وَ رافِعُکَ إِلَیَّ). سپس میافزاید: «و تو را از کسانی که کافر شدند پاک میسازم» (وَ مُطَهِّرُکَ مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا).
منظور از این پاکیزگی، یا نجات او از چنگال افراد پلید و بیایمان است و یا از تهمتهای ناروا و توطئههای ناجوانمردانه، که در سایه پیروزی آیین او حاصل شد.
سپس میافزاید: «ما پیروان تو را تا روز رستاخیز بر کافران برتری میدهیم» (وَ جاعِلُ الَّذِینَ اتَّبَعُوکَ فَوْقَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ).
این آیه یکی از آیات اعجاز آمیز و از پیشگوییها و اخبار غیبی قرآن است که میگوید پیروان مسیح همواره بر یهود که مخالف مسیح بودند برتری خواهند داشت.
و در پایان آیه میفرماید: «سپس بازگشت همه شما به سوی من است، و من در میان شما در آنچه اختلاف داشتید داوری میکنم» (ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأَحْکُمُ بَیْنَکُمْ فِیما کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ).
یعنی آنچه از پیروزیها گفته شد مربوط به این جهان است محاکمه نهایی و گرفتن نتیجه اعمال چیزی است که در آخرت خواهد آمد.
نکات آیه
۱ - توفّى (نجات)، عروج، تطهیر حضرت عیسى (ع) و غلبه پیروان آن حضرت بر دشمنان، مکر خداوند در برابر مکر کافران (و مکروا و مکر اللّه ... اذ قال اللّه یا عیسى انّى متوفّیک ... فوق الذین کفروا) بنابراینکه «اذ»، متعلّق به «مکر اللّه» باشد، یعنى مکر خداوند هنگامى بوده که عیسى را بسوى خویش عروج داد و ... .
۲ - بشارت خداوند به عیسى (ع) بر نجات آن حضرت از مکر کافران (فلمّا احسّ عیسى منهم الکفر ... و مکروا و مکر اللّه ... اذ قال اللّه یا عیسى انّى متوفّیک)
۳ - خاطره نجات حضرت عیسى (ع) از دست کافران، سرگذشتى شایسته تذکر براى پیامبر (ص) و مؤمنان (اذ قال اللّه یا عیسى انّى متوفّیک) بنابراینکه «اذ»، مفعول به براى «اذکر» یا «اذکروا» که در تقدیر است، باشد.
۴ - نجات و تطهیر حضرت عیسى (ع)، توسّط خداوند (انّى متوفّیک ... و مطهّرک)
۵ - خداوند، عروج دهنده حضرت عیسى (ع) به سوى خویش (انّى متوفّیک و رافعک الىّ)
۶ - مقام والاى حضرت عیسى (ع) و تقرّب وى در پیشگاه خداوند (انّى متوفّیک و رافعک الىّ) «رافعک الىّ»، کنایه از قُرب آن حضرت نزد خداست; چون قُرب مکانى براى خداوند، تصوّر ندارد.
۷ - خداوند، حضرت عیسى (ع) را از جامعه آلوده به کفر، نجات داد. (و رافعک الىّ و مطهّرک من الذین کفروا)
۸ - آلودگى کافران بنى اسرائیل و منکران عیسى و جامعه آنان (و مطهّرک من الذین کفروا)
۹ - تنزیه حضرت عیسى (ع) از تهمتهاى نارواى کافران، توسّط خداوند (و مطهّرک من الذین کفروا) بنابراینکه متعلّق تطهیر به قرینه آیات سابق، اتهاماتى باشد که به حضرتش زدند و «من»، نشویّه باشد.
۱۰ - تأثیر آلودگیهاى محیط کفر در انسان (و مطهّرک من الذین کفروا) نجات از میان کافران که به کلمه «تطهیر» تعبیر شده، مستلزم این است که آلودگى جامعه مؤثّر بوده است.
۱۱ - وعده خداوند به عیسى (ع) در مورد غلبه پیروان راستین آن حضرت بر کافران (یهودیان) تا قیامت (و جاعل الذین اتبعوک فوق الذین کفروا الى یوم القیمة)
۱۲ - تداوم یهودیّت و نصرانیّت تا قیامت (و جاعل الذین اتبعوک فوق الذین کفروا الى یوم القیمة) بنابراینکه مراد از «الذین کفروا»، یهود باشد که نتیجه اش بقاى هر دو دین خواهد بود.
۱۳ - برترى پیروان حضرت عیسى (ع) بر یهودیان تا روز قیامت (و جاعل الذین اتبعوک فوق الذین کفروا الى یوم القیمة)
۱۴ - پیروزى مسلمانان بر یهود* (و جاعل الذین اتبعوک) احتمالاً مراد از پیروان عیسى (ع)، پیروان راستین آن حضرت است که قهراً منطبق بر مسلمانان مى شود; چون عیسى (ع)، بنى اسرائیل را موظف به پیروى از پیامبر اسلام (ص) کرده بود. و مراد از «الذین کفروا»، یهود است.
۱۵ - دلجویى خداوند از حضرت عیسى (ع)، در برابر نگرانى آن حضرت از مکر کافران (فلمّا احسّ عیسى ... قال ... انى متوفّیک و رافعک ... و جاعل الّذین اتبعوک فوق الذین کفروا)
۱۶ - پیروى واقعى از انبیا، عامل پیروزى بر کافران (و جاعل الذین اتبعوک فوق الذین کفروا) از اینکه، اسناد پیروزى به کسانى داده شده که پیرو باشند، معلوم مى شود که علت پیروزى، پیروى از پیامبران است.
۱۷ - مبدأ انسانها، خداوند است و بازگشتشان تنها به سوى اوست. (ثمّ الىّ مرجعکم) با توجّه به معناى «رجوع» که بازگشت به جایى است که در سابق بوده است.
۱۸ - خداوند، مرجع و حاکم حلّ اختلافات یهود و نصارا در قیامت (ثمّ الىّ مرجعکم فاحکم بینکم فیما کنتم فیه تختلفون)
۱۹ - قیامت، جایگاه حلّ نهایى اختلافات (ثمّ الىّ مرجعکم فاحکم بینکم فیما کنتم فیه تختلفون)
روایات و احادیث
۲۰ - بیست و یکم رمضان، شب عروج عیسى (ع) به سوى خداوند (اذ قال اللّه یا عیسى انّى متوفّیک و رافعک الىّ) امام باقر (ع): ... و لیلة احدى و عشرین (من شهر رمضان) ... و فیها رفع عیسى بن مریم ... .[۱]
موضوعات مرتبط
- اختلاف: ۱۸
- اطاعت: آثار اطاعت ۱۶ ; اطاعت از انبیا ۱۶
- انبیا: ۱۶ تاریخ انبیا ۳ ; ذکر انبیا ۳
- انسان: فرجام انسان ۱۷
- بشارت: موارد بشارت ۲
- بنى اسرائیل: کافران بنى اسرائیل ۸
- پاکان: ۱، ۴
- پیروزى: ۱۴ عوامل پیروزى ۱۶
- تاریخ: عبرت از تاریخ ۳
- تربیت: محیط و تربیت ۱۰
- جهان بینى: ۱۷
- خدا: امدادهاى خدا ۱، ۴، ۷ ; حاکمیت خدا ۱۸ ; مکر خدا ۱
- رشد: موانع رشد ۱۰
- رمضان: ۲۰
- روابط اجتماعى: ۱۰
- شب قدر: ۲۰
- عیسى (ع): پیروان عیسى (ع) ۱، ۱۱، ۱۳ ; تهمت به عیسى (ع) ۹ ; دلجویى از عیسى (ع) ۱۵ ; طهارت عیسى (ع) ۱، ۴، ۹ ; عروج عیسى (ع) ۱، ۵ ; مقام عیسى (ع) ۶ ; نجات عیسى (ع) ۱، ۲، ۳، ۴، ۷
- قرآن: پیشگویى قرآن ۱۱
- کافران: ۸ آلودگى کافران ۸ ; توطئه کافران ۲ ; مکر کافران ۱، ۱۵
- گمراهى: عوامل گمراهى ۱۰
- قیامت: ویژگیهاى قیامت ۱۹
- محیط: آثار محیط ۱۰
- مسلمانان: پیروزى مسلمانان ۱۴ ; مسلمانان و یهود ۱۴
- مسیحیان: اختلاف مسیحیان ۱۸ ; مسیحیان و یهود ۱۸
- مسیحیت: تداوم مسیحیت ۱۲
- مقربان: ۶
- مکر: ۱، ۱۵
- معاد: ۱۷
- یهود: ۱۴، ۱۸ اختلافات یهود ۱۸ ; تداوم یهود ۱۲ ; ذلّت یهود ۱۳ ; شکست یهود ۱۱، ۱۴
منابع
- ↑ خصال صدوق، ص ۵۰۸، ح ۱، باب السبعة عشر ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۳۴۶، ح ۱۵۵.