القمر ٤٥
ترجمه
القمر ٤٤ | آیه ٤٥ | القمر ٤٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یُوَلُّونَ الدُّبُرَ»: پشت خواهند کرد و خواهند گریخت (نگا: آلعمران / حشر / ). در جنگ بدر چنین شد.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
شأن نزول آیات ۴۴ و ۴۵:
قریش به رسول خدا صلی الله علیه و آله گفتند: یا محمد ما در حال جمع مظفر و منصوریم و تصمیم به کشتن تو گرفته ایم و تو را خواهیم کشت سپس این آیات نازل شد.[۱]
ابن عباس گوید: در روز جنگ بدر کفار مى گفتند: ما همه با هم متحد و مجتمع بوده و پیروز مى گردیم چنانچه خداوند از قول آنها در آیه ۴۴ فرماید و پس از قول و گفتار آنها آیه ۴۵ نازل گردید.[۲]
تفسیر
- آيات ۴۳ - ۵۵، سوره قمر
- مقصود از خطاب در ((اكفاركم خير...))
- وجه اينكه در تعليل معذب ساختن مجرمين فرمود: ما هر چيز را به ((قدر)) آفريديم
- اعمال ما تابع قواعد كلى و ضوابط عمومى منتزع از خارج است ولىاعمال خداوند علتى جز مشيت او ندارد
- سه گونه تعليل افعال خدا در آيات قرآن
- بيان مراد از اينكه فرمود: امر ما يكى است چون چشم بر هم زدن
- اشاره به جايگاه متقين در روز قيامت
- (رواياتى درباره قدر و اينكه قدريه منكران قدر مجوس اين امتند و...))
- (و اينكه مقصود از آن هندسه و حد وجودى هر چيز است )
- قدر غير قضائى است كه قطعى و غير قابل برگشت مى باشد
تفسیر نور (محسن قرائتی)
سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ وَ يُوَلُّونَ الدُّبُرَ «45» بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَ السَّاعَةُ أَدْهى وَ أَمَرُّ «46»
در آيندهى نزديكى، جمع آنان در هم شكسته خواهد شد و همه (به يكديگر) پشت خواهند كرد. آرى، قيامت وعدگاه آنان است و آن روز، سختتر و تلختر است.
نکته ها
«سَيُهْزَمُ» از «هزم» به معناى فشار دادن به جسم خشك است به گونهاى كه متلاشى شود.
«أَدْهى» به معناى مصيبت بزرگتر است.
در اقوام نوح و عاد و ثمود و لوط، تنها تكذيب انذارها بود ولى در مورد فرعونيان تكذيب آيات و معجزات نيز مطرح است.
اين پنجمين و آخرين گروه كفّار است كه اين سوره از آنان نام برده است.
عوامل غرور چند چيز است:
الف) انسان احساس كند كمال يا ارزشى ويژه دارد و از ديگران بهتر است. «أَ كُفَّارُكُمْ خَيْرٌ»
ب) خيال كند از خدا امان نامه دارد و از عذاب مصون است. «أَمْ لَكُمْ بَراءَةٌ»
ج) به ياران و هم فكران خود توكل داشته باشد. «أَمْ يَقُولُونَ نَحْنُ جَمِيعٌ مُنْتَصِرٌ»
پیام ها
1- كسى كه هم فكر يا مطيع كسى باشد، از او محسوب مىشود. «آلَ فِرْعَوْنَ»
2- نظام اجتماعى در زمان فرعون، فرد محورى و استبدادى بود و همه به يك شخص منسوب بودند، «آلَ فِرْعَوْنَ» ولى در ديگر اقوام، نظام قبيلهاى و قومى حاكم بود. قَوْمُ نُوحٍ ... قَوْمُ لُوطٍ
3- خداوند با مردم اتمام حجّت مىكند. جاءَ ... النُّذُرُ
4- در نظام فرعونى، انبيا، معجزات آنها و هشدارهاى الهى هم مورد تكذيب قرار گرفتند. «كَذَّبُوا بِآياتِنا كُلِّها»
5- سرنوشت بشر به دست خود اوست. كَذَّبُوا ... فَأَخَذْناهُمْ
جلد 9 - صفحه 365
6- اگر انسان تمام راههاى حق را به روى خود مسدود كند، قهر الهى فرامىرسد.
«كَذَّبُوا بِآياتِنا كُلِّها فَأَخَذْناهُمْ»
7- با كسانى چون فرعون كه اظهار اقتدار مىكنند، بايد مقتدرانه برخورد كرد.
«أَخْذَ عَزِيزٍ مُقْتَدِرٍ»
8- همهى قدرتها رو به زوال و شكست است، تنها قدرت نفوذناپذير، قدرت اوست. «عَزِيزٍ مُقْتَدِرٍ»
9- قهر الهى همراه با قدرت و صلابت است. «أَخْذَ عَزِيزٍ مُقْتَدِرٍ»
10- قهر الهى بر اساس كفر و لجاجت و تكذيب است و كفّار هر عصر هيچ امتيازى نسبت به پيشينيان خود ندارند. أَ كُفَّارُكُمْ خَيْرٌ ...
11- در شيوهى تبليغ، به نحوى استدلال كنيد كه تمام راهها و فرضيههاى دشمن را از دست او بگيريد. أَ كُفَّارُكُمْ خَيْرٌ ... أَمْ لَكُمْ بَراءَةٌ ... أَمْ يَقُولُونَ نَحْنُ جَمِيعٌ مُنْتَصِرٌ
12- در شيوهى ارشاد قرآن، تاريخ، تهديد، استدلال و اعتقاد به هم پيچيده است.
تاريخ: جاءَ آلَ فِرْعَوْنَ ...، تهديد: أَخْذَ عَزِيزٍ ... سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ ...، استدلال:
أَ كُفَّارُكُمْ ... أَمْ ... أَمْ ...، اعتقاد: «السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَ السَّاعَةُ أَدْهى وَ أَمَرُّ»
13- ابّهت دشمن را بشكنيد، كفّار تنها ملاكهاى مادى را به حساب مىآورند و از قدرتهاى غيبى و الهى غافلند. نَحْنُ جَمِيعٌ مُنْتَصِرٌ ... سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ
14- با دشمن مغرور، قاطعانه برخورد كنيد. «سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ وَ يُوَلُّونَ الدُّبُرَ»
15- عنصر كفر و تكذيب، در هر جمعيّتى وسيلهى پراكندگى است. سَيُهْزَمُ ...
يُوَلُّونَ الدُّبُرَ
16- اگر كفّار به جمعيّت خود مىنازند، بدانند كه پراكنده مىشوند، «سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ» و اگر به حمايت از يكديگر دل خوش دارند، بدانند كه همه فرار خواهند كرد. «يُوَلُّونَ الدُّبُرَ»
17- براى كافران، علاوه بر قلع و قمع دنيوى، قهر اخروى نيز در پيش است. «بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ»
جلد 9 - صفحه 366
18- سختترين مصيبتهاى دنيوى، نسبت به مصيبتها و تلخىهاى آخرت چيزى نيست. «وَ السَّاعَةُ أَدْهى وَ أَمَرُّ»
19- شكست دنيوى كفّار، مقدّمه عذاب سختتر آخرت است. سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ ...
السَّاعَةُ أَدْهى وَ أَمَرُّ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ وَ يُوَلُّونَ الدُّبُرَ (45)
شأن نزول: مروى است ابو جهل ملعون، روز بدر بانگ بر اسب زد و از صف لشگر خود بيرون رفت و گفت ما امروز انتقام كشندهايم از پيغمبر و اصحاب او؛ آيه نازل شد:
سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ: زود باشد كه هزيمت كرده شوند همه كفار مكه، وَ يُوَلُّونَ الدُّبُرَ: و برگردانند پشتهاى خود را از حرب و فرار نمايند. اين آيه از دلايل نبوت و معجزات نبويه است. صاحب كشاف از عمر روايت نموده چون اين آيه آمد ندانستم مراد حق تعالى از آيه چيست تا آنكه روز بدر حضرت را ديدم زره مىپوشيد و مىگفت: «سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ وَ يُوَلُّونَ الدُّبُرَ» دانستم كه آيه دال است بر تشتت امر و منهزم شدن مشركان و غلبه مسلمانان «1».
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أَ كُفَّارُكُمْ خَيْرٌ مِنْ أُولئِكُمْ أَمْ لَكُمْ بَراءَةٌ فِي الزُّبُرِ (43) أَمْ يَقُولُونَ نَحْنُ جَمِيعٌ مُنْتَصِرٌ (44) سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ وَ يُوَلُّونَ الدُّبُرَ (45) بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَ السَّاعَةُ أَدْهى وَ أَمَرُّ (46) إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي ضَلالٍ وَ سُعُرٍ (47)
يَوْمَ يُسْحَبُونَ فِي النَّارِ عَلى وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ (48) إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ (49) وَ ما أَمْرُنا إِلاَّ واحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ (50) وَ لَقَدْ أَهْلَكْنا أَشْياعَكُمْ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ (51) وَ كُلُّ شَيْءٍ فَعَلُوهُ فِي الزُّبُرِ (52)
وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُسْتَطَرٌ (53) إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ (54) فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ (55)
جلد 5 صفحه 107
ترجمه
آيا كافران شما بهترند از آن اقوام نامبرده يا براى شما امان نامهايست در كتابها
يا مىگويند ما جماعت انتقام كشندهايم
زود باشد كه فرارى شوند آن جماعت و برگردانند پشتهاى خودشان را
بلكه قيامت وعدهگاه آنها است و قيامت ابتلائش شديدتر و تلختر است
همانا گناهكاران در گمراهى و زبانههاى آتش سوزانند
روز كه كشيده ميشوند در آتش بر رويهاشان بچشيد برخورد دوزخ را
همانا ما همه چيز را آفريديم باندازه
و نيست فرمان ما مگر يكبار مانند يكبار توجّه نمودن بچيزى با شتاب بچشم
و بتحقيق هلاك كرديم امثال شما را پس آيا پند گيرندهاى هست
و هر چه بجا آوردهاند آنرا در كتابها است
و هر كوچك و بزرگى نوشته شده است
همانا پرهيزكاران در بهشتها و كنار نهرهايند
در جايگاه راستى و درستى و صفا نزد پادشاه با اقتدار.
تفسير
خداوند متعال بعد از نقل قضاياى سابقه خطاب باهالى مكّه فرموده ميفرمايد آيا كفّار شما برتر و بالاتر و قوى و نيرومندترند از اقوام سابقه كه احوالشان و نتيجه اعمالشان مكرّر ذكر شد يا شما سند امان خود را از عذاب الهى در كتب سماوى گرفتهايد و در آنها خدا يادداشت فرموده كه اهالى مكّه را عذاب نفرمايد يا ميگويند ما جماعتى هستيم كه متّفق و متّحد با يكديگريم و ميتوانيم انتقام خودمان را از دشمنانمان بكشيم و كسى نميتواند بر ما غالب شود و افراد منتصر بملاحظه لفظ جميع است و قمّى ره فرموده قريش گفتند ما اجتماع نموديم كه انتقام خودمان را بقتل تو اى محمّد بكشيم پس اين آيه نازل شد و يكى از اخبار غيبيّه قرآن كه مثبت اعجاز آن و رسول خاتم است اين است كه خداوند خبر داده كه در آتيه نزديكى كه جنگ بدر باشد اجتماع آنها مبدّل بهزيمت و فرار و اقبالشان منجرّ به ادبار خواهد شد و واقع شد و آن اوّلين فتح بزرگ اسلام بود بعد از هجرت ولى خدا ميفرمايد موعد اصلى و عذاب كامل آنها در قيامت است و داهيه آنروز أدهى و أشدّ و طعم عذابش تلختر و استمرارش بيشتر است و اين هزيمت و فرار و قتل و اسارت و ادبار طليعهاى است از آن خفّت و انكسار و مشتى است نمونه از خروار گناهكاران در دنيا بضلالت و در گمراهى از حق و حقيقت بسر ميبرند و در
جلد 5 صفحه 108
آخرت بشعلههاى آتش سوزان جهنم معذّبند و قمّى ره فرموده سعير وادى بزرگى است در جهنّم و روز كه بعنف و جبر كشيده ميشوند بسوى آتش و برو در آن افكنده ميشوند بآنها گفته شود بچشيد طعم اصابت و مساس با آتش جهنّم را و سقر نام جهنم است و براى تعريف و تأنيث ممنوع از صرف شده و در بعضى از روايات بوادى مخصوصى در جهنّم براى اهل تكبّر كه آتش آن سوزانتر است معرّفى شده و خداوند هر چه را خلق فرموده بر طبق حكمت و مصلحت و بمقدار موافق با آن دو كه مكتوب در لوح محفوظ است خلق فرموده از جهت ذات و مقدار، عبث و جزاف نيست مقدّرى كه بگل نكهت و بگل جان داد بهر كه هر چه سزا ديد حكمتش آن داد عذاب كفّار هم از اين قبيل است كه بمقدار استحقاق آنها خواهد بود و قمى ره نقل فرموده كه از براى آن وقت و اجل و مدّت است و از بعضى از روايات استفاده ميشود كه اين آيات از انّ المجرمين تا اينجا در شأن طايفه قدريّه كه مجوس اين امّتند و خواستند خدا را بعدل توصيف نمايند از سلطنت اخراج نمودهاند نازل شده و ظاهرا آنها كسانى هستند كه ميگويند امور خلق بتدبير آنها است نه تقدير خدا و نيست فرمان حق مگر يك امر كن يعنى يك اراده وجود كه فورا موجود ميشود و براى تصوير سهولت و فوريّت آن در ذهن فرموده مانند يك نظر افكندن بچيزى با سرعت و الّا امر از آن بالاتر است چون بصرف اراده وجود پيدا ميكند و چيز ديگرى لازم ندارد و لذا در جاى ديگر فرموده و ما امر الساعة الا كلمح البصر او هو اقرب يعنى نيست كار قيامت مگر مانند يك چشم بهم زدن بلكه آن كمتر است اگر بخواهد خداوند برپا نمايد آنرا و بعضى از مفسّرين اينجا هم گفتهاند مراد امر قيامت است و باز خداوند بكفّار مكّه فرموده كه ما بتحقيق هلاك نموديم پيروان و امثال شما را در كفر و شرك پس هنوز شما متذكّر نشديد كه پيرامون اين اعمال نگرديد و بدانيد كه آنچه را سابقين شما بجا آوردند از كفر و شرك و الحاد و لجاج و عناد در نامههاى اعمال آنها مكتوب و محفوظ است و هر كار خوب و بدى كوچك باشد يا بزرگ از هر كس صادر شده باشد از اولين و آخرين مضبوط و محصى و مسطور شده براى مجازات در دار جزا و اهل
جلد 5 صفحه 109
تقوى و پرهيزكارى در بهشتها كنار نهرهاى جارى در جايگاهيكه جز راستى و درستى و صدق و صفا در آن نباشد در جوار رحمت پادشاه صاحب اقتدارى كه عقول از معرفت آن عاجزند شادكام و مقضى المرام ميباشند و افراد نهر بملاحظه دلالت آن بر جنس و عدم احتياج آن بجمع و مراعات فواصل است در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه هر كس سوره اقتربت الساعه را بخواند خداوند او را از قبرش بيرون ميآورد و بر ناقهاى از ناقههاى بهشتى سوار ميفرمايد و لابد ببهشت ميرود و الحمد للّه رب العالمين.
جلد 5 صفحه 110
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
سَيُهزَمُ الجَمعُ وَ يُوَلُّونَ الدُّبُرَ (45)
زود باشد که منكوب و مخذول و مهزوم شوند و بر گردند بفرار پشت كرده، و اينکه آيه شريفه خود يكي از معجزات پيغمبر است که خبر از آينده نزديك ميدهد با اينكه هيچ اسباب ظاهره هم نبود.
سَيُهزَمُ الجَمعُ در جنگ بدر و حنين هم كشته شدند هم اسير شدند هم غارت زده شدند که غنائم زيادي بدست مسلمين آمد و هم بقيه آنها فرار كردند و مخذول شدند که معني سيهزم الجمع است که هزيمت بمعني فرار است.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 45)- سپس به عنوان یک پیشگوئی قاطع برای ردّ سخنان آنها، میافزاید آنها بدانند: «به زودی جمعشان شکست میخورد و پا به فرار میگذارند» (سَیُهْزَمُ الْجَمْعُ وَ یُوَلُّونَ الدُّبُرَ).
این پیشگوئی در میدان بدر و سایر جنگهای اسلامی جامه عمل به خود پوشید، و سر انجام جمعیت قدرتمند کفار متلاشی شدند و فرار کردند.
نکات آیه
۱ - وعده الهى، به فروپاشى جماعت مشرکان و ناپایدارى آنان در برابر جبهه ایمان (سیهزم الجمع و یولّون الدّبر)
۲ - ناتوانى جبهه کفر با تجهیز تمامى امکانات، براى غلبه بر اراده خداوند و جبهه ایمان (سیهزم الجمع و یولّون الدّبر)
۳ - اخبار خداوند، از شکست قریب الوقوع جماعت شرک پیشه در جنگ بدر (سیهزم الجمع و یولّون الدّبر) با توجه به تطبیق این آیه بر جنگ بدر - در آراى مفسران - و با توجه به این که آیات یاد شده مکّى است و جنگ بدر نخستین مرحله انهزام مشرکان بوده است; برداشت یاد شده به دست مى آید.
موضوعات مرتبط
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۳
- خدا: اراده خدا ۲; وعده هاى خدا ۱
- غزوه بدر: شکست مشرکان در غزوه بدر ۳
- قرآن: پیشگوییهاى قرآن ۳
- کافران: عجز کافران ۲
- مؤمنان: پیروزى بر مؤمنان ۲; وعده پیروزى مؤمنان ۱
- مشرکان: وعده شکست مشرکان ۱