الذاريات ٦٠
ترجمه
الذاريات ٥٩ | آیه ٦٠ | الذاريات ٦١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ ...»: (نگا: ابراهیم / مریم / ، ص / ، زخرف / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۵۲ - ۶۰ سوره ذاريات
- طغيان و استكبار، علت مشترك تكذيب اقوام مكذب بوده است
- برسى مفاد آيه ((و ما خلقت الجن و الاءنس الا ليعبدون )) و توضيحاتى درباره اينكه غرض از خلقت انس و جن عبادت خداست
- بيان اينكه الف و لام در ((الجن و الانس )) الف و لام جنس ، و لام در ((ليعبدون )) لامغرض است
- احتمال اينكه مراد از عبارت عبادت تكوينى باشد نه دينى ، و يا اينكه مراد صلاحيت واستعداد عبادت باشد احتمالاتى ضعيف است
- حق در مطلب در مراد از عبادت
- معناى اينكه فرمود: ((ما اريد منهم من رزق و ما اريد ان يطمعون ))
- (روايتى در ذيل آيه : ((فذكر فان الذكرى تنفع المؤ منين )) و آيه : ((و ما خلقت الجن والانس الا ليعبدون )) و درباره طلب روزى )
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ يَوْمِهِمُ الَّذِي يُوعَدُونَ «60»
پس واى بر كسانى كه كفر ورزيدند، از روزى كه وعده داده مىشوند.
نکته ها
«ذَنُوبِ» در انيجا به معناى سهم و نصيب است. «1»
«1». علت مكسور بودن «يستعجلون» اين است كه در اصل «يستعجلونى» بوده است و كسره دلالت بر حذف «ى» دارد.
جلد 9 - صفحه 271
آغاز سوره با «تُوعَدُونَ» بود و پايان آن با «يُوعَدُونَ» و اين نشان مىدهد كه هدف اين سوره بيان مسئله معاد بوده است.
اين آيات مىفرمايد: ستمكاران اين امت نيز نصيبى از عذاب دارند، همانند نصيب هم مسلكانشان در امتهاى ديگر كه به هلاكت رسيدند. پس چه عجلهاى دارند كه مىگويند:
زودتر عذاب ما را بياور! «1»
در فرهنگ قرآن، شرك و كفر، بزرگترين ظلم محسوب مىشود، ظلم به خدا كه مخلوقش در كنار او يا به جاى او قرار گيرد، ظلم به خود كه به جاى خالق، سراغ مخلوق مىرود و ظلم به خانواده كه از شناخت حق و پيروى آن محروم مىگردند.
علامه طباطبايى مىفرمايد: مراد از ظلم در «لِلَّذِينَ ظَلَمُوا» در آيه 59، با توجّه به «لِلَّذِينَ كَفَرُوا» در آيه 60، ظلم كفر است، نه ظلم به مردم.
گرچه گفته شده كه مراد از «يَوْمِهِمُ الَّذِي يُوعَدُونَ» ممكن است روز جنگ بدر باشد (عذاب دنيوى)، ولى به احتمال قوى مراد روز قيامت است (عذاب اخروى). «2»
پیام ها
1- كسى كه خدا را عبادت نكند و خود را در مسير هدفى كه براى آن آفريده شده قرار ندهد، ظالم، بلكه كافر است. إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ... لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ... كَفَرُوا
2- سنّت الهى درباره ستمگران، در طول تاريخ يكسان است. «ذَنُوباً مِثْلَ ذَنُوبِ أَصْحابِهِمْ»
3- تاريخ گذشتگان، بهترين گواه بر حتمى بودن كيفر ستمگران است. «ذَنُوباً مِثْلَ ذَنُوبِ أَصْحابِهِمْ»
4- كارهاى مشابه، كيفرهاى مشابه دارد. «مِثْلَ ذَنُوبِ أَصْحابِهِمْ»
5- رفتارهاى مشابه، افراد را به يكديگر پيوند مىدهد. «مِثْلَ ذَنُوبِ أَصْحابِهِمْ»
«1». تفسير الميزان.
«2». تفسير الميزان.
جلد 9 - صفحه 272
6- قهر و لطف خداوند زمان بندى حكيمانه دارد، عجله و شتاب ما در آن اثرى ندارد. «فَلا يَسْتَعْجِلُونِ»
7- سرنوشت انسان در گرو اعمال اوست. (ظلم و كفر، سبب عذاب الهى است.)
فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا ...
8- آيندهنگرى، انسان را از كفر و ظلم بازمىدارد. «فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ يَوْمِهِمُ الَّذِي يُوعَدُونَ»
«والحمدللّه ربّ العالمين»
جلد 9 - صفحه 275
سوره طور
اين سوره در مكّه نازل شده و داراى چهل و نه آيه است.
نامگذارى اين سوره به «طور»، به مناسبت نخستين آيه آن است.
كلمه «طور» ده بار در قرآن آمده و مقصود از آن، كوه طور، ميقات حضرت موسى عليه السلام و محل نزول تورات مىباشد.
همانند ديگر سورههاى مكّى، بيشتر مطالب اين سوره درباره وقوع قيامت، پاداش پاكان و كيفر كافران است، در ضمن به توحيد، دفاع از پيامبر و صبر و استقامت نيز اشاراتى دارد.
جلد 9 - صفحه 276
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ يَوْمِهِمُ الَّذِي يُوعَدُونَ (60)
آنگاه بيان زمان عذاب ايشان را فرمايد كه:
فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا: پس واى براى كسانى كه كافر شدند «ويل كلمهاى است كه در حين وقوع عقوبت و هلاك مستعمل است» يا چاه ويل كه در جهنم است براى كفار و مكذبين باشد، مِنْ يَوْمِهِمُ الَّذِي يُوعَدُونَ: از عذاب روزى كه آن روز وعده داده مىشويد بدان كه روز قيامت باشد يا روز بدر.
تنبيه: آيه شريفه تهديد عظيمى است نسبت به كسانى كه كافر شوند به
«1» سوره ملك آيه 25.
جلد 12 - صفحه 289
معتقدات حقه ايمانيه از وحدانيت خدا و پيغمبر و قيامت، و تكذيب نمايند فرامين الهى و ضروريات دين مقدس اسلام را، هر آينه عاقبت ايشان وخيم و آيه شريفه آنها را تهديد فرمايد كه شايد متنبه شده تائب شوند.
جلد 12 - صفحه 290
ج12، ص291
سوره پنجاه و دوم (و الطّور)
سوره و الطّور: اين سوره مباركه مكى است.
عدد آيات: چهل و نه آيه به عدد كوفى و شامى، و چهل و هفت به عدد حجازى.
عدد كلمات: سيصد و دوازده.
عدد حروف: هزار و پانصد كلمه.
ثواب تلاوت: ثواب الاعمال- ابن بابويه رحمه الله از حضرت صادق عليه السّلام: من قرء سورة الطّور جمع اللّه له خير الدّنيا و الاخرة: هر كه قرائت كند سوره طور را، جمع فرمايد خداى تعالى براى او خير دنيا و آخرت را «1».
البته اين اثر منوط به تقوى و پرهيزكارى است كه تأمل در مضامين اين سوره نموده به لوازمات تلاوت آن عمل بنمايد.
چون حق تعالى ختم سوره و الذاريات به وعيد فرمود، افتتاح اين سوره بتحقق وعيد فرمايد كه:
«1» ثواب الاعمال (چ بيروت 1403 ق) ص 145.
جلد 12 - صفحه 292
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ السَّماءَ بَنَيْناها بِأَيْدٍ وَ إِنَّا لَمُوسِعُونَ (47) وَ الْأَرْضَ فَرَشْناها فَنِعْمَ الْماهِدُونَ (48) وَ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ (49) فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ مُبِينٌ (50) وَ لا تَجْعَلُوا مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ إِنِّي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ مُبِينٌ (51)
كَذلِكَ ما أَتَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ قالُوا ساحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ (52) أَ تَواصَوْا بِهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ طاغُونَ (53) فَتَوَلَّ عَنْهُمْ فَما أَنْتَ بِمَلُومٍ (54) وَ ذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِينَ (55) وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ (56)
ما أُرِيدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَ ما أُرِيدُ أَنْ يُطْعِمُونِ (57) إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ (58) فَإِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذَنُوباً مِثْلَ ذَنُوبِ أَصْحابِهِمْ فَلا يَسْتَعْجِلُونِ (59) فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ يَوْمِهِمُ الَّذِي يُوعَدُونَ (60)
ترجمه
و آسمان را بنا كرديم بقدرت خود و همانا ما وسعت دهندهايم
و زمين را گسترده نموديم پس نيكو گسترانندهايم ما
و از هر چيز آفريديم دو صنف باشد كه شما پند گيريد
پس بگريزيد بسوى خدا همانا من براى شما از جانب او بيم دهندهاى آشكارم
و قرار ندهيد با خداوند معبودى ديگر را همانا من براى شما از آن بيمدهندهاى بيان كنندهام
امر اينچنين است نيامد آنانرا كه بودند پيش از آنها هيچ پيغمبرى مگر آنكه گفتند جادوگر يا ديوانهاى است
آيا سفارش كردهاند يكديگر را بآن نشايد بلكه آنها گروهى سركش و نافرمانند
پس روى گردان از آنها پس نيستى تو ملامت شده و پند ده
و يادآورى كن همانا پند دادن نفع ميرساند مؤمنان را
و نيافريدم جنّ و انس را مگر براى آنكه پرستش كنند مرا
نميخواهم از آنان هيچ قسم رزقى و نميخواهم كه اطعام كنند مرا
همانا خدا است روزى دهنده داراى نيروى استوار
پس همانا براى آنانكه ستم نمودند نصيب و بهرهاى از عذاب است مانند نصيب يارانشان پس بايد بشتاب نخواهند
پس واى بر آنانكه كافر شدند از روزشان كه وعده داده ميشوند.
تفسير
خداوند منّان بدست قدرت خود آسمان رفيع با وسعت را افراشته و بآن وسع و طاقت خود و وسعت در خلق و بر مخلوق را مدلّل ساخته هر كس در هر
جلد 5 صفحه 70
جا باشد سقف رفيع خوش رنگ منقوش مزيّنى بر فراز گيتى مشاهده نموده و از منافع و بركات نازله از آن بهرهبردارى ميكند و در نعمت و وسعت خداداد كامرانى مينمايد و زمين پهناور را مانند فرش و بساط زندگانى گسترده و چه خوب مانند بستر براى استراحت بشر مهيّا و آماده فرموده و از هر موجودى دو صنف از يك نوع يا دو نوع از يك جنس خلق فرموده مانند نور و ظلمت و روز و شب و آفتاب و ماه و جن و انس و نر و ماده و سرد و گرم و سياه و سفيد و زشت و زيبا تا مردم بدانند خدا قادر بر همه چيز است و يكتا است و شبيه و عديل و ضدّ و ندّ ندارد پس از اينها بگريزند و باو بياويزند و از معصيت او برگردند و باطاعت او پيوندند و در كافى و معانى از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه مراد از فرار بسوى خدا رفتن بحجّ است و در مجمع اينمعنى را از امام صادق عليه السّلام نقل نموده و پيغمبر اكرم بعد از امر مردم بفرار و سفر از خلق بحق بايد بفرمايد من از جانب خدا بيم دهنده آشكارى بيش نيستم توفيق اين سفر را براى خودتان از خدا بخواهيد و هيچ چيز را در اين راهپيمائى با خدا شريك قرار ندهيد فقط مقصودتان از اين سفر نيل بقرب حق باشد چون من از مطلق شرك چه جلىّ باشد چه خفى بيم دهندهاى هستم كه بيان ميكنم مراد از آنرا كه اعمّ است و عبادت بايد با خلوص نيّت باشد و بنابراين تكرارى در جمله انّى لكم منه نذير مبين نيست تا محتاج بنكته باشد چون هر جا بيك معنى است ولى كسانيكه ضمير منه را در هر دو جا بعذاب الهى راجع دانسته و نذير مبين را بيك معنى حمل نمودهاند نكته تكرار را تعلّق انذار اوّل بمعصيت و دوّم را بشرك قرار دادهاند ولى بنظر حقير آنچه بيان شد در ذيل اين دو آيه از جهاتى الطف و اسلم است و بايد با ذوق تألّه تأمّل نمود تا مشهود گردد و براى تسليت خاطر پيغمبر اكرم فرموده امر از قديم بر اين منوال بوده كه نيامد پيغمبرى از جانب ما بر امم سابقه مگر آنكه ساحر يا ديوانهاش خواندند آيا ميشود قراردادى آن امم متعاقبه در ازمنه متعدّده با هم داشته باشند و توصيه و سفارشى از سابقين بلاحقين در اين باب شده باشد كه هر پيغمبرى بيايد بيكى از اين دو تهمت متّهم نمايند نه چنين است بلكه طغيان و سركشى طبيعى بشر و شرارت ذاتى آنها وادارشان
جلد 5 صفحه 71
باين نسبتهاى ناروا نموده و مينمايد پس اعراض كن از مجادله با آنها چون بقدر اتمام حجّت و ابلاغ دعوت از تو سعى و كوشش بعمل آمده و بهيچ وجه ديگر مورد ملامت نيستى ولى از پند و اندرز و موعظه نسبت باهل ايمان مضايقه منما كه آن در هر حال نافع است و در چند روايت معتبر از ائمه عليهم السلام اينمعنى ذكر شده كه خدا خواست بعد از آنكه مردم مكّه تكذيب نمودند پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم را هلاك فرمايد آنها را پس نازل شد فتولّ عنهم فما انت بملوم ولى بعدا باهل ايمان ترحّم فرمود و نازل شد و ذكّر فانّ الذّكرى تنفع المؤمنين و در مجمع از امير المؤمنين عليه السّلام اينمعنى تأييد شده است و خداوند خلق نفرمود جن و انس را مگر براى آنكه عبادت و اطاعت نمايند خدا را بعد از معرفت بخودش و پيغمبر و امام و گرفتن دستور بندگى و عبادت كه مقدّمه است براى تحصيل ثواب و نيل بجنّت اگر چه آنها در اين مقدّمات كوتاهى كنند و به نتيجه نرسند بلكه مستحق جهنّم شوند من نكردم خلق تا سودى كنم بلكه تا بر بندگان جودى كنم در علل از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه حضرت سيد الشهداء باصحابش فرمود همانا خدا خلق نفرمود بندگانرا مگر براى آنكه بشناسند او را و چون شناختند او را بىنياز شوند بعبادت او از عبادت غير او پس مردى عرض كرد يا ابن رسول اللّه مراد از معرفت خدا چيست فرمود معرفت اهل هر زمانى است امام خودشان را كه واجب است بر آنها اطاعت او و قمّى ره نقل فرموده كه خدا خلق فرمود بندگانرا براى امر و نهى و تكليف نه براى آنكه باجبار عبادت كنند بلكه براى آنكه باختيار اطاعت كنند تا امتحان كند آنها را و ممتاز شود مطيع از عاصى و نيز از امام صادق عليه السّلام نقل شده كه پرسيدند از اين آيه فرمود خدا خلق فرمود بندگانرا براى آنكه امر كند آنها را بعبادت خود گفتند خدا فرموده و لا يزالون مختلفين الّا من رحم ربّك و لذلك خلقهم فرمود خلق كرد خدا آنها را تا كارى كنند كه مستوجب رحمت شوند پس رحمت كند آنها را و براى دفع توهّم آنكه خداوند از عبادت خلق بهرهاى ببرد يا آنكه انفاق و اطعام خلق جاى عبادت خدا را بگيرد چون خلق عيال خدايند چنانچه اين ايّام متعارف شده كه ميگويند حجّ نكنيد بفقرا بدهيد و نماز و روزه براى ميّت نگيريد
جلد 5 صفحه 72
خيرات كنيد ميفرمايد من از بندگان توقّع نفع و روزى و اطعام ندارم روزى تمام خلق در دست خدا است و او است داراى قدرت و قوّتى كه ضعف و عجز بر آن طارى نميشود و محكم و استوار ميباشد و بعضى احتمال دادهاند كه به پيغمبر فرموده باشد بمردم بفرمايد من از شما رزق و بهره و اطعام و انفاق نميخواهم تا اينجمله مانند آن باشد كه فرموده بگو من از شما اجر و مزدى بر رسالت نميخواهم و در هر حال اخيرا تهديد فرموده ستمكاران بر محمد صلى اللّه عليه و آله و سلّم و اهل بيت اطهارش را بتكذيب و آزار و غصب حق و انواع ظلم و جور كه از براى آنها نصيب وافرى است از عذاب مانند نصيب و بهره رفقاى آنها از امم سابقه كه با آنها همكار بودند و بجزاى كردارشان رسيدند چون ذنوب دلو بزرگى است كه پر از آب باشد و در وقت قسمت آب بكار رود پس نبايد تعجيل داشته باشند سهم آنها محفوظ است در روز موعود كه رجعت يا قيامت است بآنها واصل خواهد شد پس واى بحال آنها از چنين روزى كه در پيش دارند در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه قرائت نمايد سوره و الذّاريات را در روز خود يا در شبش خداوند امر معاش او را اصلاح فرمايد و وسعت رزق باو عطا كند و براى قبر او چراغى آماده فرمايد كه تا روز قيامت روشن باشد و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين و لعنة اللّه على اعدائهم اجمعين.
جلد 5 صفحه 73
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
فَإِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذَنُوباً مِثلَ ذَنُوبِ أَصحابِهِم فَلا يَستَعجِلُونِ (59) فَوَيلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِن يَومِهِمُ الَّذِي يُوعَدُونَ (60)
پس بدرستي که از براي كساني که ظلم كردند نصيبي هست مثل نصيب اصحاب خود از ظالمين امم سابقه پس طلب تعجيل نكنند البته به آنها ميرسد پس واي از براي كساني که كافر شدند از روز آنها آن روزي که وعده داده شدهاند.
فَإِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا چه ظلم به دين از كفر و شرك و اهانت به مقدسات دين و به قرآن مجيد و احكام شرع مبين و چه ظلم به غير به انبياء و اوصياء و مؤمنين و چه ظلم به نفس از معاصي و طغيان و ترك واجبات و فعل محرمات و لام للذين لام اختصاصي است.
ذَنُوباً ذنوب به فتح بمعني نصيب و سهم است و مراد نصيب عذاب و عقوبت است.
مِثلَ ذَنُوبِ أَصحابِهِم از كفار و مشركين و ظالمين امم سابقه قوم نوح و عاد و ثمود و قوم لوط و اصحاب مدين و ايكه و فرعونيان و اشباه آنها فَلا يَستَعجِلُونِ پس عجله نكنند به آنها خواهد رسيد (امروز اگر نكرد
جلد 16 - صفحه 291
دو روز ديگر كند) بلكه ممكن است نصيب آنها در قيامت باشد که سختتر و شديدتر است چنانچه عذاب ظالمين آل محمّد از تمام طبقات شديدتر است حتي تفسير كردند آيه شريفه را الّذين ظلموا آل محمّد حقهم فَوَيلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا از براي ويل دو معني گفتند معناي اسمي و وصفي.
اما اسمي چاه ويل است در قعر جهنم که جاي منافقين است که إِنَّ المُنافِقِينَ فِي الدَّركِ الأَسفَلِ مِنَ النّارِ نساء آيه 144.
و اما وصفي بمعني واي بحال آنها و اينکه جمله دلالت دارد که هيچگونه عنايتي و لطفي در حق آنها نميشود.
مِن يَومِهِمُ الَّذِي يُوعَدُونَ که يوم القيامة باشد که سرتاسر قرآن توعيد شده براي كفار که ميفرمايد:
وَ سِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلي جَهَنَّمَ زُمَراً الي قوله قِيلَ ادخُلُوا أَبوابَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها فَبِئسَ مَثوَي المُتَكَبِّرِينَ زمر آيه 8 و ميفرمايد خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ثُمَّ الجَحِيمَ صَلُّوهُ ثُمَّ فِي سِلسِلَةٍ ذَرعُها سَبعُونَ ذِراعاً فَاسلُكُوهُ الحاقه آيه 2 و غير اينها از آيات بسيار تمّ بحمد اللّه سورة الذاريات فتاتي بحول اللّه سورة الطور و بقية السور و الحمد لوليه و الصلاة و السلام لنبيه و آله و اللعن علي اعدائه بلساني و لسان اوليائه الي يوم لقائه و انا العبد الذليل المذنب الحقير السيد عبد الحسين المدعو بالطيب غفر اللّه له و لوالديه.
جلد 16 - صفحه 292
سورة الطور
بسمه تعالي الحمد للّه و الصلاة و السلام علي نبينا و آله آل اللّه
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 60)- در آخرین آیه این سوره تهدید به عذاب دنیا را با تهدید به عذاب آخرت تکمیل کرده، میگوید: «پس وای بر کسانی که کافر شدند از روزی که به آنها وعده داده میشود» (فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ یَوْمِهِمُ الَّذِی یُوعَدُونَ).
همان گونه که این سوره از مسأله معاد و رستاخیز آغاز شد، با تأکید بر همین مسأله پایان میگیرد.
«پایان سوره ذاریات»
ج4، ص555
سوره طور [52]
اشاره
این سوره در «مکّه» نازل شده و دارای 49 آیه است
محتوای سوره:]
این سوره نیز از سورههائی است که سنگینی بحثهای آن روی مسأله معاد و سرنوشت نیکان و پاکان از یکسو، و بدان و مجرمان در آن روز عظیم از سوی دیگر است.
و روی هم رفته میتوان محتوای این سوره را به شش بخش تقسیم کرد.
1- آیات نخستین سوره که با سوگندهای پی در پی شروع میشود بحث از عذاب الهی و نشانههای قیامت و آتش دوزخ و کیفر کافران میکند (آیه 1 تا 16).
2- بخش دیگری از این سوره نعمتهای بهشتی و مواهب الهی را در قیامت که در انتظار پرهیزکاران است مشروحا برمیشمرد، و یکی را پس از دیگری مورد توجه قرار میدهد، و در حقیقت به غالب نعمتهای بهشتی در این بخش از سوره اشاره شده است (آیه 17 تا 28).
3- در بخش دیگری از این سوره از نبوت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله سخن میگوید، و اتهاماتی را که دشمنان برای او ذکر میکردند برمیشمرد، و بطور فشرده به آن پاسخ میدهد (آیه 29 تا 34).
4- در بخش دیگر سخن از توحید است، و با استدلالی روشن این مسأله را تعقیب میکند (آیه 35 تا 43).
5- در بخش دیگر سوره باز به مسأله معاد و پارهای از مشخصات روز قیامت
ج4، ص556
باز میگردد (آیه 44 تا 47).
6- سر انجام در آخرین بخش سوره که دو آیه بیشتر نیست با دستوراتی به پیامبر گرامی اسلام صلّی اللّه علیه و آله در زمینه صبر و استقامت و تسبیح و حمد پروردگار و وعده حمایت او از سوی خداوند بحثهای گذشته را پایان میبخشد.
نامگذاری این سوره به «طور» به تناسب نخستین آیه آن است.
فضیلت تلاوت سوره:]
در حدیثی آمده که پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود: «هر کس سوره طور را بخواند بر خداست که او را از عذابش ایمن سازد، و او را در بهشتش متنعم دارد».
و در حدیث دیگری از امام باقر علیه السّلام میخوانیم: «کسی که سوره طور را تلاوت کند خداوند، خیر دنیا و آخرت را برای او جمع میکند».
روشن است که این همه اجر و پاداش عظیم در دنیا و آخرت از آن کسانی است که این «تلاوت» را وسیلهای برای «تفکر»، و آن را نیز به نوبه خود وسیلهای در راه «عمل» قرار دهند.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
نکات آیه
۱ - کفرپیشگان، داراى سرنوشتى تأسف بار هنگام فرا رسیدن وعده هاى خداوند (فویل للذین کفروا من یومهم الذى یوعدون)
۲ - کفر به خداوند و روى گردانى از عبادت او، ظلمى بدفرجام (لیعبدون ... فإنّ للذین ظلموا ذنوبًا ... فویل للذین کفروا من یومهم) برداشت بالا از آن جا است که در این آیه و آیه قبل، کفر و ظلم هم سنخ شناخته شده و در قبال «لیعبدون» مطرح گشته است.
۳ - قیامت، روزِ سختِ کیفر الهى، براى کافران ستم پیشه (للذین ظلموا ... فویل للذین کفروا من یومهم الذى یوعدون) مراد از «یومهم...»، مى تواند روز قیامت و یا روز نزول عذاب بر کافران در دنیا باشد. برداشت بالا بر پایه احتمال اول است.
۴ - آخرت پر شرر کافران، دستاورد خود ایشان است. (فإنّ للذین ظلموا ذنوبًا ... فویل للذین کفروا من یومهم) از انتساب «یوم» به ضمیرى که به کافران بازمى گردد، مطلب بالا استفاده مى شود.
۵ - کافران، در معرض عذاب دنیوى، افزون بر کیفر سخت و حتمى آخرت (فإنّ للذین ظلموا ذنوبًا مثل ذنوب أصحبهم ... فویل للذین کفروا من یومهم الذى یوعدون) در صورتى که «یومهم...» نظر به روز قیامت و آیه قبل (مثل ذنوب أصحابهم) نظر به کیفرهاى دنیوى داشته باشد، برداشت بالا استفاده مى شود.
۶ - کیفر کافران، در پى اتمام حجت بر ایشان با هشدارهاى مکرر (فویل للذین کفروا من یومهم الذى یوعدون) تعبیر «یوعدون» (با فعل مضارع) بیانگر وعیدهاى مستمر و مکرر است که قبل از مجازات و کیفر کافران، به ایشان داده شده است.
موضوعات مرتبط
- خدا: قانونمندى کیفرهاى خدا ۶; وعده هاى خدا ۱
- ظالمان: سختى کیفر اخروى ظالمان ۳
- عبادت: اعراض از عبادت خدا ۲
- قیامت: ویژگیهاى قیامت ۳
- کافران: اتمام حجت بر کافران ۶; حتمیت کیفر اخروى کافران ۵; سختى کیفر اخروى کافران ۳; عذاب دنیوى کافران ۵; فرجام اخروى کافران ۴; فرجام شوم کافران ۱; کیفر کافران ۶; منشأ فرجام شوم کافران ۴; نقش کافران ۴; هشدار به کافران ۶
- کفر: ظلم کفر ۲; فرجام شوم کفر ۲; کفر به خدا ۲
- کیفر: مراتب کیفر ۳، ۵