الفرقان ٧١
ترجمه
الفرقان ٧٠ | آیه ٧١ | الفرقان ٧٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«وَ مَن تَابَ ...»: این آیه پاسخی است برای تعجّبی که چه بسا آیه پیشین در برخی از اذهان برمیانگیزد، و آن این که چگونه ممکن است خداوند سیّئات را به حسنات تبدیل فرماید؟ «مَتَاباً»: بازگشتن. دست کشیدن از معاصی. مفعول مطلق تأکیدی است و بیانگر اهمّیّت و عظمت توبه است. معنی آیه چنین هم میتواند باشد: کسی که از معاصی دست بکشد و علاوه از آن کارهای شایسته انجام دهد، این چنین کسی به سوی خدا برمیگردد و توبه میکند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۶۳ - ۷۷، سوره فرقان
- صفات مؤ منين : تواضع و فروتنى ، و برخورد سالم درمقابل برخورد زشت و لغو جاهلان با ايشان
- رعايت اعتدال در انفاق : يكى از صفات مؤ منين
- معناى اينكه در وصف مؤ منان فرمود: ((لا يدعون مع الله الها آخر)) با توجه به عقيدهمشركان درباره عبادت خدا
- توجيه مخلد مرتكبين قتل ، زنا و ربا در عذاب
- وجوهى كه در معناى تبديل سيئات به حسنات (فاولئكيبدل الله سيئاتهم حسنات ) گفته شد.
- حسنه يا سيئه بودن عمل منوط به آثار عمل است وتبديل سيئات به حسنات نيز به معناى تبديل آثار است
- مراد از اينكه درباره مؤ منين فرمود: ((لا يشهدون الزورو اذا مروا باللغو مروا كراما))
- وصف ديگر عباد الرحمن : آيات خدا را كوركورانه و بدون معرفت و بصيرت نمى پذيرند
- معناى اينكه ايشان از خداوند مى خواهند: ((ما را براى متقين امام قرار بده ))
- معناى آيه شريفه : ((قل ما يعبوا بكم ربى لولا دعاوكم ...))
- بحث روايتى (رواياتى در ذيل آيات گذشته مربوط به اوصاف مؤ منين ، اسراف و اقتار،تبديل سيئات به حسنات و...)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ مَنْ تابَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتاباً «71»
و هر كس توبه كند و كار شايسته انجام دهد، در حقيقت به سوى خدا بازگشتى پسنديده دارد (و پاداش خود را از او مىگيرد).
پیام ها
1- توبهى واقعى آن است كه با عمل صالح همراه باشد. «تابَ وَ عَمِلَ صالِحاً»
2- توبه كننده، مهمان خداست. «يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ مَنْ تابَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتاباً (71)
وَ مَنْ تابَ: و هر كه توبه كند از گناهان، يعنى ترك آن نمايد و از آن پشيمان شده جازم شود كه ديگر نكند، وَ عَمِلَ صالِحاً: و بجا آورد كارهاى نيكو به جهت تلافى ما فات و تدارك تقصيرى كه از او واقع شده. و يا هر كه خارج
«1». تفسير برهان، ج 3، ص 175، چاپ دار الكتب العلميه، به نقل از امالى شيخ طوسى.
«2». تفسير منهج الصادقين، ج 6، ص 422، چاپ كتابفروشى اسلاميّه.
جلد 9 - صفحه 378
شود از معصيت و داخل گردد در طاعت، فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتاباً: پس بدرستى كه او باز گردد به سوى خدا بازگشتنى نيكو، يا بدرستى كه او رجوع كرده باشد به طاعات و مرضات الهى رجوعى پسنديده كه ما حى عقاب و محصل ثواب باشد، يا او بازگشته به خدا كه دوست مىدارد تائبان را و آنچه مستحق آنند به ايشان عطا مىفرمايد.
تنبيه: از على بن عيسى نقل شده كه ميانه توبه به خدا و توبه از قبيح فرق است، زيرا توبه الى اللّه، مقتضى طلب ثواب اوست؛ و توبه از قبيح، مقتضى قبح آنست قطع نظر از آنكه به آن طلب ثواب باشد. بنابراين معنى آنست كه هر كه عزم كند بر توبه از معاصى، پس سزاوار آنست كه متوجه سازد آن توبه را به خداى، يعنى قصد كند به آن طلب ثواب و رضاى او را، چه رجوع به جزاى حضرت اوست، پس محاسب او خواهد بود. اين تعميم بعد از تخصيص است، زيرا آيه اولى توبه از گناهان سه گانه و اين آيه مطلق باشد. «1» در كافى- از حضرت باقر عليه السّلام فرمود: بدرستى كه خداى تعالى شديدتر است از حيث فرح به توبه بنده مؤمن از مردى كه گم كرده باشد توشه و راحله خود را در شب تاريك پس يابد آن را؛ پس خدا شديدتر باشد از جهت فرح به توبه بنده از اين مرد به راحله خود هنگامى كه يابد آن را. «2» بيان: چون فرح از صفات نفسانى و موجب تغير مىباشد، اطلاقش به خدا جايز نيست، پس فرح در حديث و امثال آن كنايه باشد از رضا و سرعت قبول و نيكوئى جزا.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ مَنْ تابَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتاباً (71) وَ الَّذِينَ لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً (72) وَ الَّذِينَ إِذا ذُكِّرُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْها صُمًّا وَ عُمْياناً (73) وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً (74) أُوْلئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِما صَبَرُوا وَ يُلَقَّوْنَ فِيها تَحِيَّةً وَ سَلاماً (75)
خالِدِينَ فِيها حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَ مُقاماً (76) قُلْ ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْ لا دُعاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزاماً (77)
ترجمه
و آنكه توبه نمود و كردكار شايستهئى پس بدرستيكه او بازگشت مينمايد بسوى خدا بازگشتنى
و آنانكه حاضر نميشوند در امر باطل و چون بگذرند بر امر بيهوده، بگذرند با آنكه باشند بزرگواران
و آنانكه چون متذكّر شوند بآيتهاى پروردگارشان وارد و مقيم نشوند بر آنها در حالى كه باشند كران و كوران
و آنانكه ميگويند پروردگار ما ببخش بما از جفتهامان و فرزندانمان روشنى ديدهها و قرار ده ما را براى پرهيزكاران پيشوا
آنگروه جزا داده شوند در بهشت رفيعترين مقام را بسبب آنچه صبر كردند و رسانده ميشوند در آن بشارت و سلام را
جاودانيان در آن، چه خوب قرارگاه و جايگاهى است
بگو چه
جلد 4 صفحه 93
اعتنائى دارد بشما پروردگار من اگر نباشد دعاى شما پس بتحقيق تكذيب كرديد پس بعد از اين خواهد شد لازم.
تفسير
خداوند متعال در تعقيب احوال توبه كنندگان سابق فرموده كه كسيكه توبه كند از معاصى سابقه خود و عمل شايسته بجا آورد پس او رجوع و بازگشت مينمايد بسوى رحمت خدا رجوع و بازگشتى خوب و نيكو مثل اينكه اصلا گناهى نكرده بلكه ثواب هم برده در صورتى كه به نيّت خلوص و تقرّب بخدا از روى صدق و صفا توبه كرده باشد چون گفتهاند توبه از معصيت غير از توبه بسوى خدا است و خداوند او را ثابت و مستقرّ بر عزم خود ميدارد و موفق باطاعت و عبادت ميفرمايد و اين اختصاص بگناهكاران سابق ندارد بلكه شامل است هر گناه و گناهكارى را و آنانكه حاضر نميشوند در مجالس غنا و طرب و لهو و لعب چنانچه در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه آن غنا است و در مجمع از صادقين عليهما السلام نقل نموده مثل آنرا و قمى ره نقل نموده كه غنا مجالس لهو است و چون مرور و عبور نمايند و اتّفاقا بمعصيت يا امر قبيح و بيهودهئى بر خورند بكمال متانت و بزرگوارى از آن صرف نظر و چشمپوشى كنند و داخل و واقف و خائض در آن نشوند مثلا اگر به بينند در جائى ساز و نوازى است وارد نشوند يا درويشى معركه گرفته نايستند يا جمعى مشغول بيهوده گوئى و ياوه سرائيند با آنها شركت ننمايند و بآقا منشى و بزرگى رفتار نمايند و از آن بگذرند و وقتى بخواهند لفظ قبيحى ذكر نمايند مانند نام مخصوص عورت بكنايه از آن تعبير نمايند و باين معانى اخبارى از ائمه اطهار رسيده و شواهدى از لغت موجود است و آنانكه وقتى تذكّر داده شوند بآيات قرآنيّه و تلاوت كنند آنرا براى آنها وارد و متوجه و مقيم نشوند بر آنها بغير گوش شنوا و چشم بينا مانند كران و كوران بلكه توجه نمايند و وارد شوند و اقامت كنند در وادى معرفت بآن با گوش شنوا و چشم بينا و از امام صادق عليه السّلام نقل شده كه يعنى با بصير تند و شكّاك نيستند و آنانكه آرزو و دعاشان اين است كه ميگويند پروردگارا زنان و فرزندانى بما عنايت فرما كه بواسطه علم و تقوى موجب سرور قلب و روشنى چشمهاى ما باشند تا در دنيا با ما مساعد و قرين و در بهشت با ما مأنوس و همنشين گردند و قرار ده ما را
جلد 4 صفحه 94
براى پرهيزكاران پيشوا كه بما اقتدا نمايند در اطاعت و عبادت و ما سر آمد همه باشيم در علم و تقوى و همّتشان بقدرى بلند است در معنويّات و روحيّات كه سعى ميكنند خودشان را بچنين مقامى برسانند و از روايات متعدده باب استفاده ميشود كه اين مقام مخصوص بائمه اطهار است و در مناقب از سعيد بن جبير نقل نموده كه قسم ياد نمود اين آيه مخصوص بامير المؤمنين عليه السّلام است چون بيشتر دعاى آنحضرت اين بود و مقصودش از ازواج فاطمه عليها السلام و از ذريّات حسنين عليهما السلام بودند و فرمود قسم بخدا هيچ وقت از پروردگارم فرزند زيباى رعنا نخواستم ولى از خدا فرزندان خدا پرست خدا ترس خواستم كه هر وقت به بينم مشغول عبادتند قلبم شاد و چشمم روشن گردد و فرمود قرار ده ما را براى پرهيزكاران پيشوا كه ما به پيشينيان خودمان از پرهيزكاران اقتدا كنيم و بما اقتدا كنند پرهيزكارانى كه ميآيند بعد از ما و در مجمع از اهل بيت عليهم السلام نقل نموده كه و اجعل لنا من المتّقين اماما قرائت فرمودهاند و در بعضى از روايات اين معنى تأييد شده و در مقام ردّ قرائت مشهور فرمودهاند سؤال بزرگى از خدا نمودند كه آنها را امام اهل تقوى قرار دهد و پس از سؤال از حقيقت امر تصريح بنزول قرائت متقوله فرمودهاند و ذريّتنا نيز قرائت شده است و مؤيّد آن روايتى است كه از ابو سعيد خدرى در برهان نقل شده كه بعد از نزول اين آيه پيغمبر بجبرئيل فرمود كيست ازواجنا عرض كرد خديجه فرمود ذريّتنا عرض كرد فاطمه فرمود قرّة اعين عرض كرد الحسن و الحسين فرمود و اجعلنا للمتّقين اماما عرض كرد امير المؤمنين صلوات اللّه عليهم اجمعين و آن جماعت كه صبر نمودند بر ترك معاصى و تحصيل علم و عمل و طلب مقامات عاليه جزا داده ميشوند در آخرت بنزول در اعلى منازل بهشت براى صبرشان در دنيا و ملائكه بآنها تبريك ورود ميگويند و ابلاغ سلام الهى را مينمايند و بشارت ميدهند بزندگى هميشگى و سلامتى دائمى يا خودشان بيكديگر تحيّت و تبريك ميگويند و دعا و سلام مينمايند و هميشه آنجا هستند نه ميميرند و نه از آنجا بيرون ميروند و خوب مقرّو مكانى است براى تمكّن و اقامت غرفه و قصر بلند بهشتى كه گفتهاند از طلا و نقره و لؤلؤ و مرجان است و اخيرا به پيغمبر اكرم دستور فرموده كه بمردم بفرمايد خدا بشما چه اعتنائى
جلد 4 صفحه 95
دارد يا چه ميكند نسبت بشما اگر شما دعا و عبادت نكنيد يا حكمت در دعوت او شما را بدين اسلام نباشد و بايد بدانيد كه توجه و عنايت او براى دعا و عبادت شما است و ثواب و عقاب او در اثر قبول و عدم قبول شما است دعوت او را كه نافع و مضرّ بحال خودتان است نه خدا ولى شما تكذيب نموديد پيغمبر را و قبول نكرديد دعوت حق را پس جزاء و وبال آن لازم و دامنگير شما خواهد شد در مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه پرسيدند زياد قرآن خواندن افضل است يا زياد دعا كردن فرمود زياد دعا كردن و اين آيه را تلاوت فرمود و در ثواب الأعمال و مجمع از امام كاظم عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه سوره فرقان را در هر شب بخواند خداوند او را عذاب نكند هرگز و حساب نكشد از او و باشد منزل او در فردوس اعلى خداوند توفيق عنايت فرمايد انشاء اللّه تعالى.
جلد 4 صفحه 96
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ مَن تابَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَي اللّهِ مَتاباً (71)
و كسي که توبه كند و عمل صالح بجا آورد پس بدرستي که او توبه نموده بسوي خداوند توبه كردني.
از براي توبه جهاتي هست که تائب بواسطه آن جهات پشيمان ميشود يك جهت اينكه در اثر معصيت يك ضرر جاني و بدني و مالي به او وارد ميشود مثل مرض، فقر، ذهاب آبرويي و امثال اينها يك جهت آنكه در شكنجه و حبس دولت واقع شده يك جهت براي عقوبات دنيوي که به او متوجه شده، يك جهت از ترس عقوبات اخروي که استحقاق پيدا كرده. يك جهت براي اينکه است که مخالفت امر الهي كرده و آيه اينکه قسمت را اشاره فرموده که مفاد.
(وَ مَن تابَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَي اللّهِ) است و كلمه (مَتاباً) تصميم قطعي بر عدم عود و تدارك معاصي به اعمال صالحه و انا به و تضرع در پيشگاه احديت و شرمندگي و توقع از ديگران در دعاء در حق او و التماس به اهل بيت عصمت در شفاعت در حق او.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 71)- این آیه در حقیقت چگونگی توبه صحیح را تشریح کرده، میگوید: «و کسی که توبه کند و عمل صالح انجام دهد، بسوی خدا بازگشت میکند» و پاداش خود را از او میگیرد (وَ مَنْ تابَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَإِنَّهُ یَتُوبُ إِلَی اللَّهِ مَتاباً).
یعنی، توبه و ترک گناه باید تنها به خاطر زشتی گناه نباشد بلکه علاوه بر آن انگیزهاش خلوص نیت و باز گشت به سوی پروردگار باشد.
نکات آیه
۱ - هرکس که توبه کند و کار نیک انجام دهد، در حقیقت رو به خدا کرده و به سوى او بازگشته است. (و من تاب و عمل صلحًا فإنّه یتوب إلى اللّه متابًا) «متاباً» (مصدر میمى) به معناى توبه و بازگشت و مفعول مطلق براى «یتوب» است; که در آیه شریفه، براى تأکید آمده است; یعنى، توبه و بازگشت کامل و حقیقى.
۲ - توبه و انجام عمل صالح، وسیله تقرب به خدا و نشان روى کرد حقیقى به او است. (و من تاب و عمل صلحًا فإنّه یتوب إلى اللّه متابًا)
۳ - عمل صالح، مظهر توبه راستین و رکن اصلى آن (و من تاب و عمل صلحًا فإنّه یتوب إلى اللّه متابًا) یادآورى عمل صالح پس از توبه - که به معناى بازگشت از گناه و روى آوردن به خدا است - مى تواند گویاى این نکته باشد که عمل صالح در معناى توبه نهفته و رکن اصلى آن است.
موضوعات مرتبط
- بازگشت به خدا ۱: نشانه هاى بازگشت به خدا ۲
- تقرب: تقرب به خدا ۱; زمینه تقرب به خدا ۲
- توبه: آثار توبه ۱، ۲; ارکان توبه ۳
- عمل صالح: آثار عمل صالح ۱، ۲، ۳