التوبة ١٠٤
کپی متن آیه |
---|
أَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَ يَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَ أَنَ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ |
ترجمه
التوبة ١٠٣ | آیه ١٠٤ | التوبة ١٠٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَأخُذُ»: در اینجا به معنی میپذیرد و پاداش آن را میدهد (نگا: ذاریات / ). رابطه لطیفی میان (خُذْ) در آیه قبلی، و (یَأْخُذُ) در این آیه است، و آن این که پیغمبر همان چیزی را دریافت میدارد که خدا بدان دستور میدهد.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ... (۳) وَ الَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً... (۱) يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَ يُرْبِي... (۱) وَ مَنْ تَابَ وَ عَمِلَ صَالِحاً... (۳) قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ... (۳)
تفسیر
- آيات ۱۰۶ - ۹۷، سوره توبه
- بيان آيات شريفه مربوط به وضع اعراب از لحاظ كفر و نفاق و ايمان
- معناى كلمه (( اعراب )) و بيان اينكه باديه نشينان به سبب دروى از تمدن و علم و ادب از معارف دينى دورتر بوده اند
- تقسيم مؤ منين به سه گروه : سابقون اولون از مهاجرين و انصار و تابعين آنان به احسان . و بيان مراد از هر كدام
- معناى اتباع به احسان در جمله : (( والذين اببعوهم باحسان )) كه وصف طبقه سوم از مؤمنين است
- حكم به فضيلت سابقون اولون از مهاجرين و انصار مقيد است به ايمان وعمل صالح
- معناى رضايت مؤ منين از خدا و رضايت خدا از مؤ منين و بيان اينكه رضايت خدا از اوصاف فعل او است نه از اوصاف ذاتش
- مقصود از عذاب كردن منافقين در دو نوبت (سنعذبهم مرتين ) چيست ؟
- امر به اخذ زكات از اموال مردم
- گيرنده زكات خداست و تصدق و اداء زكات نوعى توبه است چنانچه توبه هم صدقه اعمال است
- توضيح درباره معناى آيه : (( و قلاعملوا فسيرى الله عملكم و رسوله والمؤ منون )) و اينكه مخاطبين آن چه كسانى هستند ورؤ يت در آن به چه معنا است ؟
- رواياتى در ذيل آيه شريفه : (( و السابقون الاولون من المهاجرين و الانصار... ))
- سخن (( قرظى )) مبنى بر اينكه تمامى اصحاب پيامبر (ص ) آمرزيده اند و خوب و بدشان اهل بهشتند و نقد و رد آن سخن
- رواياتى در ذيل آيه : (( و آخرون اعترفوا بذنوبهم ... )) و اينكه در مورد چه كسانى نازل شده است
- چند روايت در ذيل آيه مربوط به زكات
- چند روايت در ذيل آيه شريفه : (( و آخرون مرجون لامرالله ))
- گفتارى پيرامون زكات و ساير صدقات (نظر اسلام درباره اجتماع و حقوق مالى آن و مزايا و ويژگيهاى نظام ماليه عمومى در اسلام )
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ «104»
آيا ندانستند كه تنها خداوند از بندگانش توبه را مىپذيرد و صدقات را مىگيرد و اينكه خداوند، بسيار توبهپذير و مهربان است.
نکته ها
برخى از آنان كه در جنگ تبوك شركت نكردند، نزد پيامبر آمده و درخواست مىكردند كه توبهى آنان را بپذيرد. اين آيه مىفرمايد: توبهپذير خداست، نه ديگرى، و صدقات و زكاتى كه به پيامبر و امام داده مىشود، در حقيقت گيرندهاش خداوند است.
چون پيامبر به فرمان خدا زكات مىگيرد، در حقيقت خدا زكات گيرنده است. نظير آيهى بيعت: «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ» «1» هر كس با تو اى پيامبر بيعت كند، گويا با خدا بيعت كردهاست.
امام صادق عليه السلام فرمود: صدقه در دست فقير قرار نمىگيرد، مگر آنكه در دست خدا قرار گيرد. آنگاه اين آيه را تلاوت فرمود. «2»
از امام صادق عليه السلام سؤال شد كه آيا گرفتن زكات مخصوص پيامبر است يا بعد از آن حضرت نيز ادامه دارد؟ حضرت فرمودند: آرى، ادامه دارد. «3»
پیام ها
1- پيامبر خدا نيز حقّ توبهپذيرى ندارد، تا چه رسد به كشيشها و مقامات كليسا.
اين مقام، خاصّ خداست. «هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ»
2- پرداخت زكات، لازمهى توبهى واقعى است. يَقْبَلُ التَّوْبَةَ ... وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ
«1». فتح، 10.
«2». تفسير برهان.
«3». تفسير نورالثقلين.
جلد 3 - صفحه 499
3- انقلاب درونى، مقدّم بر كمكهاى مادّى است. يَقْبَلُ التَّوْبَةَ ... يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ
4- توبه تنها پشيمانى نيست، به دنبال آن اصلاح و عمل لازم است. «يَقْبَلُ التَّوْبَةَ، يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ»
5- چون گيرندهى صدقات خداست، پس با دلگرمى بدهيم و بهترين جنس را با بهترين شيوه بپردازيم. أَنَّ اللَّهَ ... يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ
6- زكات، مالياتى اسلامى است كه از قداست برخوردار است، زيرا گيرندهى آن خداوند است. «يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ (104)
بعد از آن جهت تنبيه متخلفان تائب بر قبول توبه و صدقه و يا تحريص غير ايشان بر تو به عطاى صدقه مىفرمايد:
أَ لَمْ يَعْلَمُوا: (استفهام براى تنبيه است) آيا مىدانند اين تائبان و يا آنهائى كه توبه نمىكنند. أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ: بتحقيق خداى تعالى او است كه قبول مىفرمايد توبه را از بندگان خود. وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ:
و فرا مىگيرد صدقههاى ايشان را چون از خلوص نيت صادر گردد مانند كسى كه اخذ چيزى كند تا عوض آن رد نمايد.
نكته- قوله «وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ» مجاز است از رضاى خداى تعالى به آن و جزا دادن بر آن.
تحقيق- در آيه شريفه تنبيه فرموده به آنچه واجب است علم به آن، پس مخاطب وقتى رجوع نمايد به نفس خود، و فكر كند در آنچه تنبيه فرموده، دانا شود وجوب آن را؛ و فايده وجوب علم بنده به قول حق تعالى، توبه اخذ صدقات را آنست كه هرگاه بداند، هر آينه داعى شود به فعل توبه و اتيان صدقه و
ج5، ص 195
تمسك به آن و مسارعت به آن، و چيزى كه اين فايده عظمى دارد، واجب است علم به آن براى تحصيل فوز به ثواب و خلاصى از عقاب و عذاب.
شأن نزول «1»- چون جماعت متخلفين را از ستون مسجد باز، و حق تعالى توبه و صدقه ايشان را قبول فرمود، منافقان طعن زدند كه اينان مثل ما بودند در تخلف، پس چگونه مسلمانان، ديروز با آنها مكالمه و مسائله نمىنمودند و امروز با آنها مختلطند؛ حق تعالى آيه شريفه نازل فرمود كه: آن كسانى كه طعن زنند، نمىدانند كه خداوند سبحان قبول توبه و صدقه فرمايد كه بر وجه اخلاص صادر شود. وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ: و نمىدانند كه بتحقيق خداوند سبحان او است بسيار توبه پذيرنده، مهربان بر توبه كنندگان، و بخشاينده به ايشان.
تنبيه- آيه شريفه تشويق و ترغيب بزرگى است نسبت به بندگان به توبه و صدقه. و اخبار بسيار نيز وارد است از جمله:
عياشى «2»- از حضرت سجاد عليه السّلام: ضمنت على ربّى انّ الصّدقة لا تقع فى يد العبد حتّى يقع فى يد الرّبّ و هو قوله «هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ».
و عنه عليه السّلام: انّه كان اذا اعطى السّائل قبّل يد السّائل فقيل له لم تفعل ذلك قال لأنّها تقع فى يد اللّه قبل يد العبد. «3» 2- قال عليه السّلام: «4» ليس من شىء الّا وكّل به ملك الّا الصّدقة فانّها تقع فى يد اللّه قال الرّاوى اظنّه يقبل الخير او الدّرهم.
فرمود: ضامن هستم بر پروردگار خود اينكه صدقه واقع نشود در دست بنده تا آنكه واقع شود در دست قبول پروردگار، و اينست فرمايش «هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ ...
وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ».
و ايضا مروى است كه هرگاه عطا مىفرمود چيزى را به سائل، دست او را
«1» منهج ج 4 ص 324.
«2» تفسير عياشى ج 2 ص 108 حديث 118.
«3» تفسير عياشى ج 2 ص 108 حديث 117.
«4» تفسير عياشى ج 2 ص 108 حديث 117.
ج5، ص 196
مىبوسيد. جهت را پرسيدند، براى آنكه واقع شود در دست الهى پيش از وقوع در دست سائل.
و فرمود: نيست چيزى مگر آنكه موكل قرار داده به آن ملكى را مگر صدقه كه واقع شود در دست الهى. راوى گويد: يقين نمودم كه خداى تعالى قبول فرمايد خير يا درهم را.
3- در خصال- عن امير المؤمنين عليه السّلام اذا ناولتم السّائل شيئا فاسئلوه ان يدعوا لكم فانّه يجاب له فيكم و لا يجاب فى نفسه لانّهم يكذبون و ليرد الّذى ناوله يده الى فيه فيقبّلها فانّ اللّه تعالى يأخذها قبل ان تقع فى يده كما قال اللّه تعالى «أَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ» حضرت امير المؤمنين عليه السّلام فرمايد: هر گاه سائلى را چيزى داديد، درخواست دعا نمائيد از او، زيرا دعاى او براى شما مستجاب، و براى خودش اجابت نشود، به جهت آنكه ايشان دروغ گويند (شايد بر وجه تغليب باشد) و بايد آنكه مىرساند دست خود را به سائل، ببوسد دست خود را، زيرا خداوند عز و جل اخذ فرمايد صدقه را پيش از آنكه واقع شود در دست فقير، چنانچه فرمايد «أَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ ...».
نكته- فايده لفظ «هو» حصر است «اى- لا يقبل التّوبة الّا هو» پس در آيه مبالغه است در وجوب علم به قبول توبه و اخذ صدقه، چه ايراد استفهام به دو معنى: يكى تقرير و تنبيه بر وجوب علم آنها به قبول حق تعالى توبه و اخذ صدقات را؛ دوم: به معنى انكار عدم علم آنها را وقتى كه التماس نمودند به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله در اخذ اموال آنها. ايضا رديف آن به علم و اتيان به جمله مؤكده به آن و اداة حصر دال است بر آن، و اين غايت رأفت است به بندگان و نهايت رحمت به ايشان.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (103) أَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ (104)
ترجمه
بگير از مالهاشان صدقه را كه پاك كنى آنها را و پاكيزه نمائى ايشانرا بآن و دعا كن براى آنها همانا دعاى تو آرامش است براى ايشان و خدا شنواى دانا است
آيا ندانستهاند كه خدا او است كه قبول ميكند توبه را از بندگانش و ميگيرد صدقهها را و آنكه خدا او است توبهپذير مهربان.
تفسير
صدقه مالى است كه تبرّعا بغير دهند براى رضاى خدا و شامل ميشود زكوة و نذورات و كفارات و مطلق خيرات را و ظاهرا مراد در اين آيه زكوة است
جلد 2 صفحه 617
چون معمولا زكوة را والى اخذ مينمايد و ساير صدقات واجبه را خود صاحب مال بموردش صرف ميكند و در مستحبّات الزامى نيست و در اين آيه شريفه پيغمبر (ص) مأمور باخذ شده است علاوه بر آنكه ظاهر آيه آنستكه اين صدقه است كه در اموال آنها فرض شده است كه بايد گرفت و موجب تطهير و نموّ مال آنها است نه آنكه بر ذمّه آنها است كه بدهند مانند كفارات يا باختيار آنها است وجوبش مانند نذورات در هر حال ضمير مفرد در تطهّرهم محتمل است راجع بصدقه باشد چون آن موجب تطهير صدقه دهنده است از گناه و محتمل است راجع به پيغمبر باشد چون تطهير بگرفتن او حاصل ميشود و در هر حال صفت صدقه است يا جمله مستانفه و جواب امر نيست لذا مجزوم نشده و ضمير در تزكيهم مسلما راجع بآنحضرت است بملاحظه كلمه بها كه متعلق است بتزكيهم و راجع است بصدقه و تزكيه گفتهاند مبالغه در تطهير است يا بمعنى نموّ و بركت دادن است در مال و نيز آنحضرت مأمور شده كه در موقع گرفتن صدقه دعا بفرمايد بصدقه دهندگان براى سكونت خاطر و اطمينان قلب آنها و خدا شنوا است دعاى پيغمبر (ص) را و دانا است به نيّات و اغراض ايشان و در مجمع نقل نموده كه وقتى قومى صدقه خودشان را نزد پيغمبر (ص) مىآوردند ميفرمود خدايا رحمت كن بر آنها و عياشى ره از امام صادق (ع) نقل نموده كه پرسيدند از آنحضرت كه آيا اين سنّت جارى است بعد از پيغمبر (ص) در باره امام (ع) فرمود بلى و در كافى از آنحضرت نقل نموده كه چون آيه زكوة نازل شد كه اين آيه است ماه رمضان بود پيغمبر (ص) فرمود منادى ندا داد كه خدا واجب نمود بر شما زكوة را مانند نماز در طلا و نقره و شتر و گاو و گوسفند و گندم و جو و خرما و كشمش و از ساير اجناس عفو فرمود و ديگر متعرض آنها نشد تا سال ديگر كه مردم روزه گرفتند و افطار كردند پس منادى آنحضرت ندا داد كه اى مسلمانان زكوة مالتان را بدهيد تا نماز شما قبول شود پس عمّال صدقه و خراج را مأمور وصول فرمود ولى قمى ره فرموده نازل شد وقتى رها شد أبو لبابة و مالش را براى تصدّق حاضر نمود و در آيه سابقه اشاره بمحلّ ذكرش شد و در آيه دوم اشاره شده است بآنكه خداوند صدقات را هم مانند توبه قبول ميفرمايد و عوض ميدهد و صرف اخذ پيغمبر (ص) نيست اگر مقرون بخلوص نيت شود چنانچه در توحيد از امام صادق (ع) نقل نموده كه اخذ بوجهى قبول است از خدا چنانچه فرموده است و يأخذ الصدقات يعنى قبول ميكند آنرا از اهلش و ثواب ميدهد بر آن و در
جلد 2 صفحه 618
كافى از آنحضرت نقل نموده كه خدا ميفرمايد هيچ چيز نيست مگر آنكه مأمور نمودم كسى غير خود مرا كه بگيرد آنرا مگر صدقه كه آنرا خودم بشتاب بدست خود مىگيرم حتى اگر كسى يك خرما يا پاره از آن را تصدق بدهد آنرا مانند بچّه اسب و شتر برايش تربيت ميكنم و روز قيامت مانند كوه احد و بزرگتر از آن باو مسترد ميدارم و عياشى ره از امام سجاد (ع) نقل نموده كه من ضامنم صدقه واقع نشود در دست بنده تا واقع شود در دست خدا و مراد از قول خداوند هو يقبل التّوبه عن عباده و يأخذ الصّدقات اين است و نيز از آنحضرت روايت شده است كه چون بسائل عطا مىفرمود دست او را ميبوسيد عرض كردند چرا اينكار را ميكنى فرمود براى آنكه صدقه واقع ميشود در دست خدا پيش از دست بنده و هر چيزى ملكى موكلّ قبض دارد مگر صدقه كه در دست خدا واقع ميشود راوى ميگويد گمان ميكنم او نان يا درهم را ميبوسيد و در كافى و عياشى ره از امام صادق (ع) نقل نموده كه پدرم وقتى تصدّق ميداد چيزيرا ميگذارد آنرا در دست سائل و بعد از او ميگرفت و ميبوسيد و ميبوئيد آنرا و بسائل مسترد ميفرمود و استفهام براى توبيخ است بر تهاون در اداء زكوة يعنى چرا نبايد بدانند فضل صدقه را كه بدست خدا ميرسد و قبول ميكند و عوض ميدهد تا تعجيل نمايند در اداء آن و اخبار در فضل و ثواب صدقه از حدّ تواتر زائد است و هفتاد قسم از بليّات و آفات را از صاحبش دفع ميكند و اداء زكوة مانند اقامه صلاة شرط قبول ساير اعمال است و از روايت سابقه معلوم شد كه شرط قبول نماز اداء زكوة است و اللّه اعلم.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَ لَم يَعلَمُوا أَنَّ اللّهَ هُوَ يَقبَلُ التَّوبَةَ عَن عِبادِهِ وَ يَأخُذُ الصَّدَقاتِ وَ أَنَّ اللّهَ هُوَ التَّوّابُ الرَّحِيمُ (104)
آيا نميدانند اينكه خداوند تبارك و تعالي قبول ميفرمايد توبه را از بندگان خود و ميگيرد صدقات را و محققا خداوند تواب است بسيار قبول توبه ميكند و مورد رحمت خود قرار ميدهد.
أَ لَم يَعلَمُوا يعني بايد بدانند و معرفت داشته باشند که خداوند ذات مقدسش جامع جميع صفات كمال و منزه از جميع عيوب و نواقص است و افعالش تماما حسن است و مطابق حكم و مصالح است و نسبت ببندگانش كمال لطف و تفضل و عنايت را دارد
[چنانش سر لطف با هر تن استبرگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 104)- از آنجا که بعضی از گنهکاران مانند متخلفان جنگ تبوک به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله اصرار داشتند که توبه آنها را بپذیرد در این آیه به این موضوع اشاره میکند که پذیرش توبه، کار پیامبر نیست.
«آیا آنها نمیدانند که تنها خداوند توبه را از بندگانش میپذیرد» (أَ لَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ).
نه تنها پذیرنده توبه اوست، بلکه «زکات و یا صدقات دیگری را (که به عنوان کفّاره گناه و تقرب به پروردگار میدهند) نیز خدا میگیرد» (وَ یَأْخُذُ الصَّدَقاتِ).
شک نیست که گیرنده زکات و صدقات یا پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و امام علیه السّلام و پیشوای مسلمین است و یا افراد مستحق، ولی از آنجا که دست پیامبر و پیشوایان راستین و افراد مستحقّ دست خداست گویی خداوند این صدقات را میگیرد.
در روایتی که از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله نقل شده میخوانیم: انّ الصّدقة تقع فی ید اللّه قبل ان تصل الی ید السّائل «صدقه پیش از آن که در دست نیازمند قرار بگیرد به دست خدا میرسد»! حتی در روایتی تصریح شده که همه اعمال آدمی را فرشتگان تحویل میگیرند جز صدقه که مستقیما به دست خدا میرسد.
و در پایان آیه بار دیگر به عنوان تأکید میفرماید: «و خداوند توبه پذیر و مهربان است» (وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ).
نکات آیه
۱ - پذیرش توبه، تنها از سوى خداوند و مربوط به اوست. (صل علیهم ... أن اللّه هو یقبل التوبة) برداشت فوق با توجّه به آمدن ضمیر فصل در «أن اللّه هو یقبل التوبة» است; زیرا ضمیر فصل در جایى که خبر مبتدا داراى الف و لام جنس نباشد، مفید حصر است.
۲ - پذیرش توبه بندگان، وعده حتمى خدا به آنان (ألم یعلموا أن اللّه هو یقبل التوبة عن عباده)
۳ - گیرنده زکات در حقیقت، خداست و پیامبر (ص) و حاکم اسلامى تنها وسایطند. (خذ من أمولهم صدقة ... و یأخذ الصدقت)
۴ - انفاقها و صدقات گنهکاران توبه کننده، مورد قبول و پذیرش پروردگار است. (و ءاخرون اعترفوا بذنوبهم ... خذ من أمولهم صدقة ... و یأخذ الصدقت)
۵ - پذیرش توبه گنهکاران از سوى خداوند، در گرو اقدامهاى عملى آنان براى نشان دادن صداقت خود است. (أن اللّه هو یقبل التوبة عن عباده و یأخذ الصدقت)
۶ - پذیرش توبه گنهکار، در پرتو اعتراف و نیز خشکاندن ریشه هاى گناه است; نه صرف ندامت. (و ءاخرون اعترفوا بذنوبهم ... هو یقبل التوبة عن عباده و یأخذ الصدقت) برداشت فوق با توجّه به شأن نزول است که درآن چنین آمده: متخلفان از جنگ تبوک به خاطر دلبستگى به مال مرتکب گناه شدندو پس از ندامت و اعتراف، پیشنهاد کردند که همان اموال را صدقه دهند تا ریشه گناهشان بخشکد، خداوند نیز بر پیشنهاد آنان صحه نهاد و تنها بخشى از مالشان را پذیرفت.
۷ - اهمیّت پرداخت زکات و صدقات، و جایگاه ویژه آن در میان تکالیف دینى (و یأخذ الصدقت) از اینکه خداوند خود را به عنوان دریافت کننده صدقه معرفى کرده است، برداشت فوق استفاده مى شود.
۸ - ترغیب گنهکاران از سوى خدا به توبه کردن از خطاهایشان و نیز دادن صدقه (زکات) در راه خدا و امیدوار بودن به پذیرفته شدن آن (أن اللّه هو یقبل التوبة عن عباده و یأخذ الصدقت)
۹ - انفاق و پرداخت صدقات از نشانه هاى اصلى و جلوه توبه راستین است. (أن اللّه هو یقبل التوبة عن عباده و یأخذ الصدقت)
۱۰ - لزوم توجّه انسان به توبه پذیرى و رحمت گسترده خداوند (ألم یعلموا أن اللّه هو یقبل التوبة ... و أن اللّه هو التواب الرحیم)
۱۱ - تنها خداوند، تواب (بسیار توبه پذیر) و رحیم (مهربان) است. (و أن اللّه هو التواب الرحیم)
۱۲ - توبه پذیرى خداوند، جلوه اى از رحمت گسترده اوست. (یقبل التوبة ... و أن اللّه هو التواب الرحیم)
روایات و احادیث
۱۳ - از امام صادق (ع) روایت شده که امام سجاد (ع) فرمود: «... ان الصدقة لاتقع فى ید العبد حتى تقع فى ید الرب و هو قوله « هو یقبل التوبة عن عباده و یأخذ الصدقت» ;[۱] به تحقیق صدقه در دست عبد قرار نمى گیرد مگر اینکه [قبلاً] در دست خدا قرار گیرد و این سخن خداست که فرمود: اوست که توبه را از بندگان خود مى پذیرد و صدقات را مى گیرد».
۱۴ - از امام صادق (ع) روایت شده که فرمود: «... الأخذ فى وجه القبول منه (اللّه عز وجل) کما قال: «و یأخذ الصدقات» اى یقبلها من أهلها و یثیب علیها ... ;[۲] «اخذ» در یک وجه [به معناى] قبول از طرف خداى عز و جل مى باشد، چنان که فرموده: «و یأخذ الصدقات»; یعنى صدقات را از اهل آن قبول مى کند و براى آن ثواب مى دهد ...».
موضوعات مرتبط
- اسماء و صفات: توّاب ۱۱; رحیم ۱۱
- اقرار: آثار اقرار به گناه ۶
- امیدوارى: امیدوارى به قبول زکات ۸
- انفاق: آثار انفاق ۹
- تائبان: قبول انفاق تائبان ۴; قبول زکات تائبان ۴; قبول صدقات تائبان ۴
- توبه: آثار صداقت در توبه ۵; تشویق به توبه ۸; زمینه قبول توبه ۶; شرایط قبول توبه ۵; قبول توبه ۱; نشانه هاى توبه واقعى ۹; وعده قبول توبه ۲
- خدا: اختصاصات خدا ۱، ۱۱; تشویقهاى خدا ۸; توبه پذیرى خدا ۱۲; حتمیت وعده هاى خدا ۲; خدا و اخذ زکات ۳; نشانه هاى رحمت خدا ۱۲
- ذکر: ذکر توبه پذیرى خدا ۱۰; ذکر رحمت خدا ۱۰
- رهبران دینى: رهبران دینى و اخذ صدقات ۳; نقش رهبران دینى ۳
- زکات: آثار زکات ۹; اهمیّت زکات ۷; تشویق به زکات ۸; زکات گیرنده واقعى ۳
- صدقات: آثار صدقات ۹; اهمیّت صدقات ۷; تشویق به صدقات ۸; گیرنده صدقات ۱۳، ۱۴; مراد از اخذ صدقات ۱۴
- گناه: آثار ترک گناه ۶
- محمّد (ص): محمّد (ص) و اخذ زکات ۳
منابع