يونس ٥١
ترجمه
يونس ٥٠ | آیه ٥١ | يونس ٥٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَثُمَّ»: آیا سپس. «إِذَا مَا»: زمانی که. (ما) برای تأکید است. «آلْآنَ»: آیا اکنون؟
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۵۶ - ۴۶، سوره يونس
- سنت الهى مبنى بر فرستادن رسول براى همه امم و قضاء به حق وعدل در بين مصدقين و مكذبين و نجات دادن گروهاول و عذاب و هلاك كردن گروه دوم
- امت ها همچون افراد اجل و پايانى دارند و امم پيشين بعد ازارسال رسل و پيدايش اختلاف در ميان مردم ، با قضاء الهى معذب و منقرض شده اند
- اين پندار غلط و خرافى كه عذاب دنيوى از امت اسلام برداشته شده با منطق اسلامسازگار نيست
- سرزنش آنهايى كه از روى استهزاء شتاب درنزول عذاب را درخواست كردند
- سلطنت و مالكيت خداى تعالى قابلمقايسه با سلطنت هاى اعتبارى ظاهرى افراد انسان نيست و وجود مانع و رادع از تحقق ارادهحق متعال ، معقول نيست
- قول خداى تعالى و وعده او همان فعل محقق او است وقابل تخلف و ترديد نمى باشد (ان وعداللّه حق )
- بحث روايتى
- (دو روايت در ذيل آيات گذشته مربوط به عذاب )
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ ثُمَّ إِذا ما وَقَعَ آمَنْتُمْ بِهِ آلْآنَ وَ قَدْ كُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ «51»
آيا پس از آنكه (عذاب) نازل شد، به آن ايمان مىآوريد؟ حالا؟ در حالى كه پيشتر خواستار زود آمدن عذاب بوديد؟
نکته ها
در حديثى مىخوانيم كه مصداق عذاب در آيه، عذابى است كه در آخر الزّمان نصيب اهل قبله مىشود. «1»
پیام ها
1- قهر الهى، ناگهانى است و شب و روز در آن مطرح نيست. «بَياتاً أَوْ نَهاراً»
2- خردمند، با احتمال عذاب بايد احتياط كند، نه شتاب. «ما ذا يَسْتَعْجِلُ»
3- به هنگام قهر خدا كه مجرمان را غافلگير مىكند، «بَياتاً أَوْ نَهاراً» راه نجات بسته است. «ما ذا يَسْتَعْجِلُ»
4- ايمان آوردن هنگام خطر، اثرى ندارد. آلْآنَ ...
5- مشركان همواره خواهان تسريع در عذاب الهى بودهاند. «كُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَ ثُمَّ إِذا ما وَقَعَ آمَنْتُمْ بِهِ آلْآنَ وَ قَدْ كُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ (51)
«1» تفسير برهان ج 2 ص 187.
«2» تفسير قمى ج 1 ص 312.
ج5، ص 334
بعد از آن بر سبيل ملامت و توبيخ فرمايد:
أَ ثُمَّ إِذا ما وَقَعَ آمَنْتُمْ بِهِ: آيا پس چون واقع شود به شما عذاب موقت مقدر، ايمان مىآوريد به خداى تعالى يا به قرآن، يا به عذابى كه منكر بوديد پس در آن وقت به شما گويند: آلْآنَ: حالا ايمان آورديد كه عذاب را مشاهده نموديد و مضطر و ملجأ شديد. وَ قَدْ كُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ: و حال آنكه بتحقيق پيش از اين استعجال مىكرديد به عذاب و استهزاء و تكذيب مىنموديد به نزول آن، و اين ايمان هيچ نفعى نخواهد داشت؛ زيرا وقت ديدن عذاب، ايمان، اجبارى؛ و سودى ندارد، بلكه بايد اختيارى باشد تا منتج نتيجه گردد، و آن قبل از نزول عذاب است. نزد بعضى معنى آنكه: زود است شما ايمان آوريد به خدا و پيغمبر و قرآن نزد وقوع عذاب، پس فايده ندهد آن ايمان شما را نظير آيه شريفه «آلْآنَ وَ قَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ» «1»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (48) قُلْ لا أَمْلِكُ لِنَفْسِي ضَرًّا وَ لا نَفْعاً إِلاَّ ما شاءَ اللَّهُ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ إِذا جاءَ أَجَلُهُمْ فَلا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ (49) قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَتاكُمْ عَذابُهُ بَياتاً أَوْ نَهاراً ما ذا يَسْتَعْجِلُ مِنْهُ الْمُجْرِمُونَ (50) أَ ثُمَّ إِذا ما وَقَعَ آمَنْتُمْ بِهِ آلْآنَ وَ قَدْ كُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ (51) ثُمَّ قِيلَ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذابَ الْخُلْدِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلاَّ بِما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ (52)
ترجمه
و ميگويند كى خواهد بود اين وعده اگر هستيد راستگويان
بگو مالك نيستم براى خود ضررى و نه نفعى را مگر آنچه را خواهد خدا از براى هر گروهى وقت مقرّرى است چون آيد وقت مقرّر آنها پس نه واپس مانند زمانى و نه پيشى گيرند
بگو خبر دهيد اگر آيد شما را عذاب او شبانگاه يا در روز چه چيز را بشتاب ميخواهند از آن گناهكاران
آيا پس چون بوقوع آيد ميگرويد بآن و گفته شود آيا اكنون با آنكه بوديد آنرا بشتاب ميخواستيد
پس گفته شود آنانرا كه ستم كردند بچشيد عذاب جاويد را آيا جزا داده ميشويد مگر بآنچه بوديد كه كسب ميكرديد
تفسير
پس از وعده عذاب الهى كفّار بر سبيل استعجاب و استبعاد و استهزاء به اهل ايمان ميگفتند پس كى اين وعده انجاز خواهد شد اگر راست ميگوئيد لذا خداوند به پيغمبر خود دستور فرمود كه در جواب آنها بفرمايد من اختيار دفع ضرر و
جلد 3 صفحه 25
جلب نفع خود را ندارم چه رسد بضرر شما مگر آن ضرر و نفعى كه خداوند اختيار آنرا بمن واگذار فرمايد يا بخواهد كه واصل و عائد بندگانش شود اگر منظور شما عذاب بعد از مرگ است از براى هر جماعتى كه مستحقّ عقوبت الهى شدند وقت معيّنى است از مرگ و عذاب بعد از آن كه تقديم و تأخير در آن روى نخواهد داد و قابل استعجال و استمهال در هيچ مقدار از زمان نيست و اگر منظور عذاب دنيوى است بگو چه شب بيايد كه وقت استراحت شما است و چه روز كه وقت اشتغال شما بكار است منظور شما از تعجيل در عذاب چيست و آيا ميدانيد چه فاجعه شديدى را استقبال مينمائيد با آنكه مجرم و گناهكاريد و بايد از عقوبت خائف باشيد. و تصريح به مجرميّت و عدم اقتضاء آن استعجال را، نكته عدول از خطاب به غيبت و از ضمير باسم ظاهر است و آيا پس از نزول عذاب ميخواهيد ايمان بياوريد بآن ولى آنوقت بشما ميگويند آيا الآن- بطريق استهزاء- يعنى الآن ايمان ميآوريد با آنكه ايمان پس از نزول عذاب قبول نخواهد شد و شما در آن تعجيل داشتيد پس چرا نادم شديد و سرّ عدم قبول توبه بعد از معاينه موت آنستكه ايمان بخدا و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و ثواب و عذاب در حال اختيار مطلوب است و بنده را مقرّب مينمايد نه در حال اضطرار و شمّهاى از اين مقال در آيه شريفه انّما التوبة على اللّه و آيه بعد از آن در اوائل سوره نساء گذشت پس گفته شود بكسانيكه ظلم نمودند بخودشان براى كفر و بر مردم براى اغرائشان به جهل در قيامت بچشيد عذاب دائم الهى را كه جزاى اعمال فاسده و عقائد كاسده خودتان است و بسوء اختيار خودتان در دنيا با كدّ يمين و عرق جبين كسب نموديد و عيّاشى ره در تفسير اجل مذكور در آيه دوم از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه آن اجلى است كه براى ملك الموت در شب قدر نامبرده شده است و قمّى ره در ذيل آيه سوم از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه اين عذابى است كه در آخر الزمان بر فسّاق اهل قبله نازل ميشود با آنكه آنها منكر نزول آن باشند و در آيه چهارم قبل از كلمه آلآن كه مصدّر بهمزه استفهام است گفتهاند تقدير قول شده است يعنى بآنها گفته خواهد شد و بنظر حقير چندان احتياج به تقدير ندارد چون ممكن است متمّم كلام سابق باشد كه براى مزيد توبيخ و ملامت آنها تأكيدا ذكر شده است يعنى آيا در اين وقت ايمان ميآوريد كه بىثمر است با آنكه تعجيل داشتيد و بنابر اين الآن اشاره به معهود
جلد 3 صفحه 26
ذهنى است نه خارجى تأمّل لازم است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَ ثُمَّ إِذا ما وَقَعَ آمَنتُم بِهِ آلآنَ وَ قَد كُنتُم بِهِ تَستَعجِلُونَ (51)
آيا پس از آنكه عذاب واقع شد ايمان ميآوريد باو بآنها گفته ميشود الان در بعد از نزول که ديگر ايمان فائده ندارد ايمان ميآوريد و حال آنكه بوديد شما که بنزول عذاب عجله ميكرديد.
خداوند تبارك و تعالي باب توبه را بروي بندگان باز كرده حتي يك ساعت قبل از موت لكن بنصّ قرآن و برهان باب توبه بسته ميشود و ديگر ايمان و توبه نتيجه و فائده ندارد، در سه مورد: يكي آنكه كافر بميرد و گرفتار عذاب آخرت شود هر چه بگويد ايمان آورديم نتيجهبخش نيست، ديگر آنكه آثار موت را مشاهده كند مثل اينكه ملائكه موكلين براي قبض روحش و جاي خود را مشاهده كند که معناي محتضر است، و يكي بعد از نزول عذاب فقط قوم يونس
جلد 9 - صفحه 402
پس از نزول عذاب حقيقة توبه كردند و پذيرفته شد در قرآن ميفرمايد إِنَّمَا التَّوبَةُ عَلَي اللّهِ لِلَّذِينَ يَعمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِن قَرِيبٍ، الي قوله تعالي وَ لَيسَتِ التَّوبَةُ لِلَّذِينَ يَعمَلُونَ السَّيِّئاتِ حَتّي إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ المَوتُ قالَ إِنِّي تُبتُ الآنَ وَ لَا الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَ هُم كُفّارٌ الاية نساء آيه 21، و نيز در حق فرعون ميفرمايد در همين سوره آيه 90 حَتّي إِذا أَدرَكَهُ الغَرَقُ قالَ آمَنتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَت بِهِ بَنُوا إِسرائِيلَ وَ أَنَا مِنَ المُسلِمِينَ آلآنَ وَ قَد عَصَيتَ قَبلُ وَ كُنتَ مِنَ المُفسِدِينَ و نيز در همين سوره آيه 98 ميفرمايد فَلَو لا كانَت قَريَةٌ آمَنَت فَنَفَعَها إِيمانُها إِلّا قَومَ يُونُسَ لَمّا آمَنُوا كَشَفنا عَنهُم عَذابَ الخِزيِ فِي الحَياةِ الدُّنيا وَ مَتَّعناهُم إِلي حِينٍ.
أَ ثُمَّ إِذا ما وَقَعَ استفهام انكاري است يعني نبايد اينکه نحو باشد و فاعل وقع عذاب نازل است آمَنتُم بِهِ يعني پس از وقوع ايمان ميآوريد، و مرجع ضمير به ممكن است قرآن باشد يا اللّه باشد يا رسول و اينکه اخير اظهر است که در آيه قبل فرمود و لكل امة رسول الاية.
الان جواب است يعني بآنها گفته ميشود که در اينکه موقع ايمان ميآوريد وَ قَد كُنتُم حال است يعني و حال آنكه بوديد بِهِ تَستَعجِلُونَ بعذاب يعني بمعاصي که باعث نزول بلاء بود عجله ميكرديد که زياد روي در معاصي و طغيان و هواپرستي و شهوتراني که اسراف در معصيت است.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 51)- و در این آیه چهارمین پاسخ را به آنها چنین میگوید: «یا این که آنگاه که واقع شد، به آن ایمان میآورید» و گمان میکنید که ایمان شما پذیرفته میشود، این خیال باطلی است (أَ ثُمَّ إِذا ما وَقَعَ آمَنْتُمْ بِهِ).
چرا که پس از نزول عذاب، درهای توبه به روی شما بسته میشود و ایمان کمترین اثری ندارد، بلکه به شما گفته میشود: «حالا ایمان میآورید، در حالی که قبلا (از روی استهزاء و انکار) برای عذاب عجله میکردید»؟ (آلْآنَ وَ قَدْ کُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ).
نکات آیه
۱ - خداوند، مشرکان و کفرپیشگان را به خاطر پافشارى بر کفر و ناباورى به قرآن، ملامت و سرزنش فرمود. (أثم إذا ما وقع ءامنتم به ءالئن)
۲ - کفرپیشگان و حق ستیزان، به هنگام وقوع عذاب استیصال، دست از کفر کشیده، ایمان خواهند آورد. (أثم إذا ما وقع ءامنتم به ءالئن)
۳ - اظهار ایمان به قرآن از سوى مشرکان، به هنگام وقوع عذاب استیصال، بى ثمر بوده و مورد پذیرش خداوند نخواهد بود. (أثم إذا ما وقع ءامنتم به ءالئن)
۴ - توبه و اظهار ایمان، به هنگام وقوع عذاب استیصال، سودى نداشته و مورد قبول خداوند نیست. (أثم إذا ما وقع ءامنتم به ءالئن)
۵ - خداوند، مشرکان را از پافشارى بر کفر برحذر داشته و به آنان هشدار داد که تا پیش از نزول عذاب استیصال، متنبه شده و ایمان بیاورند. (أثم إذا ما وقع ءامنتم به ءالئن)
۶ - مشرکان، پیش از نزول عذاب، بطور مستمر خواستار تسریع آن بودند. (أثم إذا ما وقع ... و قد کنتم به تستعجلون)
۷ - مشرکان، به هنگام وقوع عذاب استیصال، از خداوند خواستار رفع آن خواهند شد. (أثم إذا ما وقع ءامنتم به ءالئن و قد کنتم به تستعجلون)
۸ - پشیمانى مردم، به هنگام وقوع عذاب استیصال، بى فایده بوده و باعث دفع آن نخواهد شد. (أثم إذا ما وقع ءامنتم به ءالئن و قد کنتم به تستعجلون)
موضوعات مرتبط
- ایمان: ایمان بىثمر ۳، ۴; ایمان هنگام عذاب ۲، ۳، ۴; دعوت به ایمان ۵
- پشیمانى: پشیمانى بىثمر ۸; پشیمانى هنگام عذاب ۸
- توبه: توبه بى ثمر ۴; توبه هنگام عذاب ۴
- حق: ایمان حق ستیزان ۲; حق ستیزان هنگام عذاب استیصال ۲
- خدا: دعوتهاى خدا ۵; سرزنشهاى خدا ۱; نواهى خدا ۵; هشدارهاى خدا ۵
- قرآن: پیشگوییهاى قرآن ۲
- کافران: اصرار بر کفر کافران ۱; فلسفه سرزنش کافران ۱; کافران هنگام عذاب استیصال ۲
- کفر: نهى از اصرار بر کفر ۵
- مشرکان: اصرار بر کفر مشرکان ۱; ایمان مشرکان ۲، ۳; خواسته هاى مشرکان صدر اسلام ۶، ۷; دعوت از مشرکان ۵; فلسفه سرزنش مشرکان ۱; مشرکان و عذاب ۶; مشرکان هنگام عذاب استیصال ۷; هشدار به مشرکان ۵