الأعراف ٤٧
ترجمه
الأعراف ٤٦ | آیه ٤٧ | الأعراف ٤٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«صُرِفَتْ»: متوجّه گردانده شد. «تِلْقَآءَ»: جهت. سو. مصدر (لَقِیَ) است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۳۷ - ۵۴، سوره اعراف
- مراد از افترا بر خدا به كذب در آيه (( فمن اظلم ممن افترى ...(( شرك ورزيدن به خداو انكار توحيد است .
- مشاجره و گفتگوى دوزخيان با يكديگر
- جمله : (( لاتكلّف نفسا الّا وسعها(( مفيد رفع نگرانى از عدم قدرت بر انجام دادن جميعاعمال صالح است .
- معناى (( غل (( و اشاره به اينكه غل از بزرگترين ناملايمات است .
- توضيحى در مورد تعبير به اينكه مؤ منين بهشت را به ارث مى برند.
- وجه اختلاف تعبير در (( وعدنا ربنا(( و (( وعد ربكم (( در آيه شريفه
- اشاره به نفوذ حكم و امر انسان در قيامت
- معناى (( اعراف (( و مراد از آن در آيه شريفه
- رجال اعراف از طايفه جن يا ملك نيستند
- مراد از رجال اعراف ، مستضعفين نيستند
- اصحاب اعراف از جنس بشر هستند و خصوصياتى كه براى آنان ذكر شده با جمله : (( والامر يومئذ للّه (( منافات ندارد
- اشاره به اقوال متعددى كه درباره معناى اعراف و مراد از اصحاب اعراف گفته شده است .
- روايتى از آلوسى درباره مراد از رجال اعرافنقل كرده و صاحب المنار آن را بى اعتبار دانسته است .
- سخن ما با صاحب المنار كه با مقايسه مسائل قيامت با نظام جارى در دنيا روايت مذكور رامردود دانسته است .
- دو قول ديگر در معناى اعراف و بيان اصول اقوال در مسئله اعراف
- معناى اعراف در قرآن
- دلالت جمله : (( الذين اتّخذوا دينهم لهوا و لعبا(( بر اينكه انسان ناچار از تدين به ديناست .
- بحث روايتى (در ذيل آيات شريفه )
- روايتى از پيغمبر اكرم (ص ) درباره كيفيت مرگ مؤ من و كافر
- چند روايت ديگر درباره جهنم كافر و اهل دوزخ
- رواياتى در اين باره كه مراد از (( مؤ ذن (( در (( و اذّن مؤ ذن بينهم ...(( على (ع ) مىباشد
- مؤ ذن بودن على عليه السلام و اعلام حكم خداوند توسط او در آخرت ازفضائل آن حضرت به حساب مى آيد.
- رواياتى درباره اصحاب اعراف
- اشكال وارد بر رواياتى كه اصحاب اعراف را به كسانى كه داراى حسنات و سيئاتمساوى هستند تفسير مى كنند.
- چند روايت در مورد اينكه ائمه اهل بيت عليهم السلام اصحاب اعراف هستند.
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِذا صُرِفَتْ أَبْصارُهُمْ تِلْقاءَ أَصْحابِ النَّارِ قالُوا رَبَّنا لا تَجْعَلْنا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ «47»
و هرگاه چشمان آنان (اهل اعراف كه هنوز به بهشت نرفتهاند) ناخواسته به سوى دوزخيان گردانده شود گويند: پروردگارا! ما را همراه ظالمان قرار مده.
نکته ها
اعرافيان به اهل بهشت نگاه مىكنند و آنان را مىشناسند و سلام مىكنند؛ امّا به اهل دوزخ نگاه نمىكنند، بلكه چشمشان ناخواسته به آنان مىافتد. «صُرِفَتْ أَبْصارُهُمْ»
اصحاب اعراف، در دعايشان نمىگويند: «ما را اهل آتش قرار مده، بلكه مىگويند: ما را همنشين ظالمان مگردان. گويا مجالست با ستمگر، بدتر از آتش دوزخ است». «2»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ إِذا صُرِفَتْ أَبْصارُهُمْ تِلْقاءَ أَصْحابِ النَّارِ قالُوا رَبَّنا لا تَجْعَلْنا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ (47)
وَ إِذا صُرِفَتْ أَبْصارُهُمْ: و زمانى كه بگردانند نظر خود را به كل محبوسين آتش، تِلْقاءَ أَصْحابِ النَّارِ: ملاقات و معاينه كنند اهل جهنم را سياه روى و ابدان مشويه و الوان و اقسام عذابها، قالُوا رَبَّنا لا تَجْعَلْنا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ:
طامعين جنت گويند: اى پروردگار ما، قرار مده ما را با قوم ستمكاران از مشركين و منافقين. مقصود از جميع اين آيات، تخويف به عباد است تا قدرى تأمل و تفكر نمايند به نظر و استدلال، و فايز به دين حق شده، از عذاب جحيم رها، و نائل به نعيم گردند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ إِذا صُرِفَتْ أَبْصارُهُمْ تِلْقاءَ أَصْحابِ النَّارِ قالُوا رَبَّنا لا تَجْعَلْنا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ (47)
ترجمه
و چون گردانده شود چشمهاى آنها بجانب اهل آتش گويند پروردگار ما قرار مده ما را با گروه ستمكاران.
تفسير
منتظران در اعراف پس از عرض تحيّت باهل بهشت بامر اولياء خود متوجه اهل دوزخ ميشوند و چون عذاب آنها را مشاهده مينمايند پناه بخدا ميبرند و دعا مى كنند كه با آنها محشور نشوند و گفتهاند اين اختصاص بمنتظرين ندارد همه اهل اعراف اين حال را دارند كه چون چشمشان باهل جهنم مىافتد اين دعا را مىكنند و منافات با مقام آنها ندارد چنانچه سيره مرضيه انبيا و اوليا است و كلمه تلقاء ظرف مكان است يعنى جهت مقابل و تعبير از نظر بصرف ابصار براى اشاره بآنستكه بالطبع مايل بديدن آنها نيستند ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ بَينَهُما حِجابٌ وَ عَلَي الأَعرافِ رِجالٌ يَعرِفُونَ كُلاًّ بِسِيماهُم وَ نادَوا أَصحابَ الجَنَّةِ أَن سَلامٌ عَلَيكُم لَم يَدخُلُوها وَ هُم يَطمَعُونَ (46) وَ إِذا صُرِفَت أَبصارُهُم تِلقاءَ أَصحابِ النّارِ قالُوا رَبَّنا لا تَجعَلنا مَعَ القَومِ الظّالِمِينَ (47) وَ نادي أَصحابُ الأَعرافِ رِجالاً يَعرِفُونَهُم بِسِيماهُم قالُوا ما أَغني عَنكُم جَمعُكُم وَ ما كُنتُم تَستَكبِرُونَ (48) أَ هؤُلاءِ الَّذِينَ أَقسَمتُم لا يَنالُهُمُ اللّهُ بِرَحمَةٍ ادخُلُوا الجَنَّةَ لا خَوفٌ عَلَيكُم وَ لا أَنتُم تَحزَنُونَ (49)
چهار آيه است راجع باعراف و از آيات مشكله قرآن است و مفسرين هم حقّ تفسير اينها را اداء نكردند و برخورد بنكات آنها نكردند و ما در مجلد سوم كلم الطيب توضيح دادهايم و در اينجا هم ناچاريم مقدمة توضيح دهيم سپس بشرح آيات بپردازيم بحول و قوّه و تأييد الهي.
توضيح كلام- اينكه اعراف مكان مرتفعي است بين بهشت و جهنم و مشرف بر آنها که هم اهل بهشت مشاهده ميشوند و هم اهل جهنم و آنها هم مشاهده ميكنند كساني را که در اعراف هستند و اصحاب اعراف دو دسته هستند يك دسته فسّاق و عصات مؤمنين هستند که اينها بواسطه ايمانشان در جهنم نرفتند و بواسطه كثرت معاصي داخل بهشت نشدند اينها چون نظر باهل بهشت ميكنند بآنها سلام ميكنند چون در عقيده با آنها مشتركند و طمع و اميدوار هستند که رحمت و مغفرت الهي شامل حال آنها بشود و شفعائي بيابند و آنها را شفاعت كنند و چون نظر باهل جهنم ميكنند ميگويند خداوندا ما را با اينها قرار مده زيرا اينها كفار هستند و ما مؤمنين هستيم.
دسته دوم شفعاء هستند مثل ائمه اطهار (ع) مخصوصا امير المؤمنين (ع) که اينها اهل بهشت و اهل جهنم و اهل اعراف را بسيما و علامات ميشناسند که اگر ايمان دارند در صورت آنها ظاهر است و اگر ندارند كفر در صورت آنها
جلد 7 - صفحه 327
ظاهر است اينها تشريف ميآوردند و رو باهل جهنم ميكنند و ميفرمايند که شما اموالي را که جمع آوري كرديد شما را بينياز نكرد و آنچه تكبر ميورزيديد و ايمان نياورديد ديديد که گرفتار عذاب شديد و خيال ميكرديد که اينکه مؤمنين در اعراف هم بواسطه معاصي بهشت نخواهند رفت و قسم بر طبق آن ياد كرديد سپس خطاب باين مؤمنين معصيتكار که در اعراف هستند ميكنند که ما شما را شفاعت كرديم داخل بهشت شويد که هيچگونه حزني نداشته باشيد که چيزي از نعم بهشتي را از شما دريغ نخواهند داشت و هيچگونه خوفي هم نداشته باشيد که از عذاب و جهنم معاف شديد اينست خلاصه مفاد آيات و اللّه العالم، بپردازيم بشرح آيات:
وَ بَينَهُما حِجابٌ بين اهل بهشت و جهنم حجابي است که در جاي ديگر ميفرمايد فَضُرِبَ بَينَهُم بِسُورٍ لَهُ بابٌ باطِنُهُ فِيهِ الرَّحمَةُ وَ ظاهِرُهُ مِن قِبَلِهِ العَذابُ سوره حديد آيه 13.
وَ عَلَي الأَعرافِ رِجالٌ اعراف مقام مرتفعي است و از همين معني است عرف فرس که كاكل اسب است و اينکه مكان بين جنّت و نار است و مراد از رجال انبياء و ائمه اطهار سلام اللّه عليهم هستند چنانچه از حضرت صادق عليه السّلام مرويست در مجمع و برهان حديث مفصلي که فرمود
موقف عليها كلّ نبيّ و کل خليفة نبيّ مع المذنبين من اهل زمانه کما تقف صاحب الجيش مع الضعفاء من جنده و قد سبق المحسنون الي الجنة فيقول ذلک الخليفة للمذنبين الواقفين معه انظروا الي اخوانكم المحسنين قد سبقوا الي الجنة فيسلّم المذنبون عليهم و ذلک قوله و نادوا اصحاب الجنة ان سلام عليكم ثمّ اخبر سبحانه انّهم لم يدخلوها و هم يطمعون يعني هؤلاء المذنبين لم يدخلوا الجنة و هم يطمعون ان يدخلهم اللّه ايّانا بشفاعة النبي و الامام و ينظر هؤلاء المذنبون الي اهل النار فيقولون ربّنا لا تجعلنا مع القوم الظالمين
جلد 7 - صفحه 328
ثمّ ينادي اصحاب الاعراف و هم الانبياء و الخلفاء اهل النار مقرعين لهم ما اغني عنكم جمعكم و ما كنتم تستكبرون به أ هؤلاء المستضعفين الّذين كنتم تحقرونهم و تستطيلون بدنياكم عليهم اقسمتم لا ينالهم اللّه برحمة و لا يدخلون الجنة ثم يقولون لهؤلاء المستضعفين من امر من اللّه لهم بذلك ادخلوا الجنة لا خوف عليكم و لا انتم تحزنون
و از حضرت باقر عليه السّلام مرويست که تفسير فرمود رجال را بآل محمّد (ص) فرمود
هم آل محمّد لا يدخل الجنة الّا من عرفهم و عرفوه و لا يدخل النار الّا من انكرهم و انكروه.
و در روايت اصبغ إبن نباته از امير المؤمنين عليه السّلام سؤال شد از اينکه آيه فرمود
نحن نوقف يوم القيمة بين الجنة و النار فمن ينصرنا عرفناه بسيماه فادخلناه الجنة و من ابغضنا عرفناه بسيماه فادخلناه النار
و مؤيّد اينکه اخبار است اخباري که دلالت دارد که علي (ع) قسيم الجنة و النار است و بدست او است عصاي عوج (يسوق قوما الي الجنة و آخرين الي النار).
يَعرِفُونَ كُلًّا بِسِيماهُم معلوم است سيماء اهل بهشت بيضاء است و سيماء اهل جهنم سوداء يَومَ تَبيَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسوَدُّ وُجُوهٌ آل عمران آيه 102، يعني انبياء و ائمه عليهم السّلام اهل بهشت و جهنم را بسيماء آنها ميشناسند بخصوص شيعيان امير المؤمنين (ع) که در پيشاني آنها نوشته ميشود و همچنين دشمنان او، در دعاي ندبه
و شيعتك علي منابر من نور مبيضّة وجوههم حولي في الجنة و هم جيراني.
وَ نادَوا أَصحابَ الجَنَّةِ يعني اينکه ضعفاء مؤمنين که در اعراف هستند و بواسطه كثرت معاصي داخل بهشت نشدند دوستان و رفقاء خود را در بهشت مشاهده ميكنند آنها را نداء ميكنند أَن سَلامٌ عَلَيكُم بآنها سلام ميكنند لَم يَدخُلُوها اينکه ضعفاء مؤمنين هنوز داخل بهشت نشدند و در اعراف هستند وَ هُم يَطمَعُونَ
جلد 7 - صفحه 329
لكن اميد بهشت را دارند که انبياء و ائمه عليهم السّلام آنها را شفاعت كنند بواسطه ايماني که دارند.
وَ إِذا صُرِفَت أَبصارُهُم تِلقاءَ أَصحابِ النّارِ و چون اينکه مؤمنين عصات رو ميكنند بطرف اصحاب آتش در جهنم و آنها را معذب بعذابهاي سخت ميبينند قالُوا از خداوند خود درخواست ميكنند رَبَّنا لا تَجعَلنا مَعَ القَومِ الظّالِمِينَ چون اينها بواسطه كفر و ظلم بخود و بانبياء و ائمه (ع) و بساير مردم که نگذاردند ايمان بياورند در جهنم معذب شدند ما که ايمان داريم غاية الامر گنهكاريم ما را با اينها قرار مده.
وَ نادي أَصحابُ الأَعرافِ انبياء و ائمه (ع) که تشريف آوردهاند براي شفاعت اعرافيها ندا ميكنند رِجالًا كساني را که در آتش هستند و يَعرِفُونَهُم بِسِيماهُم آنها را بعلامت كفر و عناد و ضلالت ميشناسند قالُوا بآنها ميگويند ما أَغني عَنكُم جَمعُكُم ديديد که بما ايمان نياورديد و مخالفت كرديد مال و منال و عدّه و عدّه که دور خود گرد كرده بوديد بينياز نكرد شما را از عذاب جهنم و گرفتار عذاب شديد وَ ما كُنتُم تَستَكبِرُونَ بزرگيها و تكبرهاي شما که باعث كفر و عناد شما بر انبياء و ائمه (ع) شد براي شما نتيجه بخش نشد.
أَ هؤُلاءِ الَّذِينَ أَقسَمتُم لا يَنالُهُمُ اللّهُ بِرَحمَةٍ آيا اينکه هايي که در اعراف هستند شما اهل جهنم قسم ياد كرديد که رحمت الهي شامل آنها نميشود و با شما در عذاب شركت ميكنند با اينكه ايمان دارند ادخُلُوا الجَنَّةَ انبياء و ائمه عليهم السّلام باين مؤمنين که در اعراف هستند خطاب ميكنند که برغم انف كفار و مخالفين ما شما را شفاعت كرديم داخل بهشت شويد لا خَوفٌ عَلَيكُم ديگر ترس از عذاب و جهنم نداشته باشيد که نجات پيدا كرديد وَ لا أَنتُم تَحزَنُونَ و محزون نباشيد که در بهشت هيچ موهبتي از شما دريغ نخواهد داشت متنعم باشيد بجميع نعم الهيه ابد الاباد.
330
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 47)- «اما به هنگامی که به سوی دیگر نگاه میکنند و دوزخیان را در دوزخ میبینند (به درگاه خدا راز و نیاز میکنند و) میگویند: پروردگارا! ما را با جمعیت ستمگران قرار مده» (وَ إِذا صُرِفَتْ أَبْصارُهُمْ تِلْقاءَ أَصْحابِ النَّارِ قالُوا رَبَّنا لا تَجْعَلْنا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ).
نکات آیه
۱- دوزخیان در صحنه قیامت داراى موقعیتى بسیار شوم و دشوار (و إذا صرفت ابصرهم تلقاء اصحب النار قالوا ربنا) هدف از بیان ناخوشایندى بهشتیان از مشاهده دوزخیان و بیان دعاى آنان پس از مشاهده ناخواسته ترسیم موقعیت دشوار و شوم دوزخیان است.
۲- جهنم، داراى منظره اى بس هول انگیز (و إذا صرفت ابصرهم تلقاء اصحب النار قالوا ربنا)
۳- راهیان بهشت در صحنه قیامت منظره شوم و هول انگیز دوزخیان را مشاهده خواهند کرد. (و إذا صرفت ابصرهم تلقاء اصحب النار قالوا ربنا) برداشت فوق مبتنى بر این است که ضمیر «ابصرهم» و «قالوا» به «اصحب الجنة» در آیه قبل برگردانده شود.
۴- مشاهده دوزخیان از سوى بهشتیان، مشاهده اى ناخواسته و بدون اختیار (و إذا صرفت ابصرهم تلقاء اصحب النار) مجهول آوردن فعل «صرفت» حکایت از برداشت فوق دارد.
۵- راهیان بهشت پس از مشاهده وضعیت نابهنجار دوزخیان و منظره هولناک دوزخ، به دعا خواهند پرداخت (و إذا صرفت ابصرهم تلقاء اصحب النار قالوا ربنا)
۶- قرار نگرفتن در کنار دوزخیان ستمگر، دعاى رهروان بهشت به درگاه خداوند (و إذا صرفت ... قالوا ربنا لاتجعلنا مع القوم الظلمین)
۷- راهیان بهشت در عین امیدوارى براى ورود به بهشت، نگران ملحق شدن به دوزخیان هستند. (ربنا لاتجعلنا مع القوم الظلمین)
۸- دوزخیان ستمگر، انسانهایى منفور در دیدگاه بهشتیان (ربنا لاتجعلنا مع القوم الظلمین) راهیان بهشت خواسته خویش مبنى بر گرفتار نشدن به آتش دوزخ را با درخواست دورى از ستمکاران بیان داشتند و این مى رساند که بهشتیان در روز قیامت از ستمکاران نیز متنفر هستند.
۹- گرفتار شدن به آتش دوزخ، سرنوشت اقوام و ملتهاى ستمگر است. (إذا صرفت ابصرهم تلقاء اصحب النار قالوا ربنا لاتجعلنا مع القوم الظلمین)
۱۰- ستمگرى، ویژگى مشترک همه دوزخیان است. (إذا صرفت ابصرهم تلقاء اصحب النار قالوا ربنا لاتجعلنا مع القوم الظلمین)
۱۱- اعرافیان با نگاهى ناخواسته منظره ناخوشایند دوزخیان را مشاهده خواهند کرد. (و إذا صرفت ابصرهم تلقاء اصحب النار) برداشت فوق مبتنى بر این است که مراد از ضمیر «ابصرهم» و «قالوا» اصحاب اعراف باشد.
۱۲- مشاهده منظره ناهنجار دوزخیان، برانگیزنده اعرافیان به دعا به درگاه خداوند براى دور ماندن از ابتلا به سرنوشت آنها (إذا صرفت ابصرهم تلقاء اصحب النار قالوا ربنا لاتجعلنا مع القوم الظلمین)
۱۳- دوزخیان ستمگر، انسانهایى منفور در نظر اعرافیان (ربنا لاتجعلنا مع القوم الظلمین)
موضوعات مرتبط
- اصحاب اعراف: در قیامت ۱۱ ; اصحاب اعراف و جهنمیان ۱۱، ۱۲، ۱۳ ; دعاى اصحاب اعراف ۱۲
- اقوام ظالم: فرجام اقوام ظالم ۹
- بهشتیان: امیدوارى بهشتیان ۷ ; بهشتیان در قیامت ۳، ۵، ۷ ; بهشتیان و جهنمیان ۳، ۴، ۵، ۸ ; دعاى بهشتیان ۵، ۶ ; نگرانى بهشتیان ۷
- ترس: آثار ترس ۱۲
- جهنم: صفات جهنم ۲ ; منظره جهنم ۲، ۵ ; هولناکى جهنم ۲، ۳
- جهنمیان:۹ در قیامت ۱ ; جهنمیان ۹ ظالم ۶، ۸ ; رؤیت جهنمیان ۹ در قیامت ۳، ۴، ۵ ; صفات جهنمیان ۹ ۱۰ ; ظلم جهنمیان ۹ ۱۰ ; مشکلات اخروى جهنمیان ۹ ۱ ; مشکلات جهنمیان ۹ ۵، ۱۱، ۱۲ ; نفرت از جهنمیان ۹ ۸، ۱۴ ; هولناکى جهنمیان ۹ ۵
- دعا: موجبات دعا ۱۲