الأنعام ٤١

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۳۴ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)


ترجمه

(نه،) بلکه تنها او را می‌خوانید! و او اگر بخواهد، مشکلی را که بخاطر آن او را خوانده‌اید، برطرف می‌سازد؛ و آنچه را (امروز) همتای خدا قرارمی‌دهید، (در آن روز) فراموش خواهید کرد.

بلكه تنها او را مى‌خوانيد، و اگر بخواهد، آنچه را كه درخواست مى‌كنيد [از شما] برطرف مى‌سازد، [ولى‌] آنچه را [امروز] شريك او مى‌سازيد، فراموش خواهيد كرد
[نه،] بلكه تنها او را مى‌خوانيد، و اگر او بخواهد رنج و بلا را از شما دور مى‌گرداند، و آنچه را شريك [او] مى‌گردانيد فراموش مى‌كنيد.
-بلکه در آن هنگام تنها خدا را می‌خوانید تا اگر مشیّت او قرار گرفت شما را از سختی برهاند، و آنچه را که با خدا شریک قرار می‌دهید به کلی فراموش می‌کنید.
[قطعاً چنین نیست] بلکه فقط خدا را می خوانید، و او هم اگر بخواهد آسیب و گزندی که به سبب آن او را خوانده اید برطرف می کند، و [آن زمان است که] بت هایی که برای او شریک قرار می دهید، فراموش می کنید.
نه، تنها او را مى‌خوانيد و اگر بخواهد آن رنجى را كه خدا را به خاطر آن مى‌خوانيد از ميان مى‌برد و شما شريكى را كه براى او ساخته‌ايد از ياد مى‌بريد.
آری تنها او را [به دعا] می‌خوانید و اگر او بخواهد رنج و بلا را از شما دور می‌گرداند و شما شریکی را که برای او قائل شده‌اید، از یاد می‌برید
[نه،] بلكه او را مى‌خوانيد و بس، پس اگر خواهد آنچه را كه برطرف شدنش را دعا مى‌كرديد برطرف مى‌كند، و آنچه را براى او انباز مى‌سازيد از ياد مى‌بريد.
(نه، در وقت رخدادهای بزرگ، و در هنگامه‌ی رستاخیز به کسی جز خدا متوسّل نمی‌شوید و پناه نمی‌برید و) بلکه تنها خدا را به یاری می‌طلبید، و او اگر خواست آن چیزی را برطرف می‌سازد که وی را برای رفع آن به فریاد می‌خوانید، و (دیگر آن روز) چیزهائی را که (امروز) شریک خدا می‌سازید فراموش می‌نمائید (و از خاطر می‌زدائید).
(نه!) بلکه تنها او را می‌خوانید. پس اگر بخواهد (بطلان) آنچه (خود و مردمان را) به سوی آن فرا می‌خواندید آشکار می‌سازد. حال آنکه آنچه را شریک (او) می‌گردانید فراموش می‌کنید.
بلکه او را می‌خوانید پس برمی دارد از شما آنچه را خوانیدش بسوی آن اگر خواهد و فراموش می‌کنید آنچه را شرک می‌ورزید


الأنعام ٤٠ آیه ٤١ الأنعام ٤٢
سوره : سوره الأنعام
نزول : ٦ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«تَدْعُونَ»: فرا می‌خوانید. استمداد می‌جوئید. «تَنسَوْنَ»: فراموش می‌کنید. از یاد می‌برید.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


بَلْ إِيَّاهُ تَدْعُونَ فَيَكْشِفُ ما تَدْعُونَ إِلَيْهِ إِنْ شاءَ وَ تَنْسَوْنَ ما تُشْرِكُونَ «41»

بلكه (در هنگامه‌هاى خطر) فقط او را مى‌خوانيد، پس اگر بخواهد آن رنجى كه خدا را به خاطر آن مى‌خوانيد بر طرف مى‌كند، و آنچه را براى خداوند شريك مى‌پنداشتيد (در روز قيامت) فراموش مى‌كنيد.

نکته ها

برداشتن عذاب، يا براى اتمام حجّت است، يا به خاطر تغيير حالات قوم. چنانكه در آيه 98 سوره‌ى يونس مى‌فرمايد: «لَمَّا آمَنُوا كَشَفْنا عَنْهُمْ عَذابَ الْخِزْيِ» چون ايمان آوردند، عذاب خوارى و ذلّت را از آنان برداشتيم.

پیام ها

1- همه معبودهاى خيالى به هنگام برخورد انسان با حوادث فراموش مى‌شوند.

بَلْ إِيَّاهُ تَدْعُونَ‌ ... وَ تَنْسَوْنَ ما تُشْرِكُونَ‌ آنان نه تنها فراموش، بلكه انكار مى‌شوند. چنانكه در آيه‌ى ديگر مى‌خوانيم: «وَ اللَّهِ رَبِّنا ما كُنَّا مُشْرِكِينَ» «1» مشركان در قيامت با سوگند شرك خود را انكار مى‌كنند.

2- دعاى خالصانه، مستجاب مى‌شود. «بَلْ إِيَّاهُ تَدْعُونَ فَيَكْشِفُ»

3- يأس از غير خدا، سبب سرعت در استجابت دعاست. (حرف «فاء» در كلمه‌ى‌ «فَيَكْشِفُ»)

4- استجابت دعا، در اراده و مشيّت حكيمانه‌ى خداوند است. فَيَكْشِفُ‌ ... إِنْ شاءَ


«1». انعام، 23.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 455

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



بَلْ إِيَّاهُ تَدْعُونَ فَيَكْشِفُ ما تَدْعُونَ إِلَيْهِ إِنْ شاءَ وَ تَنْسَوْنَ ما تُشْرِكُونَ (41)

بَلْ إِيَّاهُ تَدْعُونَ‌: بلكه ذات احديت اللّه را بخوانيد و تضرع جز بدرگاه كبريائى او نبريد به جهت كشف عذاب‌ فَيَكْشِفُ ما تَدْعُونَ إِلَيْهِ‌: پس ببرد و رفع كند از شما در دنيا آنچه او را مى‌خوانيد به كشف و دفع آن‌ إِنْ شاءَ: اگر بخواهد و حكمت سبحانى مقتضى آن كشف باشد وَ تَنْسَوْنَ ما تُشْرِكُونَ‌: و فراموش و ترك كنيد در وقت دعاء شركاء را، يعنى الهه خود را بگذاريد، و در وقت عذاب متوجه خدا شويد و طلب كشف از او سبحانه نمائيد، نه از بتان؛ چه در عقول مركوز است ذات بى‌زوال اللّه قادر باشد بر كشف ضرّ نه غير او، يا از شدت عذاب و هول اصنام و غير را فراموش كنيد و او را بخوانيد. پس چون در وقت محنت آجل و عاجل متوجه خدا شويد، چرا در وقت راحت و آسايش غير او را ستايش و پرستش كنيد.

تتمه- آيه شريفه سرزنش نموده كافران و مشركان را تا متنبه شده، بدانند كه ايشان در عبادت اصنام خطا كننده و گمراهند. بنابر اين هر كه غير خدا را

تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 268

ستايش و در كشف ضرّ به غير او و مقربان درگاه او متوسل شود، گمراه باشد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بَلْ إِيَّاهُ تَدْعُونَ فَيَكْشِفُ ما تَدْعُونَ إِلَيْهِ إِنْ شاءَ وَ تَنْسَوْنَ ما تُشْرِكُونَ (41)

ترجمه‌

بلكه او را ميخوانيد پس دفع مى‌كند آنچه را ميخوانيد براى آن اگر بخواهد و فراموش مينمائيد آنچه را شريك قرار مى‌دهيد.

تفسير

پس از پرسش و سؤالى كه در آيه قبل بيان شد خداوند منتظر جواب آنها نشده است براى آنكه مبادا از باب جهل يا لجاج جوابى بگويند كه حق نباشد و حق را خود صريحا بيان فرموده است كه در آن حال غير خدا را در نظر نداريد و فقط متوجه بحق ميباشيد و اگر خدا بخواهد اجابت ميفرمايد و دفع عذاب را از شما مينمايد چون ميدانيد غير خدا قادر بر دفع بلا نيست بارتكاز عقلى كه بيان شد و فراموش ميكنيد بتان‌


جلد 2 صفحه 320

خودتان را براى آنكه باطنا اعتنا و اعتقاد بآنها نداريد يا آنكه از ترس همه چيز را فراموش مى‌كنيد غير از خدا را كه فراموش نميشود مگر در موقع شهوت و غضب كه در آن حال شدّت از شما سلب شده است ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


بَل‌ إِيّاه‌ُ تَدعُون‌َ فَيَكشِف‌ُ ما تَدعُون‌َ إِلَيه‌ِ إِن‌ شاءَ وَ تَنسَون‌َ ما تُشرِكُون‌َ (41)

بلكه‌ ‌در‌ ‌هر‌ بليّه‌ ‌خدا‌ ‌را‌ ميخوانيد و خداوند كشف‌ بليّه‌ ‌شما‌ ‌را‌ ‌که‌ خوانده‌ايد ‌او‌ ‌را‌ ميفرمايد مطابق‌ آنچه‌ صلاح‌ بداند و مشيئت‌ تعلق‌ بگيرد و فراموش‌ ميكنيد آنچه‌ ‌را‌ ‌که‌ شرك‌ ميآوريد.

بَل‌ إِيّاه‌ُ تَدعُون‌َ معرفت‌ ‌خدا‌ يك‌ قسمت‌ طبيعي‌ و ذاتي‌ ‌است‌

(‌کل‌ مولود يولد ‌علي‌ الفطرة و انّما ابواه‌ يهودانه‌ و ينصرانه‌)

حديث‌ معروف‌ و حديث‌ منسوب‌ بحضرت‌ صادق‌ ‌عليه‌ السّلام‌ ‌است‌ ‌که‌ زنديقي‌ ‌از‌ ‌آن‌ حضرت‌ مطالبه‌ دليل‌ كرد ‌بر‌ وجود باري‌ حضرت‌ شرح‌ پيش‌ آمد ‌او‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌در‌ دريا غرق‌ ‌شده‌ و بپاره‌ تخته‌ ‌خود‌ ‌را‌ كشيده‌ فرمود آيا قلب‌ تو متوجه‌ شد ‌که‌ كسي‌ هست‌ ‌که‌ تو ‌را‌ ‌از‌ غرق‌ نجات‌ دهد ‌گفت‌ چرا فرمود همان‌ باري‌ ‌است‌ خلاصه‌ آنكه‌ ‌در‌ مورد اضطرار ‌حتي‌ ‌در‌ حيوانات‌ مشاهده‌ ‌شده‌ ‌که‌ متوجه‌ حضرت‌ حق‌ ميشوند و خداوند ‌آنها‌ ‌را‌ اجابت‌ ميفرمايد أَمَّن‌ يُجِيب‌ُ المُضطَرَّ إِذا دَعاه‌ُ وَ يَكشِف‌ُ السُّوءَ و چه‌ اضطراري‌ بالاتر ‌از‌ نزول‌ عذاب‌ ‌ يا ‌ اهوال‌ قيامت‌ ‌است‌ فَيَكشِف‌ُ ما تَدعُون‌َ إِلَيه‌ِ چنانچه‌ قوم‌ يونس‌ ‌بعد‌ ‌از‌ نزول‌ عذاب‌ متوجه‌ شدند و ايمان‌ آوردند و بلاء رفع‌ و دفع‌ شد ‌از‌ ‌آنها‌ إِلّا قَوم‌َ يُونُس‌َ لَمّا آمَنُوا كَشَفنا عَنهُم‌ عَذاب‌َ الخِزي‌ِ فِي‌ الحَياةِ الدُّنيا يونس‌ ‌آيه‌ 98.

إِن‌ شاءَ ‌اگر‌ مشيئت‌ موافق‌ ‌با‌ حكمت‌ و مصلحت‌ و قابليت‌ محل‌ ‌باشد‌.

جلد 7 - صفحه 65

وَ تَنسَون‌َ ما تُشرِكُون‌َ البته‌ فراموش‌ ميكنند ‌حتي‌ قسم‌ ميخورند ‌که‌ ‌ما مشرك‌ نبوديم‌ وَ اللّه‌ِ رَبِّنا ما كُنّا مُشرِكِين‌َ انعام‌ ‌آيه‌ 23 گذشت‌ بيانش‌.

برگزیده تفسیر نمونه


نکات آیه

۱- گرایش همه انسانها، حتى مشرکان، در سختیها و شداید به خداى یگانه (بل إیاه تدعون)

۲- آدمى به هنگام روبرو شدن با شداید، خداوند یگانه را خالصانه به یارى مى طلبد. (إن أتیکم عذاب اللّه ... بل إیاه تدعون) خلوص در دعا مستفاد از اضراب «بل» و ضمیر مفعولى «ایاه» است که بر عامل خویش مقدم شده است و در نتیجه معناى حصر دارد. یعنى فقط او را مى خوانید، که تعبیر مصطلح آن «خلوص» است.

۳- بیدار ساختن فطرت توحیدى آدمى و یادآورى تجربه هاى توحیدى دینى، از روشهاى هدایتى قرآن (قل أرءیتکم ... بل إیاه تدعون)

۴- خداوند برطرف کننده عذاب و سختى از مشرکان، پس از توجه و دعاى خالصانه آنان (بل إیاه تدعون فیکشف ما تدعون إلیه)

۵- توجه خالصانه به خداوند در دعا، از شرایط استجابت آن (بل إیاه تدعون فیکشف ما تدعون إلیه)

۶- دعا از اسباب برطرف شدن عذابها و دشواریها (إن أتیکم عذاب اللّه ... فیکشف ما تدعون إلیه)

۷- یأس از غیر خداوند و دعاى خالصانه به درگاه او، از اسباب استجابت سریع دعا (بل إیاه تدعون فیکشف ما تدعون إلیه) حرف «فاء» براى افاده معنى ترتیب بدون انفصال است. بنابراین میان «تدعون» و «فیکشف» فاصله اى فرض نشده است.

۸- استجابت دعا و برطرف شدن عذاب و سختى منوط به مشیت الهى است. (بل إیاه تدعون فیکشف ما تدعون إلیه إن شاء)

۹- امکان برطرف شدن عذابهاى قیامت با دعاى خالصانه گرفتاران به آن (أو أتتکم الساعة ... فیکشف ما تدعون إلیه إن شاء) اگر مراد از «الساعة» قیامت باشد، آیه برطرف شدن شداید قیامت را پس از توجه خالصانه، امرى ممکن، ولى منوط به مشیت خدا، دانسته است.

۱۰- امکان استجابت دعا در قیامت (أو أتتکم الساعة ... فیکشف ما تدعون إلیه إن شاء)

۱۱- امکان تأخیر مرگ با دعاى خالصانه (أو أتتکم الساعة ... فیکشف ما تدعون إلیه) برداشت فوق بر این اساس است که مراد از «الساعة» هنگام مرگ و جان کندن باشد.

۱۲- فراموش شدن عقاید شرک آمیز و معبودهاى دروغین به هنگام رویارویى با عذاب و مرگ (قل أرءیتکم إن أتیکم عذاب اللّه أو أتتکم الساعة ... و تنسون ما تشرکون)

۱۳- شرک، بیگانگى با فطرت، و توحید، آشنایى با فطرت است. (بل إیاه تدعون ... و تنسون ما تشرکون)

موضوعات مرتبط

  • اخلاص: آثار اخلاص ۵
  • استمداد: از خدا ۲ ; استمداد خالصانه ۲
  • انسان: فطرت انسان ۱، ۲، ۳ ; گرایشهاى انسان ۱
  • تجربه: استفاده از تجربه دینى ۳
  • توحید: فطرى بودن توحید ۱۳
  • خدا: افعال خدا ۴ ; مشیت خدا ۸
  • دعا: آثار دعا ۶ ; آثار دعاى خالصانه ۴، ۹، ۱۱ ; اخلاص در دعا ۵، ۷ ; شرایط اجابت دعا ۵ ; عوامل اجابت دعا ۷، ۸
  • ذکر: آثار ذکر ۴
  • سختى: آثار ابتلا به سختى ۱، ۲ ; عوامل تسهیل سختى ۶، ۸
  • شرک: بیگانگى شرک با فطرت ۱۳
  • عذاب: آثار رؤیت عذاب ۱۲ ; زمینه رفع عذاب اخروى ۹ ; عوامل رفع عذاب ۶، ۸
  • فطرت: احیاى فطرت ۳ ; فطرت توحیدى ۱، ۲، ۳
  • قیامت: اجابت دعا در قیامت ۱۰
  • گرایشها: گرایش به توحید ۱
  • مرگ: آثار مواجهه با مرگ ۱۲ ; عوامل تأخیر مرگ ۱۱
  • مشرکان: اجابت دعاى مشرکان ۴ ; دعاى خالصانه مشرکان ۴ ; رفع عذاب از مشرکان ۴ ; گرایشهاى مشرکان ۱
  • معبودان باطل: فراموشى معبودان باطل ۱۲
  • هدایت: روش هدایت ۳
  • یأس: از غیر خدا ۷

منابع