البقرة ٢٠٥
ترجمه
البقرة ٢٠٤ | آیه ٢٠٥ | البقرة ٢٠٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«تَوَلَّی»: والی و سرور شد. پشت کرد و رفت. «الْحَرْثَ»: کشت و زرع. «النَّسْلَ»: نژاد انسان یا حیوان. نسل مصدر است و در معنی اسم مفعول به کار رفته است، همچون خلق و مخلوق.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۲۰۷ - ۲۰۴ ، سوره بقره
- تقسيم مردم از نظر صفات و ذكر احوال و خصائص منافق
- فساد تكوينى و فساد تشريعى و آنچه در آيه : و الله لا يحب الفساد، مورد نظر است
- معناى عزت در آيه : اءخذته العزة بالاثم ، و اينكه عزت حقيقى مراد نيست
- بحث در معناى باء، در (بالاثم ) و متعلق آن در آيه (اءخذته العزة بالاثم )
- دسته اى ديگر از مردم (در مقابل منافق )
- بحث روايتى شامل رواياتى در باره شان نزول آيات يادشده
- روايات زيادى نقل شده كه آيه : و من الناس من يشرى ، در شاءن اميرالمؤ منين (ع ) در شب فراش نازل شده است
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«205» وَ إِذا تَوَلَّى سَعى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيها وَ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْفَسادَ
و هرگاه به قدرت و حكومت رسد براى فساد در زمين و نابودى زراعتها و نسل كوشش مىكند و خداوند فساد را دوست ندارد.
نکته ها
كلمه «تولّى» را دو نوع مىتوان معنا نمود: يكى به معناى به قدرت و حكومت رسيدن كه در ترجمه آمده است. و ديگر به معناى اعراض كردن است كه در اين صورت معناى آيه اين مىشود: هرگاه از حقّ و هدايت الهى اعراض نمود و از نزد تو بيرون رفت، به سراغ فتنه و فساد مىرود.
در آيه قبل، گفتار به ظاهر نيكوى منافقان مطرح شد و در اين آيه رفتار مفسدانهى آنان را بيان مىكند.
قرآن مىفرمايد: «الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ
جلد 1 - صفحه 320
وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ» «1» اگر صالحان حكومت را بدست گيرند، نماز به پا مىدارند و زكات مىدهند و امر به معروف و نهى از منكر مىكنند. و بدين وسيله رابطه خود را با خداوند و محرومان جامعه حفظ مىكنند، ولى اگر نا اهل به قدرت رسيد و ولايت مردم را بدست گرفت، بخاطر طوفان هوسهاى درونى و ناآگاهىها و فشارهاى بيرونى، همه چيز جامعه را فداى خود مىكند. به گفتهى الميزان؛ تاريخ گواه آن است كه چه مسلمان نمايانى به نام اسلام و تظاهر به ايمان، بر مردم حاكم شده و حَرث و نَسل را نابود ساختند.
كسانى كه با جعل قوانين و تهاجم فرهنگى و تبليغات و مواد مخدّر، سبب نابودى اقتصاد و نسلنو مىشوند، مصداق اين آيه و «مفسد فى الارض» هستند.
هلاك حرث به معناى محو كشاورزى، و هلاك نسل، انحراف نسل آينده است. مراغى و فخررازى در تفاسير خود احتمال دادهاند كه مراد از «حرث» زنان باشند، بدليل «نِساؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ» «2» و مراد از «نسل» فرزندان. يعنى طاغوتها، نظام خانواده و تربيت فرزندان را نابود مىكنند.
پیام ها
1- نااهل اگر به قدرت رسد، همه چيز را به فساد مىكشاند. «إِذا تَوَلَّى سَعى»
2- بزرگترين خطر، نابودى اقتصاد و فرهنگ امّت است. «يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ إِذا تَوَلَّى سَعى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيها وَ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْفَسادَ (205)
وَ إِذا تَوَلَّى: و چون برگردد از خدمت تو، يا چون والى گردد و سلطه پيدا كند. سَعى فِي الْأَرْضِ: بشتابد در زمين، لِيُفْسِدَ فِيها: براى آنكه فساد كند در آن به اعمال ناشايسته خود. وَ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ: و نابود سازد كشت و زراعت جماعتى را به سوزانيدن و هلاك كند چهارپايان را به پى كردن و قطع نسل آنان. در كتاب كافى- از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام روايت شده كه فرمود: هلاك شود زراعت و نسل به ظلم و سوء سريره «1». وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْفَسادَ: و خداى تعالى دوست نمىدارد و نمىپسندد فساد و تباه كارى را، پس از غضب او بترسيد و حذر نمائيد.
تنبيه: اين مقدمه ثابت شد كه آيات شريفه عام است نسبت به عموم مكلفين، پس كسانى كه متصف بدين صفات باشند مشمول آيه شريفه خواهند بود در هر عصر و زمانى تا قيامت؛ و فساد در زمين دو قسم مىباشد:
1- فساد به تعدى و ظلم و اتلاف اموال و اغنام و احشام و محصولات مردم. 2- فساد در دين چنانچه على بن ابراهيم قمى از حضرت صادق عليه السّلام روايت نموده الحرث فى هذا الموضع الدّين و النّسل النّاس « «2»» يعنى
(1 و 2) تفسير برهان، جلد اوّل، صفحه 205، حديث اوّل و ششم.
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 368
حرث در اين آيه مراد دين و مراد ناس مردم مىباشند. بنابراين آنچه موجب فساد دين باشد، داخل مىباشد از اضلال مردم و مؤسسات محرمه و اشاعه و ترويج معاصى و قبايح و توهين به مقدسات مذهبى و طبع و نشر كتب ضلال و تقويت و امضاء مجالس نامشروع و غير آن، و البته اين گونه امورات خلاف رضاى الهى و موجب سخط سبحانى خواهد بود.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ إِذا تَوَلَّى سَعى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيها وَ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْفَسادَ (205)
ترجمه
و چون برگردد كوشش كند در زمين تا فساد كند در آن و نابود نمايد كشت و چهارپايان را و خدا دوست نميدارد فساد را..
تفسير
يعنى چون رو گرداند و گفته شده است يعنى چون صاحب اختيار و والى شود دست ظلم و طغيان از آستين كفر و عصيان بيرون آورد و كردار مخالف با گفتار خود را آشكار نمايد و گشت و زرع را بسوزاند و نابود و فاسد كند و مواشى و دواب را بكشد و نسل آنها را براندازد و در مجمع و قمى از حضرت صادق (ع) نقل نموده كه مراد از حرث دين است و مراد از نسل مردمند و در كافى و عياشى از امير- المؤمنين نقل نموده كه هلاك ميكند حرث و نسل را براى ظلم و بدى طينت خود و شايد مراد آن باشد كه از آثار ظلم و شئامت ظالم آنستكه خداوند باران رحمت را منع ميفرمايد و باين سبب حرث و نسل هلاك ميشوند و خداوند ظلم و فساد را نميپسندد و از عقوبت آن صرف نظر نمىفرمايد چون منافى با حق مظلوم است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ إِذا تَوَلّي سَعي فِي الأَرضِ لِيُفسِدَ فِيها وَ يُهلِكَ الحَرثَ وَ النَّسلَ وَ اللّهُ لا يُحِبُّ الفَسادَ (205)
(و هنگامي که والي گردد ميشتابد در زمين براي اينكه فساد كند و كشت و نسل
جلد 2 - صفحه 385
را نابود نمايد و خدا فساد را دوست ندارد) وَ إِذا تَوَلّي تولي يا بمعني ادبر و اعرض است يعني هنگامي که آن منافق روگردانيد و از نزد تو رفت، و يا بمعني (صار واليا) است يعني هنگامي که بولايت و فرمانروايي رسيد و از اخباري که از كافي و عياشي و تفسير قمي ره نقل شده اينکه معني استفاده ميشود.
سَعي فِي الأَرضِ لِيُفسِدَ فِيها سعي بمعني سرعت در رفتن و بمعني كوشش در عمل است يعني در روي زمين براي فساد ميشتابد و يا كوشش و فعاليت مينمايد و تمام همش فساد و تباهي در روي زمين است.
(وَ يُهلِكَ الحَرثَ وَ النَّسلَ) حرث بمعني كشت و نسل بمعني ولد است چنانچه اينکه معني از تفسير عياشي از حضرت رضا عليه السّلام نقل شده يعني تباه و نابود ميكند مايه بقاء افراد انسان که نباتات و نسل باشد که بتوليد و تناسل پيدا ميشود.
و در بعضي اخبار حرث بدين و نسل بناس تفسير شده يعني مردم و دين آنان را تباه ميسازد و اينکه معني مأخوذ از مفهوم عام حرث است زيرا دين كشتي است که انسان در دنيا ميكارد و در آخرت حاصل آن را ميچيند «
الدنيا مزرعة الاخرة
» وَ اللّهُ لا يُحِبُّ الفَسادَ خداوند فساد را دوست ندارد يعني تشريعا از فساد نهي فرموده و در بسياري از آيات از فساد و مفسدين مذمّت و نكوهش نموده است مانند وَ إِذا قِيلَ لَهُم لا تُفسِدُوا فِي الأَرضِ«1» و وَ لا تَعثَوا فِي الأَرضِ مُفسِدِينَ«2» و امثال اينها.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 205)- سپس میافزاید: «نشانه دشمنی باطنی او این است که وقتی روی بر میگرداند و از نزد تو خاј̠میشود، کوشش میکند که در زمین، فساد به راه بیندازد، و زراعت و چهارپایان را نابود کند با این که میداند خدا فساد را دوست ندارد» (وَ إِذا تَوَلَّی سَعی فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیها وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الْفَسادَ).
آری! اگر اینها در اظهار دوستی و محبت به پیامبر اسلام و پیروان او صادق بودند هرگز دست به فساد و تخریب نمیزدند، ظاهر آنان دوستی خالصانه است، اما در باطن، بیرحمترین، و سرسختترین دشمنانند.
نکات آیه
۱ - تلاش منافقان براى فساد در زمین و نابودى حرث و نسل، در صورت به حکومت رسیدن (و اذا تولّى سعى فى الأرض ... الحرث و النسل) بنابراینکه «تولّى»، به معناى حکومت باشد.
۲ - داعیه اصلاح طلبى منافقان پیش از حاکمیّت، و فساد آنان پس از رسیدن به حکومت (و من الناس من یعجبک ... و اذا تولى سعى فى الارض لیفسد فیها)
۳ - داعیه اصلاح طلبى منافقان هنگام برخورد با پیامبر (ص)، و تلاش آنان در جهت فساد پس از بازگشت از محضر او* (و من الناس من یعجبک ... و اذا تولى سعى فى الأرض) بنابراینکه «اذا تولّى»، به معناى بازگشت باشد.
۴ - نابود ساختن کشاورزى و نسل کشى، از بارزترین نوع فساد در زمین است. (لیفسد فیها و یهلک الحرث و النسل) بنابراینکه جمله «و یُهلک الحرث و ...»، تفسیر جمله «لیفسد فیها» باشد.
۵ - ارزش و اهمیّت کشاورزى و نیروى انسانى و نقش آن در قوام جامعه (و اذا تولى ... و یهلک الحرث و النسل) از اینکه نابود ساختن این دو، فساد در زمین معرّفى شده، اهمیّت و ارزش آن به دست مى آید.
۶ - اصلاح جامعه و حفظ کشاورزى و نسل، از ویژگیهاى حکومت صالح (و اذا تولى ... لیفسد فیها و یهلک الحرث و النسل) از اینکه خداوند، فساد و ... را از کارهاى حکومتى منافقان مى داند; معلوم مى شود که در حکومت صالحان، چنین اعمالى نباید باشد.
۷ - نفاق، پُل به قدرت رسیدن سیاست بازانِ ناصالح (و اذا تولى سعى فى الأرض) در برداشت فوق، «تولى»، رسیدن به حکومت معنا شده است.
۸ - قدرت و حکومت، خصلتهاى درونى انسان را نمایان مى سازد. (و اذا تولى سعى فى الأرض لیفسد فیها و یهلک)
۹ - خداوند، فساد در زمین را دوست ندارد. (و اللّه لا یحب الفساد)
۱۰ - مُفسد، مبغوض خداوند است. (و اللّه لا یحب الفساد)
۱۱ - نابود کردن کشاورزى و نسل کشى، مبغوض خداوند (و اذا تولى ... و یهلک الحرث و النسل و اللّه لا یحب الفساد)
۱۲ - فساد در زمین، پیامد حکومت منافقان (و اذا تولى سعى فى الارض لیفسد فیها) بنابراینکه «تولى»، به معنى رسیدن به حکومت باشد.
۱۳ - از وظایف حکومت، حفظ کشاورزى و نیروى انسانى و اصلاح آنهاست. (و اذا تولى سعى فى الأرض)
۱۴ - فساد در زمین، نتیجه اعمال انسانها و حکومتهاى فاسد (و اذا تولى ... لیفسد فیها)
۱۵ - هشدار الهى در مورد فریب نخوردن از شعارهاى هر داعیه دارِ اصلاح (و من الناس من یعجبک ... و اذا تولى سعى فى الأرض لیفسد)
۱۶ - حاکمان فاسد و فسادانگیز، مبغوض خداوند هستند. (اذا تولى ... و اللّه لا یحب الفساد)
۱۷ - اَخنس بن شریق، دشمن و منافق و مفسد و متکبّر و نصیحت ناپذیر (و من الناس ... و اذا تولى) برخى مفسّرین برآنند که آیه مزبور درباره فردى به نام اخنس بن شریق نازل شده است که برخوردى منافقانه داشت.(مجمع البیان.)
روایات و احادیث
۱۸ - نابودى دین و مردم، روش منافقان (و اذا تولى ... و یهلک الحرث و النسل) امام صادق (ع): ان «الحرث» فى هذا الموضع، الدین و «النسل» الناس.[۱]
موضوعات مرتبط
- اخنس بن شریق: ۱۷
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۳، ۱۷
- اصلاح: اهمیّت اصلاح ۱۳
- اعلام: ۱۷
- انسان: صفات انسان ۸
- انحطاط: عوامل انحطاط ۱، ۱۱، ۱۴
- جامعه: اهمیّت اصلاح جامعه ۶ ; ساختار جامعه ۵ ; عوامل تشکیل جامعه ۵
- حکومت: آثار حکومت فاسد ۱۴ ; مسؤولیت ۶، ۱۳
- خدا: غضب خدا ۱۰، ۱۱، ۱۶ ; محبّت خدا ۹ ; هشدارهاى خدا ۱۵
- رهبران فاسد: افساد رهبران فاسد ۱۶ ; مبغوضیت رهبران فاسد ۱۶
- عمل: آثار عمل
- فساد: عوامل فساد ۱، ۱۳، ۱۵ ; مبغوضیت فساد ۹ ; موارد فساد ۴
- قدرت: آثار قدرت ۸
- کشاورزى: اهمیّت کشاورزى ۵، ۶، ۱۱، ۱۳ ; تخریب کشاورزى ۴، ۱۱
- محمّد (ص): محمّد (ص) و منافقان ۳
- مسلمانان: دشمنان مسلمانان ۱۸
- مفسدان: ۱۸ مبغوضیت مفسدان ۱۰
- منافقان: ۱۸ ادعاهاى منافقان۳،۲;افساد منافقان ۱، ۲، ۳;حکومت منافقان ۱، ۱۳;روش برخورد منافقان ۱، ۲، ۳، ۷، ۱۲;قدرت طلبىمنافقان ۷;منافقان ودین ۱۸;نسل کشىمنافقان ۴، ۱۱
- نسل: حفظ نسل ۶
- نسل کشى: مبغوضیت نسل کشى ۴، ۱۱
- نفاق: انگیزه نفاق۷
منابع
- ↑ مجمع البیان، ج ۲، ص ۵۳۴ ; نورالثقلین، ج ۱- ، ص ۲۰۴، ح ۷۵۴ و ۷۵۵.