البقرة ٥٨
ترجمه
البقرة ٥٧ | آیه ٥٨ | البقرة ٥٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الْقَرْیَةَ»: شهر. برخی آن را بیتالمقدّس، و برخی اریحا میدانند. ولی قرآن نام شهر را مشخص نفرموده است. «حَیْثُ»: هرگونه. هرجا. «رَغَداً»: فراوان. گوارا و پاکیزه. حال مصدر محذوفی است که تقدیر آن چنین است: أَکْلاً رَغَداً. «سُجَّداً»: فروتنانه. جمع ساجِد، حال ضمیر (و) در (أُدْخُلُوا) است. «حِطَّةٌ»: زدودن. برطرفکردن. مرفوع است چون خبر مبتدای محذوف است. تقدیر چنین است: مَسْألَتُناحِطَّةٌ. یعنی: درخواست ما اسقاط خطایا و زدودن گناهان است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«58» وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْها حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطاياكُمْ وَ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ
و (به خاطر بياوريد) زمانى كه گفتيم: وارد اين قريه (بيت المقدّس) شويد و از (نعمتهاى فراوان) آن، هر چه مىخواهيد با گوارايى بخوريد و از درِ (معبد بيت المقدّس) سجدهكنان و خاشعانه وارد شويد و بگوييد: «حِطّة» (گناهان ما را بريز)، تا ما خطاهاى شما را ببخشيم و به نيكوكاران، پاداشى افزون خواهيم داد.
نکته ها
چنانكه در سورهى مائده «1» آمده، مراد از «قرية» در اين آيه، بيتالمقدّس است. پس از چهل سال ماندن در بيابان تيه، بنىاسرائيل مأمور شد كه وارد شهر بيت المقدّس شده و به معبد درآيند و موقع داخل شدن به مسجد، كلمهى «حِطّة» را بگويند. «حطّة» به معناى ريزش گناهان و طلب عفو و اظهار توبه است. در تفسير اطيب البيان آمده است كه مراد از باب، دروازهى شهر نيست، بلكه درب مسجد است كه الآن هم به نام «باب الحطّة» معروف مىباشد و مراد از «سُجَّداً» نيز سجدهى شكر، بعد از ورود به مسجد است.
پیام ها
1- براى ورود به مكانهاى مقدّس، احترام مخصوص لازم است. «ادْخُلُوا ... سُجَّداً»
2- بخشش، از اوست، امّا استغفار و طلب آمرزش، بايد از سوى ما باشد. «قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ»
3- آداب دعا وشيوه توبه را نيز بايد از خدا بياموزيم. «ادْخُلُوا ... سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ»
«1». مائده، 21.
جلد 1 - صفحه 123
4- عمل به دستورات خداوند، زمينهى آمرزش ماست. «ادْخُلُوا ... قُولُوا ... نَغْفِرْ لَكُمْ»
5- استغفار، براى گناهكار مايهى آمرزش و براى نيكوكار اعتلاى درجه است.
«نَغْفِرْ لَكُمْ خَطاياكُمْ وَ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْها حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطاياكُمْ وَ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ (58)
چون مدت چهل سال در وادى تيه متحير ماندند، و حضرت موسى و
«1» تفسير برهان، جلد اوّل صفحه 101، حديث چهارم.
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 156
هارون عليه السّلام در آنجا وفات نمودند، و يوشع بن نون به خلافت حضرت موسى عليه السّلام بر ايشان مبعوث شد؛ بعد از انقضاء مدت خداى تعالى اجازه فرمود به داخل شدن در بيت المقدس:
وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هذِهِ الْقَرْيَةَ: و ياد بياوريد زمانى را كه فرموديم ما داخل شويد در اين شهر كه بيت المقدس باشد. فَكُلُوا مِنْها حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَداً: پس بخوريد و بهره بريد از ميوجات و طعامهاى آن هر جا كه خواهيد و هر چه ميل داريد، خوردنى بسيار گوارا. وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً: و داخل شويد به درى از درهاى آن، در حالتى كه متذلّل و متخشّع باشيد؛ يا داخل شدن شما براى سجده و عبادت و استغفار باشد، چنانچه شأن مساجد است؛ يا سجده كنيد خدا را به شكرگزارى نجات از سرگردانى وادى تيه. وَ قُولُوا حِطَّةٌ: و بگوئيد مسئلت و درخواست ما از تو «حطّه» است. و اين لفظ كلمه استغفار ايشان بود، يعنى بيفكن از ما گناهان ما را؛ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطاياكُمْ: تا بيامرزيم گناهان شما را به ميامن سجود و دعا. و به گفتن اين كلمه كه مثمر مغفرت است، ثابت و راسخ شويد تا خطاياى شما را عفو فرمائيم. وَ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ: و زود باشد كه زياد گردانيم ثواب نيكوكاران را، از روى تفضل. نزد بعضى مراد از «حطّه» كلمه لا اله الّا اللّه مىباشد، زيرا آن حطّ و محو گناهان نمايد.
تفسير برهان: از حضرت باقر عليه السّلام مروى است كه فرمود: نحن باب حطّتكم: مائيم باب مغفرت و آمرزش شماها. «1» اشاره است به آنكه مغفرت گناهان، فرع محبت ما مىباشد، يعنى كسى كه محبّ اهل بيت نباشد، هر چند توبه و استغفار كند آمرزش او نخواهد بود؛ و هركس در ولايت حضرت على عليه السّلام و اولاد طاهرين او داخل شد، مأمون از عذاب دائم خواهد بود.
«1» تفسير برهان، جلد اوّل صفحه 104، حديث سوّم.
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 157
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْها حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطاياكُمْ وَ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ (58)
ترجمه
و هنگاميكه گفتيم داخل شويد در اين بلد و بخوريد از آن هرگاه خواستيد فراوان و داخل شويد از در سجده كنان و بگوئيد درخواست ما آمرزش است مىآمرزيم
جلد 1 صفحه 91
از براى شما گناهان شما را و پس از اين مزيت ميدهيم نيكوكاران را.
تفسير
يعنى ياد بياوريد اى بنى اسرائيل وقتى را كه گفتيم به پيشينيان شما كه داخل شويد در اين قريه كه نامش اريحا است و از بلاد شام است و اين وقتى بود كه از وادى تيه يعنى دشت خطرناك خارج شده بودند پس بخوريد از نعم و ارزاق آن بلد با وسعت بدون تعب و مشقت و داخل شويد از در قريه و سجده نمائيد در مقابل تمثال پيغمبر خاتم و امير المؤمنين (ع) كه براى آنها ممثل شده بود براى تجديد عهد و ميثاق بر نبوت و ولايت كه از آنها اخذ شده بود و بگوئيد سجود ما براى خدا است بتعظيم ايندو تمثال و اعتقاد ما بولايت كفاره گناهان و ما حى سيئات ما است ميامرزيم خطاياى سابقه شما را و زائل مينمائيم گناهان گذشته شما را و زياد ميكنيم اجر و ثواب نيكوكارانرا كه ثابت ماندند بر عهد ولايت و معصيت خدا را ننمودند و بعضى گفتهاند قريه بيت المقدس بوده و سجده براى شكر خلاص از تيه و وصول بنعمت و راحت است و باب حطه تاكنون در آنشهر معروف است و حطه كلمه استغفار آنها بوده و خبر مبتداء محذوف است و تقدير مسئلتنا حطة است يعنى خواهش ما ريختن گناهان ما است و سجده براى خداوند در مقابل تمثال يك نوع تعظيم از تمثال است چنانچه در سجود ملائكه از براى آدم بيان شد و اللّه اعلم.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ إِذ قُلنَا ادخُلُوا هذِهِ القَريَةَ فَكُلُوا مِنها حَيثُ شِئتُم رَغَداً وَ ادخُلُوا البابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغفِر لَكُم خَطاياكُم وَ سَنَزِيدُ المُحسِنِينَ (58)
(و ياد كنيد زماني را که گفتيم داخل آن قريه شويد و بخوريد از خوراكها و ميوههاي آن از هر كجا که ميخواهيد در حالي که براي شما گواراست و داخل آن در که شويد سجده كنيد و كلمه توبه بر زبان جاري نمائيد تا ما گناهان شما را بيامرزيم و بزودي نيكوكاران را مواهب بيشتري عنايت فرمائيم.
در اينكه مراد از قريه كدام قريه است اختلاف شد، بعضي گفتند قريه بيت المقدس بقرينه آيه شريفه در سوره مائده يا قَومِ ادخُلُوا الأَرضَ المُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللّهُ لَكُم ولي اينکه قرينه دلالت ندارد زيرا آن خطاب حضرت موسي به بني اسرائيل براي جنگ با عمالقه و قبل از وقوع در تيه بوده و معلوم نيست که اينکه خطاب در زمان موسي «ع» بوده يا در زمان يوشع و بعد از قضاياي تيه، و بعضي گفتند مصر بوده که بعد از مراجعت بني اسرائيل مأمور بدخول در آن شدند و بعضي گفتند اريحا بوده که قريه نزديك بيت المقدس است، ولي همه اينها تخمين است و دليل قاطعي از قرآن و خبر براي تعيين اينکه قريه در دست نيست.
و در اينكه باب چه بوده نيز اختلاف شد بعضي گفتند دروازه شهر بوده و بعضي گفتند باب مسجد بوده و قول دوم انسب است.
جلد 2 - صفحه 41
و نيز در كلمه سجّدا اختلاف نمودند بعضي گفتند مراد ركوع است يا از جهت تواضع يا از جهت كوتاهي در زيرا دخول در حال سجود ممكن نيست.
و بعضي گفتند مراد دخول با تواضع و خشوع و خضوع و انقياد از فرمان الهي است، و ظاهرا اينکه است که مراد اينکه باشد که داخل باب شويد و سجده شكر كنيد که خداوند شما را موفق بدخول در اينکه قريه و تنعم از نعمتهاي آن نمود.
وَ قُولُوا حِطَّةٌ در مجمع البيان ميگويد يعني «حطّ عن اوزارنا» (گناهان ما را بريز) و حطة خبر است براي مبتداي محذوف يعني مسئلتنا حطة عن اوزارنا نَغفِر لَكُم خَطاياكُم تا خدا خطاهاي شما را بيامرزد و نيكوكاران را جزاي بسياري عطا فرمايد (تنبيه) يكي از القابي که در زيارات ائمه طاهرين و بالاخصّ امير المؤمنين عليه السّلام وارد شده باب الحطه است و از تفسير عياشي از سليمان جعفري از حضرت رضا عليه السّلام از ابي جعفر «ع» روايت شده که فرمود «
نحن باب حطتكم
» و اينکه اشاره باين است که هر كس بولايت اينها معترف و در حريم محبت اينان وارد شود گناهان او آمرزيده و مورد عفو الهي قرار ميگيرد.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 58)- لجاجت شدید بنی اسرائیل! در اینجا به فراز دیگری از زندگی بنی اسرائیل برخورد میکنیم که مربوط به ورودشان در سرزمین مقدّس است.
نخست میگوید: «به خاطر بیاورید زمانی را که به آنها گفتیم داخل این قریه (یعنی سرزمین قدس) شوید» (وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هذِهِ الْقَرْیَةَ).
«قریه» گر چه در زبان روزمره ما به معنی روستا است، ولی در قرآن و لغت عرب به معنی هر محلی است که مردم در آن جمع میشوند، خواه شهرهای بزرگ باشد یا روستاها، در اینجا و منظور در اینجا بیت المقدس و اراضی قدس است.
سپس اضافه میکند: «از نعمتهای آن بطور فراوان هر چه میخواهید بخورید» (فَکُلُوا مِنْها حَیْثُ شِئْتُمْ رَغَداً).
«و از در (بیت المقدس) با خضوع و تواضع وارد شوید» (وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً). و بگویید: «خداوندا! گناهان ما را بریز» (وَ قُولُوا حِطَّةٌ).
«تا خطاهای شما را ببخشیم و به نیکوکاران- علاوه بر مغفرت و بخشش گناهان- پاداش بیشتری خواهیم داد» (نَغْفِرْ لَکُمْ خَطایاکُمْ وَ سَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ).
باید توجه داشت که «حِطَّةٌ» از نظر لغت به معنی ریزش و پایین آوردن است، و در اینجا معنی آن این است که: «خدایا از تو تقاضای ریزش گناهان خود را داریم».
نکات آیه
۱ - خداوند، به بنى اسرائیل فرمان داد تا به آبادى بیت المقدس وارد شوند. (و إذ قلنا ادخلوا هذه القریة) «قریة» در لغت به معناى روستا و نیز شهر آمده است و در قرآن نیز در هر دو معنا استعمال شده است; چون قرینه اى یافت نشد که کدامین معنا مراد است، در برداشت کلمه «آبادى» آورده شد. ال در «القریة» عهد حضورى است و اشاره به دیارى خاص دارد. بسیارى از مفسّران برآنند که مراد از آن، بیت المقدس مى باشد.
۲ - فرمان تصرف بیت المقدس به بنى اسرائیل، پس از زندگانى بیابانى آنان بود. (و ظللنا علیکم الغمام ... و إذ قلنا ادخلوا هذه القریة)
۳ - بنى اسرائیل به هنگام دریافت فرمان تصرف بیت المقدس، در مکانى نزدیک به آن به سر مى بردند. (و إذ قلنا ادخلوا هذه القریة) برداشت فوق با توجّه به اسم اشاره «هذه» - که براى اشاره به نزدیک است - استفاده شده است.
۴ - سرزمین بیت المقدس در عصر موسى(ع)، سرزمینى آباد، پرنعمت و داراى مناطقى سرشار از خوراکیها بود. (فکلوا منها حیث شئتم رغداً) کلمه «رغداً» (پاک، مرفه و پر خیر و برکت) حال براى ضمیر «منها» مى باشد که به دلیل «کلوا» مراد، فراوانى نعمتها و خوراکیهاى آن است.
۵ - تهیه خوراکیها از هر ناحیه بیت المقدس، براى بنى اسرائیل حلال و مباح بود. (فکلوا منها حیث شئتم رغداً) «حیث شئتم» (هر کجا خواستید) دلالت بر آن دارد که محدوده مکانى براى بهره بردارى از نعمتهاى بیت المقدس تعیین نشده بود.
۶ - دروازه بیت المقدس راه تعیین شده از جانب خداوند، براى تصرف و نفوذ بنى اسرائیل به آن سرزمین (اخلوا هذه القریة ... وادخلوا الباب)
۷ - اظهار خشوع و خضوع در برابر خدا - به هنگام تصرف بیت المقدس - از دستورهاى خداوند به بنى اسرائیل (و ادخلوا الباب سجداً) کلمه «سجداً» جمع ساجد و حال براى فاعل «ادخلوا» مى باشد. از آن رو که سجده در حال ورود با معناى اصطلاحى آن (پیشانى بر خاک نهادن) سازگار نیست، مى توان گفت: در اینجا معناى لغوى آن (خضوع و خشوع) اراده شده است.
۸ - استغفار از گناهان به هنگام تصرف بیت المقدس فرمانى از جانب خداوند به بنى اسرائیل (ادخلوا ... و قولوا حطة) «حطة» خبر براى مبتدایى محذوف همانند «مسألتنا» است. این کلمه اسم مصدر و به معناى نهادن و فرود آوردن مى باشد و مراد از آن به قرینه جمله بعد «نغفر لکم ...» برداشتن گناهان و آمرزش آنهاست. بنابراین «قولوا حطة» یعنى بگویید - خدایا - درخواست ما آمرزش گناهان است.
۹ - خداوند به قوم موسى - در صورت ورود به بیت المقدس با رعایت آداب آن - نوید آمرزش گناهانشان را داد. (ادخلوا هذه القریة ... و قولوا حطة نغفر لکم خطیکم) ظاهر این است که «نغفر لکم» جواب براى همه امرهایى است که در آیه شریفه مطرح شده بود. بنابراین تقدیر چنین است: «ان تدخلوا و تأکلوا و تدخلوا الباب سجداً و تقولوا حطة نغفر لکم».
۱۰ - بنى اسرائیل، پیش از ورودشان به بیت المقدس، بر دوش دارنده گناهانى بسیار (نغفر لکم خطیکم) برداشت فوق با توجّه به جمع آوردن کلمه «خطایاکم» استفاده شده است.
۱۱ - آمرزش گناهان انسان به دست خدا و در اختیار اوست. (نغفر لکم خطیکم)
۱۲ - استغفار به درگاه خدا، موجب آمرزش گناهان است. (و قولوا حطة نغفر لکم خطیکم)
۱۳ - اجراى فرمانهاى الهى، زمینه ساز آمرزش گناهان است. (ادخلوا الباب سجداً ... نغفر لکم خطیکم)
۱۴ - براى استغفار از گناهان و توبه به درگاه خدا، باید به دستورها و آداب تعیین شده از جانب خدا عمل کرد. (و قولوا حطة نغفر لکم خطیکم)
۱۵ - وجود افرادى نیک کردار و پاکدامن، در میان قوم موسى (و سنزید المحسنین) کلمه «المحسنین» (نیکوکاران) مى تواند در مقابل گروهى از بنى اسرائیل باشد که از جمله «نغفر لکم خطایاکم» به دست مى آید; یعنى، بنى اسرائیل دو گروه بودند: گروهى گنهکار که جمله «نغفر لکم خطایاکم» به آنان اشاره دارد و گروهى پاکدامن که «المحسنین» آنها را بیان مى کند.
۱۶ - خداوند، محسنان و پاکدامنان بنى اسرائیل را - در صورت رعایت آداب تعیین شده براى ورود به بیت المقدس - به پاداشى افزونتر از دیگران نوید داد. (قولوا حطة نغفر لکم خطیکم و سنزید المحسنین)
۱۷ - اطاعت کنندگان دستورات خدا - در صورت نیکوکار بودن - از پاداشى افزونتر از دیگران، بهره مند خواهند شد. (و سنزید المحسنین)
۱۸ - داستان ورود بنى اسرائیل عصر موسى به بیت المقدس، داستانى آموزنده و شایسته به یاد داشتن (إذ قلنا ادخلوا ... و سنزید المحسنین) جمله «إذ قلنا ...» عطف بر «نعمتى» در آیه ۴۷- است; یعنى: «أذکروا إذ قلنا ...; به یاد داشته باشید آن زمانى را که فرمان دادیم ...».
روایات و احادیث
۱۹ - «عن الباقر (ع) قال فى قوله تعالى «و ادخلوا الباب سجداً» ان ذلک حین فصل موسى من أرض التیّه فدخلوا العمران ...;[۱] از امام باقر(ع) درباره «و ادخلوا الباب سجداً» روایت شده که این دستور هنگامى بود که موسى (ع) از سرزمین «تیه» رهایى یافته و به سرزمین آبادى وارد گشته بودند ...».
موضوعات مرتبط
- استغفار: آثار استغفار ۱۲; آداب استغفار ۱۴; اهمیّت استغفار ۸
- بنى اسرائیل: بشارت به بنى اسرائیل ۹; بنى اسرائیل در بیابان ۲; بنى اسرائیل و تصرف بیت المقدس ۲، ۳، ۶، ۷، ۸، ۱۰; تاریخ بنى اسرائیل ۱، ۲، ۳، ۶، ۱۸; خوردنیهاى بنى اسرائیل ۵; سرگردانى بنى اسرائیل ۱۹; شرایط آمرزش بنى اسرائیل ۹; گناه بنى اسرائیل ۱۰; محسنان بنى اسرائیل ۱۵، ۱۶; مسؤولیت بنى اسرائیل ۷، ۸; نعمتهاى بنى اسرائیل ۵; ورود بنى اسرائیل به بیت المقدس ۱، ۹، ۱۶، ۱۸
- بیت المقدس: آبادانى بیت المقدس ۱، ۴; بیت المقدس در دوران موسى(ع) ۴; تاریخ بیت المقدس ۴، ۶; تصرف بیت المقدس ۳، ۷، ۸; خوردنیهاى بیت المقدس ۵; دروازه بیت المقدس ۶; راه تصرف بیت المقدس ۶; سرزمین بیت المقدس ۴
- پاداش: شرایط ازدیاد پاداش ۱۶، ۱۷
- تکلیف: آثار عمل به تکلیف ۱۳
- توبه: آداب توبه ۱۴
- خدا: آمرزش خدا ۱۱; اختصاصات خدا ۱۱; اوامر خدا ۱، ۲، ۷، ۸; بشارتهاى خدا ۹
- خشوع: اهمیّت خشوع ۷
- ذکر: ذکر تاریخ ۱۸
- عمل: عمل به اوامر خدا ۱۷،۱۴،۱۳
- گناه: زمینه آمرزش گناه ۱۳; عوامل آمرزش گناه ۱۲; منشأ آمرزش گناه ۱۱ محسنان: پاداش محسنات ۱۶; مقامات محسنات ۱۷ مطیعان: پاداش مطیعان ۱۷ موسى (ع): قصه موسى ۱۹
منابع
- ↑ تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۴۵، ح ۴۸; بحارالأنوار، ج ۱۳، ص ۱۷۸، ح ۸.