النبإ ٤٠
ترجمه
النبإ ٣٩ | آیه ٤٠ | النبإ ٤١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَوْمَ»: مفعولٌفیه برای (عَذَاباً) است. «یَنظُرُ»: مینگرد. میبیند. «مَا قَدَّمَتْ یَدَاهُ»: (نگا: بقره / ، آلعمران / نساء / ). «یَا لَیْتَنِی کُنتُ تُرَاباً»: کاش من خاک میبودم! یعنی شخص کافر از مشاهده این همه عذاب و هول و هراس، آرزو میکند که کاش از آغاز زاده نمیشدم و از مرحله خاک فراتر نمیرفتم! یا این که میگوید: ای کاش! بعد از آن که زادم و انسان شدم و مُردَم، هرگز پس از مردن و خاک شدن، زندهشدنی در میان نمیبود، و آن گونه که خودم در دنیا معتقد بودم که رستاخیزی در میان نیست، همچنان میبود!
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۷ - ۴۰، سوره نباء
- اوصاف قيامت ، نباء عظيمى كه واقع خواهد شد
- توضيحى پيرامون به راه انداخته شدن كوه ها و سراب شدنشان (و سيرتالجبال فكانت سراباء)
- معناى ((احقاب )) كه درباره ماندن طاغيان در جهنم فرمود: ((لا بثين فيها احقابا))
- اشاره به مطابقت جزا با اعمال ، اعمالى كه ثبت و ضبط شده اند
- پاداش نيك متقين : نعمت هاى بهشتى
- بيان مقصود از اينكه فرمود: ((لا يملكون منه خطابا...))
- مراد از ((روح )) در: ((يوم يقوم الروح و الملئكه ....))
- منظور از كسانى كه در قيامت ((لا يتكلمون )) و مراد از استثناء: ((الا من اذن له الرحمن...))
- گفتارى درباره معناى روح و مراتب آن در قرآن
- رواياتى درباره معناى ((احقاب ))، مراد از ((روح ))، و... درذيل آيات گذشته
- ما هستيم آنها كه در قيامت اجازه سخن داشته شفاعت مى كنيم
نکات آیه
۱ - خداوند، انسان ها را از عذاب سخت قیامت آگاه ساخته و آنان را از گرفتارى به آن برحذر داشته است. (إنّا أنذرنکم عذابًا قریبًا) نکره بودن «عذاباً»، بر عظمت و بزرگى آن دلالت دارد.
۲ - اخطارهاى الهى درباره عذاب، از میان برنده هرگونه عذر در ترک راه خدا (إنّا أنذرنکم عذابًا قریبًا) جملاتى نظیر «إنّا أنذرناکم» - که پس از هشدار به عذاب گفته شود - خبر از تحقق انذار نیست; زیرا مخاطب به آن آگاه است; بلکه در مقام اظهار برائت و قطع عذر مخاطب است. ذکر این جمله پس از «من شاء اتّخذ...» - در آیه قبل - گویاى معذور نبودن کسى است که سیر زندگانى خود را، به سوى خدا قرار نمى دهد.
۳ - منکران قیامت، در آستانه سقوط در عذاب الهى و لبه پرتگاه آن (إنّا أنذرنکم عذابًا قریبًا) «قرب عذاب» - در این برداشت - به معناى ارتباط نزدیک آن به کافران گرفته شده است; یعنى، عذابى که کافران به آن انذار شده اند، با آنان ارتباطى تنگاتنگ دارد. بیان وصف «قریباً» براى نفس عذاب - نه زمان آن - این معنا را تقویت مى کند.
۴ - عذاب آخرت، نزدیک، حتمى و تردیدناپذیر است. (عذابًا قریبًا) چنانچه مراد از «قریباً» قرب زمانى عذاب باشد، حاکى از وقوع حتمى و تردید ناپذیرى آن خواهد بود; زیرا «زمان نزدیک» - به معناى حقیقى آن - بر زمان باقى مانده تا قیامت، صدق نمى کند. آرى از آن جا که باقى مانده عمر دنیا، در مقایسه با گذشته آن اندک است; مى توان گفت زمان چندانى به عذاب قیامت باقى نمانده است.
۵ - توجّه دادن کافران به کمبود فرصت، از راه کارهاى مبارزه قرآن با کفر (إنّا أنذرنکم عذابًا قریبًا) جمله «یقول الکافر...» - در ذیل آیه - گویاى آن است که روى خطاب در «أنذرناکم»، با کافران است.
۶ - بشارت و انذار در کنار یکدیگر، از شیوه هاى قرآن در دعوت به تقوا و مبارزه با کفر (إنّ للمتّقین مفازًا ... إنّا أنذرنکم عذابًا قریبًا)
۷ - کردار انسان - نیک یا بد - اندوخته ها و پیش فرستاده هایى است که در قیامت اثر مى بخشد. (ما قدّمت یداه) مراد از کلمه «یداه» (دو دست او) - به نحو مجاز - تمام اعضا و ابزارى است که انسان اعمال خود را با آن انجام مى دهد.
۸ - دنیا، فرصتى مناسب براى تهیه نیازمندى هاى آخرت و پیش فرستادن آن (ما قدّمت یداه)
۹ - قیامت، روز تجسم اعمال و ظهور دست مایه ها و تلاش هاى انسان (یوم ینظر المرء ما قدّمت یداه)
۱۰ - انسان، خود ناظر دسترنج خویش در قیامت (یوم ینظر المرء ما قدّمت یداه)
۱۱ - سرنوشت اخروى هر کس، به دست خود او رقم مى خورد. (یوم ینظر المرء ما قدّمت یداه)
۱۲ - اعتقاد به مواجه شدن با کردار خویش در قیامت، زمینه ساز پذیرش انذارهاى خداوند و بیمناکى از عذاب قیامت (إنّا أنذرنکم عذابًا قریبًا یوم ینظر المرء ما قدّمت یداه)
۱۳ - کافران در قیامت با مشاهده کردار خویش، عذاب خود را حتمى خواهند دانست. (عذابًا قریبًا یوم ینظر المرء ما قدّمت یداه و یقول الکافر یلیتنى کنت تربًا) از آن جایى که کافران با نگاه به اعمال خویش، آرزوى خاک بودن مى کنند; مى توان پى برد که آنان، گرفتارى به عذاب را بر خود قطعى دیده اند.
۱۴ - کیفرهاى کافران در آخرت، بر پایه کردار آنان در دنیا است. (ما قدّمت یداه و یقول الکافر یلیتنى کنت تربًا)
۱۵ - آفریده شدن به صورت خاک و محرومیت از شعور و تکلیف از آغاز پیدایش، آرزوى کافران در قیامت (و یقول الکافر یلیتنى کنت تربًا)
۱۶ - کافران در قیامت، به پستى خود و شرافت خاک بر آنان، پى خواهند برد. (و یقول الکافر یلیتنى کنت تربًا)
۱۷ - کافران در قیامت، حیات اخروى را سرآغاز سختى ها دیده و باقى ماندن به صورت خاک را آرزو خواهند کرد. (یلیتنى کنت تربًا) آرزوى خاک بودن، ممکن است به این معنا باشد که کاش دوباره زنده نشده بودم و به همان حالت پس از مرگ - که خاک شده بودم - باقى مى ماندم.
موضوعات مرتبط
- آرزو: آرزوى تبدیل به خاک ۱۵، ۱۷; آرزو ى محرومیت از تکلیف ۱۵; آرزوى محرومیت از شعور ۱۵
- انذار: انذار از عذاب ۲; انذار از عذاب اخروى ۱
- انسان: نقش انسان ۱۱
- ایمان: زمینه ایمان به انذارهاى خدا ۱۲
- تبلیغ: انذار در تبلیغ ۶; بشارت در تبلیغ ۶
- تذکر: تذکر کمى فرصت ۵
- ترس: زمینه ترس از عذاب اخروى ۱۲
- تقوا: دعوت به تقوا ۶
- توشه: توشه اخروى ۸
- خدا: آثار انذارهاى خدا ۲; اتمام حجت خدا ۲; انذارهاى خدا ۱
- دنیا: رابطه دنیا با آخرت ۸; نقش دنیا ۸
- سبیل الله: رد عذر معرضان از سبیل الله ۲
- سرنوشت: منشأ سرنوشت اخروى ۱۱
- عذاب: اهل عذاب ۳; حتمیت عذاب اخروى ۴; نزدیکى عذاب اخروى ۴
- عقیده: آثار عقیده به تجسم عمل ۱۲
- عمل: آثار اخروى عمل ۷، ۹، ۱۴; فرصت عمل ۸; ناظران عمل ۱۰
- قرآن: انذارهاى قرآن ۶; بشارتهاى قرآن ۶; روش بیانى قرآن ۶; کفرستیزى قرآن ۵
- قیامت: تجسم عمل در قیامت ۹; ظهور حقایق در قیامت ۹، ۱۰، ۱۳، ۱۶; زمینه عذاب مکذبان قیامت ۳; ویژگیهاى قیامت ۹
- کافران: آرزوهاى اخروى کافران ۱۵، ۱۷; اهمیت تذکر به کافران ۵; حتمیت عذاب اخروى کافران ۱۳; رذالت اخروى کافران ۱۶; کافران در قیامت ۱۳، ۱۶، ۱۷; مشکلات اخروى کافران ۱۷; ملاک کیفر اخروى کافران ۱۴
- کفر: دعوت به کفر ستیزى ۶