النور ٦١
ترجمه
النور ٦٠ | آیه ٦١ | النور ٦٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«حَرَجٌ»: گناه (نگا: توبه / ، احزاب / ). «بُیُوتِکُمْ»: خانههای خود. مراد خانه فرزندان است. چرا که به فرموده پیغمبر، فراچنگ آورده اولاد فرا چنگ آورده پدر بشمار است: الف) اِنَّ أَطْیَبَ ما یَأْکُلُ الْمَرْءُ مِنْ کَسْبِهِ، وَ إِنَّ وَلَدَهُ مِنْ کَسْبِهِ. ب) أَنْتَ وَ مالُکَ لأبِیکَ. (نگا: تفسیر آلوسی). «لَیْسَ عَلی الأعْمی ...»: طبق برخی از روایات، اهل مدینه پیش از آن که اسلام را پذیرا شوند، افراد نابینا و شل و بیمار را از حضور بر سر سفره غذا منع میکردند و با آنان همغذا نمیشدند. اسلام این عمل را نکوهش فرمود. «مَفَاتِحَ»: جمع مِفْتَح، کلیدها (نگا: انعام / ). «مَا مَلَکْتُم مَّفَاتِحَهُ»: خانههائی که کلیدهای آنها در اختیار شما است. مراد خانههائی است که نگاهبانی و مواظبت آنها به شما واگذار شده و شما را مراقب و متصرّف در آنها نمودهاند. «أَن تَأْکُلُوا جِمیعاً أَوْ اَشْتَاتاً»: این که گروهی یا تنها غذا بخورید. برخی از اعراب مانند قبیله کنانه، و جمعی از مسلمانان در آغاز اسلام از غذا خوردن تنهائی، ابا داشتند، قرآن بدانان تعلیم میدهد که غذا خوردن به صورت جمعی و فردی هر دو مجاز است. «فَسَلِّمُوا عَلی أَنفُسِکُمْ»: بر خودتان سلام کنید. مراد از «خودتان»، «همدیگر» است (نگا: بقره / ) و در اصل منظور ساکنان منازل است، اعم از بیگانگان یا خویشان و اهل خانواده. از قبیل: پدر و مادر و برادر و خواهر و همسر و پسر و دختر (نگا: آلعمران / ). اگر هم به هنگام ورود به خانهای، کسی در آنجا نباشد، باید بر خویشتن سلام کرد و گفت: أَلسَّلامُ عَلَیْنا وَ عَلی عِبَادِ اللهِ الصَّالِحینَ. «مِنْ عِندِاللهِ»: از سوی خدا مقرّر است و برنامه اسلامی است. «تَحِیَّةً»: درود و سلام. مفعول مطلق است برای (سَلِّمُوا) از غیر لفظ خود، همچون قَعَدْتُ جُلُوساً. «طَیِّبَةً»: پاک. مایه خوشحالی و سرور.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۵۸ - ۶۴، سوره نور
- بيان آياتى كه متضمن پاره اى از احكام و آداب معاشرت است
- بيان يك استثنا از عموم حكم حجاب
- معناى اينكه فرمود: ((فاذا دخلتم بيوتن فسلموا على انفسكم ))
- نهى از بى اعتنايى كردن به دعوت و فراخوانىرسول اللّه (صلى اللّه عليه و آله ) و شانه خالى كردن از احضار و تكليف او (لا تجعلوادعاء الرسول ...)
- (رواياتى در باره مفاد و شاءن نزول پاره از از آيات گذشته )
نکات آیه
۱ - نابینایى، لنگى و مرض، سه عامل معاف شدن از تکالیفى است که در آنها، بینایى، حرکت و راه رفتن و سلامت لازم است. (لیس على الأعمى حرج و لا على الأعرج حرج و لا على المریض حرج) برداشت یاد شده مبتنى بر این است که جمله «و لا على أنفسکم أن تأکلوا...» استینافیه و جدا از جمله «لیس على الأعمى حرج...» باشد. بر این اساس جمله «لیس على الأعمى...» درصدد بیان قانون و اصلى کلى است و آمدن آن به تناسب بیان احکام افرادى است که به شکلى از برخى از تکالیف معاف اند; مانند زنان سالخورده که از حجاب معاف اند و نیز معاف بودن فرزندان و برادر زادگان و... از اجازه خواستن جهت ورود به خانه دیگران که در دنبال همین آیه ذکر شده است.
۲ - نابینایان، لنگ ها و مریضان، در استفاده از خوراکى هاى اهل خانه خود (فرزندان و همسر) بدون هیچ اجازه اى، مجازاند. (لیس على الأعمى حرج و لا على الأعرج حرج و لا على المریض حرج ... أن تأکلوا من بیوتکم) برداشت فوق، مبتنى بر این است که جمله «و لا على أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم» عطف بر جمله پیشین باشد. گفتنى است مقصود از «بیوتکم» (خانه هاى خود) خانه همسر و فرزندان است که از افراد خودى هر شخصى محسوب مى شوند.
۳ - نابینایان، لنگ ها و مریضان، در استفاده از خوراکى هاى منازل پدر، مادر، برادر، خواهر، عمو، عمه، دایى و خاله خود، بدون هیچ اذنى، مجازاند. (لیس على الأعمى حرج ... أن تأکلوا من ... بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم)
۴ - نابینایان، لنگ ها و مریضان، در استفاده از خوراکى هاى منازلى که کلیدهاى آنها را در دست دارند و نیز از منازل دوستان خود، بدون هیچ اذنى، مجازاند. (لیس على الأعمى حرج ... أن تأکلوا من بیوتکم ... أو ما ملکتم مفاتحه أو صدیقکم)
۵ - شخصیت افراد نابینایان، لنگ ها و مریضان، برابر شخصیت دیگر انسان ها است. (لیس على الأعمى حرج ... أن تأکلوا من بیوتکم ... أو ما ملکتم مفاتحه أو صدیقکم) از این که افراد ناقص العضو (مانند نابینایان و...) در استفاده از خوراکى هاى منازل خویشان خود همانند دیگر افراد جامعه شمرده شدند، حاکى از حقیقت یاد شده است. گفتنى است آنچه در برخى از تواریخ آمده که برخى از مردم از هم غذا شدن با نابینایان، مریضان و... خوددارى مى کردند تأیید کننده همین برداشت است; زیرا اسلام خواسته است با چنین سنّتِ نادرستى مبارزه کند.
۶ - اسلام، دینى است آسان و بدون هیچ سختى و مشقت براى پیروانش. (لیس على الأعمى حرج و لا على الأعرج حرج و لا على المریض حرج و لا على أنفسکم) «حرج» در اصل به معناى «ضیق» (سختى و مشقت) است. برداشت فوق مبتنى بر همین معناى اصلى است.
۷ - اسلام، حامى مستضعفان و ناتوانان است. (لیس على الأعمى حرج و لا على الأعرج حرج و لا على المریض حرج) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که نابینایى، لنگى و مرض نوعاً موجب از کار افتادگى انسان مى شود. در نتیجه، چنین افرادى در شمار افراد مستضعف و ناتوان قرار مى گیرند.
۸ - احکام و قوانین اسلام، مطابق با ضرورت ها و واقعیت هاى موجود در زندگى و متناسب با توانایى ها و مقدورات بشرى (لیس على الأعمى حرج و لا على الأعرج حرج و لا على المریض حرج) اختصاص احکام و مقرارتى ویژه براى افرادى که برخى از توانایى هاى خود را از دست داده اند (مانند نابینایان لنگ ها و مریضان) و نیز آسان گرفتن براى آنان، گویاى حقیقت یاد شده است.
۹ - استفاده از خوراکى هاى اهل خانه خود (فرزندان و همسر) بدون اذن خواستن، جایز است. (لیس على الأعمى حرج ... و لا على أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم)
۱۰ - استفاده از خوراکى هاى منازل پدر، مادر، برادر، خواهر، عمو، عمه، دایى و خاله خود، بدون اذن خواستن، جایز است. (لیس على الأعمى حرج ... أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم ... أو بیوت خلتکم)
۱۱ - استفاده از خوراکى هاى منازلى که کلیدهاى آنها در دست انسان است، بدون اذن خواستن، جایز است. (لیس على الأعمى حرج ... أن تأکلوا من بیوتکم ...أو ما ملکتم مفاتحه)
۱۲ - انبارداران و کسانى که وکیل افراد در نگه دارى خوردنى ها و مواد غذایى اند، مى توانند بدون اذن خواستن از صاحبان آنها، از آن خوردنى ها تناول کنند. (لیس على الأعمى حرج ... أن تأکلوا من بیوتکم ... أو ما ملکتم مفاتحه) برخى از مفسران بر آنند که مقصود از «ما ملکتم مفاتحه» کسانى اند که وکیل و قیم دیگران در آب ملک و حیواناتى مانند گاو، گوسفند و شتر مى باشند. این افراد حق دارند بدون اذن خواستن، از خوراکى هاى موجود در انبارها و نیز از شیر و دیگر فراورده هاى حیوانات تحت حفاظت خود، به مقدار مصرف شخصى خود بهره گیرند.
۱۳ - استفاده از خوراکى هاى منازل دوستان، بدون اذن خواستن، جایز است. (لیس على الأعمى حرج ... أن تأکلوا من بیوتکم ... أو صدیقکم)
۱۴ - استفاده از خوراکى هاى موجود در منازل خویشاوندان، بدون اذن خواستن از ایشان، از حقوق خویشاوندى است. (لیس على الأعمى حرج ... و لا على أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أو بیوت خلتکم) مجاز بودن استفاده از خوراکى هاى منازل پدر، مادر، برادر، خواهر، عمو و... - که از خویشاوندان محسوب مى شوند - و بدون هیچ اذنى از آنان، حاکى از حقى است میان آنان که باید رعایت شود.
۱۵ - استفاده از خوراکى هاى موجود در منازل دوستان، بدون اذن خواستن از ایشان از حقوق دوستى است. (لیس على الأعمى حرج ... و لا على أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم ... أو ما ملکتم مفاتحه)
۱۶ - استفاده کلید داران از خوراکى هاى موجود در منازل، بدون اجازه خواستن از صاحبان آنها، حقى است براى آنان. (لیس على الأعمى حرج ... و لا على أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم ... أو ما ملکتم مفاتحه)
۱۷ - رابطه خویشاوندى و دوستى، منشأ پیدایش حق است. (لیس على الأعمى حرج ... و لا على أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أو صدیقکم)
۱۸ - سپردن کلیدهاى خانه ها به هر شخصى، منشأ پیدایش حق براى آن شخص (لیس على الأعمى حرج ... و لا على أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أو ما ملکتم مفاتحه)
۱۹ - نابینایان، لنگ ها و مریضان، مى توانند با دیگر اعضاى خانواده خود و نیز باخویشاوندان و دوستان خویش باهم (بر سر یک سفره) و یا جداگانه، غذا میل کنند. (لیس على الأعمى حرج ...و لا على أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أو صدیقکم لیس علیکم جناح أن تأکلوا جمیعًا أو أشتاتًا)
۲۰ - نقص عضو مانند نابینایى، لنگى و بیمارى را، نباید مانع از هم غذا شدن با افراد سالم دانست. (لیس على الأعمى حرج ...و لا على أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أو صدیقکم لیس علیکم جناح أن تأکلوا جمیعًا أو أشتاتًا) توصیه خداوند به این که افراد ناقص العضو، نابینایان و... حق دارند با افراد سالم هم غذا شوند، مى تواند به این دلیل باشد که کسى گمان نکند که نقص عضو، مانع از هم غذا شدن است و باید از افراد ناقص العضو، اجتناب کرد. گفتنى است آنچه در برخى از تواریخ آمده است که برخى از مردم از هم غذا شدن با نابینایان و... خوددارى مى کردند، مؤید همین برداشت است.
۲۱ - هریک از مسلمانان، مى توانند با اعضاى خانواده خود و نیز خویشاوندان و دوستان خویش به صورت جمعى (بر سر یک سفره) و یا جداگانه، غذا میل کنند. (لیس على الأعمى حرج...و لا على أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أو صدیقکم لیس علیکم جناح أن تأکلوا جمیعًا أو أشتاتًا)
۲۲ - مسلمانان، در عین مجاز بودن از تناول کردن خوراکى هاى منازل خویشاوندان و دوستان خویش، مى توانند با هم و یا جدا از آنان و بدون اذن، غذا میل کنند. (لیس على الأعمى حرج ...و لا على أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أو صدیقکم لیس علیکم جناح أن تأکلوا جمیعًا أو أشتاتًا)
۲۳ - غذا خوردن به صورت جمعى و بر سر یک سفره و یا به طور تنهایى و پراکنده، جایز است. (لیس علیکم جناح أن تأکلوا جمیعًا أو أشتاتًا)
۲۴ - سلام کردن به یکدیگر به هنگام ورود به خانه ها، توصیه خداوند به همه مسلمانان (فإذا دخلتم بیوتًا فسلّموا على أنفسکم)
۲۵ - سلام کردن، از آداب معاشرت و رفت و آمد و مهمانى میان مسلمانان (فإذا دخلتم بیوتًا فسلّموا على أنفسکم)
۲۶ - پیوند خویشاوندى و دوستى و ارتباطات نزدیک، نباید موجب سهل انگارى در رعایت ادب اسلامى و آداب معاشرتى میان خویشاوندان و دوستان گردد. (لیس على الأعمى حرج ... و لا على أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم ... أو صدیقکم ... فإذا دخلتم بیوتًا فسلّموا على أنفسکم) برداشت یاد شده به خاطر این است که غالباً پیوند دوستى و خویشاوندى، سبب سهل انگارى در رعایت ادب فیمابین مى شود. از این رو مى توان گفت: خداوند توصیه فرمود که مسلمانان به هنگام ملاقات با دوستان و خویشاوندان خود، سلام کنند و....
۲۷ - سلام گفتن مسلمانان به یکدیگر، در حقیقت درودى است مبارک و پاکیزه که از جانب خداوند، مقرر شده است. (فإذا دخلتم بیوتًا فسلّموا على أنفسکم تحیّة من عند اللّه مبرکة طیّبة) «من عند اللّه» ظرف و متعلق به عامل مقدر (مانند «ثابتة» یا «مشروعة») است و در مجموع صفت براى «تحیّة» مى باشد. «مبارکة طیّبة» نیز صفت دیگر آن است.
۲۸ - مسلمانان، از نظر علاقه وارتباط، بسان یک پیکراند که باید نزدیک ترین ارتباط و مستحکم ترین پیوندها را میان خود بر قرار سازند. (فإذا دخلتم بیوتًا فسلّموا على أنفسکم) برداشت فوق، از تعبیر «على أنفسکم» (برخودتان) به جاى على «أهلها» (بر اهل خانه ها) استفاده شده است.
۲۹ - مؤمنان، داراى جایگاهى ویژه نزد پروردگاراند و سلام آنان به یکدیگر، از ارزش خاصى برخوردار است. (فإذا دخلتم بیوتًا فسلّموا على أنفسکم تحیّة من عند اللّه مبرکة طیّبة) از این که خداوند درود مسلمانان به یکدیگر را، سلام خود دانسته است، مى توان به برداشت فوق دست یافت.
۳۰ - تحیت و درود خداوند، مبارک (برکت آفرین و داراى خیر فراوان) و پاکیزه است. (تحیّة من عند اللّه مبرکة طیّبة) «برکة» به معناى رشد و فزونى و «مبارک» به معناى چیزى است که از آن خیر و نعمت بسیار برمى خیزد (برگرفته از لسان العرب).
۳۱ - سلام کردن مؤمنان به یکدیگر، مایه برکت و خیر فراوان و پاکیزگى است. (فسلّموا على أنفسکم تحیّة من عند اللّه مبرکة طیّبة)
۳۲ - خداوند، آیات خویش را براى انسان ها تبیین و تشریح مى کند. (کذلک یبیّن اللّه لکم الأیت)
۳۳ - احکام و قوانین قرآن مانند احکام حرجى و...، از آیات و نشانه هاى خداوندى است. (القوعد من النساء ...فلیس علیهن جناح أن یضعن ثبابهنّ ...لیس على الأعمى حرج ... فإذا دخلتم بیوتًا فسلّموا على أنفسکم... کذلک یبیّن اللّه الأیت)
۳۴ - تعقل و خردورزى، فلسفه و هدف تبیین و تشریح آیات خداوندى و احکام الهى در قرآن است. (لیس على الأعمى حرج ... کذلک یبیّن اللّه لکم الأیت لعلّکم تعقلون)
۳۵ - آیات خداوندى و احکام الهى، عمیق، حکیمانه و شایسته هر گونه تعقل و اندیشه کردن انسان در آنها است. (لیس على الأعمى حرج ... کذلک یبیّن اللّه لکم الأیت لعلّکم تعقلون)
۳۶ - «عن أبى عبداللّه(ع) فى قول اللّه عزّوجلّ: «أو ماملکتم مفاتحه» قال: الرجل یکون له وکیل یقوم فى ماله فیأکل بغیر إذنه; از امام صادق(ع) روایت شده است که در باره سخن خداى - عزّوجلّ - «أو ما ملکتم مفاتحه» فرمود: این مانند آن است که شخص، وکیلى دارد که اداره مال او در دست وى است. او مى تواند بدون اجازه صاحب مال از آن بخورد». ۱- کافى، ج ۶، ص ۲۷۷، ح ۵; نورالثقلین، ج ۳، ص ۶۲۷، ح ۲۵۵.
۳۷ - «عن أبى جعفر(ع) إذا دخل الرجل منکم بیته ... إن لم یکن فیه أحد فلیقل: السلام علینا من عند ربّنا یقول اللّه «تحیّة من عنداللّه مبارکة طیّبة»; از امام باقر(ع) روایت شده است: هر گاه شخصى از شما وارد خانه خود شود... اگر کسى در آن خانه نبود، بگوید: «السلام علینا من عند ربّنا». خدا مى فرماید: تحیّة من عنداللّه مبارکة طیّبة».
۳۸ - «عن أبى جعفر(ع) فى قوله «لیس على الأعمى حرج و لا على الأعرج حرج و لا على المریض حرج» وذالک أن أهل المدینة قبل أن یسلّموا کانوا یعزلون الأعمى و الأعرج و المریض و کانوا لایأکلون معهم و کان الأعمى و المریض یقولون: لعلّنا نوذیهم إذا أکلنا معهم فاعتزلوا مواکلتهم فلمّا قدم النبى(ص) سألوه عن ذالک فأنزل اللّه «لیس علیکم جناح أن تأکلوا جمیعًا أو أشتاتاً; از امام باقر(ع) درباره سخن خداوند «لیس على الأعمى حرج...» فرمود: اهل مدینه قبل از آنکه مسلمان شوند، نابینایان، لنگان و بیماران را از خود جدا مى کردند و با آنان هم غذا نمى شدند... و کوران و بیماران مى گفتند: شاید اگر ما با دیگران هم غذا شویم، موجب اذیت آنان باشیم. از این رو از هم غذا شدن با دیگران کناره مى گرفتند. پس هنگامى که پیامبر(ص) وارد مدینه شد، از آن حضرت سؤال کردند. خداوند این آیه را نازل فرمود: لیس علیکم جناح أن تأکلوا جمیعاً أو أشتاتاً». ۱- تفسیر قمى، ج ۲، ص ۱۰۸; نورالثقلین، ج ۳، ص۶۲۴، ح ۲۴۲.
۳۹ - «عن أبى عبداللّه(ع) فى قول اللّه عزّوجلّ: «أو ما ملکتم مفاتحه أو صدیقکم» قال: هولاء الذین سمّى اللّه عزّوجلّ فى هذه الآیة تأکل بغیر إذنهم من التمر و المأدوم ... فأمّا ما خلا ذالک من الطعام فلا; از امام صادق(ع) درباره سخن خداى - عزّوجلّ - «أو ما ملکتم مفاتحه أو صدیقکم» فرمود: افرادى که خداوند - عزّوجل - در این آیه ذکر کرده است، بدون اجازه شان از خرما و نان خورشتشان بخورید... و غیر از آن، از بقیه طعام ها نمى توانید بدون اجازه بخورید». ۱- کافى، ج ۶، ص ۲۷۷، ح ۲; نورالثقلین، ج ۳، ص ۶۲۶- ، ح ۲۵۱.
۴۰ - «أبى الصباح قال: سألت أبا جعفر(ع)، عن قول اللّه عزّوجلّ: فإذا دخلتم بیوتاً فسلّموا على أنفسکم...» فقال: هو تسلیم الرجل على أهل البیت حین یدخل ثمّ یردّون علیه، فهو سلامکم على أنفسکم; ابوالصباح از امام باقر(ع) پرسید: این که خداوند فرموده است: «فإذا دخلتم بیوتاً فسلّموا على أنفسکم» مراد چیست؟ فرمود: مراد این است که شخص، هرگاه وارد خانه شود، بر اهل خانه سلام کند. پس آنان جواب سلام او را مى دهند. پس آن سلام شما بر خودتان است». ۱- معانى الأخبار، ص ۱۶۲، ح ۱; نورالثقلین، ج۳، ص ۶۲۷، ح ۲۵۸.
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: تبیین آیات خدا ۳۲; حکمت در آیات خدا ۳۵; فلسفه تبیین آیات خدا ۳۴; ویژگیهاى آیات خدا ۳۵
- احکام ۱، ۲، ۳،۴، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۲۲: از آیات خدا ۳۳
- استیذان: احکام استیذان ۴، ۹، ۱۰، ۱۱
- اسلام: سهولت اسلام ۶; نقش اسلام ۷; ویژگیهاى اسلام ۶، ۸
- انبارداران: محدوده اختیارات انبارداران ۱۲
- انسان: تساوى انسان ها ۵
- برادر: خوردن از خانه برادر ۳، ۱۰
- برکت: زمینه برکت ۳۱
- بیمار: شخصیت بیمار ۵; محدوده اختیارات بیمار ۲، ۳، ۴
- بیماران: همسفرگى با بیماران ۱۹، ۳۸
- بیمارى: آثار بیمارى ۱، ۲۰
- پدر: خوردن از خانه پدر ۳، ۱۰
- تعقل: در آیات خدا ۳۵; زمینه تعقل ۳۴
- تغذیه: آداب تغذیه ۲۱، ۲۳; تغذیه جمعى ۲۱، ۲۲، ۲۳; تغذیه فردى ۲۱، ۲۲، ۲۳
- تکلیف: عوامل رفع تکلیف ۱
- جاهلیت: رسوم جاهلیت ۳۸
- حقوق: منشأ حقوق ۱۷، ۱۸
- خاله: خوردن از خانه خاله ۳، ۱۰
- خانواده: روابط خانوادگى ۱۹
- خانه: آداب ورود به خانه ۲۴، ۳۷، ۴۰; سلام هنگام ورود به خانه ۲۴، ۳۷، ۴۰
- خدا: برکت سلام خدا ۳۰; تعالیم خدا ۳۲; توصیه هاى خدا ۲۴; خیریت سلام خدا ۳۰; ویژگیهاى سلام خدا ۳۰
- خواهر: خوردن از خانه خواهر ۳، ۱۰
- خوردنیها: احکام خوردنیها ۲، ۳، ۴، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۲۲
- خویشاوندان: خوردن از خانه خویشاوندان ۱۴، ۲۲; محدوده اختیارات خویشاوندان ۱۴; همسفرگى با خویشاوندان ۲۱
- خویشاوندى: آثار خویشاوندى ۱۷، ۲۶; حقوق خویشاوندى ۱۴
- خیر: زمینه خیر ۳۱
- دایى: خوردن از خانه دایى ۳، ۱۰
- دوست: خوردن از خانه دوست ۴، ۱۳، ۱۵، ۲۲، ۳۹; محدوده استیذان از دوست ۱۵; محدوده اختیارات دوست ۱۳، ۱۵
- دوستى: آثار دوستى ۱۷، ۲۶; حقوق دوستى ۱۵
- دین: دن و عینیت ۸
- سلام : آثار سلام ۳۱; ارزش سلام ۲۹; اهمیت سلام ۲۵; برکت سلام ۲۷; تشریع سلام ۲۷; حقیقت سلام ۲۷
- عمو: خوردن از خانه عمو ۳، ۱۰
- عمه: خوردن از خانه عمه ۳، ۱۰
- فرزند: خوردن از خانه فرزند ۲، ۹; محدوده استیذان از فرزند ۹
- کلیدداران: حقوق کلیدداران ۱۶، ۱۸; محدوده اختیارات کلیدداران ۱۱، ۱۶
- کلیددارى: آثار کلیددارى ۱۸
- کور: شخصیت کور ۵; محدوده اختیارات کور ۲، ۳، ۴; همسفرگى با کوران ۱۹، ۳۸
- کورى: آثار کورى ۱، ۲۰
- لَنگ: شخصیت لَنگ ۵; محدوده اختیارات لَنگ ۲، ۳، ۴; همسفرگى با لَنگ ها ۱۹، ۳۸
- لَنگى: آثار لَنگى ۱، ۲۰
- مادر: خوردن از خانه مادر ۳، ۱۰
- مؤمنان: سلام مؤمنان ۳۱; فضایل مؤمنان ۲۹
- مستضعفان: حامى مستضعفان ۷
- مسلمانان: اهمیت اتحاد مسلمانان ۲۸; مسؤولیت اجتماعى مسلمانان ۲۸; همسفرگى مسلمانان ۲۱
- معاشرت: آداب معاشرت ۱۹، ۲۴، ۲۵، ۳۶، ۳۹، ۴۰; اهمیت آداب معاشرت ۲۶
- موکل: خوردن از خانه موکل ۴، ۱۱، ۱۲، ۳۶، ۳۹
- مهمانى: آداب مهمانى ۲۵
- وکیل: محدوده اختیارات وکیل ۱۲
- همسر: خوردن از خانه همسر ۲، ۹; محدوده استیذان از همسر ۹
- همسفرگى: موانع همسفرگى ۲۰