ابراهيم ٣١
ترجمه
ابراهيم ٣٠ | آیه ٣١ | ابراهيم ٣٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یُقِیمُوا ... وَ یُنفِقُوا ....»: این دو فعل مجزومند به لام امری که محذوف است و در اصل چنین است: لِیُقِیمُوا ... وَ لِیُنفِقُوا. «بَیْعٌ»: معامله. خرید و فروش. «خِلالٌ»: رفاقت و دوستی (نگا: بقره / .
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۹ - ۳۴،سوره ابراهيم
- اشاره به معناى ((حق )) و بيان اينكه مراد از حق بودند خلقت آسمانها و زمين هدفداربودن عالم هستى است
- بيان جمله : ((ان يشايدهبكم و ياءت بخلق جديد)) و پاسخ به يك سؤال در اين مورد
- معناى جمله : ((و برزوا الله جميعا))
- بيان بگو مگوى كفار در روز قيامت
- سخن شيطان با پيروان خود در قيامت
- معناى اينكه در قيامت شيطان به اتباع خود مى گويد: ((خدا به شما وعده حق داد و من بهشما وعده دادم ولى وفا نكردم ))
- بيان اينكه شيطان بر مردم سلطه اى ندارد و فقط دعوت به گناه مى كند
- رد كلام فخر رازى در خصوص استثناء در آيه شريفه
- بيزارى جستن شيطان و هر متبوع ديگرى از پيروان خود، در روز قيامت
- انسان مختار است و خود مسؤ ول نيك و بد اعمال خويش است
- وجوهى كه در مورد تركيب و معناى آيه : ((الم تر كيف ضرب الله مثلا كلمة طيبة ...))گفته شده است
- موارد اختلاف مفسرين در بيان معنى و مفاد مفردات آيه فوق الذكر
- بيان مراد از ((كلمه طيبه )) اى كه به شجره طيبه تشبيه شده است
- مقصود از كلمه خبيثه كه به شجره خبيثه تشبيح شده شرك به خدا است
- آغاز و ادامه هدايت مؤ منين از ناحيه خداوند است (يثبت الله الذين آمنوابالقول الثابت ))
- چند معناى ديگر كه براى آيه : ((يثبت الله الذين آمنوا...)) ذكر كرده اند
- حكايت حال سردمداران و بزرگان ضلالت و ظلم كه كفران نعمت كرده مردم خود را هلاكتكشاندند
- انگيزه اصلى مشركين در شرك ورزيدن به عمد و اختيار
- وجه جمع بين دو آيه اى كه يكى وجود دوستى در قيامت اثبات و ديگرى نفى مى كند
- استدلال بر اختصاص ربوبيت براى خدا به اختصاص تدبير عام موجودات به او
- معناى ((سخر لكم الفلك )) و سخر لكم الانهار))
- معناى سؤ ال و توضيح مراد از جمله : اتيكم منكل ما سالتموه : خداوند از تمام آنچه از او خواستيد به شما داد))
- توضيحى درباره اينكه نعمت هاى الهى قابل شمارش نيست (و ان تعدوا نعمة الله لاتحصوها)
- روايتى درباره مراد از كلمه طيبه و كلمه خبيثه در آيه((مثل كلمة طيبة كشجرة طيبة ...))
- نقل ورد سخن ((آلوسى )) كه در روايتى بنابر آن مراد از شجره خبيثه بنى اميه اندمناقشه كرده
- چند روايت در مورد سؤ ال قبر و تطبيق آيه : (( يثبت الله الذين آمنوا...)) بر آن
- چند روايت در تطبيق آيه : (( الذين بدلوا نعمة الله كفرا...)) بر بنى اميه و بنى مغيره
- روايتى در اين باره كه اظهار عجز از شكر نعمتهاى الهى شكر است
- آيه ۳۱-۳۴
- آيه و ترجمه
- تفسير :
- نكته ها :
- ۱ - پيوندى با خالق و پيوندى با خلق
- ۲ - چرا پنهان و آشكار؟
- ۳ - در آن روز ((بيع )) و ((خلال )) نيست
- ۴ - همه موجودات سر بر فرمان تواند اى انسان !
- ۵ - دائبين
- ۶ - آيا هر چه را از خدا مى خواهيم به ما مى دهد؟
- ۷ - چرا نعمتهاى او قابل شمارش نيستند
- ۸ - افسوس كه انسان ظلوم و كفار است .
نکات آیه
۱- پیامبر(ص)، مأمور ابلاغ فرمان اقامه نماز و انفاق به مؤمنان (قل لعبادى الذین ءامنوا یقیموا الصلوة و ینفقوا)
۲- بندگان راستین و مؤمن برخوردار از لطف و عنایت ویژه خداوند و داراى مقام و منزلتى خاص در پیشگاه او (قل لعبادى) برداشت فوق بر این اساس است که اضافه در «عبادى» تشریفیه باشد.
۳- تشریع نماز و انفاق در مکه و پیش از هجرت پیامبر(ص) بود. (قل لعبادى الذین ءامنوا یقیموا الصلوة و ینفقوا) برداشت فوق با توجه به مکى بودن سوره ابراهیم است.
۴- اقامه نماز و انفاق از اهمیت ویژه اى در میان سایر فریضه ها و تکالیف الهى برخوردار است. (قل لعبادى الذین ءامنوا یقیموا الصلوة و ینفقوا) ذکر اقامه نماز و انفاق، پس از بیان صفت ایمان بندگان حقیقى و انتخاب این دو تکلیف از میان سایر تکالیف مى تواند بیانگر برداشت فوق باشد.
۵- اقامه نماز و انفاق در پنهان و آشکار، از ویژگیها و نشانه هاى بندگان راستین خداوند است. (قل لعبادى الذین ءامنوا یقیموا الصلوة و ینفقوا سرًّا و علانیة)
۶- انفاق، چه در نهان و چه در آشکار، پسندیده و ارزشمند است. (قل لعبادى ... و ینفقوا ممّا رزقنهم سرًّا و علانیة) از اینکه خداوند، انفاق در نهان و آشکار را باهم ستوده است برداشت فوق استفاده مى شود.
۷- توجه به منشأ خدایى داشتن داراییها و ثروتها، مشوّق انسانها به انفاق و بخشش است. (قل لعبادى ... و ینفقوا ممّا رزقنهم) از اینکه خداوند، اموال و امکانات انسان را به خود نسبت داد و آنها را روزى خدادادى دانست مى توان برداشت فوق را به دست آورد.
۸- انفاق در نهان، پسندیده تر و ارزشمندتر از انفاق آشکار است.* (و ینفقوا ممّا رزقنهم سرًّا و علانیة) تقدم انفاق سرّى بر انفاق آشکارا در آیه فوق، ممکن است بیانگر این حقیقت باشد که چون انفاق سرّى به دور از ریا و نفاق است، از شرافت بیشترى برخوردار مى باشد.
۹- تمامى امکانات مادى و معنوى انسان، رزق و روزى خدایى و از جانب اوست. (ینفقوا ممّا رزقنهم) جمله «ما رزقناهم» عام و شامل همه امکانات انسان، اعم از مادى چون اموال و ثروت، و معنوى، چون علم و... مى شود.
۱۰- انسان به هر مرحله از قرب و منزلت الهى برسد، نیازمند به عبادت (نماز و...) و خدمت به خلق (انفاق) است. (قل لعبادى الذین ءامنوا یقیموا الصلوة و ینفقوا ممّا رزقنهم) اضافه «عباد» به «یاء» متکلم، تشریفیه و بیانگر قرب و منزلت بندگان به پیشگاه خداوند است. بنابراین فرمان خداوند به آنان براى اقامه نماز و انفاق، نشانگر آن است که بنده، هر چند به مقام قرب الهى رسیده باشد، نیازمند به انجام دو فریضه نماز و انفاق است.
۱۱- تنها آن دسته از امکانات و داراییهایى که در چارچوب فرمانهاى الهى به دست آمده باشد، رزق و روزى خدا و شایسته انفاق است. (ینفقوا ممّا رزقنهم) جمله «ممّا رزقناهم» به منزله قید براى انفاق است; یعنى، آن دسته از اموالى که ما خواسته ایم و روزى شما کردیم انفاق کنید، نه از دیگر اموال.
۱۲- اعمال نیک انسان (نماز، انفاق و ...) داد و ستد و دوستى با خداوند است. (یقیموا الصلوة و ینفقوا ... من قبل أن یأتى یوم لابیع فیه و لاخلل)
۱۳- خداوند، فراخوان مؤمنان و بندگان خالص خویش به انفاق اموال خود، قبل از فرا رسیدن مرگ (قل لعبادى الذین ءامنوا ... و ینفقوا ... من قبل أن یأتى یوم لابیع فیه و لاخلل)
۱۴- لزوم استفاده از فرصتها و امکانات دنیوى پیش از فرا رسیدن مرگ (یقیموا الصلوة و ینفقوا ... من قبل أن یأتى یوم لابیع فیه و لاخلل)
۱۵- تنها زندگى دنیا، ظرف عمل و بستر تأمین سعادت اخروى است. (یقیموا الصلوة و ینفقوا ... من قبل أن یأتى یوم لابیع فیه و لاخلل)
۱۶- عالم آخرت، جاى هیچ گونه تلاش، سوداگرى و پیوند دوستى نیست و براى انسان کارساز نخواهد بود. (یقیموا الصلوة و ینفقوا ... من قبل أن یأتى یوم لابیع فیه و لاخلل)
روایات و احادیث
۱۷- «عن أبى عبدالله(ع) قال: ... و لکنّ الله عزّوجلّ فرض فى أموال الأغنیاء حقوقاً غیر الزکاة ... و قد قال الله عزّوجلّ: «ینفقوا ممّا رزقناهم سرّاً و علانیة»...;[۱] از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: ... ولى خداوند - عزّوجلّ - در اموال ثروتمندان، حقوقى را به غیر از زکات واجب کرده است... و خداوند - عزّوجلّ - فرموده: ینفقوا ممّا رزقناهم سرّاً و علانیة ...».
موضوعات مرتبط
- آخرت: دوستى در آخرت ۱۶; قطع روابط در آخرت ۱۶; معامله در آخرت ۱۶; ویژگیهاى آخرت ۱۶
- احکام ۱۷:
- امکانات مادى: استفاده از امکانات مادى ۱۴; منشأ امکانات مادى ۹
- امکانات معنوى: منشأ امکانات معنوى ۹
- انسان: خدمت به انسان ها ۱۰; نیازهاى معنوى انسان ۱۰
- انفاق: ارزش انفاق آشکار ۶، ۸; ارزش انفاق پنهانى ۶، ۸; انفاق از حلالها ۱۱; انفاق قبل از مرگ ۱۳; انفاق واجب ۱۷; اهمیت انفاق ۱، ۴، ۱۲; اهمیت انفاق آشکار ۵; اهمیت انفاق پنهانى ۵; تاریخ تشریع انفاق ۳; تشریع انفاق در مکه ۳; دعوت به انفاق ۱۳; زمینه انفاق ۷; شرایط انفاق ۱۱
- انگیزش: عوامل انگیزش ۷
- بندگان خدا: تقرب بندگان خدا ۲; دعوت از بندگان خدا ۱۳; نشانه هاى بندگان خدا ۵
- تکلیف: مهمترین تکلیف ۴
- خدا: دعوتهاى خدا ۱۳; دوستى با خدا ۱۲; رازقیت خدا ۹; روزیهاى خدا ۱۱; لطف خاص خدا ۲; معامله با خدا ۱۲
- ذکر: آثار ذکر منشأ ثروت ۷
- روزى: منشأ روزى ۹
- سعادت: زمینه سعادت دنیوى ۱۵
- عمل: اهمیت عمل پسندیده ۱۲; عمل پسندیده ۶; فرصت عمل ۱۵
- فرصت: اهمیت استفاده از فرصت ۱۴
- فقرا: حقوق فقرا ۱۷
- لطف خدا: مشمولان لطف خدا ۲
- مالک: مالک حقیقى ۷
- مؤمنان: تقرب مؤمنان ۲; دعوت از مؤمنان ۱۳; مقامات مؤمنان ۲; نشانه هاى مؤمنان ۵
- محمد(ص): رسالت محمد(ص) ۱
- مقرّبان ۲: نیازهاى مقرّبان ۲ ۱۰
- نماز: اهمیت برپایى نماز ۱، ۴، ۵; اهمیت نماز ۱۲; تاریخ تشریع نماز ۳; تشریع نماز در مکه ۳
- نیازها: نیاز به انفاق ۱۰; نیاز به عبادت ۱۰; نیاز به نماز ۱۰
- واجبات: واجبات مالى ۱۷
منابع
- ↑ کافى، ج ۳، ص ۴۹۸، ح ۸; تفسیربرهان، ج ۲، ص ۳۱۷- ، ح ۱.