الكهف ٥٩
ترجمه
الكهف ٥٨ | آیه ٥٩ | الكهف ٦٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الْقُرَی»: شهرها و آبادیها. مجازاً مراد مردمان آنجاها است. «مَهْلِک»: هلاک و نابودی. مصدر میمی است.
تفسیر
- آيات ۴۷ - ۵۹ سوره كهف
- جابجائى كوهها در قيامت كه به تعبيرهاى مختلفى در قرآن آمده است
- يادآورى قيام وعرضه گشتن مشركين وهمه مردم بر پروردگار، همراه با اعمالشان وديگرهيچ
- اشاره به چند نكته وخصوصيت درباره قيامت
- از ياد بردن قيامت سبب اصلى اعراض از هدايت وفساداعمال است
- ((وضع كتاب (( در قيامت ، كتابى كه هيچ صغيره وكبيره اى را فروگذار نكرده ومجرمان(چه مشرك وچه غير مشرك ) از آن بيمناكند
- تجسم گناهان كوچك وبزرگ ووحشت گنهكاران در قيامت
- مراد از ولايت شيطان در جمله : ((افتخذونه وذريته اولياء من دونى وهم لكم عدو((
- دوبرهان كه در آيه ((ما اشهد تهم خلق السموات والارض ...(( براى نفى ولايت ابليس وذرية اش اقامه شده است
- وجوه مختلف ديگرى كه مفسرين درباره معنى ومفاد آيه فوق گفته اند
- معناى اينكه فرمود: ((در قيامت ما بين مشركين وشركاءمحل هلاكت قرار داده ايم ((
- معناى جمله : ((وربك الغفور ذوالرحمة (( ومعنايى كه در سياق آيات تهديد افاده مى كند
- بحث روايتى
- (چند روايت در ذيل آيات گذشته )
نکات آیه
۱- خداوند، آبادى هاى فراوانى را از امت هاى پیشین، ویران ساخت و مردم آن ها را هلاک کرد. (و تلک القرى أهلکنهم)
۲- ستم گرى و کفر برخى از جوامع پیشین، مایه هلاکت آنان با عذاب ویران کننده الهى است. (أهلکنهم لمّا ظلموا) مراد از ظلم در «ظلموا» - به قرینه آیات قبل - اِعراض از آیات خدا است.
۳- کفر و ستم، باعث سقوط و هلاک ملتّ ها است. (و تلک القرى أهلکنهم لمّا ظلموا)
۴- نابود ساختن جوامع، در نتیجه گناه و ستم شان، سنّت دیرینه الهى در کیفر ظالمان است. (و تلک القرى أهلکنهم لمّا ظلموا)
۵- اِعراض از آیات الهى و نشنیده انگاشتن آن و غفلت از گناهان گذشته خویش، ستم، و موجب سقوط و نابودى امّت ها است. (و من أظلم ... و تلک القرى أهلکنهم لمّا ظلموا) مراد از ظلم در «لم ا ظلموا» - به دلیل ارتباط این آیه با آیات قبل - همان امورى است که در آیه پنجاه و هفت بیان شد.
۶- گرفتارى به عذاب هلاکت بار، هشدار خداوند به گنه کاران و کافران و ستم پیشگان عصر بعثت بود. (و تلک القرى أهلکنهم لمّا ظلموا و جعلنا لمهلکهم موعدًا)
۷- خرابه ها و آثار برخى جوامع هلاک شده، براى مردم عصر بعثت، قابل دسترسى و مشاهده بوده است. (و تلک القرى أهلکنهم) واژه «تلک» براى اشاره است و نشان مى دهد که مخاطب، مشارٌإلیه را مى شناسد و یا براى او، قابل شناخت و دستیابى است.
۸- نظام کیفرى خدا براى مجازات دنیوى امّت هاى ستم پیشه، نظامى زمان بندى شده و داراى موعدى تخلّف ناپذیر است. (و جعلنا لمهلکهم موعدًا) «مهلک» مصدر میمى و «موعد» اسم زمان است; یعنى، براى هلاکت ظالمان، زمانى معیَّن در نظر گرفته شده بود.
۹- هلاکت جوامع، نتیجه تداوم یافتن ستم پیشگى آنان و سود نبردن از مُهلت ها است. (تلک القرى أهلکنهم لمّا ظلموا و جعلنا لمهلکهم موعدًا)
۱۰- تاریخ و سرنوشت هلاکت بار جوامع ظالم، درس و عبرت براى آیندگان است. (و تلک القرى أهلکنهم لمّا ظلموا و جعلنا لمهلکهم موعدًا)
۱۱- تحوّلات تاریخ و زوال تمدّن ها و جوامع، مقهور اراده الهى است. (القرى أهلکنهم ... و جعلنا لمهلکهم)
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: آثار اعراض از آیات خدا ۵
- امتها: آثار امتهاى هلاک شده ۷; آثار ظلم امتها ۹; تاریخ امتها ۱; عبرت از امتهاى هلاک شده ۱۰; عوامل انحطاط امتها ۵; عوامل هلاکت امتها ۳، ۵، ۹; هلاکت امتها ۴
- امتهاى پیشین: آثار ظلم امتهاى پیشین ۲; آثار کفر امتهاى پیشین ۲; آثار باستانى امتهاى پیشین در صدراسلام ۷; عوامل هلاکت امتهاى پیشین ۲; ویرانى شهرهاى امتهاى پیشین ۱، ۲; هلاکت امتهاى پیشین ۱
- انذار: انذار از عذاب ۶
- تاریخ: عبرت از تاریخ ۱۰; منشأ تحولات تاریخ ۱۱
- تمدنها: منشأ انقراض تمدنها ۱۱
- جامعه: آسیب شناسى اجتماعى ۵
- خدا: انذارهاى خدا ۶; حاکمیت اراده خدا ۱۱; سنتهاى خدا ۴; عذابهاى خدا ۱; قانونمندى کیفرهاى خدا ۸
- سنتهاى خدا: سنت عذاب ۴
- ظالمان: انذار ظالمان صدراسلام ۶; بى تأثیرى مهلت به ظالمان ۹; حتمیت کیفر ظالمان ۸
- ظلم: آثار تدوام ظلم ۹; آثار ظلم ۲، ۳، ۴; موارد ظلم ۵
- عبرت: عوامل عبرت ۱۰
- عذاب: موجبات عذاب هاى دنیوى ۲، ۳، ۴
- غفلت: آثار غفلت از گناهان گذشته ۵
- کافران: انذار کافران صدراسلام ۶
- کفر: آثار کفر ۲، ۳
- گناه: آثار گناه ۴
- گناهکاران: انذار گناهکاران صدراسلام ۶