النساء ١٤٠

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ قَدْ نَزَّلَ‌ عَلَيْکُمْ‌ فِي‌ الْکِتَابِ‌ أَنْ‌ إِذَا سَمِعْتُمْ‌ آيَاتِ‌ اللَّهِ‌ يُکْفَرُ بِهَا وَ يُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلاَ تَقْعُدُوا مَعَهُمْ‌ حَتَّى‌ يَخُوضُوا فِي‌ حَدِيثٍ‌ غَيْرِهِ‌ إِنَّکُمْ‌ إِذاً مِثْلُهُمْ‌ إِنَ‌ اللَّهَ‌ جَامِعُ‌ الْمُنَافِقِينَ‌ وَ الْکَافِرِينَ‌ فِي‌ جَهَنَّمَ‌ جَمِيعاً

ترجمه

و خداوند (این حکم را) در قرآن بر شما نازل کرده که هرگاه بشنوید افرادی آیات خدا را انکار و استهزا می‌کنند، با آنها ننشینید تا به سخن دیگری بپردازند! وگرنه، شما هم مثل آنان خواهید بود. خداوند، منافقان و کافران را همگی در دوزخ جمع می‌کند.

ترتیل:
ترجمه:
النساء ١٣٩ آیه ١٤٠ النساء ١٤١
سوره : سوره النساء
نزول : ٦ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«حَتَّی یَخُوضُوا»: تا بپردازند. تا فرو روند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

محل نزول:

این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]

شأن نزول:[۲]

ابن عباس گويد: كه منافقين با احبار و دانشمندان يهود مى نشستند و نسبت به قرآن طعن زده و مسخره مي‌نمودند سپس اين آية نازل شد و از نشست و برخاست با آنان ممنوع گرديدند.[۳][۴]

تفسیر

نکات آیه

۱- شرکت جستن در مجالسى که آیات الهى مورد استهزا و انکار قرار گیرد، حرام است. (و قد نزل علیکم فى الکتب ... فلاتقعدوا معهم حتّى یخوضوا فى حدیث غیره)

۲- حرمت نشست در مجالس استهزاى به آیات الهى و کفر به آنها، حکمى که قبلا نیز در قرآن بیان شده بود. (و قد نزّل علیکم فى الکتب أن إذا سمعتم ... و یستهزأُ بها فلاتقعدوا معهم)

۳- گروهى از مسلمانان صدر اسلام، پذیراى دوستى و ولایت کفار، در عین نهى خداوند حتى از همنشینى با آنها (الذین یتّخذون الکفرین أولیاء ... یکفر بها و یستهزأ بها فلاتقعدوا معهم)

۴- حرمت حضور در مجالس گناه و لزوم ترک آن مجالس (إذا سمعتم ءایت اللّه یکفر بها و یستهزأ بها فلاتقعدوا معهم)

۵- قرآن در عصر پیامبر (ص) به صورت کتاب بوده است. (و قد نزل علیکم فى الکتب)

۶- استهزا کنندگان آیات الهى، کافرند. (إذا سمعتم ءایت اللّه یکفر بها و یستهزأ بها) ظاهراً جمله «یستهزأ بها» توضیح و تفسیر براى جمله «یکفر بها» است، بازگشت ضمیر مفرد در «غیره» به این دو جمله، دلالت بر وحدت کفر و استهزا دارد.

۷- حفظ حرمت و قداست آیات الهى، مقدم بر روابط و علقه هاى اجتماعى است. (أن إذا سمعتم ءایت اللّه یکفر بها و یستهزأ بها فلاتقعدوا معهم)

۸- سکوت و سازشکارى مؤمن در قبال اهانت به مقدسات و آیات الهى، موجب همانندى وى با کافران و منافقان است. (فلاتقعدوا معهم ... إنّکم إذاً مثلهم إنّ اللّه جامع المنفقین و الکفرین فى جهنم)

روایات و احادیث

۹- استهزاى یهود و مشرکان به آیات الهى و شرکت منافقان در جمع آنان (إذا سمعتم ءایت اللّه یکفر بها و یستهزأ بها فلاتقعدوا معهم) ابن عباس در شأن نزول آیه گفته است: منافقان، در مجالسى که از سوى یهود ترتیب مى یافت و قرآن مورد تمسخر قرار مى گرفت، شرکت مى کردند و سدى گفته است: مشرکان آنگاه که با مسلمانان در یک مجلس مى نشستند، قرآن را استهزا مى کردند و به رسول خدا (ص) دشنام مى دادند.[۵]

۱۰- جواز معاشرت و مجالست با کافران، آنگاه که آیات الهى را استهزا نکنند و سخنانشان کفر به آیات الهى نباشد. (فلاتقعدوا معهم حتّى یخوضوا فى حدیث غیره) مفهوم جمله «حتى یخوضوا ...»، جواز معاشرت با شرط ذکر شده است.

۱۱- لزوم مبارزه منفى با استهزاگران آیات الهى و کفرورزان به آن (إذا سمعتم ءایت اللّه یکفر بها و یستهزأ بها فلاتقعدوا معهم حتّى)

۱۲- شرکت کنندگان در مجالس کفر و استهزاى به آیات الهى، همسانِ با کافرانِ استهزاگر (یکفر بها ... فلاتقعدوا معهم حتّى یخوضوا فى حدیث غیره إنّکم إذاً مثلهم)

۱۳- شرکت در مجالس گناه، گناهى همسنگ با انجام آن (فلاتقعدوا معهم حتّى یخوضوا فى حدیث غیره إنّکم إذاً مثلهم)

۱۴- خداوند، گردآورنده همه منافقان و کافران، در جهنم (إنّ اللّه جامع المنفقین و الکفرین فى جهنم جمیعاً)

۱۵- جهنم، جایگاه و مجمع تمامى منافقان و کافران (إنّ اللّه جامع المنفقین و الکفرین فى جهنم جمیعاً)

۱۶- یکسانى سرنوشت شوم کافران و منافقان و شرکت کنندگان در مجالس کفر و گناه و استهزا به آیات الهى (انکم اذاً مثلهم إنّ اللّه جامع المنفقین ... جمیعاً)

۱۷- مسلمان شرکت کننده در مجالس کفر و استهزاى به آیات الهى منافق است. (فلاتقعدوا معهم حتّى یخوضوا فى حدیث غیره إنّکم إذاً مثلهم ... جمیعاً) جمله «ان اللّه ...»، پس از بیان حرمت مجالست با استهزا کنندگان، دلالت مى کند که مراد از منافقان، همان مسلمانانى هستند که در آن مجالس شرکت مى کنند.

۱۸- حرمت گوش سپردن به سخنان حرام و شنودن آنچه موجب غضب خداوند است. (و قد نزل علیکم فى الکتب أن إذا سمعتم ءایت اللّه یکفر بها) امام صادق (ع): ... و فرض على السمع ان یتنزه عن الاستماع الى ما حرم اللّه ... و الاصغاء الى ما اسخط اللّه عز و جل فقال فى ذلک: و قد نزل علیکم فى الکتب ان اذا سمعتم ءایت اللّه یکفر بها و یستهزأ بها فلاتقعدوا معهم ... .(۲)

۱- . مجمع البیان، ذیل آیه; الدرالمنثور، ج ۲- ، ص ۲۳۵.

۲- . کافى، ج ۲، ص ۳۵، ح ۱; نورالثقلین، ج ۱، ص ۵۶۴- ، ح ۶۲۵.

۱۹- لزوم پرهیز از همنشینى با منکران و تکذیب گران حق و بدگویى کنندگان نسبت به حقگرایان (إذا سمعتم ءایت اللّه یکفر بها و یستهزأ بها) امام رضا (ع) درباره آیه فوق فرمود: اذا سمعت الرجل یجحد الحق و یکذب به و یقع فى اهله فقم من عنده و لاتقاعده.[۶]

موضوعات مرتبط

  • آیات خدا: استهزاى آیات خدا ۱، ۲، ۶، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۶، ۱۷ ; تکذیب آیات خدا ۱ ; قداست آیات خدا ۷
  • احکام:۱، ۲، ۴، ۱۰، ۱۸
  • استهزاگران: کفر استهزاگران ۶ ; مبارزه با استهزاگران ۱۱
  • اهم و مهم:۷
  • بیگانگان: رابطه با بیگانگان ۱۰
  • حق: تکذیب حق ۱۹
  • خدا: افعال خدا ۱۴ ; موجبات غضب خدا ۱۸ ; نواهى خدا ۳
  • روابط اجتماعى:۷
  • سخن: استماع سخن حرام ۱۸
  • قرآن: تاریخ قرآن ۵ ; جمع قرآن ۵ ; قرآن در صدر اسلام ۵
  • کافران:۶ تشابه به کافران ۶ ۸ ; دوستى با کافران ۶ ۳ ; فرجام کافران ۶ ۱۶ ; کافران ۶ در جهنّم ۱۴، ۱۵ ; کیفر کافران ۶ ۱۴ ; مبارزه با کافران ۶ ۱۱ ; معاشرت با کافران ۶ ۱۰ ; ولایت کافران ۶ ۳ ; همنشینى با کافران ۶ ۳، ۱۰، ۱۲
  • کفر: به آیات خدا ۲
  • گناه: ارتکاب گناه ۱۳ ; شرکت در مجلس گناه ۱۳، ۱۶، ۱۷ ; مجلس گناه ۱، ۴، ۱۲
  • مبارزه: اقسام مبارزه ۱۱ ; مبارزه منفى ۱۱
  • مجلس: حرام ۱
  • محرمات:۱، ۲، ۴، ۱۸
  • مسلمانان: صدر اسلام ۳ ; مسلمانان و کافران ۳
  • مشرکان: استهزاهاى مشرکان ۹
  • مقدّسات: اهانت به مقدّسات ۸
  • منافقان:۱۷ تشابه به منافقان ۱۷ ۸ ; فرجام منافقان ۱۷ ۱۶ ; کیفر منافقان ۱۷ ۱۴ ; منافقان ۱۷ در جهنم ۱۴، ۱۵ ; منافقان ۱۷ و مشرکان ۹ ; منافقان ۱۷ و یهود ۹
  • منکران حق: همنشینى با منکران حق ۱۹
  • همنشینى: حرام ۱، ۲، ۴ ; همنشینى ناپسند ۱۹
  • یهود: استهزاهاى یهود ۹

منابع

  1. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۳، ص ۳.
  2. محمدباقر محقق،‌ نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص ۲۵۵.
  3. تفاسير مجمع البيان و روض الجنان يا روح الجنان.
  4. شيخ بزرگوار ما اگر چه شأن و نزولى در اين مورد ذكر نكرده اند ولى در آيات ۱ و ۲ سوره نبا از براى اين آية به تناسب شأن و نزولى ذكر نموده كه در جاى خود مذكور شده است.
  5. تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۲۸۱، ح ۲۹۰; نورالثقلین، ج ۱، ص ۵۶۴، ح ۶۲۷.
  6. تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۲۸۱، ح ۲۹۰; نورالثقلین، ج ۱، ص ۵۶۴، ح ۶۲۷.