الأحقاف ٢٥
ترجمه
الأحقاف ٢٤ | آیه ٢٥ | الأحقاف ٢٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«تُدَمِّرُ»: درهم میکوبد. ویران و نابود میسازد. «أَصْبَحُوا»: گشتند و شدند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ بِالْحَقِ... (۱)
فَأَنْجَيْنَاهُ وَ الَّذِينَ مَعَهُ... (۰) أَ وَ لَمْ يَهْدِ لِلَّذِينَ... (۱) فَکَذَّبُوهُ فَأَهْلَکْنَاهُمْ إِنَ... (۰) مَا تَذَرُ مِنْ شَيْءٍ أَتَتْ... (۱)
تفسیر
- آيات ۲۱ - ۲۸ سوره احقاف
- اقوال مختلف درباره اينكه ((احقاف )) در كجا واقع است ؟، و توضيح گفتگوى هود (ع )با قوم عاد
- عذاب قوم عاد و انقراض آنان
- معناى اينكه فرمود قوم عاد متمكن بودند و سمع و ابصار و افئده آنان و نيز آلهه اى كه مى پرستيدند در جلوگيرى از عذاب سودشان نبخشيد
- آيات ۲۹ - ۳۵ سوره احقاف
- بيان آياتى كه استماع قرآن به وسيله عده اى از جن و باز گشتشان بسوى جنيان و دعوت كردنشان بسوى پيامبر اسلام (ص ) را حكايت مى كند
- معناى ((اولواالعزم )) و اقوال مختلف درباره تعداد انبياى اولواالعزم (عليهم السلام ) واينكه چه كسانى هستند
- (رواياتى درباره استماع قرآن بوسيله جن و ايمان آوردنشان و...، و درباره انبياىاولواالعزم )
- تعداد انبياء اولوالعزم از زبان ائمه اطهار عليه السلام
نکات آیه
۱- عذاب قوم عاد، تندبادى ویرانگر و نابود کننده همه مظاهر حیات (ریح ... تدمّر کلّ شىء) تعبیر «کلّ شىء» گر چه عام است و شامل همه مظاهر طبیعت مى شود; اما «لایرى إلاّ مساکنهم» نشان مى دهد که این ویرانگرى، بیشتر متوجه جانداران و موجودات زنده بوده است.
۲- وزش طوفان بلا بر قوم عاد، به فرمان خدا و براساس تدبیر او و نه پدیده اى اتفاقى (تدمّر کلّ شىء بأمر ربّها) کلمه «أمر» مى تواند به معناى فرمان باشد. در این صورت تصریح به این که ویرانگرى هاى باد به دستور خدا صورت گرفته، در حقیقت رد ذهنیت مادى کسانى است که همه پدیده هاى هستى را، به عوامل صرفاً طبیعى نسبت مى دهند و اراده الهى را نادیده مى گیرند.
۳- عوامل طبیعى، در خدمت تحقق اراده الهى (ریح ... تدمّر کلّ شىء بأمر ربّها)
۴ - تبدیل مظاهر رحمت آفرین طبیعت، به عوامل عذاب و نقمت، در نتیجه عصیان گرى انسان (ریح ... تدمّر کلّ شىء) با توجه به نقش سازنده باد در سیستم حیات زمین; به کار گرفته شدن آن در راستاى عذاب قوم عاد، بیانگر مطلب یاد شده است.
۵- خانه هاى خالى از سکنه، تنها آثار برجاى مانده از سرزمین قوم عاد پس از فرو نشستن عذاب (فأصبحوا لایرى إلاّ مسکنهم)
۶- خانه هاى مستحکم قوم عاد، ناتوان از محافظت ایشان در برابر عذاب الهى * (فأصبحوا لایرى إلاّ مسکنهم) برداشت یاد شده در صورتى است که از برجاى ماندن خانه هاى قوم عاد، استحکام آن خانه ها استفاده شود.
۷- اجساد قوم عاد، مدفون در زیر شن و یا پراکنده در سرزمین هاى دور، باطوفان بلا* (فأصبحوا لایرى إلاّ مسکنهم) در صورتى که «لایرى» به معناى حقیقى کلمه باشد; دیده نشدن اجساد و بقایاى قوم عاد از دو حال خارج نیست: یا در نتیجه مدفون شدن بهوسیله شن ها است - که واژه «الأحقاف» مى تواند مؤید آن باشد - و یا در نتیجه گردباد و طوفان عظیم، آنان به مناطقى بس دور افکنده شدند.
۸- هلاکت قوم عاد، نمودى از سنت الهى در مجازات جوامع جرم پیشه (کذلک نجزى القوم المجرمین) از تعبیر «کذلک نجزى» - با توجه به فعل مضارع که مفید استمرار است - سنت استفاده مى شود.
۹- مجازات الهى براى جوامع مجرم، مجازاتى سخت ویرانگر و هلاکت بار (کذلک نجزى القوم المجرمین) «کذلک» اشاره به عذاب سخت و ویرانگرى دارد که قوم عاد را نابود ساخت. خداوند امت ها را به مجازاتى چنین سخت، هشدار داده است.
۱۰- سرنوشت شوم حق ستیزى قوم عاد، درسى براى مجرمان همیشه تاریخ (کذلک نجزى القوم المجرمین) تعبیر «کذلک» و به رخ کشیدن سنت، در حقیقت اشاره به مطلب بالا دارد.
۱۱- بلاها، بازتاب عملکرد خود انسان (کذلک نجزى القوم المجرمین) وصف «مجرمین»، مشعر به علیت است.
موضوعات مرتبط
- بلا: موجبات بلا ۱۱
- خدا: تدبیر خدا ۲; سنتهاى خدا ۸; مجارى اراده خدا ۳; مراتب کیفرهاى خدا ۹; ویژگیهاى کیفرهاى خدا ۹
- رحمت: تبدیل رحمت به عذاب ۴
- سنتهاى خدا: سنت کیفر گناهکاران ۸
- عبرت: عوامل عبرت ۱۰
- عذاب: ابزار عذاب ۱; تبدیل رحمت به عذاب ۴; عذاب با طوفان ۱، ۲; موجبات عذاب ۴
- عصیان: آثار عصیان ۴
- عمل: آثار عمل ۱۱
- عوامل طبیعى: نقش عوامل طبیعى ۳
- قوم عاد: آثار عذاب قوم عاد ۵; آثارباستانى قوم عاد ۵; استحکام خانه هاى قوم عاد ۶; پراکندگى بدنهاى قوم عاد ۷; تاریخ قوم عاد ۱، ۶، ۷; حق ستیزى قوم عاد ۱۰; خانه هاى قوم عاد ۵; دفن بدنهاى قوم عاد ۷; شدت عذاب قوم عاد ۶; عبرت از فرجام شوم قوم عاد ۱۰; منشأ عذاب قوم عاد ۲; ویژگیهاى عذاب قوم عاد ۱، ۷; هلاکت قوم عاد ۸
- گناهکاران: شدت کیفر گناهکاران ۹; هلاکت گناهکاران ۹