النمل ١٩
ترجمه
النمل ١٨ | آیه ١٩ | النمل ٢٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«فَتَبَسَّمَ ضَاحِکاً»: لبخند زد و خندید. واژه (ضَاحِکاً) حال مؤکّده است. خندیدن سلیمان به خاطر یاد نعمتهای سترگ خدا بر خود است که از جمله آنها فهم سخنان مورچگان و پرندگان است. همچنین از این که او و سپاهیانش حتی عمداً به مورچهای زیان نمیرسانند، و این که حیوانات و پرندگان و حتی حشراتی چون مورچگان هم او را میشناسند. «أَوْزِعْنِی ...»: مرا ملازم شکر خود گردان. چنان کن که دائماً سپاسگزار نعمتهای تو باشم و آنها را هیچ وقت فراموش نکنم.
تفسیر
- آيات ۱۵ - ۴۴، سوره نمل
- نبوت و علم انبياء عليه السّلام اكتسابى نيست و از ديگران به ارث نمى برند
- مقصود از ((منطق الطير)) در سخن سليمان عليه السّلام ((علمنا منطق الطير...))
- بيان اينكه مراد از منطق طير در قرآن معناى ظاهرى آن نيست
- طوايف مخصوص از جن و انس و طير لشكريان سليمان عليه السّلام بوده اند
- عبور سليمان و لشكر او بر فراز وادى مورچه گان
- عدم منافات علم سليمان عليه السّلام به منطق الطير با فهميدن كلام مورچه
- سليمان عليه السّلام در دعاى خود، الهام شكر نعمت ، انجام عمل صالح و نيز صلاح ذاتى و نفسانى را مى طلبد
- ذكاتى كه در دعاى سليمان عليه السّلام مورد توجه است
- بيان آيات مربوط به داستان سليمان عليه السّلام و هدهد و ملكه سباء و...
- حكايت ملكه سبا و قوم او از زبان هدهد
- معناى ((خب ء)) و مفاد آيه : ((الا يسجدوا لله الذى يخرج الخب ء فى السموات و الارض...))
- و حجتى كه عليه پرستش آفتاب متضمن است
- واكنش سليمان عليه السّلام درباره اخبار هدهد
- توضيح سخن ملكه بعد از ديدن نامه سليمان عليه السّلام : ((قالت يا ايها الملوا انىالقى الى كتاب ...))
- اشكالات توجيه مفسرين كريم بودن نامه سليمان را
- تفسير مضمون نامه سليمان عليه السّلام به ملكه سبا
- مشاوره ملكه با قوم خود درباره جنگ يا تسليم
- راءى ملكه سبا پس از مشورت با قوم خود
- سبائيان براى سليمان هديه مى فرستند و او هديه آنان را رد مى كند
- تهديد سليمان عليه السّلام خطاب به رئيس هيت اعزامى سبا
- درخواست احضار تخت ملكه توسط سليمان عليه السّلام
- آورده شدن تخت بلقيس به وسيله كسى كه ((عنده علم من الكتاب ))
- اختلاف مفسرين در علم الكتاب و اسم اعظم احضار كننده عرش
- معناى ((ارتداد طرف )) و نقل سخن ديگران درباره آن و مخاطب به آن
- احضار تخت بلقيس اظهار معجزه اى با هر از آيات نبوت سليمان عليه السّلام است
- ورود ملكه به دربار سليمان عليه السّلام و ايمان آوردنش به رب العالمين
- گفتارى پيرامون داستان سليمان (عليه السّلام )
- ۲ - آياتى كه آن جناب را مى ستايد
- ۳ - سليمان (عليه السّلام ) در عهد عتيق
- ۴ رواياتى كه در اين داستان وارد شده
- احتجاج حضرت زهرا سلام الله عليها به آيه ((وورث سليمان داود)) عليه ابوبكر درمسئله غصب فدك
- اشاره به وجوهى درباره آوردن تخت بلقيس ((قبل ان يرتد اليك طرفك ))
- آصف بن برخيا وصى سليمان و حجت پس از او بوده است
نکات آیه
۱ - تبسم سلیمان از سخنان مورچه (فتبسّم ضاحکًا من قولها)
۲ - تبسم، خنده پیامبران (فتبسّم ضاحکًا من قولها) «ضاحکاً» حال براى ضمیر فاعل در «تبسّم» و «من قولها» متعلق به «ضاحکاً» است; یعنى، تبسم کرد در حالى که از سخن مورچه خنده اش گرفته بود. مقصود این است که سلیمان با این که از سخن مورچه خنده اش گرفته بود، با صداى بلند خنده نکرد; بلکه تنها تبسم نمود.
۳ - سلیمان(ع)، قادر به شنیدن صداى مورچگان و فهم زبان آنها (فتبسّم ضاحکًا من قولها)
۴ - خشنودى سلیمان از آگاهى به زبان مورچگان و سپاس گزارى او به درگاه خدا (فتبسّم ضاحکًا من قولها و قال ربّ أوزعنى أن أشکر)
۵ - دعاى سلیمان در طلب توفیق از پروردگار براى شکر نعمت هایش (نعمت دانش و قدرت) (و لقد ءاتینا داود و سلیمن علمًا... و قال ربّ أوزعنى أن أشکر نعمتک) «إیزاع» (مصدر «أوزع») مرادف «الهام» است; یعنى، پروردگارا در دلم افکن تا شکر نعمتت را به جا آورم.
۶ - توجه سلیمان به خدایى بودن نعمت هاى عطا شده به او و پدر و مادرش (أن أشکر نعمتک التى أنعمت علىّ و على ولدىّ)
۷ - لزوم سپاس گزارى به درگاه خدا به خاطر نعمت هایش (ربّ أوزعنى أن أشکر نعمتک)
۸ - علم و قدرت، دو نعمت بزرگ الهى و درخور شکر و سپاس (و لقد ءاتینا داود و سلیمن علمًا... و أوتینا من کلّ شىء... و قال ربّ أوزعنى أن أشکر نعمتک)
۹ - شکرگزارى و بندگى به درگاه خدا، نیازمند امداد الهى (ربّ أوزعنى أن أشکر نعمتک)
۱۰ - پدر و مادر سلیمان، برخوردار از نعمت هاى ویژه الهى (نعمتک التى أنعمت علىّ و على ولدىّ)
۱۱ - لزوم سپاس گزارى انسان به درگاه خدا به خاطر نعمت هاى عطا شده از سوى او به پدر و مادرش (ربّ أوزعنى أن أشکر نعمتک التى أنعمت علىّ و على ولدىّ)
۱۲ - تأثیر مثبت و سازنده برخوردارى پدر و مادر از نعمت هاى الهى در سعادت و سرنوشت فرزندان (ربّ أوزعنى أن أشکر نعمتک ... و على ولدىّ) شکر و سپاس حضرت سلیمان(ع) به خاطر برخوردار بودن پدر و مادرش از نعمت هاى الهى، گویاى این حقیقت است که این برخوردارى در سعادت و سرنوشت او مؤثر بوده است.
۱۳ - دعاى سلیمان به درگاه الهى براى توفیق در انجام عمل صالح و جلب خشنودى خدا (و أن أعمل صلحًا ترضه)
۱۴ - لزوم به کارگیرى علم و قدرت، در مسیر صلاح و سازندگى و جلب رضایت خداوند (و لقد ءاتینا داود۰ و سلیمن علمًا ... و أوتینا من کلّ شىء... و أن أعمل صلحًا ترضه)
۱۵ - جلب رضا و خشنودى خدا، آرمان مردان الهى (و أن أعمل صلحًا ترضه)
۱۶ - اهمیت ریشه داشتن صلاح و شایستگى در روح و سرشت آدمى و نه صرفاً ظهور سطحى آن در کردار (و أن أعمل صلحًا ترضه) قید «ترضاه» نشان مى دهد که هر عمل نیکى صرفاً به دلیل نیک بودن ارزشمند نیست; بلکه عمل صالح، آن گاه ارزش پیدا مى کند که مورد پسند خداوند قرار گیرد و آن در صورتى است که صلاح و شایستگى در ژرفاى وجود آدمى راه یابد و او عمل را صرفاً براى رضاى خدا انجام دهد.
۱۷ - عمل صالح و جلب رضاى الهى، نمود بارز شکر نعمت هاى او (أن أشکر نعمتک ... و أن أعمل صلحًا ترضه) عبارت «و أن أعمل...» مى تواند عطف تفسیرى براى «أن أشکر نعمتک» باشد; یعنى، پروردگارا به من شکر نعمتت (انجام عمل صالح) را الهام فرما.
۱۸ - دعاى سلیمان به درگاه خدا، براى قرار گرفتن در زمره بندگان صالح (و أدخلنى برحمتک فى عبادک الصلحین)
۱۹ - عبودیت و بندگى خدا، شرف و مقامى والا در بینش سلیمان(ع) (و أدخلنى برحمتک فى عبادک الصلحین)
۲۰ - قرار گرفتن در زمره صالحان، منوط به عمل نیک و رحمت ویژه الهى (و أن أعمل صلحًا ترضه وأدخلنى برحمتک فى عبادک الصلحین)
۲۱ - مقام بندگان صالح، بالاترین جایگاه کمالى انسان (أن أشکر نعمتک ... و أن أعمل صلحًا... و أدخلنى برحمتک فى عبادک الصلحین) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که سلیمان(ع) مقام «عباد صالح» را به عنوان آخرین و عالى ترین آرزوى خود مطرح کرده است.
۲۲ - نیاز همه انسان ها حتى پیامبران، به دعا براى کسب توفیق از درگاه خدا (و قال ربّ أوزعنى أن أشکر ... و أن أعمل صلحًا ترضیه و أدخلنى)
۲۳ - شکوه و اقتدار مادى، رنگ باخته و غیرقابل اتکا در مقایسه با مقام صالحان، در نزد مردان الهى (و أدخلنى برحمتک فى عبادک الصلحین) برداشت یاد شده مبتنى بر این نکته است که سلیمان(ع) با داشتن همه امکانات، باز آرزوى مقام صالحان را داشت.
روایات و احادیث
۲۴ - «عن جعفربن محمد(ع) قال: لما قالت النملة «یا أیّها النمل ادخلوا مساکنکم...» حملت الریح صوت النملة إلى سلیمان(ع)...;[۱] از امام باقر(ع) روایت شده که فرمود: هنگامى که آن مورچه [به سایر مورچگان] گفت: «یا أیّها النمل ادخلوا مساکنکم...» باد صداى آن مورچه را به سلیمان رسانید...».
موضوعات مرتبط
- ارزشها :۲۱
- اصلاح: اهمیت تعمیق اصلاح ۱۶; زمینه اصلاح ۱۴
- امکانات مادى: بى ارزشى امکانات مادى ۲۳
- انبیا: تبسم انبیا ۲; روش خنده انبیا ۲
- انسان: نیازهاى معنوى انسان ۲۲
- اولیاءالله: آرزوى اولیاءالله ۱۵; بینش اولیاءالله ۲۳
- بندگان خدا: مقامات بندگان خدا ۲۱
- خدا: آثار امدادهاى خدا ۹; آثار رحمت خدا ۲۰; آثار رضایت خدا ۱۷; اهمیت رضایت خدا ۱۵; درخواست رضایت خدا ۱۳; زمینه رضایت خدا ۱۴
- سلیمان(ع): بینش سلیمان(ع) ۶، ۱۹; تبسم سلیمان(ع) ۱; تکلم ملکه مورچگان قصه سلیمان(ع) ۲۴; دعاى سلیمان(ع) ۵، ۱۳، ۱۸; سرور سلیمان(ع) ۴; شکرگزارى سلیمان(ع) ۴; علم سلیمان(ع) ۳، ۴; قصه سلیمان(ع) ۱، ۴، ۲۴; نعمتهاى سلیمان(ع) ۶; نعمتهاى والدین سلیمان(ع) ۶، ۱۰
- شکر: اهمیت شکر نعمت ۷; توفیق شکر نعمت ۵; زمینه شکر ۹; شکر نعمت ۸، ۱۱; نشانه هاى شکر نعمت ۱۷
- صالحان: ارزش مقامات صالحان ۲۳; درخواست مقامات صالحان۱۸; زمینه مقامات صالحان ۲۰; مقامات صالحان ۲۱
- عبودیت: درخواست عبودیت ۱۸; زمینه عبودیت ۹; مقام عبودیت ۱۹
- علم: کیفیت استفاده از علم ۱۴
- عمل صالح: آثار عمل صالح ۱۷، ۲۰; درخواست عمل صالح ۱۳
- فرزند: عوامل سعادت فرزند ۱۲
- قدرت: کیفیت استفاده از قدرت ۱۴
- مورچگان: تکلم مورچگان ۳، ۴
- نعمت: مراتب نعمت ۸; مشمولان نعمت ۱۰; منشأ نعمت ۶; نعمت علم ۸; نعمت قدرت ۸
- نیازها: نیاز به دعا ۲۲
- والدین: شکر نعمتهاى والدین ۱۱; نقش نعمتهاى والدین ۱۲
منابع
- ↑ عیون أخبارالرضا، ج ۲، ص ۷۸، ب ۳۲، ح ۸.