الكهف ٥
ترجمه
الكهف ٤ | آیه ٥ | الكهف ٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«کَبُرَتْ کَلِمَةً»: چه سخن درشت و بزرگی! چه سخن زشت و افتراء عظیمی! واژه (کلمه) تمییز است. «إِن یَقُولُونَ»: نمیگویند. (إِنْ) حرف نفی است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱ - ۸، سوره كهف
- آهنگ ومفاد كلى اين سوره مباركه
- توضيح مقصود از اينكه قرآن عوج (كجى ) نداشته ، قيّم است
- اشاره به اقوال مختلف مفسرين در ذيل جمله : ((لميجعل له عوجا...((
- قول واعتقاد به فرزند داشتن خدا چه به نحوحقيقى وچه به نحومجازباطل وممنوع است
- هدف از خلق زينت بر روى زمين آزمايش انسان ها وتميز نيك وبد بر اساس اعتقادوعمل است
- بحث روايتى
- (رواياتى در تفسير جملات : ((لينذر باءسا شديدا((، ((فلعلك باخع نفسك ...((و((لنبوهم ايهم احسن عملا(( )
نکات آیه
۱ - اعتقاد به وجود فرزند براى خدا، عقیده اى جاهلانه و فاقد کمترین دلیل علمى (ما لهم به من علم) «من» در «من علم» زاید و براى تأکید عموم است; و ضمیر در «به» قول (پندار) که از «قالوا...» استفاده مى شود، برمى گردد; یعنى، هیچ گونه آگاهى و دانشى، پشتوانه پندارِ موهومِ کسانى که براى خداوند، فرزند مى پندارند، نیست.
۲- مشرکان عصر بعثت و نیاکان شان، به فرزند داشتن خداوند معتقد بودند. (قالوا اتخذ اللّه ولدًا . ما لهم به من علم و لا لأبائهم)
۳- اعتقاد به وجود فرزند براى خدا، معلول تقلید کورکورانه مشرکانِ عصر بعثت از نیاکان خویش بوده است. (قالوا اتخذ اللّه ولدًا . ما لهم به من علم و لا لأبائهم)
۴- پدران و نیاکان و محیط خانوادگى و اجتماعى، داراى نقشى مؤثّر در باورهاى هر نسل (قالوا اتخذ اللّه ولدًا . ما لهم به من علم و لا لأبائهم) ذکر «لأبائهم» اشاره به یکى از زمینه هاى اصلى گرایش ها و عقاید مردم عصر بعثت - که همان روحیه تقلید و دنباله روى از نیاکان است - دارد.
۵- الهیات و باورهاى دینى انسان، باید بر پایه علم و آگاهى استوار باشد. (ما لهم به من علم و لا لأبائهم) از این که خداوند، کافران را به سبب باورهایى که بدان علم ندارند، مورد نکوهش قرار داده است، استفاده مى شود که باورهاى آدمى خصوصاً در زمینه عقاید اصولى و زیربنایى باید متّکى بر علم و یقین باشد.
۶- فقدان آگاهى و دانش، زمینه ساز گرفتارى افراد و جوامع به تقلیدهاى ناروا و کورکورانه (و قالوا اتخذ اللّه ولدًا . ما لهم به من علم و لا لأبائهم) کلمه «لأبائهم» اشاره به این نکته دارد که پندارهاى مشرکان، از سر تقلید بوده است و جمله «ما لهم به من علم و...» بر این نکته دلالت دارد که مشرکان و پدران شان، در گزینش این اعتقاد پایه هاى علمى نداشته اند. مجموع این دو قضیه، گویاى آن است که «جهل» در کشاندن افراد و جوامع به تقلید کورکورانه، نقشى مهم دارد.
۷- ارزش سخن، به ریشه داشتن آن در علم و آگاهى است. (ما لهم به من علم ... کبرت کلمة تخرج من أفوههم)
۸- اعتقاد به فرزندگزینى خدا، داراى تبعات و آثارى بزرگ، شگفت آور و غیر قابل قبول (قالوا اتخذ اللّه ولدًا ... کبرت کلمة تخرج من أفوههم) عین الفعل مضموم در فعل ماضى «کبرت» نشانه دلالت آن بر تعجب است و روشن است که جمله «کبرت کلمة...» بزرگىِ به لحاظ خود سخن را نمى گوید، بلکه به جهت لوازم نارواى آن و یا فاصله اى است که با حقیقت دارد.
۹- نسبت دادن فرزندگزینى به خدا، سخنى بس گزاف و دروغ است. (قالوا اتخذ اللّه ولدًا ... کبرت کلمة تخرج من أفوههم إن یقولون إلاّ کذبًا)
۱۰- روى آوردن به عقاید بى اساس و دور از حقیقت و واقعیت، پى آمد اتّکا به روش هاى غیرعالمانه است. (ما لهم به من علم و لا لأبائهم ... إن یقولون إلاّ کذبًا) کلمه «لأبائهم» اشاره به این معنا دارد که تقلید از کسانى که عقیده شان از سوى علم و دانش نیست، یک روش غلط و ناروا در رسیدن به عقاید دینى است و ذیل آیه، پى آمد آن را، عقیده اى سخیف و دور از حقیقت، بیان کرده است. از این، مى توان نتیجه گرفت که روش هاى غیرعالمانه، خطر دور شدن از حقیقت و واقعیت را در پى دارد.
۱۱- افترا بستن بر خدا، گناهى بزرگ است. (قالوا اتخذ اللّه ولدًا ... کبرت کلمة ... إن یقولون إلاّ کذبًا)
موضوعات مرتبط
- ارزشها: ملاک ارزشها ۷
- افترا: افترا به خدا ۹; گناه افترا به خدا ۱۱
- تقلید: زمینه تقلید کورکورانه ۶
- جامعه: آسیب شناسى اجتماعى ۶; نقش جامعه ۴
- جهل: آثار جهل ۶، ۱۰
- خانواده: نقش خانواده ۴
- دروغ: موارد دروغ ۹
- سخن: ارزش سخن ۷
- شخصیت: آسیب شناسى شخصیت ۶
- عقیده: آثار عقیده به فرزنددارى خدا ۸; بطلان عقیده به فرزنددارى خدا ۸; بى منطقى عقیده به فرزنددارى خدا ۱، ۹; زمینه عقیده باطل ۱۰; شگفتى عقیده به فرزنددارى خدا ۸; عقیده باطل ۱; عقیده به فرزنددارى خدا ۲; علم در عقیده ۵; عوامل مؤثر در عقیده ۴; مبانى عقیده ۵; منشأ عقیده به فرزنددارى خدا ۳
- علم: اهمیت علم ۵، ۷
- گناهان کبیره ۱۱:
- مشرکان: آثار تقلید کورکورانه مشرکان صدراسلام ۳; عقیده مشرکان صدراسلام ۲; عقیده نیاکان مشرکان صدراسلام ۲; منشأ عقیده مشرکان صدراسلام ۳
- نیاکان: نقش نیاکان ۴