يونس ١
ترجمه
سوره يونس | آیه ١ | يونس ٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الر»: (نگا: بقره / . «تِلْکَ»: آن. در اینجا مراد (این) است و برای بیان فخامت و عظمت قرآن، اسم اشاره به دور، یعنی (آن) به کار رفته است، همان گونه که در حضور کسی هستیم و برای تعظیم میگوئیم: آن جناب، آن حضرت. «الْحَکِیمِ»: محکم و استوار در لفظ و در معنی. دارای سخنان حکمتآمیز.
تفسیر
- آيات ۱۰ - ۱، سوره يونس
- كيفيت و مكان نزول سوره يونس و بيان غرض و آهنگ كلى اين سوره مباركه
- اشاره به استعمال كلمه ((آيه )) در مورد معانى ، اعيان واقوال
- بيان مراد از ((حكيم )) در: ((تلك الكتاب الحكيم ))
- وحى مشتمل است بر انذار همه مردم و تبشير مؤ منين . و بيان معناى : ((قدم صدق ))
- جواب خداى تعالى به ترديد و تعجب كفار ازنزول وحى و اينكه پيامبر (ص )
- معناى حق بودن معاد
- استدلال بر اثبات معاد، به سنت جاريه الهيه بر اضافه رحمت تا تماميت وكمال موجودات
- حجت دوم : اعمال فسط و عدل الهى ، با پاداش دادن به صالح و كيفر دادن صالح(ليجزى الذين آمنوا...)
- حقانيت خلقت الهى در آفرينش آفتاب و ماه
- معناى اختلاف ليل و نهار و حكمتهايى كه در آن وجود دارد
- انكار لقاء اللّه و فراموشى روز حساب و دلبستگى به زندگى دنيا و اساس انكار دينمى باشد
- مراد از هدايت مؤ منين به ايمانشان ، و اشاره به رابطه بين ايمان وعمل و آثار هر يك
- محبت خالص مؤ منين به خداى تعالى ، تسبيح او، و تحيت و درود آنان به يكديگر در جناتنعيم
- حمد و ستايش خداى تعالى فقط از بندگان مخلص خدا بر مى آيد
- بحث روايتى
- (رواياتى در مورد: ((قدم صدق عند ربهم ))، و تسبيح و حمد پروردگار توسطاهل بهشت )
- توضيحى درباره معناى تسبيح و حمد خداى تعالى و بيانى درباره انقطاع تمام سخناندر دنيا جز ذكر: ((الحمدلله ))
نکات آیه
۱ - قرآن، داراى مرتبتى والا و جایگاهى بلند در نزد خداوند (تلک ءایت الکتب) «تلک» کلمه اى است که براى اشاره به مشارالیه دور وضع شده است. به کارگیرى آن، جهت اشاره به مشارالیه نزدیک (آیاتى که پیش روى ماست) نشان دهنده عظمت شأن و جایگاه رفیع قرآن در پیشگاه خداوند است.
۲ - قرآن، داراى ساختارى آیه آیه (تلک ءایت الکتب)
۳ - قرآن، کتابى است آمیخته به حکمت. (ءایت الکتب الحکیم) برداشت فوق بر این اساس است که «حکیم» به معناى «ذوالحکمة» باشد.
۴ - قرآن، کتابى است پاینده و خلل ناپذیر. (الکتب الحکیم) برداشت فوق بر این اساس است که «حکیم» به معناى «محکَم» باشد ; زیرا «إحکام» (مصدر محکم) به معناى بازداشتن و مصون ساختن چیزى از فساد و تباهى است. توصیف «کتاب» به «حکیم» بیانگر اتقان، پایندگى و خلل ناپذیرى آن است.
روایات و احادیث
۵ - سفیان بن سعید ثورى گوید: «قلت لجعفر بن محمّد ... یا ابن رسول اللّه ما معنى قول اللّه عز و جل: « ... الر ... » قال: ... و الر، فمعناه انا اللّه الرؤوف ;[۱] به امام صادق (ع) گفتم: ... معنانى قول خداى عز و جل: « ... الر ... » چیست؟ فرمود: معناى «الر» انا اللّه الرؤوف است («الف» رمز أنا و «لام» رمز اللّه و «راء» رمز رؤوف) ».
۶ - از امام باقر(ع) روایت شده که درباره فواتح سور فرمود: «ان هذه الأیات أنزلت فیهم «منهم آیات محکمات هنّ أم الکتاب و أخر متشابهات » » ;[۲] آیه «منه آیات محکمات هن أم الکتاب و أخر متشابهات» درباره همین حروف مقطعه نازل شده است».
موضوعات مرتبط
- حروف مقطعه: اهمیّت حروف مقطعه ۶ ; مراد از حروف مقطعه ۵
- قرآن: آیات قرآن ۲ ; اتقان قرآن ۴ ; جاودانگى قرآن ۴ ; حکمت در قرآن ۳ ; ساختار قرآن ۲ ; فضیلت قرآن ۱ ; متشابهات قرآن ۷ ; ویژگیهاى قرآن ۲، ۳، ۴