الأنعام ٤١
ترجمه
الأنعام ٤٠ | آیه ٤١ | الأنعام ٤٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«تَدْعُونَ»: فرا میخوانید. استمداد میجوئید. «تَنسَوْنَ»: فراموش میکنید. از یاد میبرید.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۵۵ - ۳۷، سوره انعام
- سبب اينكه مشركين به منظور عاجز ساختن پيامبر (ص ) درخواست معجزه از او كردندجهل به دو امر بوده است .
- وجه اشتراكى كه بين انسان و حيوانات ديگر وجود دارد و موجب تشابه انسان و حيوانات ديگر در مساءله (( حشر )) و بازگشت به خدا مى باشد، داشتن شعور است .
- پاسخ به چند سؤ ال در مورد حشر حيوانات غير انسانى و حشرامثال آسمانها و زمين و آفتاب و ماه و...
- تاءمل و دقت در (( مختار )) بودن بود و حالات نفسانيه اى كه به وسيله آن افعال اختيارى خود را انجام مى دهد.
- اختلاف فاحشى كه در مبادى (( اختيار )) و اسباب آن در انسان وجود دارد.
- مى توان گفت حيوانات هم تا اندازه اى مختار هستند و احتمالا به تكاليفى مناسب با افق فهم و اختيارشان مكلف هستند.
- چند احتمال در معناى (( كتاب )) در (( ما فرطنا فى الكتاب من شى ء )) .
- سخنان نادرستى كه در معناى آيه مربوط به (( امت بودن )) و (( محشور شدن )) حيوانات غير انسانى گفته شده است .
- نكته اى كه در توصيف مشركين به گنگى و كورى و كرى ، گاه به وصل و گاه به فصل ، وجود دارد.
- در شدائد و سختى ها، روى آوردن به خدا از فطريات بشر است .
- نكاتى چند كه از توضيحات قبلى روشن گرديد.
- بيان عدم منافات آيه مورد بحث با: (( و ما دعا الكافرين الا فىضلال )) .
- ابتلاء امم قبل از امت اسلام به (( باءساء )) و (( ضراء )) ، تا شايد در برابر خدا سرفرود آورند.
- تا زمانى كه شدت باءسا و ضراء باعث انقطاع از اسباب ظاهرى نشود فطرت توحيدىانسان مشرك بروز نمى كند.
- فساد اين گفتار كه امم سابق حتى در شدائد اضطرارآور زير بار توحيد نرفته اند!
- احتياج عليه مشركين به عجز شركاى ادعائى و بت هايشان از هردخل و تصرفى در عالم .
- مشركين ، همان ستمكارانند و جز به خاطر ظلمشان غذاب نمى شوند.
- مراد از: (( خزائن الله )) .
- مراد از نفى علم غيب (( و لا اعلم الغيب )) از لسان پيامبر (ص ).
- جمله : (( و لا اقول لكم انى ملك )) تعبير ديگرى است از: (( انما انا بشر مثلكم )) .
- فرق بين پيامبر(ص ) و ديگر مردمان ، مانند فرق بينا و نابينا است .
- وجه اينكه در جمله : (( و ليس لهم من دونه ولى و لا شفيع )) شفاعت ، بدون استثناء، نفىشده است .
- معناى جمله : (( و انذر به الذين يخافون ان يحشروا )) با توجه به اينكه مشركين موردخطاب در سوره انعام ، معتقد به حشر نبوده اند.
- برحذر داشتن رسول خدا(ص ) از راندن مؤ منين فقير، كه خواست امتياز طلب هاى ثروتمندبود.
- نظر راغب اصفهانى در مورد معناى (( وجه )) در: (( وجه الله )) ، (( وجه ربك )) وامثال آن .
- مراد از (( وجه الله )) ذات خدا نيست ، بلكه هر چيزى كه به خدا انتساب دارد و نيز آنچه كه بنده از خداى خود انتظار دارد، وجه خدا مى باشد.
- معناى جمله : (( ما عليك من حسابهم من شى ء و ما من حسابك من شى ء )) .
- فاصله طبقاتى بين مردم امتحانى الهى است .
- كرامت و عزت ، با شكر كه همانا توحيد است همراه مى باشد و تفاوت هاى مادى ، امتحان است .
- چند روايت درباره توبه كه از آيه : (( و اذا جائك الذين يؤ منون ... )) استفاده مى شود.
- چند روايت درباره (( قدريه )) و توضيحى در مورد حديث معروف : (( قدريه مجوس اين امت است )) .
- چند روايت در مورد سنت (( املاء )) و (( استدراج )) و مهلت دادن خداوند به كفار در دنيا.
- رواياتى پيرامون درخواست اشراف و اغنياء از پيامبر(ص ) كه فقراء را از خود دور كند،و نهى خداوند از اين عمل .
- توضيحى درباره روش تطبيق ، در تفسير آيات قرآن و روايات شاءن نزول ، و اشاره به اينكه اين روايات ، قابل اعتماد نيستند.
نکات آیه
۱- گرایش همه انسانها، حتى مشرکان، در سختیها و شداید به خداى یگانه (بل إیاه تدعون)
۲- آدمى به هنگام روبرو شدن با شداید، خداوند یگانه را خالصانه به یارى مى طلبد. (إن أتیکم عذاب اللّه ... بل إیاه تدعون) خلوص در دعا مستفاد از اضراب «بل» و ضمیر مفعولى «ایاه» است که بر عامل خویش مقدم شده است و در نتیجه معناى حصر دارد. یعنى فقط او را مى خوانید، که تعبیر مصطلح آن «خلوص» است.
۳- بیدار ساختن فطرت توحیدى آدمى و یادآورى تجربه هاى توحیدى دینى، از روشهاى هدایتى قرآن (قل أرءیتکم ... بل إیاه تدعون)
۴- خداوند برطرف کننده عذاب و سختى از مشرکان، پس از توجه و دعاى خالصانه آنان (بل إیاه تدعون فیکشف ما تدعون إلیه)
۵- توجه خالصانه به خداوند در دعا، از شرایط استجابت آن (بل إیاه تدعون فیکشف ما تدعون إلیه)
۶- دعا از اسباب برطرف شدن عذابها و دشواریها (إن أتیکم عذاب اللّه ... فیکشف ما تدعون إلیه)
۷- یأس از غیر خداوند و دعاى خالصانه به درگاه او، از اسباب استجابت سریع دعا (بل إیاه تدعون فیکشف ما تدعون إلیه) حرف «فاء» براى افاده معنى ترتیب بدون انفصال است. بنابراین میان «تدعون» و «فیکشف» فاصله اى فرض نشده است.
۸- استجابت دعا و برطرف شدن عذاب و سختى منوط به مشیت الهى است. (بل إیاه تدعون فیکشف ما تدعون إلیه إن شاء)
۹- امکان برطرف شدن عذابهاى قیامت با دعاى خالصانه گرفتاران به آن (أو أتتکم الساعة ... فیکشف ما تدعون إلیه إن شاء) اگر مراد از «الساعة» قیامت باشد، آیه برطرف شدن شداید قیامت را پس از توجه خالصانه، امرى ممکن، ولى منوط به مشیت خدا، دانسته است.
۱۰- امکان استجابت دعا در قیامت (أو أتتکم الساعة ... فیکشف ما تدعون إلیه إن شاء)
۱۱- امکان تأخیر مرگ با دعاى خالصانه (أو أتتکم الساعة ... فیکشف ما تدعون إلیه) برداشت فوق بر این اساس است که مراد از «الساعة» هنگام مرگ و جان کندن باشد.
۱۲- فراموش شدن عقاید شرک آمیز و معبودهاى دروغین به هنگام رویارویى با عذاب و مرگ (قل أرءیتکم إن أتیکم عذاب اللّه أو أتتکم الساعة ... و تنسون ما تشرکون)
۱۳- شرک، بیگانگى با فطرت، و توحید، آشنایى با فطرت است. (بل إیاه تدعون ... و تنسون ما تشرکون)
موضوعات مرتبط
- اخلاص: آثار اخلاص ۵
- استمداد: از خدا ۲ ; استمداد خالصانه ۲
- انسان: فطرت انسان ۱، ۲، ۳ ; گرایشهاى انسان ۱
- تجربه: استفاده از تجربه دینى ۳
- توحید: فطرى بودن توحید ۱۳
- خدا: افعال خدا ۴ ; مشیت خدا ۸
- دعا: آثار دعا ۶ ; آثار دعاى خالصانه ۴، ۹، ۱۱ ; اخلاص در دعا ۵، ۷ ; شرایط اجابت دعا ۵ ; عوامل اجابت دعا ۷، ۸
- ذکر: آثار ذکر ۴
- سختى: آثار ابتلا به سختى ۱، ۲ ; عوامل تسهیل سختى ۶، ۸
- شرک: بیگانگى شرک با فطرت ۱۳
- عذاب: آثار رؤیت عذاب ۱۲ ; زمینه رفع عذاب اخروى ۹ ; عوامل رفع عذاب ۶، ۸
- فطرت: احیاى فطرت ۳ ; فطرت توحیدى ۱، ۲، ۳
- قیامت: اجابت دعا در قیامت ۱۰
- گرایشها: گرایش به توحید ۱
- مرگ: آثار مواجهه با مرگ ۱۲ ; عوامل تأخیر مرگ ۱۱
- مشرکان: اجابت دعاى مشرکان ۴ ; دعاى خالصانه مشرکان ۴ ; رفع عذاب از مشرکان ۴ ; گرایشهاى مشرکان ۱
- معبودان باطل: فراموشى معبودان باطل ۱۲
- هدایت: روش هدایت ۳
- یأس: از غیر خدا ۷