الإسراء ٥
کپی متن آیه |
---|
فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولاَهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْکُمْ عِبَاداً لَنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجَاسُوا خِلاَلَ الدِّيَارِ وَ کَانَ وَعْداً مَفْعُولاً |
ترجمه
الإسراء ٤ | آیه ٥ | الإسراء ٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«عِبَاداً لَنَا»: بندگان خود را. مراد تنها بندگان مؤمن خدا نیست، ممکن است بندگان کافر خدا باشد (نگا: مائده / مریم / ، فرقان / ). «اُوْلِی بَأْسٍ»: جنگجویان. نیرومندان. عذاب رسانندگان. «بَأْسٍ»: جنگ (نگا: بقره / احزاب / ). قوّت و قدرت (نگا: نساء / ، کهف / . عذاب (نگا: انعام / و اعراف / و ). «جَاسُوا»: تفتیش کردند. گشت زدند و گردیدند. «خِلالَ»: لابلای. میان. «الدِّیَارِ»: جمع دار، خانه و کاشانه. زاد و بوم. «مَفْعُولاً»: انجام شده. مراد قطعی و حتمی است (نگا: نساء / ، انفال / و ).
تفسیر
- آيات ۲ - ۸، سوره اسرى
- اشاره به مورد استعمال كلمه ((كتاب (( مجيد
- وجه اينكه وكيل گرفتن غير خدا شرك است
- معناى ((ذريه (( ووجه منصوب بودن آن در آيه
- خلاصه معناى آيه واشاره به اختلاف مفسرين در اعراب آن
- معناى مختلف واژه ((قضاء(( ومعناى آيه : ((وقضينا الى بنىاسرائيل لتفسدن فى الارض ...((
- توضيح معناى آيه شريفه : ((فاذا جاء وعد اوليهما...(( واشاره به ضعف وجوه ديگرىكه در اين باره گفته شده است
- آثار نيك وبد اعمال به عامل برمى گردد (ان احسنتم احسنتم لانفسكم وان اساءتم فلها)
- بحث روايتى
- چرا نوح (ع ) عبد شكور خوانده شده است
- روايتى در ذيل آيه (لتفسلان فى الارض مرتين ...)
- مقصود از دوبار سركوب شدن وهلاكت بنى اسرائيل بر اثر دوبا فسادانگيزى آنان برروى زمين
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَيْكُمْ عِباداً لَنا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّيارِ وَ كانَ وَعْداً مَفْعُولًا «5»
پس همين كه وعدهى نخستين فتنه فرا رسد، گروهى از بندگان توانمند و جنگجوى خويش را (براى سركوبى شما) بر انگيزيم. پس درون خانهها را جستجو كنند (تا فتنهگران را يافته كيفر دهند) و آن، وعدهاى قطعى است.
«1». قصص، 83.
جلد 5 - صفحه 21
نکته ها
قرآن، براى آن گروهى كه فسادگران بنىاسرائيل را سركوب مىكنند، مصداقى بيان نكرده است. امّادر تفاسير، آن را به بختالنصّر، طالوت، پادشاهروم، هيتلر و ... تطبيق دادهاند، ولى هيچ كدام از آنان، با كلمهى مقدّس «بَعَثْنا» كه براى قيامت و بعثت انبيا آمده، و «عِباداً لَنا» كه براى افرادى همچون پيامبران بكار رفته است، سازگار نيست. بنابراين شايد نظر آيه به آيندهاى باشد كه هنوز نيامده است.
پیام ها
1- از سنّتهاى الهى، نابودى مستكبران طغيانگر است. «بَعَثْنا عَلَيْكُمْ»
2- تحقّق وعدههاى الهى، به معناى كنار بودن انسان از وظيفهى جهاد نيست.
«بَعَثْنا عَلَيْكُمْ عِباداً»
3- جهاد و مبارزه با مستكبران، مخصوص اسلام نيست. بَعَثْنا ... أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ
4- دست بالاى دست بسيار است. بنىاسرائيل طغيان كردند، خدا هم برتر از آنان را برايشان مسلطّ مىسازد. بَعَثْنا ... أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ
5- فراهم آوردن قدرت براى سركوبى فتنهگران و سلب امنيّت از آنان، حتّى از طريق گشت خانه به خانه، كارى نيكو است. «فَجاسُوا خِلالَ الدِّيارِ»
6- پيشگويىهاى آسمانى، حتماً به وقوع مىپيوندد. «وَعْداً مَفْعُولًا»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَيْكُمْ عِباداً لَنا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّيارِ وَ كانَ وَعْداً مَفْعُولاً «5»
فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما: پس زمانى كه آيد وقت موعود اولين فساد كه ظلم و تعدى به غايت رسد و خون ناحق ريزند. بَعَثْنا عَلَيْكُمْ: برانگيزانيم بر شما بر سبيل خذلان و مؤاخذه به شآمت كفر و طغيان. و مسلط سازيم: عِباداً لَنا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ: بندگانى را كه مخلوق ما، صاحب قوت شديد هستند و تخليه نمائيم بين ايشان و آنان.
نكته: قوله (عِباداً لَنا) اضافه خلق است نه مدح، زيرا به اتفاق مفسرين، اين شخص بخت النصر بوده، و بنا به قولى مراد مؤمنيناند، يعنى امر نمائيم مؤمنين را به قتال و جهاد ايشان.
فَجاسُوا خِلالَ الدِّيارِ: پس تردد كنند درون شهرها را بطلب آن كه آيا كسى يافت مىشود كه نكشته باشند او را تا بكشند. وَ كانَ وَعْداً مَفْعُولًا: و باشد موعود عقاب، شدنى، كه تخلف نيايد و محققا واقع گردد. پس چون بخت النصر بر آنها مسلط شد، علماء و بزرگان را كشت، تورات را سوزانيد، مسجد را خراب كرد، و هفتاد هزار نفر آنان را اسير نمود.
عياشى «1» از حضرت باقر عليه السّلام روايت نموده مراد از عبادا لنا اولى
«1» جلد 2، صفحه 281.
جلد 7 - صفحه 331
بأس شديد حضرت قائم عليه السّلام و اصحاب آن بزرگوارند.
و بنا به روايت برهان «1» جماعتى هستند كه مبعوث فرمايد خداى تعالى ايشان را پيش از خروج قائم عجل اللّه فرجه، پس طلب نكنند خون بهاى آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را مگر آن كه بكشند او را.
بنابراين روايات، مراد از آيه، بندگان مؤمنيناند كه خداى تعالى به جهت انتقام از دشمنان آل محمد عليهم السّلام برانگيزاند. اين تفسير، باطن آيه شريفه است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ قَضَيْنا إِلى بَنِي إِسْرائِيلَ فِي الْكِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيراً «4» فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَيْكُمْ عِباداً لَنا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّيارِ وَ كانَ وَعْداً مَفْعُولاً «5» ثُمَّ رَدَدْنا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَ أَمْدَدْناكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ جَعَلْناكُمْ أَكْثَرَ نَفِيراً «6» إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوؤُا وُجُوهَكُمْ وَ لِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَما دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ لِيُتَبِّرُوا ما عَلَوْا تَتْبِيراً «7» عَسى رَبُّكُمْ أَنْ يَرْحَمَكُمْ وَ إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا وَ جَعَلْنا جَهَنَّمَ لِلْكافِرِينَ حَصِيراً «8»
ترجمه
- و اعلام نموديم به بنى اسرائيل در كتاب كه هر آينه فساد خواهيد نمود البتّه در زمين دو بار و هر آينه سركشى خواهيد كرد البته سركشى بزرگ
پس چون آمد وعده اوّل آن دو برانگيزيم بر شما بندگانى را از خودمان صاحبان شوكت و قوّت بسيار پس جستجو كنند ميان منزلها و باشد وعدهاى بجا آورده
پس برگردانيم براى شما غلبه بر آنها را و مدد نمائيم شما را بمالها و پسرها و گردانيم شما را بيشتر از جهت نفرات
اگر خوبى كنيد خوبى كرديد براى خودتان و اگر بدى كنيد پس براى خودتان است پس چون آمد وعده ديگر بار برانگيزيم تا بد سازند رويهاتان را و تا داخل شوند در مسجد چنانچه داخل شدند آنرا اوّل بار و تا هلاك كنند آنچه را غالب شدند بر آن هلاك كردنى
اميد است كه پروردگار شما رحم كند بر شما و اگر عود كنيد عود خواهيم نمود و قرار داديم جهنّم را براى كافران زندان.
تفسير
- خداوند حكم و اثبات و اعلام فرمود به بنى اسرائيل در كتاب تورية كه شما دو مرتبه حتما مرتكب فساد خواهيد شد در زمين و طغيان و سركشى بزرگى خواهيد نمود و چون موعد فساد مرتبه اولى رسيد مبعوث كنيم بر شما
جلد 3 صفحه 343
بندگانى را از خودمان كه داراى شوكت و قوّت و قدرت زياد باشند در جنگ و امر شما را بآنها واگذار ميكنيم و كمك از شما نميكنيم براى مجازات و عقوبت دنيوى شما بر فساد اوّل خودتان و آن جماعت كه بر شما مسلّط شدند رحم بر صغير و كبير شما نخواهند نمود تا اين درجه كه در ميان منازل شما تجسّس ميكنند براى آنكه به بينند كسى يا چيزى باقى مانده كه بكشند يا اسير كنند يا بغارت ببرند و اين انتقام الهى بقدرى مسلّم و يقينى است وقوع آن كه بايد وعده منجز و بجا آورده دانست آنرا و در جوامع از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه عبيدا بجاى عبادا قرائت فرموده و آن هم اگر چه جمع عبد است ولى مناسبتر بودنش با انتقام بر ارباب ذوق پوشيده نيست چون بيشتر در مملوك و زير دست خلق استعمال ميشود پس بر ميگردانيم براى شما دولت و غلبه بر كسانيرا كه مسلّط نموديم بر شما و كمك ميكنيم شما را بمالها و پسرها و قرار ميدهيم شما را بيش از پيش از حيث اعوان و انصار و عساكر مهيّا براى جنگ با دشمن چون نفير بر اين قبيل افراد اطلاق ميشود اگر خوبى كنيد ثواب و نتيجه و پاداش آن بخود شما عائد ميشود و اگر بدى كنيد عقاب و نتيجه و كيفر آن بشما واصل خواهد شد و اينكه احسان و اسائه هر دو متعدّى بلام شده است ظاهرا براى ازدواج اسائه با احسان است و الّا معمولا اسائه بايد متعدّى بعلى شود و در عيون از امام رضا عليه السّلام نقل نموده كه اسائه بسا باشد كه مغفور شود و چون وعده فساد مرتبه اخرى و عقوبت آن برسد بعث ميكنيم بر شما مردمى را براى آنكه رويهاى شما را تغيير دهند باثر بدى و تا داخل شوند در مسجد بيت المقدّس و شهر آن چنانچه داخل شدند در آن كسانيكه مبعوث بودند در مرتبه اولى و تا نابود و هلاك گردانند آنچه را غلبه نمودند بر آن يا در مدّت استيلاء و غلبه خودشان نابود و هلاك نمودنى آشكار و با اين وصف باز جاى اميدوارى است برحمت خداوند در صورت توبه و انابه كه شما را بحال اوّل باز گرداند و ادامه دهد نعمت خود را بر شما و اگر معاودت نمائيد بفساد خداوند هم معاودت ميفرمايد در دنيا بانتقام و در آخرت هم جايگاه دائم محصور شما را جهنّم قرار خواهد داد كه حبس مخلّد باشيد در آن اگر ايمان نياوريد به پيغمبر آخر الزّمان و كافر از دنيا برويد و بعد از قول خداوند فاذا جاء
جلد 3 صفحه 344
وعد الآخرة جمله بعثنا عليكم كه متعلّق ليسوؤا وجوهكم است مقدّر شده براى دلالت كلام سابق بر آن و در بيان اين دو فساد و دو انتقام اختلاف شديدى بين مفسّرين عامّه و خاصّه روى داده بعضى فساد اول را بقتل زكريّا و فساد دوم را بقتل يحيى على نبيّنا و اله و عليهما السلام تفسير نمودهاند و انتقام اوّل را خروج بخت نصر و دخول آن در بيت المقدّس و تخريب او آن مكان شريف را و قتل عام از بنى اسرائيل دانستهاند و انتقام دوّم را گفتهاند بدست سلاطين فارس و روم بوده و اسم منتقم را باختلاف ططوس و هردوس و فردوس ذكر كردهاند و فاصله بين دو فساد را گفتهاند دويست و ده سال بوده و بنظر حقير فساد و انتقام اوّل اشاره بقصّه جالوت و طالوت است كه شرح آن در ضمن آياتى در سوره بقره گذشت و فساد و انتقام دوم اشاره بقتل حضرت يحيى و خروج بخت نصر است كه در ذيل آيه او كالّذى مرّ على قرية در سوره بقره بيان شد چون ظاهرا مسلّم است كه قتل حضرت يحيى در فساد دوّم بوده و قتل حضرت زكريّا مسلّم نيست و بعضى گفتهاند آنحضرت بمرگ طبيعى از دنيا رفته است و مشهور آنستكه خروج بخت نصر براى خونخواهى حضرت يحيى بوده و بقدرى او از بنى اسرائيل كشته كه خون آنحضرت از جوش افتاده است و غلبه سلاطين فارس و روم بر بنى اسرائيل سابقه ذكر در قرآن ندارد و انسب آنستكه اين دو واقعه سبق ذكرى يا شهرت خارجى داشته باشد تا اشاره بمجهول نباشد و غلبه بنى اسرائيل بر اعداء را كه بعضى بردّ كورش همدانى اسراء آنها را به بيت المقدّس و عود استقلالشان تفسير نمودهاند و در صافى اين كمك با آنها را ببهمن بن اسفنديار نقلا نسبت داده نيز خلاف ظاهر آيه شريفه است چون مستفاد از آن غلبه تامّه خود بنى اسرائيل است بر اعداء كه بكشته شدن جالوت بدست حضرت داود براى آنها حاصل گرديد اينها همه شواهد و مؤيّدات نظريه حقير است كه ذكر شد ولى چون در آيه شريفه تعيين مصداق نشده و از مفسّرين اقوال مختلفهاى نقل شده است بهتر احاله علم آنست باهل آن كه ائمه اطهار عليهم السلامند در كافى و عيّاشى ره از امام صادق عليه السّلام روايت نموده است كه مراد از دو مرتبه فساد كشتن امير المؤمنين عليه السّلام و ضربت زدن بامام حسن عليه السّلام است و مراد از علوّ كبير شهادت امام حسين عليه السّلام است و بندگان پر قوّت و قدرت خدا كسانى هستند كه قبل از ظهور
جلد 3 صفحه 345
امام زمان قيام بخونخواهى آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مينمايند و قتله ايشانرا ميكشند كه محتمل است مراد مختار بن ابى عبيده ثقفى و اعوان او باشند و مراد از وعده حتمى خدا ظهور امام زمان است و مراد از عود غلبه بر اعداء رجعت حسينى است كه آنحضرت با هفتاد نفر از اصحاب بدنيا بر ميگردند در زمان حيات حضرت حجّت عليه السّلام و عيّاشى علاوه نموده كه امام حسين عليه السّلام بر مردم سلطنت ميكند تا موى ابرويش بر چشمش بريزد و ظاهرا مراد تطبيق امثال قضاياى واقعه در بنى اسرائيل باشد بر اين امّت و اللّه اعلم ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
فَإِذا جاءَ وَعدُ أُولاهُما بَعَثنا عَلَيكُم عِباداً لَنا أُولِي بَأسٍ شَدِيدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّيارِ وَ كانَ وَعداً مَفعُولاً «5»
پس زماني که رسيد اولين وعده فساد آنها ما مبعوث كرديم بر سر آنها بندهگاني که بندهگي ما ميكردند و صاحبان بأس شديد بودند که در هر جا تفتيش مي كردند از اينکه مشركين و مفسدين بني اسرائيل را كشتند حتي دارد در يك مورد يك مليون و صد هزار از آنها كشته شدند و البته وعده الهي عملي ميشود.
فَإِذا جاءَ وَعدُ أُولاهُما در آيه شريفه تعيين نميفرمايد که اينکه وعده الهي چه موقع بوده و لكن احتمال قوي ميرود که بعد از وفات يوشع إبن نون وصّي حضرت موسي بوده تا زمان طالوت که بر حسب امر نبي آن زمان با جالوت جنگ كردند و جالوت بدست داود عليه السّلام كشته شد و فتح نصيب بني اسرائيل شد و فساد بني اسرائيل در اينکه مدت بسيار بوده که بسياري از انبياء خود را كشتند و بسياري از آنها را اخراج بلد كردند و در شرك و بت پرستي و خون ريزي و هزار مفاسد ديگر فرو رفته بودند چنانچه كتب عهد قديم آنها مشحون است اگر چه اينکه كتب بقدر خردلي اعتبار ندارد و لكن براي الزام يهود كافيست و در قرآن مجيد هم اشاراتي دارد باين نوع مطالب بَعَثنا عَلَيكُم عِباداً شايد اشاره بسلاطين فلسطين و عمون و غير اينها باشند که در كتب آنها مسطور است و عين آنها را در كلم الطيب نقل كرديم و كتب عهدين فعلا نزد حقير موجود است أُولِي بَأسٍ شَدِيدٍ قدرت و سلطنت و
جلد 12 - صفحه 223
قهر و غلبه داشتند فَجاسُوا خِلالَ الدِّيارِ در اطراف شهرها گردش ميكردند و هر که از بني اسرائيل بدست ميآوردند بقتل ميرساندند وَ كانَ وَعداً مَفعُولًا البته وعده الهي عملي شد و تخلف پذير نبود.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 5)- سپس به شرح این دو فساد بزرگ و حوادثی که بعد از آن به عنوان
ج2، ص619
مجازات الهی واقع شد پرداخته، چنین میگوید: «هنگامی که نخستین وعده فرا رسد (و شما دست به فساد و خونریزی و ظلم و جنایت بزنید) ما گروهی از بندگان بسیار نیرومند (و رزمنده و جنگجوی) خود را به سراغ شما میفرستیم» تا به کیفر اعمالتان شما را درهم بکوبند (فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَیْکُمْ عِباداً لَنا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ).
این قوم جنگجو آن چنان بر شما هجوم میبرند که حتی برای یافتن نفراتتان «هر خانه و دیاری را جستجو میکنند» (فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ).
«و این یک وعده قطعی و تخلف ناپذیر خواهد بود» (وَ کانَ وَعْداً مَفْعُولًا).
نکات آیه
۱- انتقام خداوند از بنى اسرائیل، به وسیله نیروهایى توانمند و جنگاور، در پى نخستین فسادانگیزى آنان (فإذا جاء وعد أُولهما بعثنا علیکم عبادًا لنا أُولى بأس شدید) «بأس» در لغت به معناى شدت در جنگ است و «أُولى بأس» توانمندى و جنگاورى را معنا مى دهد. خداوند، از عوامل طبیعى و بندگان خویش براى سرکوبى سرکشان زمین، استفاده مى کند. (بعثنا علیکم عبادًا لنا أُولى بأس شدید)
۳- سرکوب کنندگان اولین فساد بنى اسرائیل، مردانى بس توانمند و جنگاور (بعثنا علیکم عبادًا لنا أولى بأس شدید)
۴- جنگاورى و توانمندى بنى اسرائیل، در نخستین مرحله از فسادانگیزیشان (بعثنا علیکم عبادًا لنا أُولى بأس شدید) گسیل نیروهاى بسیار پرتوان براى سرکوبى بنى اسرائیل، نشانگر توانمندى آنان در جنگ و مبارزه است.
۵- کیفر الهى براى انسانها، پس از اقدام آنان به تجاوز و سرکشى است. (و قضینا إلى بنى إسرءیل فى الکتب لتفسدنّ فى الأرض مرّتین ... فإذا جاء وعد أُولهما بعثنا علیکم عبادًا لنا أُولى بأس شدید)
۶- فراهم آوردن قدرت و توان لازم براى سرکوب دشمنان، امرى ضرورى و بایسته (بعثنا ... أُولى بأس شدید)
۷- جست و جوى خانه به خانه جنگاوران توانمند پس از ورود به سرزمین بنى اسرائیل به منظور سرکوبى آنان (بعثنا ... فجاسوا خلل الدیار) «الجوس» (مصدر جاسوا) به معناى تردد و رفت و آمد است (لسان العرب)، و نوعاً براى کسب اطلاع و اخبار به کار مى رود.
۸- در امان نبودن بنى اسرائیل حتى در زوایاى خانه هاى خود، به دنبال فسادانگیزى و تعقیب قرار گرفتنشان از سوى مردانى جنگاور (فجاسوا خلل الدیار)
۹- فسادانگیزى بنى اسرائیل و سرکوبى آنان توسط جنگاورانى قدرتمند، وعده قطعى و تخلف ناپذیر خداوند (بعثنا علیکم ... و کان وعدًا مفعولاً)
۱۰- سرکوبى برترى طلبان و فسادانگیزان، حتى با توسل به زور و سلب امنیت از آنان، امرى لازم و بایسته است. (بعثنا علیکم عبادًا لنا أُولى بأس شدید فجاسوا خلل الدیار) از اینکه خداوند فرموده است: «براى سرکوبى فسادگران بنى اسرائیل نیروهاى قدرتمندى گسیل مى کنیم» استفاده مى شود که افساد، امرى منفور و سرکوبى آن، کارى پسندیده و مطلوب است.
موضوعات مرتبط
- آمادگى نظامى: اهمیت آمادگى نظامى ۶
- بنى اسرائیل: آثار افساد بنى اسرائیل ۱، ۸; افساد بنى اسرائیل ۴، ۹; انتقام از بنى اسرائیل ۱; تاریخ بنى اسرائیل۱، ۳، ۴، ۷، ۸; تعقیب بنى اسرائیل ۸; سرکوبى بنى اسرائیل ۷، ۹; قدرت بنى اسرائیل ۴; قدرت سرکوب کنندگان بنى اسرائیل ۳; ناامنى بنى اسرائیل ۸
- تجاوز: کیفر تجاوز ۵
- خدا: انتقام خدا ۱; حتمیت وعده هاى خدا ۹; کیفرهاى خدا۵
- دشمنان: زمینه سرکوبى دشمنان ۶
- عصیان: کیفر عصیان ۵
- عصیانگران: ابزار سرکوبى عصیانگران ۲
- عوامل طبیعى: نقش عوامل طبیعى ۲
- قدرت: اهمیت قدرت ۶
- کارگزاران خدا ۱:
- کیفر: نظام کیفرى ۵
- متکبّران: اهمیت سرکوبى متکبّران ۱۰
- مفسدان: اهمیت سرکوبى مفسدان ۱۰
منابع