الذاريات ١٨
فضاهای نام
بیشتر
- بیشتر
عملکردهای صفحه
گسترشکپی متن آیه |
---|
وَ بِالْأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ |
ترجمه
الذاريات ١٧ | آیه ١٨ | الذاريات ١٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«بِالأسْحَارِ»: در بامدادان. در سحرگاهان. یعنی تنها پاسی از شب میخوابیدند و در آخر شب هم طلب مغفرت میکردند.
فهرست
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۹، سوره ذاريات
- بيان غرض و مفاد اين آيات شريفه
- اشاره به اينكه سوگندهاى چهارگانه در آيات : ((والذاريات ذروا...))سوگند به همهاسباب مؤ ثر در تدبير سراسر جهان است
- تاءكيد بر صدق و وقوع معاد و جزا
- معناى آيه : ((والسماء ذات الحبك )) و مقصود از اينكه كفار در((قول مختلف )) هستند
- وجوه مختلف در معناى جمله : ((يؤ فك عنه من افك ))
- توضيحى در مورد جمله : ((ايّان يوم الدين )) كه سؤال ((خراصون )) از زمان روز قيامت است
- معناى اينكه در وصف متقين فرمود: ((كانوا قليلا منالليل ما يهجعون ))
- چند روايت درباره مراد از ذاريات ، حاملات ، جاريات ، مقسمات ، و در معناى ((و السماء ذاتالحبك ))
- روايتى در معناى ((قليلا من الليل ما يهجعون )) و ((بالاسحارهم يستغفرون )) و مراد از((سائل )) و ((محروم ))
تفسیر نور (محسن قرائتی)
كانُوا قَلِيلًا مِنَ اللَّيْلِ ما يَهْجَعُونَ «17» وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ «18» وَ فِي أَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ «19»
(برنامهشان اين بود كه) اندكى از شب را مىخوابيدند. و در سحرگاهان، استغفار مىكردند. و در اموالشان، براى سائل و محروم حقى بود.
نکته ها
«يَهْجَعُونَ» از «هجوع» به معناى خواب شبانه است.
آيه 17 دو گونه معنا مىشود: يكى آنكه متّقين، بيشتر شب را بيدارند و اندكى از آن را مىخوابند، ديگر آنكه متّقين، بيشتر شبها به عبادت برمىخيزند و كم است شبهايى كه آنها تماماً در خواب باشند و براى عبادت برنخيزند. چنانكه در روايتى از امام صادق عليه السلام درباره «كانُوا قَلِيلًا مِنَ اللَّيْلِ ما يَهْجَعُونَ» پرسيدند، فرمود: شبهاى كمى اتّفاق مىافتد كه آنان بخوابند و در آن قيامى (براى عبادت) نداشته باشند. «1»
امام صادق عليه السلام فرمود: برترين زمان براى دعا، وقت سحر است. چون خداوند فرموده
«1». كافى، ج 3، ص 446.
جلد 9 - صفحه 247
است: «وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» «1»
امام صادق عليه السلام درباره «وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» فرمود: مراد، هفتاد مرتبه استغفار كردن در نماز وِتر نماز شب است. «2»
امام باقر و امام صادق عليهما السلام فرمودند: مراد از محروم در آيه، كسى است كه مشكل عقلى ندارد ولى رزق او توسعه نيافته است. «ليس بعقله بأس و لم يبسط له فى الرزق» «3»
گويا اين حديث، پاسخ كسانى است كه گمان مىكنند رزق وسيع آنان به خاطر علم و تدبير و زرنگى و تخصص و عقلشان است، لذا امام فرمود: افراد عاقلى هستند كه على رغم تلاش و كوشش، باز هم چرخ زندگى آنان نمىچرخد.
پیام ها
1- براى هدايت و ارشاد مردم، بايد عنصر تشويق و تهديد بهم پيوسته باشد.
ذُوقُوا فِتْنَتَكُمْ ... إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ ...
2- براى تقوا پيشگان، نه يك باغ و چشمه، كه باغها و چشمههاى با عظمتى است. «جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ» (تنوين نشانه عظمت است)
3- چشم پوشى از لذّتهاى فانى و زودگذر، كاميابى دائمى را به همراه دارد. إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ ... آخِذِينَ ...
4- علاوه بر چشمهها و باغها، بهشتيان هر لحظه از طرف پروردگار، نعمت تازهاى دريافت مىكنند. «آخِذِينَ ما آتاهُمْ رَبُّهُمْ»
5- آنچه به بهشتيان عطا مىشود، در شأن ربوبيّتِ خداوند است. «آتاهُمْ رَبُّهُمْ»
6- عطاهاى بهشتى را، ذات مقدّس خداوند به متّقين مىدهد. «آتاهُمْ رَبُّهُمْ» (نظير آيه 21 سوره انسان كه مىفرمايد: «سَقاهُمْ رَبُّهُمْ» خدا آنان را سيراب مىكند.)
7- آن كس كه در اين دنيا رنج نبرد، به گنج جاودان آخرت نخواهد رسيد. «إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُحْسِنِينَ» آرى برداشت آخرت نتيجه كشت دنيوى است.
«1». مستدرك، ج 5، ص 200.
«2». تهذيب، ج 2، ص 130.
«3». كافى، ج 3، ص 500.
جلد 9 - صفحه 248
8- لازمهى تقوا، احسان و نيكوكارى است. الْمُتَّقِينَ ... مُحْسِنِينَ
9- پاداش الهى، با عملكرد انسان همگون است. پاداش نيكى به ديگران در امروز سبب دريافت نيكى در فرداست. آخِذِينَ ... مُحْسِنِينَ
10- نيكوكارى بايد سيره دائمى انسان باشد. كانُوا ... مُحْسِنِينَ
11- شب زندهدارى، از نشانههاى متقين است. «قَلِيلًا مِنَ اللَّيْلِ ما يَهْجَعُونَ»
12- نماز و نيايش در شب و استغفار در سحر، كار دائمى متقين است. «يَهْجَعُونَ، يَسْتَغْفِرُونَ» (فعل مضارع نشانه تداوم و استمرار است)
13- همه انسانها حتّى متقين در معرض لغزش هستند و به استغفار نياز دارند.
الْمُتَّقِينَ ... هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ (آمدن كلمه «هُم» يعنى اهل تقوا با داشتن تقوا باز هم دائماً استغفار مىكنند.)
14- در تهجّد و سحرخيزى، از ميان تمام اذكار و دعاها، استغفار جايگاه ويژهاى دارد. «وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ»
15- استغفار در سحر، اوج عبادت است. «وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ»
16- اسلام مكتب جامعى است و عبادت در شب را با خدمت به محرومان در كنار هم قرار داده است. وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ وَ فِي أَمْوالِهِمْ ...
17- گروهى از مردم، محروماند امّا سؤال نمىكنند، بايد به آنان نيز توجّه شود.
«لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ»
18- كمكى كه به سائل و محروم مىكنيد، حق خودشان را مىدهيد، زيرا خداوند در اموال مردم حقى براى آنان قرار داده است، پس بر آنان منّت نگذاريد.
«حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ»
19 نبايد منتظر ماند تا محرومان سؤال خود را مطرح كنند و بعد ما اقدام كنيم، بايد آبرو و حرمت افراد حفظ شود. وَ فِي أَمْوالِهِمْ حَقٌ ... الْمَحْرُومِ
20- لازمهى تقوا، فقر و نادارى نيست و مىتوان متّقى ثروتمند بود. زيرا قرآن مىفرمايد: در اموال آنان، حقّى براى محرومان است. پس آنان بايد به قدرى
جلد 9 - صفحه 249
درآمد و ثروت داشته باشند كه علاوه بر تأمين نيازهاى زندگى خود، به ديگران نيز كمك كنند. الْمُتَّقِينَ ... فِي أَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ «18»
وَ بِالْأَسْحارِ: و مىبودند در سحرها، هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ: ايشان استغفار و طلب
«1» بحار الانوار ج 87 ص 125 بنقل از تهذيب الاحكام. و تفسير برهان ج 4 ص 232.
«2» منهج الصّادقين، ج 9، ص 35.
جلد 12 - صفحه 258
آمرزش مىنمودند، يعنى با وجود خواب كمى و طاعت بسيار چون ابتداى سحر مىشد استغفار مىكردند بر وجهى كه گوئيا تمام شب معصيت نمودند.
تنبيه: در آيه شريفه دلالاتى است:
1- آنكه ايشان به اعمال صالحه خود معجب نبودهاند و با كثرت عمل صالح آن را به حساب نداشته.
2- آنكه ايشان در جميع آنات مشغول به طاعات و بسيارى خشيت و اطناب در طلب مغفرت، پس گوئيا استغفار مختص ايشان است نه جماعتى كه مصرند در گناه، و اين سرمشق بزرگى است براى مؤمنين و دستور كاملى براى آنان.
3- دال است بر فضيلت خاصه استغفار نمودن در سحرها خصوصا در نماز شب، چنانچه از امام محمد باقر عليه السّلام منقول است كه اين آيه در شأن جماعتى است كه در سحر هفتاد مرتبه استغفار كنند «1».
و احاديث بسيار در استغفار سحر وارد شده: از جمله:
1- ارشاد ديلمى خطاب الهى به حضرت داود عليه السّلام: يا داود عليك بالاستغفار فى دلج الليل الاسحار: «2» اى داود بر تو باد به استغفار در تاريكى سحرهاى شب.
2- در كافى- از حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله: خير وقت دعوتم اللّه فيه الاسحار و تلا الاية فى قول يعقوب سوف استغفر لكم و قال اخرهم الى السحر:
بهترين وقتى كه بخوانيد شما خدا را، سحرها است؛ و حضرت يعقوب عليه السّلام تأخير انداخت استغفار پسران را تا وقت سحر «3».
3- از حضرت باقر عليه السّلام مروى است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه
«1» مدرك سابق، ص 36 از امام باقر عليه السّلام و تهذيب الاحكام ج 2 ص 130 روايت 266 از امام صادق عليه السّلام و بهمين مضمون حديثى از حضرت على عليه السّلام در ارشاد القلوب ص 81 نيز مىباشد. و مجمع البيان ج 5 ص 155.
«2» ارشاد القلوب (اسلاميه، 1364 ق) باب 22 ص 74.
«3» اصول الكافى، ج 2 كتاب الدعاء، ص 477 روايت 6.
جلد 12 - صفحه 259
و اله فرمود: براى خداى تعالى منادى ندا كند در سحر، آيا خواننده درگاه الهى كسى هست تا اجابت كنم او را، آيا مستغفرى هست تا بيامرزم او را يا طالبى هست تا اجابت كنم مطلوب او را ... «1» تتمه: قتاده از مشاهير اهل سنت از ابن عباس روايت نموده كه اين آيه در شأن اهل بيت حضرت على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السّلام نازل شده، و عادت على عليه السّلام آن بود كه ثلث اول شب را خواب و دو ثلث آخر به تهجد و تلاوت مشغول مىشد و هر شب هفتاد ركعت نماز، بعد ختم كلام اللّه و ذكر خدا مىنمود «2».
و روايت صحيحه وارد شده روزى ضراره كه از صحابه حضرت امير المؤمنين عليه السّلام بود به مجلس معاويه حاضر شد، پس توجه به او نموده گفت: اى ضراره از حضرت ابو الحسن عليه السّلام حكايتى بگو. ضراره گفت: مرا از اين سخن معاف دار. معاويه گفت: چارهاى نيست و آنچه از صفات حميده او ديدهاى بگو و مخفى منما. ضراره گفت: اى معاويه بدان و آگاه باش به خداى عز و جل سوگند مىخورم كه من ديدم او را در نيمه شب در محراب ايستاده و مىناليد مانند مار گزيده و بسوز تمام مىگريست و دست به محاسن خود زده مىفرمود: «يا دنيا غرّى غيرى قد طلّقتك ثلاثا لا رجعة فيك»: اى دنيا ديگرى را مغرور ساز كه من فريفته تو نشوم و رجوع به تو ننمايم، بتحقيق تو را سه طلاقه نمودم و رجوعى براى تو نيست. بعد از آن فرمود:
لعمرك قصير و خطرك يسير و املك حقير آه من قلّة الزّاد و بعد السّفر و وحشة الطّريق و عظم المورد: اى دنيا زندگانى تو به غايت كوتاه و امر خطير تو اندك و آرزوى تو حقير، آه از كمى توشه و دورى سفر آخرت و وحشت راه و بزرگى منزلگاه! معاويه چون اين سخن بشنيد گريست گفت: رحم اللّه ابو الحسن، بعد به
«1» ارشاد القلوب، ديلمى (چ اسلاميه 1364 ق) باب 22 ص 79.
«2» شواهد التنزيل حاكم حكانى، ج 2 ص 195- 194 حديث 901.
جلد 12 - صفحه 260
ضراره گفت: تو در فراق او چگونهاى؟ گفت: حال من در فراق آن حضرت مانند زنى است كه طفل او را در كنارش ذبح كنند؛ «1» هذا عبرة لاولى الالباب.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ «15» آخِذِينَ ما آتاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُحْسِنِينَ «16» كانُوا قَلِيلاً مِنَ اللَّيْلِ ما يَهْجَعُونَ «17» وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ «18» وَ فِي أَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ «19»
وَ فِي الْأَرْضِ آياتٌ لِلْمُوقِنِينَ «20» وَ فِي أَنْفُسِكُمْ أَ فَلا تُبْصِرُونَ «21» وَ فِي السَّماءِ رِزْقُكُمْ وَ ما تُوعَدُونَ «22» فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ ما أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ «23»
ترجمه
همانا پرهيزكاران در بوستانها و كنار چشمههاى روانند
با آنكه گيرنده و قبول كنندگانند آنچه را كه داد بايشان پروردگارشان همانا ايشان بودند پيش از اين نيكوكاران بودند
آنانكه كمى از شب خواب ميكردند
و در سحرها طلب آمرزش مينمودند
و در مالهاى ايشان بهرهاى بود براى درخواستكننده و بىروزى مانده
و در زمين نشانهها است براى يقين دارندگان
و در خود شما آيا پس نظر نميكنيد
و در آسمان است روزى شما و آنچه وعده داده ميشويد
پس سوگند به پروردگار آسمان و زمين همانا آن حق و درست است مثل آنكه سخن ميگوئيد.
تفسير
خداوند سبحان بعد از ذكر شمّهاى از احوال كفّار بيان فرموده حال اهل ايمان و تقوى را كه در آخرت ميان باغها و كنار نهرهاى جارى ميباشند و راضى و دل خوشند بنعم بىپايانى كه خداوند بايشان انعام فرموده چون در دنيا نيكوكار بودند كمى از شب را مىخوابيدند و سحرها بنماز و دعا و استغفار از خدا مشغول مىشدند چنانچه در تهذيب و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد هفتاد مرتبه استغفار نمودن در نماز وتر است آخر شب و محتمل است مراد از خوابيدن كمى از شب خوابيدن كمى از شبها باشد چنانچه در كافى از آنحضرت نقل نموده كه مراد آنستكه كمتر شبى نماز شب از آنها فوت ميشد كه برنخيزند براى آن و
جلد 5 صفحه 64
بخوابند و در تهذيب از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه آنها ميخوابيدند ولى هر وقت يكى از آنها از اين پهلو بآن پهلو ميشد ميگفت الحمد للّه و لا اله الّا اللّه و اللّه اكبر و ممكن است تمام اينمعانى مراد باشد بحسب اشخاص و احوال و اوقات و در اموال ايشان علاوه بر حقوق واجبه الهيّه حقّى مفروض و مقرّر از خودشان بود براى كسيكه طلب كند و كسيكه طلب نكند با آنكه فقير و مستحق باشد و در كافى از صادقين عليهما السلام محروم بمحارف تفسير شده كه باز مانده از كسب و روزى را گويند و در زمين دلائلى بر علم و قدرت و وحدت و رحمت و حكمت الهى موجود است كه از شماره بيرون و از ستاره افزون مىباشد لذا گفتهاند در هر چيزى براى خدا نشانهاى است كه دلالت بر يگانگى او دارد و هر چه در عالم موجود است نمونهاى از آن در وجود انسان يافت ميشود كه هر يك منفردا و تمامى مجتمعا دلالت تام بر وجود صانع خبير بصير عليم حكيم رحيم كريم قديم دارد لذا انسانرا عالم صغير خواندهاند كه در آن عالم كبير مندرج شده است و شرح اين جمله در كتب حكمت مفصّلا ذكر شده و اينجا محتاج به بيان نيست هر كس بهر عضوى از اعضاء ظاهرى و باطنى و بسر تا پاى خود جمعا نظر كند ميفهمد كه چه خالقى دارد ولى قدرى فكر و دقت ميخواهد تا يقين حاصل شود و چون آيات انفسى دلالتش واضحتر است از آفاقى آنجا للموقنين فرموده يعنى براى كسانيكه اهل تحصيل يقين ميباشند و اينجا افلا تبصرون يعنى مگر چشم نداريد كه به بينيد اگر چه مقصود اعمال ديده بصيرت و نظر عبرت است ولى تعبير فرق ميكند و در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد آنستكه خدا تو را شنوا و بينا خلق فرموده خشم ميكنى و خشنود ميشوى و گرسنه و سير ميگردى و اينها همه از آيات الهى ميباشند و قمّى ره نيز مانند آنرا نقل نموده است و در خصال از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مردى از امير المؤمنين عليه السّلام سؤال نمود كه بچه چيز شناختى پروردگار خود را فرمود بفسخ عزيمتها و نقض همتها چون همّت نمودم پس مانع شد از همّ من و عزم كردم پس حكم كرد بر خلاف عزم من دانستم كه مدبّر امور غير از من است و در توحيد مانند اين سؤال و جواب را نيز از آنحضرت
جلد 5 صفحه 65
نقل نموده است و گفتهاند مايه ارتزاق بنى آدم باران است كه از آسمان ميبارد و بسبب آن ارزاق عباد تأمين ميشود و عذاب الهى بر اهلش از آسمان نازل ميگردد و بهشت فوق آسمان هفتم است و اين مراد از و في السماء رزقكم و ما توعدون است و از امام مجتبى عليه السّلام نقل شده كه پرسيدند از ارزاق خلق فرمود در آسمان چهارم است و بقدر قسمت هر كس نازل ميشود و قمّى ره نقل فرموده كه باران از آسمان نازل ميگردد پس بيرون ميآيد از زمين بسبب آن قوتهاى اهل عالم و مراد از ما توعدون اخبارى است كه راجع برجعت و قيامت و غيرها از آسمان ميرسد و بعضى گفتهاند مقصود آنستكه روزى بندگان و هر چه بهر كس برسد از خير و شرّ در آسمان بتقدير الهى مقدّر شده خواه بر حسب وعده باشد خواه نباشد و با قطع نظر از اقوال و اخبار بنظر حقير محتمل است مراد از سماء عالم بالا باشد چون مشتق از سموّ است و بر جهت علو اطلاق ميشود و نزول هر فيض و هر نعمت و هر بلا و محنتى از عالم بالا در اينعالم مسلّم است و مواعيد الهيّه هم به اين منوال است و در خاتمه خداوند قسم ياد فرموده بعزت و جلال خود كه آنچه ذكر شد از عذاب كفّار و نعيم ابرار و وجود آيات و تقدير ارزاق حقّ است مانند آنكه ناطق بودن انسان حق است و جاى شبهه و ترديد نيست يعنى باين وضوح و ظهور است پس بايد باين درجه يقينى و مورد اطمينان باشد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
آخِذِينَ ما آتاهُم رَبُّهُم إِنَّهُم كانُوا قَبلَ ذلِكَ مُحسِنِينَ «16» كانُوا قَلِيلاً مِنَ اللَّيلِ ما يَهجَعُونَ «17» وَ بِالأَسحارِ هُم يَستَغفِرُونَ «18»
ميگيرند آنچه پروردگار آنها بآنها ميدهد محققا اينها بودند پيش از اينکه
جلد 16 - صفحه 269
احسان كننده بودند. كمي از شب آنچه استراحت ميكردند و خواب ميرفتند و سحر ها آنها استغفار ميكردند.
آخِذِينَ ما آتاهُم رَبُّهُم گفتيم در باب تفضلات بايد فاعل تام الفاعلية باشد و قابل تام الفاعلية خداوند متعال در اعطاء نعم و تفضل تام القابلية است. بلكه غير متناهي و اينکه متقين هم تام القابلية هستند لياقت همه گونه تفضلات را دارند لذا آنچه خداوند بآنها تفضل فرمايد بجا و بموقع است ميگيرند و شكر گزار هستند، سپس خداوند بيان ميفرمايد: لياقت و قابليت آنها براي چيست.
إِنَّهُم كانُوا قَبلَ ذلِكَ موقعي که در عالم دنيا بودند و در قيد حيات (محسنين سه نحو احسان داريم.
1- احسان بنفس باتيان باعمال حسنه و قبول ايمان و اطاعت و عبادت و بندگي و تكميل اخلاق حسنه و ازاله صفات خبيثه و ترك معاصي و افعال سيئه و تحصيل علم و تكميل اعمال صالحه.
2- احسان بدين بامر بمعروف و نهي از منكر و ارشاد و هدايت و تعليم علم دين و تحصيل علوم شرعيه و اعلاء كلمه اسلام و ترويج دين و دفع اعداء دين و جلوگيري از دشمنان دين و دفع شر آنها.
2- احسان بغير بخدمت بجامعه مسلمين مالا و قولا و عملا و معاشرة.
كانُوا قَلِيلًا مِنَ اللَّيلِ ما يَهجَعُونَ سه نحوه تفسير كردند.
1- اينكه كمي از شب را ميخوابند که بعد از عشاء آخره باشد تا نيمه شب و بقيه شب را بعبادت مشغول ميشوند و همين معني ظاهر آيه است و مفاد اخبار 2- كمي از شبها را خواب ميروند و اكثر شبها تا صبح بيدار و اشتغال بعبادت دارند.
3- قليلي از متقين شبها بخواب ميروند و اكثر آنها شب بيدارند، و اينکه معناي سوم ابعد احتمالات است.
وَ بِالأَسحارِ هُم يَستَغفِرُونَ در اخبار ائمه عليهم السلام تفسير فرمودند به هفتاد استغفار که در قنوت وتر وارد شده در آخر شب زيرا ساير صلوات افضل اول وقت است که فرمودند:
جلد 16 - صفحه 270
اول الوقت رضوان اللّه و آخر الوقت غفران اللّه
و نماز شب بالاخص سه ركعت شفع و وتر آخر وقت قريب به صبح افضل است، بعضي گفتند: مراد نماز در وقت سحر است، چون موجب مغفرت ميشود. و بعضي گفتند: از اول شب تا وقت سحر اشتغال بصلوات و از سحر تا صبح اشتغال باستغفار و همان مفاد اخبار معتبر است، اينکه قسمت احساس بنفس است، و اما احسان بغير ميفرمايد:
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 18)- دومین وصف آنها را چنین بیان میکند: «و در سحرگاهان استغفار میکردند» (وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ).
در آخر شب که چشم غافلان در خواب است، و محیط از هر نظر آرام، قال و غوغای زندگی مادی فرو نشسته، و عواملی که فکر انسان را به خود مشغول دارد خاموش است بر میخیزند، و به درگاه خدا میروند، در پیشگاه معبود به راز و نیاز میپردازند، نماز میخوانند، و مخصوصا از گناهان خود استغفار میکنند.
نکات آیه
۱ - طلب آمرزش از خداوند در سحرگاهان، شیوه محسنان تقواپیشه (کانوا قلیلاً من الیل ما یهجعون . و بالأسحار هم یستغفرون)
۲ - سحرگاهان، بهترین و مناسب ترین زمان براى راز و نیاز با خداوند و طلب آمرزش از او (و بالأسحار هم یستغفرون)
۳ - انسان ها، حتى متقین، همواره در معرض لغزش و نیازمند استغفار مداوم (و بالأسحار هم یستغفرون)
۴ - استغفار در سحرگاهان، از عوامل رهیابى به بهشت (إنّ المتقین فى جنّ-ت ... و بالأسحار هم یستغفرون)
۵ - استغفار داراى اهمیت ویژه در میان اعمال عبادى (و بالأسحار هم یستغفرون) از این که استغفار اختصاص به ذکر یافته، مطلب بالا استفاده مى شود.
روایات و احادیث
۶ - «قال أبوعبداللّه(ع) کانوا یستغفرون اللّه فى الوتر سبعین مرّة فى السحر;[۱] امام صادق(ع) درباره «و بالأسحار هم یستغفرون» فرمودند: آنان در نماز وتر به هنگام سحر، هفتاد بار استغفار مى کنند.
موضوعات مرتبط
- استغفار: آثار استغفار در سحرگاه ۴; آداب استغفار ۲; اهمیت استغفار ۵; استغفار در سحرگاه ۱، ۲، ۶; وقت استغفار ۲
- انسان: خطر لغزش انسان ها ۳; نیازهاى معنوى انسان ۳
- بهشت: موجبات بهشت ۴
- محسنان: استغفار محسنان ۱; تهجد محسنان ۱
- نماز: استغفار در نماز وتر ۶
- نیازها: نیاز به استغفار ۳
منابع
- ↑ مجمع البیان، ج ۹، ص ۲۳۴; نورالثقلین، ج ۵- ، ص ۱۲۳، ح ۱۵.