الذاريات ١٦
کپی متن آیه |
---|
آخِذِينَ مَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ کَانُوا قَبْلَ ذٰلِکَ مُحْسِنِينَ |
ترجمه
الذاريات ١٥ | آیه ١٦ | الذاريات ١٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«آخِذِینَ»: دریافتکنندگان و خوشنودشوندگان.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۹، سوره ذاريات
- بيان غرض و مفاد اين آيات شريفه
- اشاره به اينكه سوگندهاى چهارگانه در آيات : ((والذاريات ذروا...))سوگند به همهاسباب مؤ ثر در تدبير سراسر جهان است
- تاءكيد بر صدق و وقوع معاد و جزا
- معناى آيه : ((والسماء ذات الحبك )) و مقصود از اينكه كفار در((قول مختلف )) هستند
- وجوه مختلف در معناى جمله : ((يؤ فك عنه من افك ))
- توضيحى در مورد جمله : ((ايّان يوم الدين )) كه سؤال ((خراصون )) از زمان روز قيامت است
- معناى اينكه در وصف متقين فرمود: ((كانوا قليلا منالليل ما يهجعون ))
- چند روايت درباره مراد از ذاريات ، حاملات ، جاريات ، مقسمات ، و در معناى ((و السماء ذاتالحبك ))
- روايتى در معناى ((قليلا من الليل ما يهجعون )) و ((بالاسحارهم يستغفرون )) و مراد از((سائل )) و ((محروم ))
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ «15» آخِذِينَ ما آتاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُحْسِنِينَ «16»
همانا اهل تقوا در باغها و (كنار) چشمهها (جاى دارند و) آنچه را پروردگارشان به آنان عطا كند، دريافت مىدارند، آنان قبل از آن (در دنيا) نيكوكار بودند.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
آخِذِينَ ما آتاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُحْسِنِينَ «16»
«1» بحار الانوار علامه مجلسى، ج 8 ص 295 روايت 44.
جلد 12 - صفحه 257
آخِذِينَ ما آتاهُمْ رَبُّهُمْ: در حالتى كه فراگيرندگان و پذيرندگانند به رضاى نفس و حسن رغبت آن چيزى را كه داده باشد ايشان را پروردگارشان از مثوبات اعمال صالحه و افعال حسنه و به ايشان عطا فرموده از انواع كرامات جليله، پس به جهت تعليل استحقاق ايشان به اين نعمت عظمى فرمايد: إِنَّهُمْ كانُوا: بدرستى كه آن متقيان بودند، قَبْلَ ذلِكَ مُحْسِنِينَ: پيش از دخول بهشت در دنيا نيكوكاران و فرمانبرداران، يا احسان نمايندگان به غير خود به ارشاد و هدايت و اعطاى صدقات و غير آن. آنگاه تفسير احسان ايشان را فرمايد كه:
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ «15» آخِذِينَ ما آتاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُحْسِنِينَ «16» كانُوا قَلِيلاً مِنَ اللَّيْلِ ما يَهْجَعُونَ «17» وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ «18» وَ فِي أَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ «19»
وَ فِي الْأَرْضِ آياتٌ لِلْمُوقِنِينَ «20» وَ فِي أَنْفُسِكُمْ أَ فَلا تُبْصِرُونَ «21» وَ فِي السَّماءِ رِزْقُكُمْ وَ ما تُوعَدُونَ «22» فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ ما أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ «23»
ترجمه
همانا پرهيزكاران در بوستانها و كنار چشمههاى روانند
با آنكه گيرنده و قبول كنندگانند آنچه را كه داد بايشان پروردگارشان همانا ايشان بودند پيش از اين نيكوكاران بودند
آنانكه كمى از شب خواب ميكردند
و در سحرها طلب آمرزش مينمودند
و در مالهاى ايشان بهرهاى بود براى درخواستكننده و بىروزى مانده
و در زمين نشانهها است براى يقين دارندگان
و در خود شما آيا پس نظر نميكنيد
و در آسمان است روزى شما و آنچه وعده داده ميشويد
پس سوگند به پروردگار آسمان و زمين همانا آن حق و درست است مثل آنكه سخن ميگوئيد.
تفسير
خداوند سبحان بعد از ذكر شمّهاى از احوال كفّار بيان فرموده حال اهل ايمان و تقوى را كه در آخرت ميان باغها و كنار نهرهاى جارى ميباشند و راضى و دل خوشند بنعم بىپايانى كه خداوند بايشان انعام فرموده چون در دنيا نيكوكار بودند كمى از شب را مىخوابيدند و سحرها بنماز و دعا و استغفار از خدا مشغول مىشدند چنانچه در تهذيب و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد هفتاد مرتبه استغفار نمودن در نماز وتر است آخر شب و محتمل است مراد از خوابيدن كمى از شب خوابيدن كمى از شبها باشد چنانچه در كافى از آنحضرت نقل نموده كه مراد آنستكه كمتر شبى نماز شب از آنها فوت ميشد كه برنخيزند براى آن و
جلد 5 صفحه 64
بخوابند و در تهذيب از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه آنها ميخوابيدند ولى هر وقت يكى از آنها از اين پهلو بآن پهلو ميشد ميگفت الحمد للّه و لا اله الّا اللّه و اللّه اكبر و ممكن است تمام اينمعانى مراد باشد بحسب اشخاص و احوال و اوقات و در اموال ايشان علاوه بر حقوق واجبه الهيّه حقّى مفروض و مقرّر از خودشان بود براى كسيكه طلب كند و كسيكه طلب نكند با آنكه فقير و مستحق باشد و در كافى از صادقين عليهما السلام محروم بمحارف تفسير شده كه باز مانده از كسب و روزى را گويند و در زمين دلائلى بر علم و قدرت و وحدت و رحمت و حكمت الهى موجود است كه از شماره بيرون و از ستاره افزون مىباشد لذا گفتهاند در هر چيزى براى خدا نشانهاى است كه دلالت بر يگانگى او دارد و هر چه در عالم موجود است نمونهاى از آن در وجود انسان يافت ميشود كه هر يك منفردا و تمامى مجتمعا دلالت تام بر وجود صانع خبير بصير عليم حكيم رحيم كريم قديم دارد لذا انسانرا عالم صغير خواندهاند كه در آن عالم كبير مندرج شده است و شرح اين جمله در كتب حكمت مفصّلا ذكر شده و اينجا محتاج به بيان نيست هر كس بهر عضوى از اعضاء ظاهرى و باطنى و بسر تا پاى خود جمعا نظر كند ميفهمد كه چه خالقى دارد ولى قدرى فكر و دقت ميخواهد تا يقين حاصل شود و چون آيات انفسى دلالتش واضحتر است از آفاقى آنجا للموقنين فرموده يعنى براى كسانيكه اهل تحصيل يقين ميباشند و اينجا افلا تبصرون يعنى مگر چشم نداريد كه به بينيد اگر چه مقصود اعمال ديده بصيرت و نظر عبرت است ولى تعبير فرق ميكند و در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد آنستكه خدا تو را شنوا و بينا خلق فرموده خشم ميكنى و خشنود ميشوى و گرسنه و سير ميگردى و اينها همه از آيات الهى ميباشند و قمّى ره نيز مانند آنرا نقل نموده است و در خصال از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مردى از امير المؤمنين عليه السّلام سؤال نمود كه بچه چيز شناختى پروردگار خود را فرمود بفسخ عزيمتها و نقض همتها چون همّت نمودم پس مانع شد از همّ من و عزم كردم پس حكم كرد بر خلاف عزم من دانستم كه مدبّر امور غير از من است و در توحيد مانند اين سؤال و جواب را نيز از آنحضرت
جلد 5 صفحه 65
نقل نموده است و گفتهاند مايه ارتزاق بنى آدم باران است كه از آسمان ميبارد و بسبب آن ارزاق عباد تأمين ميشود و عذاب الهى بر اهلش از آسمان نازل ميگردد و بهشت فوق آسمان هفتم است و اين مراد از و في السماء رزقكم و ما توعدون است و از امام مجتبى عليه السّلام نقل شده كه پرسيدند از ارزاق خلق فرمود در آسمان چهارم است و بقدر قسمت هر كس نازل ميشود و قمّى ره نقل فرموده كه باران از آسمان نازل ميگردد پس بيرون ميآيد از زمين بسبب آن قوتهاى اهل عالم و مراد از ما توعدون اخبارى است كه راجع برجعت و قيامت و غيرها از آسمان ميرسد و بعضى گفتهاند مقصود آنستكه روزى بندگان و هر چه بهر كس برسد از خير و شرّ در آسمان بتقدير الهى مقدّر شده خواه بر حسب وعده باشد خواه نباشد و با قطع نظر از اقوال و اخبار بنظر حقير محتمل است مراد از سماء عالم بالا باشد چون مشتق از سموّ است و بر جهت علو اطلاق ميشود و نزول هر فيض و هر نعمت و هر بلا و محنتى از عالم بالا در اينعالم مسلّم است و مواعيد الهيّه هم به اين منوال است و در خاتمه خداوند قسم ياد فرموده بعزت و جلال خود كه آنچه ذكر شد از عذاب كفّار و نعيم ابرار و وجود آيات و تقدير ارزاق حقّ است مانند آنكه ناطق بودن انسان حق است و جاى شبهه و ترديد نيست يعنى باين وضوح و ظهور است پس بايد باين درجه يقينى و مورد اطمينان باشد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
آخِذِينَ ما آتاهُم رَبُّهُم إِنَّهُم كانُوا قَبلَ ذلِكَ مُحسِنِينَ «16» كانُوا قَلِيلاً مِنَ اللَّيلِ ما يَهجَعُونَ «17» وَ بِالأَسحارِ هُم يَستَغفِرُونَ «18»
ميگيرند آنچه پروردگار آنها بآنها ميدهد محققا اينها بودند پيش از اينکه
جلد 16 - صفحه 269
احسان كننده بودند. كمي از شب آنچه استراحت ميكردند و خواب ميرفتند و سحر ها آنها استغفار ميكردند.
آخِذِينَ ما آتاهُم رَبُّهُم گفتيم در باب تفضلات بايد فاعل تام الفاعلية باشد و قابل تام الفاعلية خداوند متعال در اعطاء نعم و تفضل تام القابلية است. بلكه غير متناهي و اينکه متقين هم تام القابلية هستند لياقت همه گونه تفضلات را دارند لذا آنچه خداوند بآنها تفضل فرمايد بجا و بموقع است ميگيرند و شكر گزار هستند، سپس خداوند بيان ميفرمايد: لياقت و قابليت آنها براي چيست.
إِنَّهُم كانُوا قَبلَ ذلِكَ موقعي که در عالم دنيا بودند و در قيد حيات (محسنين سه نحو احسان داريم.
1- احسان بنفس باتيان باعمال حسنه و قبول ايمان و اطاعت و عبادت و بندگي و تكميل اخلاق حسنه و ازاله صفات خبيثه و ترك معاصي و افعال سيئه و تحصيل علم و تكميل اعمال صالحه.
2- احسان بدين بامر بمعروف و نهي از منكر و ارشاد و هدايت و تعليم علم دين و تحصيل علوم شرعيه و اعلاء كلمه اسلام و ترويج دين و دفع اعداء دين و جلوگيري از دشمنان دين و دفع شر آنها.
2- احسان بغير بخدمت بجامعه مسلمين مالا و قولا و عملا و معاشرة.
كانُوا قَلِيلًا مِنَ اللَّيلِ ما يَهجَعُونَ سه نحوه تفسير كردند.
1- اينكه كمي از شب را ميخوابند که بعد از عشاء آخره باشد تا نيمه شب و بقيه شب را بعبادت مشغول ميشوند و همين معني ظاهر آيه است و مفاد اخبار 2- كمي از شبها را خواب ميروند و اكثر شبها تا صبح بيدار و اشتغال بعبادت دارند.
3- قليلي از متقين شبها بخواب ميروند و اكثر آنها شب بيدارند، و اينکه معناي سوم ابعد احتمالات است.
وَ بِالأَسحارِ هُم يَستَغفِرُونَ در اخبار ائمه عليهم السلام تفسير فرمودند به هفتاد استغفار که در قنوت وتر وارد شده در آخر شب زيرا ساير صلوات افضل اول وقت است که فرمودند:
جلد 16 - صفحه 270
اول الوقت رضوان اللّه و آخر الوقت غفران اللّه
و نماز شب بالاخص سه ركعت شفع و وتر آخر وقت قريب به صبح افضل است، بعضي گفتند: مراد نماز در وقت سحر است، چون موجب مغفرت ميشود. و بعضي گفتند: از اول شب تا وقت سحر اشتغال بصلوات و از سحر تا صبح اشتغال باستغفار و همان مفاد اخبار معتبر است، اينکه قسمت احساس بنفس است، و اما احسان بغير ميفرمايد:
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 16)- سپس به نعمتهای دیگر بهشتی اشاره کرده و به صورت سر بسته
ج4، ص538
میگوید: «و آنچه پروردگارشان به آنها بخشیده دریافت میدارند» (آخِذِینَ ما آتاهُمْ رَبُّهُمْ).
یعنی آنها با نهایت میل و اشتیاق و کمال رضا و رغبت و خشنودی این مواهب الهی را پذیرا میشوند.
و در دنبال آیه میافزاید: این پاداشهای عظیم بیجهت نیست «زیرا آنها پیش از آن (در سرای دنیا) از نیکو کاران بودند» (إِنَّهُمْ کانُوا قَبْلَ ذلِکَ مُحْسِنِینَ).
احسان و نیکو کاری که در اینجا آمده معنی وسیعی دارد که هم اطاعت خدا را شامل میشود و هم انواع نیکیها به خلق خدا.
نکات آیه
۱ - تقواپیشگان بهشتى، دریافت کنندگان عطایاى پروردگار با رغبت و رضا (ءاخذین ما ءاتیهم ربّهم) واژه «أخذ» در مورد بهشتیان است و به قرینه موضوع مى رساند که آنان با اشتیاق هدایاى الهى را مى پذیرند; برخلاف کافران که در قیامت با ناراحتى و به قهر عذاب الهى را مى چشند.
۲ - عطایاى خداوند به اهل بهشت، جلوه اى از ربوبیت و پروردگارى او (ءاتیهم ربّهم)
۳ - چشم پوشى از گناه و لذّت هاى آلوده دنیا، درپى دارنده نعمت هاى سرشار اخروى (إنّ المتقین فى جنّ-ت و عیون . ءاخذین ما ءاتیهم ربّهم) «تقوا»; یعنى، خوددارى از مشتهیاتى که مورد منع دین قرار گرفته است. تقواپیشگان در برابر داشتن این خصلت، از هدایاى پروردگارشان بهره مند خواهند بود.
۴ - پیشینه درخشان تقواپیشگان و پایبندى آنان بر نیکى و احسان، مایه دستیابى آنان به بهشت و هدایاى پروردگار (ءاخذین ما ءاتیهم ... إنّهم کانوا قبل ذلک محسنین)
۵ - تقوا، داراى ماهیتى پویا و زاینده اعمال نیک (إنّ المتقین فى جنّ-ت ... إنّهم کانوا قبل ذلک محسنین) تقواپیشگان با وصف «محسنین» توصیف شده اند و «محسن» معنایى متعدى و فراگیر نسبت به اعمال فردى و اجتماعى و نیز باورهاى دینى است; یعنى، تقوا، پرهیزگارى به معناى منفى و رخوت آفرین آن نیست; بلکه ملازم عمل و سازندگى است.
۶ - تنها دنیا، سراى عمل و اندوختن توشه آخرت است. (کانوا قبل ذلک محسنین) تصریح به «قبل ذلک»، مى رساند که متقین، قبل از حضور در صحنه قیامت (در زندگى دنیا) توشه عمل برگرفته اند.
موضوعات مرتبط
- احسان: زمینه احسان ۵
- بهشتیان: رضایت بهشتیان ۱; نعمتهاى بهشتیان ۱
- تقوا: آثار تقوا ۵
- خدا: دریافت عطایاى خدا ۱; عطایاى خدا به بهشتیان ۱، ۲; عطایاى خدا به متقین ۱; نشانه هاى ربوبیت خدا ۲
- دنیا: نقش دنیا ۶
- دنیاطلبى: آثار اجتناب از دنیاطلبى ۳
- عمل: فرصت عمل ۶
- گناه: آثار اجتناب از گناه ۳
- متقین: اهتمام متقین به احسان ۴; حسن پیشینه متقین ۴; رضایت متقین۱; زمینه بهشت متقین ۴; نعمتهاى متقین ۱
- نعمت: موجبات نعمت هاى اخروى ۳
منابع