القلم ٥٢

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۱ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۵:۴۸ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن جزییات آیه)
کپی متن آیه
وَ مَا هُوَ إِلاَّ ذِکْرٌ لِلْعَالَمِينَ‌

ترجمه

در حالی که این (قرآن) جز مایه بیداری برای جهانیان نیست!

|و حال آن كه [قرآن‌] جز تذكارى براى جهانيان نيست
و حال آنكه [قرآن‌] جز تذكارى براى جهانيان نيست.
در حالی که این کتاب الهی جز ذکر و پند و حکمت برای عالمیان هیچ نیست.
در حالی که قرآن جز مایه تذکر و پند برای جهانیان نیست.
و حال آنكه قرآن براى جهانيان جز اندرزى نيست.
و حال آنکه آن جز پندی برای جهانیان نیست‌
و نيست اين [قرآن‌] مگر ياد و پندى براى جهانيان.
در صورتی که قرآن جز اندرز و پند جهانیان و مایه‌ی بیداری و هوشیاری ایشان نیست.
در حالی که او جز یادواره‌ای برای جهانیان نیست.
و نیست او جز ذکری از برای جهانیان‌

But it is no less than a reminder to all the Worlds.
ترتیل:
ترجمه:
القلم ٥١ آیه ٥٢ القلم ٥٣
سوره : سوره القلم
نزول : ٤ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«ذِکْرٌ»: اندرز و پند. مایه بیداری و هوشیاری.


نزول

شأن نزول آیات ۵۱ و ۵۲:

کلبى گوید: کفار خواستند رسول خدا صلی الله علیه و آله را به وسیله چشم زخم آسیب رسانند لذا قومى از قریش آمدند و در مقابل او ایستادند و گفتند: ما مثل این مرد از حیث فصاحت و بلاغت و هم از لحاظ اظهار بینه و دلائل کسى را ندیده ایم و اینان قوم بنى‌اسد بودند که معروف به بدچشمى شده بودند و به هر چیزى اگر چشم مى انداختند و از آن تعریف زیاد می‌کردند به آن آسیبى می‌رسید لذا به یکى از آن‌ها گفته بودند از تو می‌خواهیم که به محمد چشم‌زخم بزنى.

این مرد چنین کرد و چشم خود را به پیامبر افکند و شروع به تعریف و توصیف رسول خدا صلی الله علیه و آله نمود و سخت، چشم خود را به پیامبر دوخت در حالتى که رسول خدا صلی الله علیه و آله به قرائت قرآن مشغول بود و این نگاه و نظاره قریب یک ساعت به طول انجامید و پیش خود تصور می‌کرد که چشم او تأثیرى در رسول خدا صلی الله علیه و آله خواهد نمود سپس این آیات به رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل شد.[۱]

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ إِنْ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ «51» وَ ما هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ «52»

و نزديك بود كسانى كه كفر ورزيدند، چون قرآن را شنيدند، تو را چشم بزنند و مى‌گويند: او ديوانه است. در حالى كه آن قرآن جز مايه بيدارى براى جهانيان نيست.

نکته ها

در آغاز اين سوره به تهمت جنون به رسول اللّه صلى الله عليه و آله اشاره شد و در اين آيه كه پايان اين سوره است به اين نسبت تصريح شده است. «وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ»

«لَيُزْلِقُونَكَ» از ماده «زلق» به معناى لغزيدن و به زمين افتادن و كنايه از هلاكت و نابودى است.

آيه 51، بيانگر شدّت غضب كفّار است كه به هنگام شنيدن آيات قرآن مى‌خواهند با چشمانشان تو را نابود كنند و مراد از آن، يا نابود كردن طريق چشم زخم است و يا كنايه است، همان طور كه مى‌گوييم فلانى بانگاهش مى‌خواست مرا بخورد.

بغض و كينه انسان را به تضادگويى وادار مى‌كند. از يك سو قرآن را عظيم مى‌داند به نحوى كه حسادتش مى‌خواهد پيامبر را نابود كند و از سويى ديگر او را به پريشان گويى و ديوانگى متّهم مى‌كند.

دشمن با دست مى‌جنگد، با زبان تهمت مى‌زند، و با چشم قصد نابودى دارد.

آغاز سوره، سخن از قلم و نوشتن بود و پايان سوره، بيدارى تمام جهانيان. شايد اشاره به اين باشد كه كليد بيدار شدن جهانيان، ابزار فرهنگى است.

جلد 10 - صفحه 192

چشم زخم‌

پيامبر فرمود: «ان العين حق و انها تدخل الجمل و الثور التنور» چشم زخم حق است و به قدرى كارساز است كه شتر و گاو را داخل تنور مى‌كند. «1»

چشم زخم لازم نيست از دشمن باشد. گاهى دوست از دوست خودش به خاطر داشتن كمالى تعجب مى‌كند و لذا در حديث داريم كه اگر از دوست خود چيزى ديديد كه تعجب كرديد، خدا را ياد كنيد تا بلاى چشم زخم دفع شود و چه بسيارند كسانى كه به وسيله چشم زخم هلاك شده و جان داده‌اند. «2»

البتّه حق بودن شورى چشم به اين معنا نيست كه ما به بعضى افراد سوءظن داشته باشيم و آنان را متهم به چشم شورى كنيم. و يا كوتاهى‌هاى خودمان را در موارد مختلف به‌حساب چشم زخم بگذاريم. در روايات مى‌خوانيم: صدقه، دعا، خواندن سوره‌هاى ناس و فلق و امثال آن مى‌تواند مانع تأثير چشم زخم شود.

پیام ها

1- كينه دشمن جدى‌ست، بايد به هوش بود. «وَ إِنْ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ»

2- قرآن، از توطئه‌هاى دشمن پرده برمى‌دارد. «وَ إِنْ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا»

3- لبه تيز حمله دشمن رهبرجامعه اسلامى است. «لَيُزْلِقُونَكَ»

4- چشم زخم يك واقعيّت است. «لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ»

5- در برابر تهمت به اولياى الهى بايد دفاع كرد. در برابر «يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ» خداوند فرمود: «ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ»

6- قرآن، وسيله غفلت زدايى است. «ما هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ»

7- قرآن، محدود به زمين و زمان خاصّى نيست، كتابى است جهانى و جاودانى براى همه ملت‌ها. «ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ»

«والحمدللّه ربّ العالمين»


«1» بحار الانوار ج 63 ص 17

«2» بحار الانوار ج 95 ص 127

جلد 10 - صفحه 194

سوره حاقّه‌

اين سوره، پنجاه و دو آيه دارد و در مكّه نازل شده است. نام سوره برگرفته از آيه اول است و به معناى امر ثابت و محقّق است.

محور مطالب اين سوره قيامت و ويژگى‌هاى آن است و سه نام از نام‌هاى قيامت: «الْحَاقَّةُ»، «القارعة»، «الْواقِعَةُ» در اين سوره آمده است.

سرنوشت شوم اقوام پيشين، عظمت قرآن و پيامبر، ويژگى دوزخ و بهشت و دوزخيان و بهشتيان، بخش‌هاى بعدى اين سوره را تشكيل مى‌دهد.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

به نام خداوند بخشنده مهربان‌

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ ما هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ (52)

وَ ما هُوَ: و حال آنكه نيست قرآن، إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ‌: مگر موعظه و پندى مر عالميان را، يا نيست پيغمبر مگر شرف عالميان. در بعضى روايات آنكه:

حضرت در مسجد نشسته، تلاوت قرآن مى‌نمود. اين جماعت در مسجد انتظار مى‌كشيدند كه از مسجد بيرون آيد و به بدى چشم، آفتى به او برسانند. جبرئيل اين آيه آورد كه تلاوت نما تا از چشم زخم ايمن باشى. حضرت آيه تلاوت و از مسجد بيرون آمد، آنها كور شدند و او به سلامت شد.

جلد 13 - صفحه 284

تنبيه: بزرگان فرموده‌اند: ظاهر آيات و اخبار، دلالت دارد بر تأثير چشم زخم، چنانچه از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود:

انّ العين لتدخل الجمل القدر و الرّجل القبر: «1» بدرستى كه چشم زخم، شتر را در ديگ داخل كند و مرد را در قبر.

اسماء بنت عميس روايت نموده كه رسول را گفتم: يا رسول اللّه فرزندان جعفر را چشم بد مى‌رسد، رقيه براى ايشان بنويسم؟ فرمود: نعم لو كان شى‌ء يسبق القدر لسبقه العين: «2» اگر چيزى سبقت بر قدر كردى، هرآينه چشم زخم بودى.

و در خبر است روزى حضرت به قبرستان بقيع گذشتند، فرمود: به خدا سوگند، اكثر اهل اين قبور به سبب چشم زخم در اينجا خوابيده‌اند. «3» بيان: ممكن است اين از خصايص بعضى نفوس باشد، و متكلمان را در آن خلاف، و جميع مفسران به آن قائلند. و علاج آن توكل و توسل به ادعيه و آيات است از جمله آن، اين آيه شريفه است كه خيلى مجرّب است.


«1» منهج الصادقين، جلد 9، صفحه 391.

«2» مدرك ياد شده.

«3» مدرك ياد شده.

جلد 13 - صفحه 285

سوره شصت و نهم (الحاقه)

سورة الحاقه: اين سوره مكى است.

عدد آيات: پنجاه و يك نزد بصرى و شامى، و پنجاه و دو نزد غير ايشان.

عدد كلمات: دويست و شش.

عدد حروف: هزار و چهار صد و هشتاد.

ثواب تلاوت: ثواب الاعمال- ابن بابويه رحمه اللّه عن الصادق عليه السّلام:

اكثر من قرائة «الحاقّة»، فانّ قرائتها فى الفرائض و النّوافل من الايمان باللّه و رسوله لأنّها انّما نزلت فى امير المؤمنين و معاوية و لم يسلب قاريها دينه حتّى يلقى اللّه عزّ و جلّ.

از حضرت صادق عليه السّلام فرمايد: زياد قرائت كنيد الحاقه را، زيرا خواندن آن در نماز واجب و مستحب، از ايمان به خدا و رسول است. و نازل شده در حق حضرت امير المؤمنين عليه السّلام و معاويه، و سلب نشود از خواننده آن دينش، تا ملاقات كند خدا را (به شرط تذكر و عمل به آيات آن).

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


أَمْ تَسْئَلُهُمْ أَجْراً فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ (46) أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ (47) فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَ لا تَكُنْ كَصاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نادى‌ وَ هُوَ مَكْظُومٌ (48) لَوْ لا أَنْ تَدارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَراءِ وَ هُوَ مَذْمُومٌ (49) فَاجْتَباهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِينَ (50)

وَ إِنْ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ (51) وَ ما هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ (52)

ترجمه‌

آيا طلب ميكنى از آنها مزدى پس آنها از خسارتى گران‌بارند

يا نزدشان علم غيب است پس آنها مينويسند

پس صبر كن براى حكم پروردگارت و نباش مانند مصاحب ماهى هنگاميكه ندا كرد با آنكه بود غم‌زده در حبس مانده‌

اگر نه آن بود كه دريافت او را رحمتى از جانب پروردگارش هر آينه افكنده شده بود در بيابانى بى‌آب و گياه با آنكه بود ملامت شده‌

پس برگزيد او را پروردگارش پس گردانيد او را از شايستگان‌

و همانا نزديك باشد آنانكه كافر شدند از پا در آورند ترا بچشمهاشان چون شنيدند قرآن را و ميگويند همانا او ديوانه است‌

و نيست آن مگر موجب تذكّر براى جهانيان.

تفسير

خداوند متعال در تعقيب آيات سابقه كه در آنها سؤالاتى از وجود


جلد 5 صفحه 256

راهى براى عقائد و اعمال كفّار مكّه بود ميفرمايد به پيغمبر خود كه آيا تو از آنان مطالبه اجرى بر اداء رسالت مينمائى كه آنها از تحمّل غرامت و خسارت آن در زير بار گرانند يا آنها علم غيب دارند بصحّت عقائد خودشان و مينويسند آنرا و بيكديگر ميرسانند هيچ يك از اين احتمالات نيست فقط وسوسه شيطان و انغمار در تكبّر و تعصّب و سركشى و طغيان است پس صبر كن تا برسد حكم پروردگارت بفتح و ظفر بر آنها و بنابراين لام بمنزله الى است يا براى آنكه حكم پروردگارت تأخير در عقوبت آنها است و مباش مانند حضرت يونس كه شرح حالش در سوره خودش گذشت كه تعجيل در عقاب قوم خود نمود و مؤدّب شد بادب الهى در شكم ماهى بحبس و غم زدگى و در آنحال خدا را خواند بكلمه اخلاص و اقرار بستم و اگر ترك اولى از او متعقّب برحمت خداوندى و قبول توبه او نميشد و خدا او را از شكم ماهى بيرون ميآورد هر آينه در زمين بى‌سايبانى افتاده بود با آنكه مورد مذمّت و ملامت خدا و خلق بود ولى تدارك فرمود آنرا حضرت احديّت بتوفيق توبه و انابه و ذكر و بيرون آورد او را از شكم ماهى اوّلا و برگزيد او را برسالت ثانيا يعنى نزول وحى و قرار داد او را از شايستگان باين منصب و كرامت و نگرديد مورد ملامت و مذمّت و يكى از امور مجرّبه و محقّقه در علم حكمت و مأثوره در روايات از مقام رسالت چشم زدن است و خداوند در خاتمه اينسوره مباركه اشاره بآن فرموده بحبيب خود ميفرمايد و همانا نزديك است كفّار چشم زخمى بر تو وارد نمايند چون از روى حسد و عناد وقتى تلاوت قرآن تو را ميشنوند بتو نظر بد مينمايند و آرزوى مرگ تو را ميكنند و ميگويند محمّد ديوانه است كه چنين سخنانى ميگويد با آنكه نيست قرآنيكه تو ميخوانى مگر پند و نصيحت و علم و حكمت براى تمام اهل عالم يا نيست آن محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مگر شرف براى جهانيان ولى چون لطف خداوندى شامل حال تو است در هر حال تو را از چشم حسود نگهدارى ميفرمايد و گفته‌اند تأثير نظر در منظور براى آنستكه نفس ناظر قوى است و از باب عداوت يا محبّت تصوّر مرگ او را مينمايد و مؤثر ميشود و بعضى ليزلقونك را بهلاكت و لغزش قدم و افتادن تفسير نموده‌اند و مراد همان چشم زدن است‌


جلد 5 صفحه 257

و از روايات مأثوره در اين باب است كه چشم شتر را در ديگ و مرد را در قبر ميكند و اگر چيزى سبقت بر قدر گيرد چشم زخم است و نيست افسونى مگر از چشم زخم و حيوان نيش‌دار و گفته‌اند علاجش تلاوت اين آيه است در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه سوره ن و القلم را در نماز واجب يا مستحب قرائت نمايد خداوند او را هميشه از فقر مأمون ميدارد و چون بميرد از فشار قبر ايمن خواهد بود و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين.


جلد 5 صفحه 258

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ ما هُوَ إِلاّ ذِكرٌ لِلعالَمِين‌َ (52)

و نيست‌ ‌اينکه‌ قرآن‌ مجيد مگر ياد آور ‌براي‌ عالمين‌.

جلد 17 - صفحه 156

چون‌ پيغمبر مبعوث‌ ‌بر‌ جن‌ و انس‌ ‌تا‌ صفحه قيامت‌ ‌بود‌ ‌اينکه‌ قرآن‌ مجيد ‌هم‌ ‌تا‌ صفحه قيامت‌ باقي‌ ‌است‌ و ‌براي‌ هدايت‌ تمام‌ جن‌ و انس‌ آمده‌ و ارشاد جميع‌ واحد ثقلين‌ ‌است‌ ‌که‌ تمسك‌ بآنها ‌را‌ فرمود:

‌لا‌ تضلوا ابدا

و ‌در‌ بعض‌ اخبار ذكر ‌را‌ تعبير بامير المؤمنين‌ كردند و ‌الّذين‌ كفروا ‌را‌ بمنافقين‌ ‌در‌ مورد نصب‌ خلافت‌ و وصايت‌ و ولايت‌ ‌علي‌ ‌در‌ غدير خم‌.

اقول‌: مانعي‌ ندارد تأويل‌ ‌ يا ‌ باطن‌ قرآن‌ ‌باشد‌ و شاهد ‌بر‌ ‌اينکه‌ دعوي‌ كلام‌ ثاني‌ ‌است‌ ‌که‌ موقعي‌ ‌که‌ پيغمبر طلب‌ قلم‌ و دوات‌ كرد و فرمود: بياوريد ‌تا‌ چيزي‌ بنويسم‌ ‌که‌ هرگز گمراه‌ نشويد ‌گفت‌: «دعوه‌ فانه‌ يهجر».

‌هذا‌ آخر ‌ما اردنا ايراده‌ ‌في‌ تفسير ‌سورة‌ القلم‌ و يتلوه‌ ‌ان‌ شاء اللّه‌ ‌تعالي‌ بحوله‌ و قوته‌ تفسير ‌سورة‌ الحاقة و ‌ما بعدها ‌الي‌ ‌سورة‌ ‌النّاس‌، و الحمد ‌له‌ ‌من‌ اوله‌ ‌الي‌ آخره‌ و الصلاة و ‌السلام‌ ‌علي‌ خاتم‌ النبيين‌ ‌الي‌ خاتم‌ الوصيين‌ و اللعن‌ ‌علي‌ اعدائهم‌ ‌من‌ الاولين‌ و الاخرين‌ ‌من‌ الان‌ ‌الي‌ يوم الدين‌. و انا اقل‌ الاقلين‌ و اذل‌ الاذلين‌ المدعو بالطيب‌ المسمي‌ بالسيد ‌عبد‌ الحسين‌ غفر ‌له‌ و لوالديه‌.

‌سورة‌ الحاقة مكية 52 آية

برگزیده تفسیر نمونه


]

اشاره

(آیه 52)- و سر انجام در آخرین آیه می‌افزاید: «در حالی که این (قرآن) جز مایه بیداری برای جهانیان نیست» (و ما هو الا ذکر للعالمین).

معارفش روشنگر، انذارهایش آگاه کننده، مثالهایش پر معنی، تشویقها و بشارتهایش روحپرور، و در مجموع مایه بیداری خفتگان و یادآوری غافلان است، با این حال چگونه می‌توان نسبت جنون به آورنده آن داد؟

ج5، ص257

آیا چشم زدن واقعیت دارد؟

بسیاری از مردم معتقدند در بعضی از چشمها اثر مخصوصی است که وقتی از روی اعجاب به چیزی بنگرند ممکن است آن را از بین ببرد، یا درهم بشکند، و اگر انسان است بیمار یا دیوانه کند.

این مسأله از نظر عقلی امر محالی نیست و در روایات اسلامی نیز تعبیرات مختلفی دیده می‌شود که وجود چنین امری را اجمالا تأیید می‌کند.

در حدیثی آمده است که امیر مؤمنان علی علیه السّلام فرمود: پیامبر برای امام حسن و امام حسین علیه السّلام «رقیه» «1» گرفت، و این دعا را خواند: «شما را به تمام کلمات و اسماء حسنای خداوند از شرّ مرگ و حیوانات موذی، و هر چشم بد، و حسود آنگاه که حسد ورزد می‌سپارم.

سپس پیامبر صلّی اللّه علیه و آله نگاهی به ما کرد و فرمود: «این چنین حضرت ابراهیم برای اسماعیل و اسحاق تعویذ نمود».

«پایان سوره قلم»


(1) منظور از «رقیه» دعاهائی است که می‌نویسند و افراد برای جلوگیری از چشم زخم با خود نگه می‌دارند و آن را «تعویذ» نیز می‌گویند.

ج5، ص259

سوره حاقّه [69]

اشاره

این سوره در «مکّه» نازل شده و دارای 52 آیه است

محتوای سوره:]

مباحث این سوره بر سه محور دور می‌زند.

محور اول که مهمترین محورهای بحث این سوره است مسائل مربوط به قیامت و بسیاری از خصوصیات آن می‌باشد، و لذا سه نام از نامهای قیامت یعنی «حاقه» و «قارعه» و «واقعه» در این سوره آمده است.

محور دوم بحثهائی است که پیرامون سرنوشت اقوام کافر پیشین، مخصوصا قوم عاد و ثمود و فرعون، می‌باشد که مشتمل بر انذارهای قوی و مؤکدی است برای همه کافران و منکران قیامت.

محور سوم بحثهائی است پیرامون عظمت قرآن و مقام پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و کیفر تکذیب کنندگان.

فضیلت تلاوت سوره:]

در حدیثی از پیغمبر گرامی اسلام می‌خوانیم: «کسی که سوره حاقه را بخواند خداوند حساب او را در قیامت آسان می‌کند».

بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

نکات آیه

۱ - قرآن، مایه تذکّر و بیدارى جهانیان است. (و ما هو إلاّ ذکر للعلمین)

۲ - بیدارى و آگاهى انسان ها، در قلمرو رسالت پیامبر(ص) و قرآن (و ما هو إلاّ ذکر للعلمین)

۳ - قرآن، کتابى است جهانى و براى همه ملت ها با فرهنگ هاى گوناگون. (ذکر للعلمین) عالم (مفرد «عالمین») به مجموعه و دسته اى از موجودات گفته مى شود. بنابراین «عالمین»; یعنى، همه انسان ها و با توجه به همه مجموعه هاى بشرى.

موضوعات مرتبط

  • انسان: اهمیت تنبه انسان ها ۲; عوامل تنبه انسان ها ۱
  • قرآن: جهان شمولى قرآن ۱، ۳; قلمرو تعالیم قرآن ۲; نقش قرآن۱; ویژگیهاى قرآن ۳
  • محمد(ص): محدوده رسالت محمد(ص) ۲

منابع

  1. تفسیر روض الجنان یا روح الجنان.