النجم ٢٧
ترجمه
النجم ٢٦ | آیه ٢٧ | النجم ٢٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«تَسْمِیَةَ»: نامگذاری کردن (نگا: حجرات / ). «تَسْمِیَةَ الأنثی»: مراد این است که نامهای زنان را بر فرشتگان میگذارند و ایشان را دختران خدا میدانند (نگا: نحل / ، زخرف / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۹ - ۳۲، سوره نجم
- احتجاج عليه بت پرستى و اعتقاد به اينكه ملائكه دختران خدا و شفعايند
- مشركين هيچ دليلى بر الوهيت آلئه خود ندارد
- انسان به صرف آرزو مالك آرزويش نمى شود!
- شفاعت ملائكه مشروط به اذن و رضاى خداى سبحان است
- مقصود از اينكه فرمود مشركين بدانچه مى گويند علم ندارند و جز ((ظن )) را پيروىنمى كنند...
- وجه تفريع جزاء بد كاران و نكوكاران بر مالكيت خداى سبحان
- مقصود از استثناى ((الا اللمم )) در آيه : ((الذين يجتنبون كبائر الاثم و الفواحش الااللمم ...))
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَيُسَمُّونَ الْمَلائِكَةَ تَسْمِيَةَ الْأُنْثى «27»
همانا كسانى كه به آخرت ايمان ندارند، فرشتگان را به نام دختران نامگذارى مىكنند.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَيُسَمُّونَ الْمَلائِكَةَ تَسْمِيَةَ الْأُنْثى «27»
بعد از آن در ذم مقاله ايشان فرمايد:
إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ: بدرستى كه آن كسانى كه ايمان نمىآورند به سراى ديگر و اعتقاد نمىكنند به بعث و نشور، لَيُسَمُّونَ الْمَلائِكَةَ: هر آينه نام مىنهند ملائكه را؛ تَسْمِيَةَ الْأُنْثى: نام نهادن زن، يعنى گويد ملائكه بنات اللّهاند.
جلد 12 - صفحه 340
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أَ لَكُمُ الذَّكَرُ وَ لَهُ الْأُنْثى «21» تِلْكَ إِذاً قِسْمَةٌ ضِيزى «22» إِنْ هِيَ إِلاَّ أَسْماءٌ سَمَّيْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ ما أَنْزَلَ اللَّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ ما تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدى «23» أَمْ لِلْإِنْسانِ ما تَمَنَّى «24» فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَ الْأُولى «25»
وَ كَمْ مِنْ مَلَكٍ فِي السَّماواتِ لا تُغْنِي شَفاعَتُهُمْ شَيْئاً إِلاَّ مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَرْضى «26» إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَيُسَمُّونَ الْمَلائِكَةَ تَسْمِيَةَ الْأُنْثى «27» وَ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً «28» فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِكْرِنا وَ لَمْ يُرِدْ إِلاَّ الْحَياةَ الدُّنْيا «29» ذلِكَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدى (30)
جلد 5 صفحه 89
ترجمه
آيا براى شما ذكور و براى او اناث است
اين در اين هنگام قسمتى ناروا و دور از عدالت است
نيستند آنها جز اسمهائى كه نام نهادهايد آنها را شما و پدرانتان نفرستاده است خدا بر آن هيچ دليلى پيروى نميكنند مگر گمان و آنچه را كه ميل دارد نفسها و ميخواهد دلهاشان و بتحقيق آمد آنها را از جانب پروردگارشان موجبات هدايت
آيا براى انسان است آنچه آرزو كند
پس مر خدا را است آخرت و دنيا
و چه بسا از فرشتگانند در آسمانها كه فائده ندارد شفاعتشان چيزى مگر بعد از آنكه اذن دهد خدا به هر كه بخواهد و به پسندد
همانا آنانكه ايمان نميآورند بآخرت نام مىنهند فرشتگان را مانند نام نهادن براى دختران
و نيست براى آنها بآن هيچ دانش و يقينى پيروى نميكنند مگر گمان را و همانا گمان بىنياز نميكند از حقيقت و واقع چيزى را
پس روى بگردان از آنكه رو گردان شد از ياد ما و نخواست مگر زندگانى دنيا را
اينست بهره و نهايت وسعشان از علم و دانش همانا پروردگار تو داناتر است بآنكه گمراه شد از راه او و او داناتر است بآنكه هدايت يافت.
تفسير
در آيات سابقه اشاره شد كه مشركين عرب بتهائى داشتند كه عبادت ميكردند آنها را براى تقرّب بخدا بعنوان آنكه مصوّر بصور ملائكه كه دختران خدايند ميباشند و براى آنها اسمائى از اسماء خدا و غير آن مشتق نموده آنانرا بآن نامها ميخواندند مانند لات كه گفته شده مشتق از اللّه است و عزّى كه مشتق از عزيز و تأنيث أعزّ است و منات كه مشتق از منئه و بمعناى قربانگاه است چون در كنار آن قربانى مينمودند چنانچه در منى قربانى ميشود و باين اسم خوانده شده و اين اسماء بملاحظه وجود علامت تأنيث در آنها مناسب با دختران است لذا خداوند علاوه بر طعن سابق در اين آيات بآنها طعنه زده كه شما با آنكه از دختران ننگ و عار داريد چگونه براى خودتان پسران را اختيار نموديد و براى خدا دختران را الحقّ تقسيم نارواى جائرانه و برخلاف عدالتى كرديد كه قسمت خدا را از فرزند دختر و سهم خودتان را پسر قرار داديد ولى چيزى كه هست آنستكه آنچه شما تصوّر نمودهايد فقط در عالم خيال شما مصوّر شده و آنچه اعتقاد نمودهايد در
جلد 5 صفحه 90
خارج واقعى ندارد خدا نه پسر دارد نه دختر و ملائكه نه دخترند و نه باين هياكل و اين بتها نه لايق پرستشند و نه پرستش آنها مقرّب بخدا است اينها فقط نامهائى هستند كه شما و پدرانتان جعل نمودهايد بخيال خودتان بدون آنكه دليل و برهانى از طرف خداوند براى آن نازل يا از عقل بآن حاكم شده باشد و متابعت و پيروى نميكنند مشركين مگر گمان باطل ناشى از تقليد پدران و هواى نفس خودشان را با آنكه هدايت الهيه و راهنماى حقيقى از طرف پروردگارشان كه قرآن مجيد و پيغمبر خاتم باشد براى ارائه حق و حقيقت بآنها آمده است ولى از احكام آندو سرپيچى مينمايند آيا تصوّر ميكنند آنچه دلخواه انسان باشد و آرزوى آنرا داشته باشد در خارج تحقّق پيدا ميكند آيا عبادت بت مقرّب بخدا ميشود و بتها قادر بر شفاعت آنها ميشوند و ببهشت ميروند نه چنين است اختيار امور دنيا و آخرت با خدا است بهر كس هر چه بخواهد ميدهد و كسيرا حق چون و چرا نيست چه بسيار از ملائكه هستند در آسمانها كه حق شفاعت از كسى ندارند و شفاعت آنها بهيچ وجه مفيد نيست بر فرض شفاعت كنند مگر خدا بخواهد بيكى از آنها اذن شفاعت دهد و بهپسندد او را براى اين مقام يا مگر خدا بخواهد ملائكه از كسى شفاعت كنند و راضى شود از او بايمان و محبّت اهل بيت پس چگونه ممكن است ملائكه شفاعت نمايند از كسانيكه براى خدا شريك قرار دادند در ستايش و پرستش اينها كه ايمان كامل و اعتقاد يقينى بآخرت ندارند و ميگويند بعد از مردن و خاك شدن چگونه ما دو مرتبه زنده ميشويم و از اوضاع و احوال آن عالم بىخبرند چگونه براى ملائكه اسمگذارى مينمايند بأسمائى كه مناسب با زنان است و ميگويند دختران خدايند اينها علم و دانش ندارند قول و فعلشان از روى معرفت و يقين نيست لذا ميگويند بر فرض قيامتى باشد بتها از ما شفاعت ميكنند و در اين عقائد پيروى از گمان و مظنّه مينمايند و گمان هيچگاه جاى يقين را نميگيرد و حقائق اشياء را جز بعلم نتوان ادراك نمود از دعوت و اصرار بر هدايت اين قبيل اشخاص كه بكلّى از ياد خدا غافل و منهمك در لذائذ دنيا شدهاند بايد صرف نظر نمود مقدار و مبلغ علم و دانش آنها همين است كه مانند حيوانات
جلد 5 صفحه 91
بخورند و بنوشند و از آتيه خود بىخبر باشند خدا بهتر ميداند و ميشناسد گمراهانى را كه قابل هدايت نيستند و كسانيرا كه هستند اگر بخواهد آنها را هدايت ميفرمايد وظيفه پيغمبر فقط ابلاغ است كه بعمل آمده خداوند هم در دنيا يا آخرت بدكارانرا بجزاى اعمال و عقائدشان خواهد رسانيد و السلام على من اتّبع الهدى.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤمِنُونَ بِالآخِرَةِ لَيُسَمُّونَ المَلائِكَةَ تَسمِيَةَ الأُنثي «27»
بدرستي که كساني که ايمان بآخرت نياوردند هر اينه اسم گذارند ملائكه را باسم انثي يعني باسم زن که آنها را گفتند: دختران خدا هستند و نيست از براي آنها باين تسميه از علم يعني علم باين ندارند متابعت نميكنند مگر ظن و گمان و ظن بينياز نميكند از حق چيزي را که ظنّ در باب عقائد هيچ اعتباري ندارد.
إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤمِنُونَ بِالآخِرَةِ منكر معاد هستند ميگويند: ما هِيَ إِلّا حَياتُنَا الدُّنيا نَمُوتُ وَ نَحيا وَ ما يُهلِكُنا إِلَّا الدَّهرُ جاثيه آيه 23.
لَيُسَمُّونَ المَلائِكَةَ تَسمِيَةَ الأُنثي که ميگويند: ملائكه دختران خدا هستند بسيار مورد تعجب است اينها با اينكه قائل بوجود خداوند تبارك و تعالي هستند و بوجود ملائكه و عبادة آنها را ميكنند چه گونه منكر معاد ميشوند اينکه نيست مگر آنكه هر چه از دهان آنها بيرون ميآيد ميگويند: باينها ميگوئيم: شما که ملائكه را نديدهايد که زن و مردي آنها را مشاهده كنيد هيچ نبيي و رسولي هم که خبر نداده بشما بعلاوه اگر دختران خدا باشند عيال و زوجه خدا كيست! و اگر العياذ خدا خودش زائيده پس خدا هم زن است و شوهر لازم دارد لذا ميفرمايد:
بَدِيعُ السَّماواتِ وَ الأَرضِ أَنّي يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَ لَم تَكُن لَهُ صاحِبَةٌ وَ خَلَقَ كُلَّ شَيءٍ انعام آيه 101 و از قول مؤمنين جنّ ميفرمايد: وَ أَنَّهُ تَعالي جَدُّ رَبِّنا مَا اتَّخَذَ صاحِبَةً وَ لا وَلَداً جن آيه 3 و مراد از جدّ بمعني عظمت و بزرگي است يعني خداي بزرگ ما پروردگار است.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 27)- قرآن همچنان موضوع آیات قبل را در زمینه نفی عقائد مشرکان تعقیب کرده، نخست میفرماید: «کسانی که به آخرت ایمان ندارند فرشتگان را دختر (خدا) نامگذاری میکنند» (إِنَّ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَیُسَمُّونَ الْمَلائِکَةَ تَسْمِیَةَ الْأُنْثی).
آری! این سخن زشت و شرمآور تنها از کسانی سر میزند که به حساب و جزای اعمال معتقد نیستند که اگر عقیده داشتند این چنین جسورانه سخن نمیگفتند، سخنی که کمترین دلیلی بر آن ندارند، بلکه دلائل عقلی نشان میدهد نه خداوند فرزندی دارد نه فرشتگان دخترند.
نکات آیه
۱ - برگزیدن نام هاى زنانه براى فرشتگان، نمودى از باور مشرکان، به دختر بودن فرشتگان براى خداوند (ألکم الذّکر و له الأُنثى... إنّ الذین لایؤمنون...لیسمّون الملئکة تسمیة الأُنثى) از ارتباط بین آیات، استفاده مى شود از آن جایى که مشرکان فرشتگان را دختران خدا مى انگاشتند، نام هاى زنانه را براى آنان برمى گزیدند.
۲ - مشرکان، در عین باور داشتن وجود فرشتگان، گرفتار عقاید خرافى در مورد آنان (إنّ الذین لایؤمنون بالأخرة لیسمّون الملئکة تسمیة الأُنثى)
۳ - بى اعتقادى مشرکان صدراسلام، نسبت به جهان واپسین (إنّ الذین لایؤمنون بالأخرة لیسمّون الملئکة)
۴ - ناباورى به معاد، زمینه ساز پیدایش و رشد عقاید خرافى و انحرافى در دین (إنّ الذین لایؤمنون بالأخرة لیسمّون الملئکة تسمیة الأُنثى) از این که عدم ایمان به آخرت، موضوع براى عقاید انحرافى و خرافى مشرکان قرار داده شده است، مطلب بالا استفاده مى شود.
۵ - پیروى از هوا و گمان و آرزوپردازى هاى بى حاصل، از ویژگى هاى ناباوران به آخرت إن هى إلاّ أسماء سمّیتموها ... إن یتّبعون إلاّ الظنّ و ما تهوى الأنفس ... أم للإنسن ما تمنّى ... إنّ الذین لایؤمنون بالأخرة ارتباط آیات، نشانگر این است که منکران آخرت، از ویژگى هاى یاد شده برخوردارند.
۶ - نقش محورى ایمان به آخرت، در تصحیح باورها، گرایش ها و رفتارهاى انسان (إن هى إلاّ أسماء ... إنّ الذین لایؤمنون) از مفهوم آیه شریفه، به ضمیمه ارتباط آن با آیات پیشین - که ویژگى هاى شخصتى مشرکان را بازگو مى کند - مطلب بالا استفاده مى شود.
موضوعات مرتبط
- آخرت: خیال پردازى مکذبان آخرت ۵; ویژگیهاى مکذبان آخرت ۵; هواپرستى مکذبان آخرت ۵
- انحراف: زمینه انحراف ۴
- ایمان: آثار ایمان به آخرت ۶
- خرافات: زمینه خرافات ۴
- دین: آسیب شناسى دینى ۴
- ظن: پیروى از ظن ۵
- عقیده: عقیده به انوثیت ملائکه ۱; عقیده به خرافات ۲; عقیده به ملائکه ۲; عوامل تصحیح عقیده ۶
- عمل: عوامل اصلاح عمل ۶
- کفر: آثار کفر به معاد ۴; کفر به آخرت ۳
- مشرکان: عقیده مشرکان ۱، ۲; کفر مشرکان صدراسلام ۳
- ملائکه: نامگذارى ملائکه ۱