النمل ٦٤
ترجمه
النمل ٦٣ | آیه ٦٤ | النمل ٦٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَبْدَأُ»: میآغازد. «الْخَلْقَ»: آفرینش. «یَبْدَأُ الْخَلْقَ»: اشاره به سرآغاز جهان و آفرینش آن از عدم است. شاید هم مراد آفرینش مستمرّ اشیاء و انسانها در همه ازمنه و ادوار جهان باشد (نگا: قصص / ، رحمن / ). «یُعِیدُهُ»: آفرینش را بار دیگر برگشت میدهد. مراد رستاخیز است. شاید هم مراد اعاده مستمرّ حیات و ممات برخی از موجودات و گردش چرخه زندگی در همین جهان با دست قدرت خدای سبحان باشد. از قبیل تبدیل لاشه و گیاه به خاک، و خاک به لاشه و گیاه و ... (نگا: روم / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ مَنْ يَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلٰهاً... (۳) وَ هُوَ الَّذِي يَبْدَأُ الْخَلْقَ... (۵) إِنَّهُ هُوَ يُبْدِئُ وَ يُعِيدُ (۲)
هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ... (۵) وَ السَّمَاءِ ذَاتِ الرَّجْعِ (۱) وَ الْأَرْضِ ذَاتِ الصَّدْعِ (۱) کُلُوا وَ ارْعَوْا أَنْعَامَکُمْ إِنَ... (۰) إِنَ بَطْشَ رَبِّکَ لَشَدِيدٌ (۰)
تفسیر
- آيات ۵۹ - ۸۱، سوره نمل
- انتقال از داستانهاى انبياء و اقوامشان به زمان خاتم الانبياء و احتجاج با كفار زمان اوصلى اللّه عليه و آله وسلم
- توضيح اينكه دعاى مضطر چون صادقانه است قطعا اجابت مى شود (امن يجيب المضطر اذادعاه و يكشف السوء)
- بيان فساد گفتار برخى مفسرين در ارتباط با آيه شريفه
- مقيد بودن اجابت به مشيت خدا منافاتى با استغراق ندارد
- خليفه بودن انسان در زمين مستلزم كشف سوء او و رفع موانع از پيش پاى اوست
- مقصود از اينكه فرمود: ((يبدء الخلق ثم يعيده ))
- بطور كلى در عالم وجود بطلان و نيستى راه ندارد
- نفى الوهيت آلهه مشركين از طريق نفى ربوبيت آنها و انحصار ربوبيت در خداى سبحان
- برهانى ديگر بر ابطال الوهيت آلهه مشركين با بيان اينكه آنان علمى به غيب و قيامتندارند
- توصيف بى خبرى و استعباد و انكار مشركين نسبت به قيامت
- معناى آيه : ((قل عسى ان يكون ردف لكم بعض الذى تستعجلون )) و مفاد كلمه ((عسى ))و امثال آن در كلام خداى تعالى
- بحث روايتى
- رواياتى در مراد از بندگان در (وسلام على عباد الذين اصطفى )
- روايتى كه در آن از جمله : ((و يجعلكم خلفاء الارض )) وجوب مطلق فرمانبرى از خليفه(حاكم ) استفاده شده و بيان مجعول بودن آن
- نقل و رد روايتى راجع به اينكه پيامبر (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) علم غيب نداشته و...
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَمَّنْ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ «64»
كيست كه آفرينش را آغاز مىكند، سپس آن را (در قيامت) باز مىگرداند و كيست كه شما را از آسمان و زمين روزى مىدهد؟ آيا با خداوند معبودى هست؟ بگو: اگر راست مىگوييد برهانتان را بياوريد.
نکته ها
از آيهى 60 تا اين آيه، پنج مرتبه پى در پى، جملهى «أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ» آمده است كه براى باطل كردن شرك و نفى خدايان دروغين مىباشد.
روزىِ انسان، گاهى مثل نور، هوا و باران، از آسمان است و گاهى مثل سبزى و ميوه از زمين و گاهى از حيوانات است كه آنها نيز با واسطه، از زمين استفاده و رشد مىكنند و گاهى از معادن است كه آنها نيز از زمين هستند. «1»
از نظر قرآن هيچ آفريدهاى محو نمىشود بلكه از نظر ماست كه مفقود مىشود. «2» معاد، برگرداندن معدوم نيست تا بعضى خيال كنند كارى محال است، بلكه رجوع موجودات به شكل اوّل است، بعد از تغييرى كه در شكل آنها به وجود آمده است.
آيات تكرارى قرآن، با نوآورى همراه است: از آيهى 60 تا 64، جملهى «أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ»* تكرار شده، لكن هر بار با يك جملهى تازه همراه است:
- در آيهى 60 مىخوانيم: «بَلْ هُمْ قَوْمٌ يَعْدِلُونَ» مشركان انحراف دارند.
- در آيهى 61 مىخوانيم: «بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ» انحرافشان به خاطر جهل است.
- در آيهى 62 مىخوانيم: «قَلِيلًا ما تَذَكَّرُونَ» و حالا كه جاهلند، كمتر متذكّر مىشوند.
- در آيهى 63 مىخوانيم: «تَعالَى اللَّهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ» خداوند از شرك آنان منزّه است.
- در آيهى 64 مىخوانيم: «قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ» اينها بىدليل به سراغ شرك رفتهاند.
«1». تفسير نمونه.
«2». تفسير الميزان.
جلد 6 - صفحه 447
پیام ها
1- همان قدرتى كه در آغاز آفريد، باز هم مىتواند آن را برگرداند. «يَبْدَؤُا- يُعِيدُهُ»
2- معاد، جسمانى است. «يُعِيدُهُ»
3- با سؤال، وجدانها را بيدار كنيد. «أَمَّنْ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ- مَنْ يَرْزُقُكُمْ- أَ إِلهٌ»
4- مخالفان شما اگر برهان دارند بپذيريد. «قُلْ هاتُوا»
5- اسلام، دين برهان است و از مخالفان خود هم برهان مىطلبد. «قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَمَّنْ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (64)
نوع پنجم- آنچه متعلق است به حشر و نشر:
أَمَّنْ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ: آيا كيست آنكه ايجاد فرمايد مخلوقات را؟ (استفهام انكارى) يعنى نيست در عالم وجود ذاتى كه بيافريند و از عدم بوجود آورد خلق را مگر ذات يگانه قادر متعال كه آثار قدرت او هويداست. ثُمَّ يُعِيدُهُ: پس اعاده دهد و باز آورد آن را بعد از آنكه به حسب ظاهر نباشد، يعنى آن را در روز قيامت مبعوث و زنده فرمايد.
جلد 10 - صفحه 71
تنبيه: آيه شريفه اثبات حشر و نشر را فرمايد، از راه تنظير و تشبيه به آنچه اعلى و اعظم است كه ايجاد اصل خلقت باشد در مقابل منكرين حشر كه معتقد بودند اعاده هر چيزى كلّيتا اسهل و اهون از ابتدا و ابداع آن چيز است؛ و با اين وصف منكر حشر و نشر بودند اعاده ارواح به اجساد را در روز قيامت؛ پس حق تعالى احتجاج فرمايد بر ايشان به طريق استفهام انكارى: كيست آن ذاتى كه ايجاد فرمايد خلق را، و البته عقل اذعان نمايد به آنكه نيست در عالم وجود قادرى بر خلق اشياء مگر ذات يگانه الهى، پس نيست ذاتى قادر بر حشر اجساد مگر خداى فرد سبحان جلّ جلاله.
وَ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ: و كيست آنكه روزى دهد شما را از آسمان به باران و از زمين به نباتات، و يا به اسباب آسمانى و زمينى روزى مىبخشد شما را، يعنى نيست در عالم روزى دهندهاى مگر رزّاق حقيقى ذات يگانه سبحانى. أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ: آيا خدائى هست شريك با خداى به حق كه اين كارها تواند كرد و قادر بر ايجاد و اعاده و روزى دادن باشد. قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ: بگو اى پيغمبر بياوريد حجت روشن خود را بر آنكه كسى غير از اللّه بر اين امور قدرت دارد، إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ: اگر هستيد راستگويان در آنكه خدائى ديگر هست، زيرا كمال قدرت از لوازم الوهيت باشد و آن غير خداى به حق را ثابت نيست، و ذات مبدء معيد خالق رازق يكه و يكتاست در خلاقيت و رزاقيت و قادريت، و شريك و نظير و مثل و مانند نداشته و نخواهد داشت.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِيلاً ما تَذَكَّرُونَ (62) أَمَّنْ يَهْدِيكُمْ فِي ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ مَنْ يُرْسِلُ الرِّياحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ تَعالَى اللَّهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ (63) أَمَّنْ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (64) قُلْ لا يَعْلَمُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ وَ ما يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ (65) بَلِ ادَّارَكَ عِلْمُهُمْ فِي الْآخِرَةِ بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِنْها بَلْ هُمْ مِنْها عَمُونَ (66)
ترجمه
آيا كيست كه اجابت ميكند مضطر را چون بخواند او را و برميدارد بدى را و ميگرداند شما را جانشينان در زمين آيا خدائى با خدا است اندكى متذكر ميشويد
آيا كيست كه راه مينمايد شما را در تاريكيهاى بيابان و دريا و آنكه ميفرستد بادها را ببشارت پيشاپيش رحمتش آيا خدائى با خدا است برتر آمد خدا از آنچه شريك ميدانند
آيا كيست كه نخست ميآفريند خلق را پس اعاده ميدهد آنرا و كيست كه روزى ميدهد شما را از آسمان و زمين آيا معبودى است با خدا بگو بياوريد دليلتان را اگر هستيد راستگويان
بگو نميداند هر كه در آسمانها و زمين است غيب را مگر خدا و نميدانند چه وقت برانگيخته ميشوند
بلكه بكمال رسد علمشان در آخرت بلكه آنها در شك ميباشند از آن بلكه آنها
جلد 4 صفحه 160
از آن كورانند.
تفسير
خداوند منّان بعد از بيان نعم بى پايان خود اشاره بدليل توحيد ارتكازى عمومى فرموده باين تقريب كه هر كس هر دينى دارد وقتى بيچاره و درمانده و مضطر و از همه جا رانده شد قهرا متوسل بيك مبدء غيبى ميشود و ميبينيم رفع گرفتارى و دفع همّ و غم و كشف كر به از او ميشود و بدى حالش مبدل بخوبى ميگردد آيا كيست آن قادر توانائى كه در اين قبيل مواقع دستگيرى كند از بنده جز خداى يگانه كه بندگان خود را وارث زمين و جانشين امم ماضيه قرار داده و نميخواهد آنها را بيچاره و درمانده به بيند با آنكه متوجه باو شدهاند و از غير او نااميد و باو اميدوارند آيا غير از او خدائى هست كه چنين قدرتى داشته باشد و با اين وضوح امر بعد از رفع گرفتارى باز شما مردم كمى متذكر مىشويد كه چنين خداى مهربانى داريد و كمى شكرگزارى ميكنيد از نعم بىپايان حق و بعضى يذّكّرون بيا و تشديد ذال قرائت نمودهاند يعنى با وجود اين مشركين كمى متذكر ميشوند و در هر حال لفظ ما زائده است و قمى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه اين آيه در شأن قائم آل محمد صلّى اللّه عليه و اله و سلّم نازل شده و او است بخدا آن مضطرى كه وقتى نماز بخواند در مقام دو ركعت و بخواهد از خدا اجابت ميكند و بر طرف ميفرمايد بدى را و قرار ميدهد او را خليفه در زمين و در روايتى ديگر ذكر شده كه اول كسيكه با او بيعت مىكند جبرئيل عليه السّلام است و پس از او سيصد و سيزده مرد و ظاهرا مراد بيان فرد اجلى باشد از مضطر و خليفه خدا در زمين و اجابت دعا و نيز بتجربه قطعيه رسيده كه در بيابان و دريا گاه ميشود كه بسبب تاريكى و غيره مردم راه را گم ميكنند ناگاه از غيب وسيلهاى براى ارائه طريق ميرسد كه انسان مبهوت ميشود اين كه بود و چه بود و از كجا آمد و بكجا رفت و قبل از نزول باران گاهى بادهائى ميوزد كه از آن فهميده ميشود كه باران ميآيد در صورتى كه مردم محتاج باشند بخبر داشتن حتى حيوانات هم با خبر ميشوند و تدارك نزول آنرا مينمايند آيا كيست كه اين عنايات را به بندگان خود دارد جز خداى مهربان يگانه آيا بتهاى بى شعور چنين قدرتى و محبّتى دارند واضح است كه خداوند منزّه است از اين قبيل شركاء و احتياج بكمك كسى ندارد چه رسد
جلد 4 صفحه 161
باين ناكسان و نيز روزى شما بندگان كه بأسباب آسمانى و زمينى براى شما فراهم ميشود و معلوم است كه همه آنها وسائل يك اداره هستند آيا كيست مدير اين اداره غير از خداى يگانه كه شما را بدوا خلق فرموده و روزى شما را بعهده گرفته و بعدا ميميراند و باز در آخرت اعاده ميدهد براى تكميل نعمت آيا بتهاى فاقد همه چيز اين اسباب را تهيه نموده و مينمايند يا قدرت بر ايجاد و افناء و اعاده دارند اگر دليلى بر ادّعاء خودتان داريد كه اين جمادات توانائى بر اين امور دارند يا ميتوانند دخالتى داشته باشند بياوريد چون ادعاء بى دليل بهيچ وجه مسموع و مورد قبول عقلاء نيست و نخواهد بود و براى افاده اختصاص كمال علم بذات احديّت و جواب سؤال كفار از وقت اعاده خلق به پيغمبر اكرم دستور فرموده كه بفرمايد هيچ كس در آسمان و زمين علم غيب ندارد و از آتيه خبردار نيست جز خدا و مردم نميدانند چه وقت مبعوث ميشوند براى مجازات اعمالشان بلكه بتدريج تدارك و تكميل ميشود علم آنها تا روز قيامت كه مشهود ميگردد اوضاع آنعالم و خصوصيّات آن نشئه و ديگر براى احدى شبههئى از هيچ جهت در آن باقى نميماند بلكه فعلا در شك و حيرتند از وقت و كيفيّت و احوال آن بلكه بكلّى منكر و كور از ديده بصير تند خلاصه آنكه مردم تا در دنيا هستند بعضى عالمند ولى بأدلّه و امارات كه بايد بتدريج بدرجه كمال برسند و بعضى متحيّر و شك زده و سر گردانند و بعضى بكلى جاهل و غافل و نادانند كه تصوّر ميكنند اصلا آخرتى نيست دسته اول ناجى و دو دسته ديگر هالكند ولى دسته اخيره اسوء حالا ميباشند كه بجهل مركّب گرفتار هستند و كلمه ادّارك تدارك بوده تاء در دال ادغام شده و همزه زياد گشته و بعضى بدون الف با تخفيف دال و تشديد آن قرائت نمودهاند و قمى ره در تفسير اين جمله فرموده مراد آنستكه عالم شدند چيزيرا كه جاهل بودند در دنيا و معلوم است كه مراد از لفظ ماضى مستقبل است و در نهج البلاغه است كه روزى امير المؤمنين عليه السّلام از بعضى امور آينده خبر داد كسى عرض كرد يا امير المؤمنين خدا بتو علم غيب عطا فرموده حضرت خنديد و فرمود اين علم غيب نيست اين علمى است كه از عالمى آموخته شده جز اين نيست كه علم غيب علم بوقت قيامت است و آنچه خداوند در آيه انّ اللّه عنده علم السّاعه تا
جلد 4 صفحه 162
آخر شمرده است و غير آنها را خدا به پيغمبرش آموخته و او بمن و دعا فرموده كه در سينه من بماند و فراموش نشود و تكميل مراتب علم از ادراك بشهود و از آن بتحقّق سابقا ممثّل و مصوّر شده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَمَّن يَبدَؤُا الخَلقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَ مَن يَرزُقُكُم مِنَ السَّماءِ وَ الأَرضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللّهِ قُل هاتُوا بُرهانَكُم إِن كُنتُم صادِقِينَ (64)
آيا كسي که ابتداء خلق فرمود پس از آن اعاده و عود ميدهد ....
(أَمَّن يَبدَؤُا الخَلقَ) تمام ممكنات و ماهيات را از نيستي بهستي ميآورد بغير مثال.
(ثُمَّ يُعِيدُهُ) كسي که قدرت دارد نيست صرف را هست كند و قدرت دارد که خاك و استخوان پوسيده را زنده كند در روز قيامت که روز معاد و عود ارواح باجساد باشد چنانچه گفتند مَن يُحيِ العِظامَ وَ هِيَ رَمِيمٌ قُل يُحيِيهَا الَّذِي أَنشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ (يس آيه 78 و 79) (وَ مَن يَرزُقُكُم مِنَ السَّماءِ) بنزول الامطار بلكه آنچه تقدير فرموده که ميفرمايد وَ فِي السَّماءِ رِزقُكُم وَ ما تُوعَدُونَ (الذاريات آيه 22).
جلد 14 - صفحه 170
(وَ الأَرضِ) انبات حبوبات و فواكه و خضرويات و آنچه در زندگاني بشر احتياج دارد و اگر معناي رزق را تعميم دهيم آنچه عنايت ميفرمايد ايمان علم عقل چنانچه ميگويي «اللهم ارزقنا عقلا كاملا و علما نافعا و ايمانا ثابتا و ارزقني توفيق الطاعة و بعد المعصية و قلبا زكيا و عملا خالصا» و غير اينها.
(أَ إِلهٌ مَعَ اللّهِ قُل هاتُوا بُرهانَكُم) چه دليلي بر الوهيت آنها داريد چه آثاري از آنها مشاهده كردهايد چه قدرت نمايي كردهاند!
(إِن كُنتُم صادِقِينَ) و چون يك جمادي بيشتر از آنها نديدهايد پس بدانيد که در دعوي الوهيت آنها كاذب هستيد و نيست مع اللّه اله که اينکه همه آثار قدرت و حكمت او ظاهر است.
و في کل شيء له آيةبرگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 64)- در این آیه پنجمین سؤال را که در مورد مبدأ و معاد است به این صورت مطرح میکند: آیا معبودان شما بهترند «یا کسی که آفرینش را آغاز کرد و سپس آن را اعاده میکند»؟! (أَمَّنْ یَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ).
«و کسی که (در میان این آغاز و انجام) شما را از آسمان و زمین روزی میدهد» (وَ مَنْ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ).
«آیا (با این حال باز هم معتقدید که) معبودی با خداست» (أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ).
«به آنها بگو: (اگر چنین اعتقادی دارید) دلیلتان را بیاورید اگر راست میگویید» (قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ).
منظور از «رزق آسمان» باران و نور آفتاب و مانند آن است، و منظور از «رزق زمین» گیاهان و مواد غذایی مختلفی است که مستقیما از زمین میروید یا بطور غیر مستقیم از زمین نشأت میگیرد همچون دامها، همچنین معادن و مواد گوناگونی که انسان در زندگی خود از آن بهره میگیرد.
نکات آیه
۱ - «رویش و خزان» و «حیات و مرگِ» مداوم در پهنه زمین، از نمودهاى تدبیر خداوند (أمّن یبدؤا الخلق ثمّ یعیده) فعل هاى «یبدأ» و «یعید» مضارع و مفید استمرار است. آیه یاد شده به چرخه منظم حیات و مرگ و بهار و خزان در عرصه زمین اشاره دارد; یعنى، کیست که پدیده ها را به طور مداوم پدید مى آورد و آن گاه آنها را به حال سابقشان برمى گرداند؟
۲ - خداى یگانه، آغازگر آفرینش انسان و بازگرداننده وى در روز رستاخیز (أمّن یبدؤا الخلق ثمّ یعیده) مفسران برآنند که مراد از «إعاده» بازگرداندن در روز قیامت است. بنابراین مراد از «الخلق» آفرینش انسان خواهد بود; یعنى، کیست آن که آفرینش انسان را آغاز مى کند، آن گاه در آخرت او را برمى گرداند.
۳ - آفرینش ابتدایى انسان، خود گواه امکان معاد و احیاى مجدد وى (أمّن یبدؤا الخلق ثمّ یعیده) سخن گفتن خداوند درباره «بدء» و پدید آوردن خلق در کنار مسأله معاد، مى تواند از آن جهت باشد که به انسان یادآورى کند که اعاده حیات براى پدیدآورنده آن، کارى دشوار و نشدنى نیست.
۴ - هدف آفرینش انسان، محدود به زندگى دنیوى وى نیست. (یبدؤا الخلق ثمّ یعیده) اعاده حیات مى رساند که هدف از آفرینش، در همین زندگى زودگذر دنیایى تکمیل نمى شود و گرنه نیازى به اعاده آن نبوده است.
۵ - خداى یگانه، روزى دهنده انسان ها از آسمان و زمین (و من یرزقکم من السماء و الأرض)
۶ - سراسر زندگى انسان از آغاز تا فرجام، تحت تدبیر خداى یگانه (أمّن یبدؤا الخلق ثمّ یعیده و من یرزقکم من السماء و الأرض) واژه «یبدأ» اشاره به آغاز و «یعید» اشاره به فرجام و «یرزقکم» یادآورى به نیاز مداوم انسان در طول زندگى به الطاف و حمایت هاى الهى است.
۷ - چرخه منظم حیات و ارتباط و هماهنگى کامل میان عوامل جوى و زمینى، نشانه یکتایى مدبر هستى (أمّن یبدؤا الخلق ثمّ یعیده و من یرزقکم من السماء و الأرض) عبارت «من السماء و الأرض» مى تواند اشاره به وجود هماهنگى عوامل زمینى و آسمانى، در تدارک نیازمندى هاى انسان داشته باشد.
۸ - پرستش، مخصوص پدیدآورنده، اعاده کننده و روزى دهنده انسان ها است و نه غیر او (أمّن یبدؤا الخلق ثمّ یعیده ... أءله مع اللّه)
۹ - شرک، مستلزم ناسپاسى انسان در برابر خالق و یگانه روزى دهنده خویش (أمّن یبدؤا الخلق ... و من یرزقکم ... أءله مع اللّه) لحن آمیخته با توبیخ «أءله مع اللّه» نشان دهنده آن است که مشرکان با شرک خویش، کفران خدایى کرده اند که خالق و یگانه روزى دهنده آنان است.
۱۰ - خداوند، خواهان دلیلى قاطع و قانع کننده از سوى مشرکان براى عقیده نارواى شرک (أءله مع اللّه قل هاتوا برهنکم)
۱۱ - شرک، دروغ و فاقد هرگونه دلیل و برهان است. (قل هاتوا برهنکم إن کنتم صدقین)
۱۲ - انسان، نسبت به عقاید و باورهاى بنیادین خود، مورد بازخواست خدا قرار خواهد گرفت. (قل هاتوا برهنکم) از این که خداوند، پیامبر(ص) را مأمور ساخت که از مشرکان، دلیل بطلبد، استفاده مى شود که اصولاً خداوند انسان را در برابر عقایدش بازخواست مى کند و در برابر هر عقیده اصولى از او دلیل مى طلبد.
۱۳ - لزوم استوار بودن عقیده و ایمان انسان بر پایه هاى محکم دلیل و برهان (قل هاتوا برهنکم إن کنتم صدقین)
۱۴ - ارزش عقل و برهان در بینش دین و قرآن (قل هاتوا برهنکم إن کنتم صدقین) برهان خواستن خداوند از انسان، نشانگر ارزش برهان و دلیل عقلى قانع کننده است.
موضوعات مرتبط
- آفرینش: نظم آفرینش ۷
- آیات خدا: آیات آفاقى ۷
- ارزشها :۱۴
- انسان: تجدید حیات انسان ۳; خالق انسان ۲; خلقت ابتدایى انسان ۳; زندگى انسان ۶; فرجام انسان ها ۶; فلسفه خلقت انسان ۴; مؤاخذه انسان ۱۲; محدوده زندگى انسان ۴; مربّى انسان ۶; منشأ تجدید حیات انسان ۲
- برهان: ارزش برهان ۱۴; برهان نظم ۷
- توحید: توحید در خالقیت ۲; توحید عبادى ۸; دلایل توحید ربوبى ۷
- حیات: منشأ حیات ۱
- خدا: افعال خدا ۲; تدبیر خدا ۶; دعوتهاى خدا ۱۰; رازقیت خدا ۵; نشانه هاى تدبیر خدا ۱
- روزى: منشأ روزى ۵
- شرک: آثار شرک ۹; بى منطقى شرک ۱۱
- عقل: ارزش عقل ۱۴
- عقیده: اهمیت برهان در عقیده ۱۳; حسابرسى از عقیده ۱۲
- کفران: عوامل کفران نعمت ۹
- گیاهان: خزان گیاهان ۱; رویش گیاهان ۱
- مرگ: منشأ مرگ ۱
- مشرکان: بى منطقى مشرکان ۱۰; دعوت از مشرکان ۱۰
- معاد: دلایل معاد ۳
- معبودراستین: حیات بخشى معبودراستین ۸; خالقیت معبودراستین ۸; رازقیت معبودراستین ۸; شرایط معبودراستین ۸