النمل ٥٤
ترجمه
النمل ٥٣ | آیه ٥٤ | النمل ٥٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الْفَاحِشَةَ»: قبیحترین کردارها و گفتارها (نگا: اعراف / ). زنا (نگا: نساء / و ). در اینجا مراد لِواط است (نگا: نمل / ). «وَ أَنتُمْ تُبْصِرُونَ»: در حالی که شما زشتی و پلشتی آن را میبینید. در حالی که همدیگر را در حین انجام لواط میبینید و از یکدیگر خجالت نمیکشید.
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لُوطاً إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ «54»
و (نيز) لوط را (فرستاديم) كه به قومش گفت: آيا اين كار بسيار زشت را در حالى كه به زشتى آن آگاهيد، انجام مىدهيد؟
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ لُوطاً إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ (54)
بعد از ذكر قصه قوم ثمود، بيان قوم لوط را فرمايد:
وَ لُوطاً إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ: و فرستاديم لوط را در وقتى كه گفت مرقوم خود را، يا ياد
جلد 10 - صفحه 61
كن زمانى را كه چون گفت لوط عليه السّلام مرقوم خود را از روى انكار و استهجان، أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ: آيا مىآئيد به خصلتى و فعلى زشت و قبيح يعنى لواط؛ وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ: و حال آنكه بينا هستيد و بصيرت و بينش داريد به آنكه اين كار قبيح و فاحش و در نهايت شناعت و ركاكت باشد، و هيچكس از امم گذشته مرتكب اين عمل قبيح نشدند؛ و به دليل عقل مىدانيد كه حق تعالى خلق زن فرمود براى مرد، نه آنكه خلق مرد براى مرد و زن براى زن، پس اين عمل لواط مضادّ حكمت سبحانى خواهد بود و صدور قبايح از كسى كه عالم به قبح آن باشد به درجات اقبح و افحش و اعظم گناه باشد. يا مراد بصر چشم باشد، يعنى اين عمل قبيح يكديگر را مىبينيد، زيرا آنها به طريق اعلان و آشكارا مرتكب مىشدند كه اقبح و افحش از اخفا است. يا آنكه مىبينيد آثار متمردين از فرمان الهى را كه قبل از شما بودند و مىدانيد آنچه بر آنها نازل شد از نكال و عذاب الهى و استيصال آنها.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لُوطاً إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ (54) أَ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ (55) فَما كانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلاَّ أَنْ قالُوا أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ مِنْ قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُناسٌ يَتَطَهَّرُونَ (56) فَأَنْجَيْناهُ وَ أَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ قَدَّرْناها مِنَ الْغابِرِينَ (57) وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ مَطَراً فَساءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِينَ (58)
قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ سَلامٌ عَلى عِبادِهِ الَّذِينَ اصْطَفى آللَّهُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْرِكُونَ (59) أَمَّنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا بِهِ حَدائِقَ ذاتَ بَهْجَةٍ ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُنْبِتُوا شَجَرَها أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ يَعْدِلُونَ (60) أَمَّنْ جَعَلَ الْأَرْضَ قَراراً وَ جَعَلَ خِلالَها أَنْهاراً وَ جَعَلَ لَها رَواسِيَ وَ جَعَلَ بَيْنَ الْبَحْرَيْنِ حاجِزاً أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ (61)
ترجمه
و فرستاديم لوط را هنگاميكه گفت به قومش آيا ميكنيد كار زشت را با آنكه شما مىبينيد
آيا هر آينه شما ميآئيد نزد مردان از روى شهوت بجاى زنان بلكه شما گروهى هستيد كه نادانى ميكنيد
پس نبود جواب قومش مگر آنكه گفتند بيرون كنيد آل لوط را از بلد خودتان همانا ايشان مردمانى هستند كه ميخواهند پاك باشند
پس رهانيديم او و اهلش را مگر زنش كه مقدّر كرديم او را كه باشد از بازماندگان
و بارانديم بر آنها بارانى پس بد بود باران بيم داده شدگان
بگو ستايش مر خدا را است و سلام بر بندگانش كه برگزيد آيا خدا بهتر است يا آنچه براى او شريك قرار ميدهند
آيا كيست كه آفريد آسمانها و زمين را و فرو فرستاد براى شما از آسمان آبى پس رويانيديم بآن باغهاى خرّم نباشد براى شما كه برويانيد درخت آنها را آيا معبودى است با خدا بلكه آنهايند گروهى كه عدول ميكنند
آيا كيست كه گردانيد زمين را قرارگاه و قرار داد در ميانش نهرها و قرار داد برايش كوههاى ثابت و قرار داد ميان دو دريا حائلى آيا خدائى است با خدا بلكه بيشترشان نميدانند.
تفسير
خداوند متعال عطف فرمود بر قصه حضرت صالح قصه حضرت لوط
جلد 4 صفحه 158
پيغمبر را باين تقريب كه و فرستاديم لوط را بر قومش به پيغمبرى وقتى كه بآنها فرمود بر سبيل انكار كه آيا شما مرتكب كار زشت لواط ميشويد با آنكه ميدانيد و مىبينيد زشتى و كثافت و خباثت آنرا يا در مرئى و منظر يكديگر اقدام باين عمل ناشايسته مينمائيد و آن عمل ناشايسته كه قابل انكار است آنستكه شما از روى شهوت ميآئيد نزد مردان و نميرويد نزد زنان با آنكه خداوند آنها را براى اين عمل خلق فرموده براى شما شما راه را گم كرده و بجهالت و نادانى افتادهايد و پاك را گذارده پليد را اختيار نمودهايد و قوم در جواب عاجز مانده ناچار گفتند لوط و كسانش را از بلد خودتان بيرون كنيد كه آنها مردمانى هستند كه ميخواهند پاك و پاكيزه و منزّه و مقدّس باشند گويا مقصودشان تمسخر و استهزاء بود و خداوند او و كسانش را از ميان آنها بيرون برد و از شرّشان نجات داد و از عذاب خلاص فرمود مگر زن او را كه با آنها همدست بود و در ميان آنها باقى ماند و بعذاب گرفتار گرديد و خداوند باران بدى از سنگ بر آنها نازل فرمود كه همه هلاك شدند با آنكه قبلا بآن بيم داده شده بودند و شرح اين قضايا مكرر ذكر شده است و بعضى قدرنا بتخفيف قرائت نمودهاند و براى اداء شكر اين نعمت كه غلبه دوستان خدا بر دشمنان او است بحبيب خود دستور فرموده كه حمد خدا را بجا آورد و تحيّت و سلام فرمايد بر بندگان برگزيده خدا كه اكمل افراد ايشان اهل بيت اطهارند و بعدا فرموده حال ببينيد اى شنوندگان اين قضاياى تاريخى آيا خداى يگانه بهتر است براى ستايش و پرستش يا بتهاى بى شعور بى كاره كه قادر بر هيچ امرى نيستند و نتوانستند پرستش كنندگان خود را از عذاب خدا نجات دهند و تشركون بتاء نيز قرائت شده و بنابراين خطاب بمشركين مكه است كه براى الزام آنها ذكر شده و نيز فرموده آيا كسيكه آسمانها و زمين پر وسعت و نعمت را خلق فرموده و باران رحمتش را از آسمان بر شما فرود آورده و بوستانهاى خرّم خوش منظر با بهجت و طراوت را بآن براى شما ايجاد و احداث فرموده كه شما هيچ يك درخت از آنرا نمىتوانيد بخودى خود برويانيد آيا ميشود با چنين خدائى خداى ديگرى باشد با آنكه واضح است كه همه كار يك مدير و لوازم يك اداره است بلكه معلوم است كه اهل شرك عدول نمودند از حق بباطل آيا
جلد 4 صفحه 159
كسيكه زمين را قابل سكونت و قرارگاه بنى آدم قرار داد و وسائل معيشت آنها را در آن فراهم فرمود بجريان نهرها در خلال و جوانب و اطراف آن و احداث كوههاى بلند براى سنگينى و آرامى زمين و استخراج معادن و جريان آب و امثال اين منافع و قرار داد ميان دو دريا و مجمع دو آب شور و شيرين مانع و حائل كه مخلوط بيكديگر نميشوند و شما آنرا مشاهده ميكنيد چنانچه در سوره فرقان گذشت آيا چنين خدائى شريك دارد و چنين قدرتى محتاج بكمك است و سزاوار است كه جمادات را با او شريك در پرستش قرار داد البته بيشتر كسانى كه مشرك ميباشند نميدانند ادلّه توحيد را و از اين معانى غافلند و بعضى هم از باب تعصّب و عناد بكفر و الحاد تشبّث نمودهاند و عدول از غيبت بتكلم در فأنبتنا براى تأكيد اختصاص فعل است بذات احديّت و لذا بعدا صريحا از غير نفى فرموده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ لُوطاً إِذ قالَ لِقَومِهِ أَ تَأتُونَ الفاحِشَةَ وَ أَنتُم تُبصِرُونَ (54)
و فرستاديم لوط را موقعي که گفت براي قوم خود آيا ميائيد و عمل ميكنيد فاحشه را و حال آنكه بينايي داريد.
(وَ لُوطاً) عطف بصالحا است مدخول وَ لَقَد أَرسَلنا يعني و لقد ارسلنا لوطا و لوط اول كسيست که ايمان بابراهيم آورد فَآمَنَ لَهُ لُوطٌ (عنكبوت آيه 26) و اينکه دلالت ندارد که لوط قبل از دعوت ابراهيم ايمان نداشته بلكه بر دين حضرت نوح باقي بود چنانچه هود و صالح هم بر دين نوح باقي بودند ابراهيم که مبعوث شد ناسخ دين نوح بود زيرا عقيده شيعه اينست که انبياء در تمام عمر معصوم بودند و بر دين حق بودند و ادله آن را در كلم الطيب مجلد
جلد 14 - صفحه 159
اول در بحث نبوت عامه در بيان شرائط نبي مفصلا بيان كردهايم و لوط منسوب بابراهيم بود و شرح نسبت لوط و قوم لوط و افعال آنها را مفصلا در مجلد پنجم اينکه تفسير در صفحه 373 الي 380 در آيه 80 سوره اعراف الي 84 بيان كرديم و خلاصه آن اينكه لوط پسر برادر ابراهيم بود و پسر خاله ابراهيم که دو برادر دو خواهر را ازدواج كردند که پدر ابراهيم و پدر لوط باشند ابراهيم و لوط هم پسر عمو ميشوند هم پسر خاله و حضرت ابراهيم خواهر لوط که دختر خاله خود باشد ساره را ازدواج نمود و لوط برادر زن ابراهيم ميشود و اينكه گفتند پسر برادر ابراهيم بود تمام نيست بلكه پسر عمو و پسر خاله و برادر زن ابراهيم بود.
(إِذ قالَ لِقَومِهِ) نسبي نبودند و از طرف ابراهيم مأمور بود برود آنها را دعوت كند.
(أَ تَأتُونَ الفاحِشَةَ) همان عمل لواط بود و كيفيت شيوع اينکه عمل بين آنها بدسيسه شيطان بود و ساير منكرات آنها و مسئله حرمت لواط و حد شرعي آن و لواط با اجنبيه و يا حيوانات و با زوجه مفصلا آنجا بيان شده رجوع كنيد بلكه مكرر تذكر دادهايم احتياج بتكرار ندارد.
(وَ أَنتُم تُبصِرُونَ) عقل داريد شعور داريد درك ميكنيد حتي حيوانات نر روي نر نميروند خداوند جنس بشر و حيوانات را نر و ماده قرار داده نزديك يكديگر روند و توليد نسل شود و اينکه عمل علاوه از حرمت و عقوبات آن باعث اينکه ميشود که بفاصله كمي نسل بشر از بين برداشته شود.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 54)- انحراف قوم لوط: پنجمین پیامبری که در این سوره به زندگی او اشاره شده است، پیامبر بزرگ خدا حضرت لوط است.
نخست میگوید: «و لوط را به یاد آور هنگامی که به قومش گفت: آیا شما به سراغ کار بسیار زشت و قبیح میروید در حالی که (زشتی و نتایج شوم آن را) میبینید» (وَ لُوطاً إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ).
منظور از «فاحشه» در اینجا همجنس گرایی و عمل ننگین «لواط» است.
نکات آیه
۱ - لوط(ع)، از پیامبران الهى و ادامه دهنده خط رسالت (و لقد أرسلنا إلى ثمود أخاهم صلحًا ... و لوطًا) کلمه «لوطاً» مى تواند عطف به «صالحاً» و به تقدیر «و أرسلنا لوطاً» باشد. هم چنین مى تواند مفعول براى فعل محذوف و به تقدیر «و اذکر لوطاً» باشد. برداشت یاد شده بر پایه احتمال نخست است.
۲ - رسالت لوط و مبارزات او با زشت کردارى هاى قومش، شایان یاد و یادآورى (و لوطًا إذ قال لقومه) برداشت یاد شده بدان احتمال است که «لوطاً» مفعول «اذکر» باشد.
۳ - قوم لوط، مورد نکوهش و سرزنش او به خاطر کردار زشتشان (إذ قال لقومه أتأتون الفحشة) استفهام در «أتأتون الفحشة» براى توبیخ و سرزنش است.
۴ - مبارزه با فحشا و زشت کردارى، مهم ترین مسؤولیت و رسالت لوط (و لوطًا إذ قال لقومه أتأتون الفحشة) مقدم آمدن «أتأتون الفحشة» و قرار گرفتن آن در رأس پیام هاى لوط، بیانگر مطلب یاد شده است.
۵ - قوم لوط، مرتکب فحشا (لواط)، به گونه اى آشکار و در برابر دیدگان همه (أتأتون الفحشة و أنتم تبصرون) «إبصار» (مصدر «تبصرون») به معناى دیدن است. بنابراین «و أنتم تبصرون» دلالت مى کند که آن قوم، گناه لواط را در برابر چشم دیگران انجام مى دادند.
۶ - ارتکاب علنى اعمال زشت، داراى قباحت فزون تر (أتأتون الفحشة و أنتم تبصرون) لوط(ع)، در توبیخ قومش بر روى دو نکته تأکید کرده است: ۱- ارتکاب فحشا، ۲- انجام آن در منظر عموم. بنابراین مفاد پیام لوط چنین مى شود: اى مردم! چرا به کار زشت آمیزش با مردان روى مى آورید و بدتر از آن چرا آن را در برابر چشم دیگران انجام مى دهید.
۷ - روى آوردن قوم لوط به کردار زشت، على رغم آگاهى آنان به ماهیت پلید آن (أتأتون الفحشة و أنتم تبصرون) برخى از مفسران کلمه «تبصرون» را از «ابصارالقلب» (معادل دانش و آگاهى) مشتق دانسته اند. بنابراین مفاد پیام لوط چنین مى شود: شما به زشتى ها روى آورده اید با این که ماهیت پلید و قبیح اعمالتان را مى دانید.
۸ - ارتکاب فحشا از روى آگاهى، داراى زشتى و جرم بیشتر (أتأتون الفحشة و أنتم تبصرون)
موضوعات مرتبط
- ذکر: ذکر قصه لوط(ع) ۲
- رسولان خدا :۱
- علم: آثار علم ۸
- فحشا: مبارزه با فحشا ۴
- قوم لوط: تاریخ قوم لوط ۷; سرزنش قوم لوط ۳; فحشا در قوم لوط ۵، ۷; لجاجت قوم لوط ۷; لواط در قوم لوط ۵
- کیفر: عوامل ازدیاد کیفر ۸
- گناه: زشتى گناه آشکار ۶; گناه عالمانه ۸
- لوط(ع): سرزنشهاى لوط(ع) ۳; قصه لوط(ع) ۳، ۴; مبارزه لوط(ع) ۴; مقامات لوط(ع) ۱; مهمترین رسالت لوط(ع) ۴; نبوت لوط(ع) ۱